واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: طرفداران زندگی مجردی

با چرخاندن كلید، در نالهای میكند و باز میشود، مثل هر شب. كورمال كورمال دنبال كلید برق دست به دیوار میكشد. یك دست مبل راحتی، یك تخته فرش 9 متری، یخچال 16 فوت و تلویزیون كهنه 21 اینچ باارزشترین چیزهایی هستند كه هر شب انتظارش را میكشند. با نوشیدن چند جرعه آب خنك، روی كاناپه ولو میشود و در حالی كه هنوز طعم چیزبرگر ساندویچی سر كوچه را زیر زبان مزه مزه میكند و كنترل تلویزیون اعداد یك، دو، سه را نشانه میرود و گوینده خبر 21 سكوت اتاق را میشكند. چشمهایش گرم میشود و چرت میزند. این سكانس از زندگی مجردی، برای بسیاری از افرادی كه تنها زندگی میكنند آشناست. هر چند این سكانس خستگی، تنهایی، اندوه و بیكسی را در یك خانه مجردی نشان میدهد، اما این، تمام یك زندگی مجردی نیست. روی دیگر سكه، شبهای تعطیل و جمع دوستانه این شیوه زندگی است. 5 ـ 6 دوست همسن و سال، موسیقی آرام، بحثهای دوستداشتنی از سیاست و اقتصاد تا خاطرات بچگی. خوردن دستپخت یك دوست قدیمی و... بدون مزاحم و بدون این كه كسی نهیب بزند، چراغ را خاموش كنید، صدای موسیقی را كم كنید، آهسته صحبت كنید و... این هم روی دیگر سكه زندگی مجردی است. زندگی مجردی پدیده تلخی است كه نمیتوان چشمها را بر روی آن بست و از كنار آن بیتفاوت عبور كرد. روزگاری پدر و مادرها نگران بودند مبادا فرزندانشان آنها را به خانههای سالمندان بسپارند و رهایشان كنند، اما اینبار ترس و نگرانی چهره دیگری را به آنها نشان میدهد.حس استقلالطلبی و آزادی یكی از موهبتهای الهی كه نصیب انسانها شده است، اما این روزها سخنگفتن درباره این احساس، برای خانوادهها به امری ناراحتكننده و مأیوسكننده تبدیل شده است.این روزها خانوادهها از شنیدن قصد و نیت فرزندانشان برای تشكیل زندگی مستقل و مجردی به خود میلرزند و اشك میریزند، روزگاری بود كه به ندرت پیش میآمد جوانی از خانواده فاصله بگیرد یا حوصله و گوشی برای شنیدن نصیحتهای والدین نداشته باشد، جایی برای بی حوصلگی ، جسارت و گستاخی به والدین وجود نداشت، اما گویی امروز دنیا وارونه شده است، تنها یك جمله نصیحت آمیز از سوی والدین بهانهای است برای برخی جوانان تا به سمت زندگی مجردی بروند. صدای فریاد پسر جوان ازدیوارهای خانه گذر میكند و فضای كوچه را ناخواسته به سكوت فرامیخواند، در با شدت و محكم بسته و باز می شود، فریاد "دیگر به این خانه بر نمیگردم. " سكوت كوچه را میشكند. و پس از آن این مادر است كه پای برهنه در حالی كه سعی میكند چادر سفید خود را به روی سر بكشد، به میان كوچه میدود تا مانع از رفتن پسر خود شود. اشكهای مادر بر روی چهرهاش سرازیر میشود، اما پسر بیتفاوت به عجز و نالههای مادر سعی میكند تنها تصویری از خانه را در پشت سرش جا بگذارد. آیا به راستی والدین در رویكرد جوانان به زندگی مجردی نقش دارند و آنها را وادار به زندگی مجردی میكنند؟ یا اینكه بی مسئولیتی و بی تفاوتی جوانان خانوادهها را با این مصیبت روبه رو كرده است؟ آیا این فرهنگ غرب است كه بار دیگر كمر همت بسته تا جوانانمان را دچار از خودبیگانگی كند؟ اتاق شخصی جوانان زمینهای برای زندگی مجردیمجید امیدی مدیر كل فرهنگی سازمان ملی جوانان معتقد است: خانه های مجردی - كه اینروزها در جامعه شاهد آن هستیم و در برابر این واقعیت تلخ و سنگین به ناچار سكوت را اختیار میكنیم - بدون شك از مشكلات جوانان محسوب میشود. امیدی از رویكرد برخی جوانان به زندگی مجردی ابراز تأسف میكند، میافزاید: زمانی كه افراد خانواده از یكدیگر دوری میكنند، و اتاق شخصی خود و تنهایی را به با هم بودن ترجیج میدهند، مشكلات آرام آرام نمود پیدا میكند. رفتارم جوانم را از من دور كردپدر میانسالی كه چند ماهی است پسرش او را رها كرده و به تنهایی در آپارتمان 100 متری در میگون زندگی میكند، میگوید: وقتی برای اولین بار پسر 22 سالهام را از خانه بیرون كردم نمیدانستم چه بلایی بر سر خود آوردهام.موهای سرش ریخته و گوشه چشمهایش چروك زیادی دارد، در حالی كه دستی بر روی ریشهای سفیدش میكشد ادامه میدهد:« این من بودم كه با پرخاشگریهایم دنیا را برایش تیره و تار كردم.»حالا تنهایی برای پسرم عادی شده است.

