محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846493787
افخمی به ده نمکی: افتخار کن
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دهنمكي: فقط كه اين نيست. خيليهايشان آدمهاي كوچكي هستند. شما به عنوان آقاي افخمي يك روزي نماينده مجلس بوديد. آمديد در نشريه من و با من مصاحبه كرديد. نه دعوايمان شد نه چيز ديگري. فرارو: سایت خبری تحلیلی سینمای ما گفتگوی مفصلی بین بهروز افخمی کارگردان وفعال سیاسی و مسعود ده نمکی فعال سیاسی و کارگردان به نقل از "تازه " منتشر کرده : افخمي: من فيلم اخراجيها را ديدهام و به نظرم كمدي ساده خوبي بود كه گرم و ديدني از آب درآمده. جز اينكه فكر ميكنم حدود 10 دقيقه ميشود از آن كوتاه كرد. يعني من درست از دقيقه 100 شروع كردم به يك مقدار خسته شدن و احساس اينكه دارد كش پيدا ميكند. غير از اين نكته، فيلم خوبي بود و از آن نوع كمديهايي است كه در همه جاي دنيا درباره جنگ ساخته ميشود و به خصوص فرانسويها اين نوع كمدي را راجع به جنگ خودشان، جنگ دوم جهاني، خيلي خوب ميسازند. براي آنها هيچ معني بدي هم ندارد. در واقع به اين معني نيست كه قهرمانيهاي نهضت مقاومت فرانسه ناديده گرفته شده يا جنگ مقابل نازيها جنگ مسخره و بيارزشي شناخته شده. كسي چنين برداشتهاي عجيب و غريبي از آن كمديها نكرده. منتها اينجا ما ميبينيم كه حملاتي به فيلم اخراجيها ميشود كه انگار اين فيلم دارد ارزشها را به مسخره ميگيرد و... طيفي كه اين انتقاد را مطرح ميكنند در يك تقسيمبندي كلي جزء اصولگراها هستند. يك عده ديگري هم هستند كه ميگويند اگر شخص ديگري اين فيلم را ميساخت، حتما سانسور ميشد و تو يك اجازه به خصوص و پشتگرمي خاصي داشتهاي كه توانستهاي اين فيلم را بسازي و همين فيلمي كه دارد نمايش داده ميشود خيلي جاهايش بايد سانسور ميشد و به خاطر تو نشده. اين عده كه اين حرف را ميزنند جزء اصلاحطلبان به حساب مي آيند. دهنمكي: جاي خوشحالي دارد كه اينها بالاخره در يك جا به هم رسيدهاند. حالا عليه ما باشد عيب ندارد. حداقل در يكجا با هم متحد بشوند، به اين احتياج داريم... افخمي: اين شيوه دوم هجومي كه به فيلم اخراجيها ميكنند بيشتر مرا عصباني ميكند. چون از اردوگاهي است كه ادعاي آزاديخواهي و مقابله با سانسور دارد ولي به هر ترتيبي دارند سعي ميكنند زمينههاي سانسور و ساخته نشدن فيلمهاي اينچنيني يا حتي اگر بشود متوقفشدن اكران اخراجيها را فراهم بكنند. در واقع از اين برادران آزاديخواه، ديگر آدم نميداند به كجا پناه ببرد. دهنمكي: الان پاي مجلس را هم وسط كشيدهاند... افخمي: در واقع الان بايد بگوييم يكي بيايد ما را از دست اين آزاديخواهها نجات بدهد. اين وضعيت را من در چند تا از مصاحبههايي كه با تو شده بود هم ديدهام. بعضي از اين مصاحبهگرها كه سواد سينمايي درست و حسابي هم ندارند، حرفهاي خيلي بيربطي ميزدند. مثلا ميگفتند لفظ «حرامزاده» چرا در فيلم به كار رفته يا مسائلي از اين دست. حالا ميخواهم بپرسم كه چرا يك مقدار ضعيف با اينها برخورد ميكني. مثلا يك جاهايي انگار گفتي نه من اين كاره را نكردهام يا همراهي ميكردي با اين ادعا كه الفاظ ركيك نبايد توي سينما پخش شود. واقعا چرا نبايد الفاظ ركيك در سينما به كار نرود. حالا در تلويزيون مسئله فرق ميكند. چون تلويزيون بدون انتخاب در دسترس بچه و بزرگ هست. يعني كسي كه تلويزيون را روشن كرده انتخاب نكرده كه چه جور فيلمي را ميخواهد ببيند. ولي فيلمي كه توي سينما است طبيعتا بايد حيطه فراختري داشته باشد براي