خانوادههایی كه با زندگی مجردی جوانانشان ژست میگیرندبرخی خانواده ها نیز در قبال رویكرد جوانان خود به زندگی مجردی ژست میگیرند و آن را نشانی از تعالی فرهنگی خود قلمداد میكنند. یك كارشناس در اینباره میگوید: این گروه از خانوادهها غفلتزده هستند و به دلیل اینكه اسیر فرهنگ غرب شدهاند تنهایی فرزندانشان را از سطح بالا بودن و روشنفكری تلقی میكنند در حالی كه آنها سرپوشی بر روی ایرادات خود میگذارند. زندگی مجردی؛ تلنگری به وسوسههای شیطانیمینا گودرزی خانمی 32 ساله كه مدیر بخش بازرگانی یك شركت تجاری است و به تنهایی در آپارتمانی زندگی می كند، او كه از برخوردهای برخی كاركنان آژانسهای املاك گلهمند است، در اینباره میگوید: هر باری كه بخواهم آپارتمان خود را تغییر دهم با برخوردهای نامتعارف مواجه میشوم. مالكانی كه حاضرند آپارتمانشان را به خانم مجرد بدهنداگر مجبور نبودم هرگز تنهایی زندگی نمیكردم، این جمله را این خانم 32 ساله میگوید و ادامه میدهد: در گذشته مالكان آپارتمانها، ملك خود را به سختی به زنان تنها و مجرد اجاره میدادند، اما این روزها همه چیز تغییر كرده است و آنها در ازای گرفتن مبلغی بیشتر به راحتی حاضر به عقد اینگونه قراردادها هستند. خانم گودرزی میگوید: در حال حاضر بعضی از دختران و پسران به بهانه رهایی از كنترل خانواده به زندگی مجردی روی آوردهاند. بچه پولدارهایی كه برای دوستان خانه مجردی میگیرنداین كه چیزی نیست، مردهایی را میشناسیم كه به دور از چشم همسرانشان برای دوستان خود آپارتمان اجاره كردهاند و هزینههای زیادی را میپردازند. این توضیحات را "ب " با خوشحالی طوری میگوید كه نشان میدهد برایش نه تنها عادی شده بلكه جذاب هم هست. انگار خودش هم از این مسئله استقبال میكند.وی میگوید: در همین محله، دخترها و پسرهای جوان و پولداری را میشناسم كه در روز فقط چند ساعت در آپارتمان اجارهای خود هستند؛ در واقع برای خوشگذرانی و راحت بودن، حاضرند بالای 30 میلیون تومان ودیعه و 500 هزار تومان اجاره بدهند.امیدی مدیر كل فرهنگی سازمان ملی جوانان میگوید: 27 درصد از جوانان در تهران زندگی مجردی دارند. این مسئله متأسفانه در كلانشهرها نمود بیشتری دارد. این آمار تكاندهنده است و هشداری برای خانوادها محسوب میشود.واقعیت ایناست كه خانوادهها خواسته و ناخواسته زمینه را برای زندگی مجردی فرزندانشان فراهم میكنند و در برابر این دگرگونی و تمایلات جوانان سكوت میكنندخانواده هایی كه به دنبال خودفریبی هستنداما این سئوال مطرح می شود كه چگونه خانوادهها با این دگرگرونی روبهرو میشوند و با سكوت خود فرزندانشان را به خانههای شیطان بدرقه میكنند.یك كارشناس در امور جوانان در اینباره میگوید: استقلال حوزههای مختلفی دارد و باید جنبههای عقلی و منطقی آن را در نظر بگیریم. بعضی خانوادهها به قدری به فرزندشان آزادی می دهند كه جوان هر كاری را كه دوست دارد انجام می دهد.وی میافزاید: این خانوادهها به دنبال خود فریبی هستند و این مسئله نه تنها برای فرزندانشان بلكه برای جامعه نیز آسیبهای جدی همراه خواهد داشت.