استفاده از الفاظ و تصاوير. براي اينكه اشخاصي كه به سينما ميروند فيلم را انتخاب ميكنند و وقتي بليت ميخرند حتما يك چيزهايي راجع به آن ميدانند و اگر نگران خانوادهشان هستند ميتوانند يك بار تنهايي بروند فيلم را ببينند بعد با خانواده بروند. اصلا من ميخواهم بگويم اين يك موقعيتي است. گذشته از اينكه حمله به آزادي و آزادي بيان و فيلمسازي آزاد اينبار از طرف اصلاحطلبان و آزاديخواهها اتفاق افتاده، ولي يك موقعيتي است براي دفاع خوب از اينكه ما فيلمسازيم و حق فيلمسازي داريم و چطور ميشود وقتي فيلمسازي از جهت سياسي با شما يكدست نباشد سعي ميكنيد جلوي فيلمسازياش را بگيريد و فيلماش را سانسور و ممنوع كنيد. اين حق قانوني فيلمسازي را چرا درست و حسابي ازش دفاع نكردي؟ دهنمكي: والا حقيقتاش اين است كه برايم تازگي ندارد. يعني من يادم ميآيد سر «فقر و فحشا» هم اين اتفاق افتاد. همين روزنامههاي اصلاحطلب يك تيتري زده بودند به نام حراج انسان در فجيره كه من همزمان داشتم اين موضوع را ميساختم. قبل از آن يكي از خبرنگاران همان روزنامه از من پرسيده بود الان داري چه كار ميكني و من گفته بودم دارم يك مستند ميسازم راجع به قاچاق زنان به دبي. اين مصاحبه من چاپ نشد و برايم عجيب بود. چند وقت بعد ديدم تيتر اين موضوع را همراه يك گزارش چاپ كردهاند و فيلم كه يك ماه بعد از آن بيرون آمد چپ و راست دست به دست هم دادند و اين موضوع را تكذيب كردند. رفتم بخشهاي دبي را هم گرفتم و نشان دادم كه اين قضيه وجود دارد و جالب است كه اولين روزنامهاي كه عليه من موضع گرفت همين روزنامهاي بود كه تيتر زده بود حراج انسان در فجيره. آنجا هم در آن موقعيت همين اتفاق افتاد و روزنامههاي راست و چپ عليه فيلم موضع گرفتند و فيلم هم توقيف شد و كار به دادگاه و... رسيد و حتي كتابي كه راجع به آن بيرون آمده بود در زمان دولت فعلي توقيف شد. البته نميشود همه را يكدست ديد. آن موقع يادم هست كه رييسجمهور وقت نامهاي به وزير ارشاد نوشت و گفت كه اين فيلم اصلا سياسي نيست و نگاه سياسي و جناحي ندارد و دلسوزانه ساخته شده است و مضامين عدالت اجتماعي و... را دنبال ميكند و هدف من هم اتفاقا همين بود. چرا بايد هر دفعه كه نقدي از درون ميكنيم فلش انتقاد به سمت يك جناح سياسي باشد و اين سوءتفاهم پيش بيايد كه هر وقت بخواهيم نقد اجتماعي بكنيم پس حتما دنبال بهرهبرداري سياسي هستيم و ميخواهيم زيرپا كشي بكنيم و جاي آنها را بگيريم. ولي برخورد روزنامههاي اصلاحطلب با فيلم فقر و فحشا برايم جالب توجه بود. كساني كه خودشان اين تيترها را ميزدند شديدترين حملهها را به فيلم انجام دادند. فكر ميكنم دغدغههايي كه در حوزه مستند و سينما دارم دغدغههاي جناحي نيست و بنابراين توقع ندارم آدمهايي كه خط سياسي مشخصي دارند بيايند از آن حمايت بكنند. اتفاقا با منظورهاي خاص مقاومت هم ميكنند و به نظرم اينها دو بخش هستند. يكي رفقا و يكي رقبا. رقبا به كنار اما رفقا چشم ديدن همديگر را ندارند آن هم از سر حسادت. دلايل مختلف هم دارد. خيليها ميآيند از اين كارها ميكنند از طريق رانت و... سفارش ميگيرند كه فلان سوژه ملتهب و خط قرمز را بسازند و نميتوانند به خوبي با خطوط قرمز بازي كنند و كار را درست درنميآورند و بنابراين فيلمشان توقيف و ممنوع مي شود. اساسا من معتقدم كه رد شدن از خطوط قرمز هنر نيست و فكر ميكنم تعيين ضريب حساسيتها راجع به فيلم توسط فيلمساز مهم است. اين اتفاق در مورد فقر و فحشا افتاد. هنوز هم فيلم در دانشگاهها توسط بسيج