محمد زاهدی اصل رئیس انجمن مددكاری ایران، با پرداختن به عوامل مؤثر در تمایل جوانان به استقلال و زندگی مجردی ، آسیبهای اجتماعی ناشی از این مسئله را نیز بررسی كرده و می گوید: هر جوانی تمایل دارد كه زندگی مستقلی داشته باشد بنابراین از این جهت امری طبیعی است اما نباید از نظارتها غافل شد. تناسب زندگی مجردی با افزایش سن ازدواجوی در ادامه میافزاید: وقتی نتوانیم شرایط تشكیل زندگی مشترك را برای جوانان فراهم كنیم، به دلیل طولانی شدن دوران تجرد و بالا رفتن سن ازدواج این امر باعث میشود در موقعیتی قرار گیرند كه احساس كنند سربار خانوادهها هستند.وی با اشاره به اینكه طولانی شدن زندگی مجردی تبعات منفی به همراه دارد، میگوید: همه جوانها برای خوشگذرانی زندگی مجردی را انتخاب نمیكنند. گاهی اوقات شرایطی پیش میآید كه جوانان مجبور هستند این نوع زندگی را انتخاب كنند.به گفته رئیس انجمن مددكاری كشور، یكی از دغدغههای اصلی دولت، مردم و خانوادهها زندگی مجردی جوانان استوی در ادامه میافزاید: این امر به تدریج در حال تبدیل شدن به یك معضل است. این معضل تبعات زیادی به همراه دارد؛ در این صورت احتمال به وجود آمدن آسیب و انحرافات اجتماعی زیاد میشود. زاهدی با بیان اینكه این مسئله با شعار دادن حل نخواهد شد، تأكید میكند: یكی از راهها این است كه همه دست به دست بدهیم و شرایط ازدواج و تشكیل زندگی مشترك را برای جوانان فراهم كنیم. وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینكه آیا بهتر نیست محدودیتهایی در جامعه اعمال شود یا خیر؟ تأكید میكند: نباید صورت مسئله را پاك كرد، با ایجاد فضای ناامن نمی توانیم مسئله را حل كنیم. اینكه سیاستی را اتخاذ كنیم كه به مجردها خانه ندهند و سختگیری بیشتر شود بی فایده است و نیاز به فكری جدی دارد.

اما در این میان عده دیگری از كارشناسان معتقد هستند به گذشته بر میگردند و ریشه آن را در زمان آموزش می جویند. در واقع آنها معتقد هستند بخشی از ایرادات در زمینه آموزش و پروش است. زمانی كه فرزندان به مدرسه میروند و اولین مراحل آموزش را پشت سر میگذاراند، از آن زمان باید به آنها درست اندیشیدن و تصمیم گرفتن را آموزش داد.به گفته این گروه از كارشناسان نحوه درست اندیشیدن باعث میشود، كودكان امروز كه جوانان فردا هستند با كوچكترین سختی و ناراحتی بر اساس احساساتشان عمل نكنند و با عقل و منطق تصمیمگیری كنند.همگی به این امر واقف هستیم كه حس استقلال طلبی جوانان بسیار ارزشمند است و از الطاف الهی است. اما اشكال كار شاید در نحوه تربیت و برخورد با جوانان است. زندگی مجردی پدیده تلخی است كه نمیتوان چشمها را بر روی آن بست و از كنار آن بیتفاوت عبور كرد. یكی به دلیل بالارفتن سن ازدواج و اختلاف نظر با خانواده،یكی به دلیل ادامه تحصیل، دیگری نیز به دلیل جدایی از همسرش تن به این پدیده تلخ دادهاست، اما آیا به راستی برای فرار از مشكلات تنها راه چاره " زندگی مجردی " است و یا اینكه اگر قرار است زندگی مجردی وجود داشته باشد نمیتوان آن را به گونهای مدیریت كرد كه آسیبی به جامعه نرسد؟ فرآوری: نسرین صفریبخش خانواده ایرانی سایت تبیانمنبع: جوان آنلاینجام جم آنلاین :غریزه را سرکوب کنیم یا تحریک ؟ دختران در آرزوی پسر بودنحقیقت تلخ تغییر جنسیت آزادی برای نفس های حبس شدهما جوانان اضافه ایم؟روابط، از نوع غیر مجازانحطاط به شکل کاملا جدیسو تفاهمی به نام عشقمرضی حاصل تنهایی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]