دانشجويي اكران ميشود و خيليها وقتي آن را مي بينند ميگويند كه اين حرف خودشان است. يعني جنس ميزبان و مدعو يكي نيست ولي از تمام دانشگاه ميآيند فيلمي را كه بسيجيها اكران كردهاند ميبينند و برايش كف ميزنند. چون به نظرم در اين بخش بايد با فطرت مشترك آدمها بايد ارتباط برقرار كرد. اين فطرت مشترك در سياستمدارها يكخورده سياه و سفيد است. يعني هر كسي نتواند با آن فطرت آنها حرف بزند خودي محسوب نميشود. شما هم اينها را ميشناسيد. شما به عنوان كسي كه در عالم سياست هم بوديد زبان جواب دادن به اينها را ميدانيد. من هم چون از ژورناليسم وارد شدهام زبان پاسخ به اينها را ميدانم. به خصوص كه معتقدم نبايد خيلي از اين حرفها را بيپاسخ گذاشت. حالا خيلي از كارگردانهاي ما دست بسته ميايستند تا مورد حمله قرار بگيرند و هيچي هم نميتوانند در مورد خودشان بگويند چون كارشان اين نيست اصلا. ماها چون ژورناليست بودهايم ميدانيم چه جوري جواب بدهيم . چه تيتري را با چه تيتري جواب بدهيم. من فكر ميكنم از يك جايي به بعد مقاومت در برابر اين حرفها خود ما را هم دچار يكجور روزمرگي ميكند. فيلم دارد ارتباط خودش را برقرار ميكند و اينها هر چي هم بگويند كه نرويد ببينيد و فيلم خوبي نيست و فلان است باز ميبينيم كه هزاران نفر در صف سينماها شبها ميايستند. پس چه لزومي دارد من خودم را درگير اين حرفهاي آنها كنم. افخمي: به نظر من ميشود با اينها برخورد كرد. يعني با خبرنگاري كه ميپرسد چرا لفظ حرامزاده را چرا به كار بردي... دهنمكي: فقط كه اين نيست. خيليهايشان آدمهاي كوچكي هستند. شما به عنوان آقاي افخمي يك روزي نماينده مجلس بوديد. آمديد در نشريه من و با من مصاحبه كرديد. نه دعوايمان شد نه چيز ديگري. من الان آمدهام دفتر شما و داريم با هم مصاحبه ميكنيم. فيلم من اكران است آقاي ابطحي و تاجزاده ميآيند كنار من مينشينند و فيلم را ميبينند يا آقاي خاتمي يادداشتي برايم مينويسد يا آقاي محسن رضايي سر صحنه ميآيد و همين نقدهايي كه در نشريه مطرح ميشد آنجا هم مطرح ميشود. آدمهايي كه بزرگ هستند يعني سطحشان از عوامزدگي بيرون است و به جايي رسيدهاند كه كوچك فكر نميكنند، نگاهشان هم به اين حوزههاي كوچك انتقامجويي برنميگردد. ولي آن آدمهايي كه ميگوييد دارند انتقامكشي ميكنند و در نقد سينمايي نگاه سياسي دارند. خيليهايشان البته و بعضي ها نه. افخمي: البته تا موقعي كه فيلم دارد نمايش داده ميشود و امكان تاثير تبليغاتي هست اين برخوردي كه داري انجام ميدهي خوب است. چون ممكن است مصاحبه را اصلا چاپ نكنند. يعني وقتي ببينند مصاحبه به گونهاي پيش رفته كه نتوانستهاند ادعاشان را پيش ببرند ممكن است مصاحبه را چاپ نكنند يا آن بخشها را كم بكنند و... دهنمكي: براي فيلم هم حساسيت ايجاد ميكنند. مثلا اينها ميگويند فيلم كمدي صرف است در حالي كه من ميدانم اينجور نيست و موقعي كه مردم دارند ميخندند معلوم است به همان نكتهاي كه منظور من است دارند ميخندند. حالا اگر من بخواهم اين را توضيح بدهم ممكن است حساسيتهاي ويژه ايجاد كند كه پس بايد اينجاهاي فيلم را هم در مي آورديد. پس بايد گذاشت كه فيلم اكران شود و بعد از آن نوبت منتقد است كه بنشيند لايههاي زيرينتر فيلم را دربياورد. بهتر است به جاي فحش دادن بروند تحليل كنند ماجرا را. به مردم مي گويند نرويد فيلم را ببينيد ميروند ميبينند. ما ميگوييم اين فيلم به درد نميخورد گوش نميدهند. چه اتفاقي افتاده؟ بالاخره مردم قرار بوده حرف نخبگان را گوش دهند و اين نخبهها بودهاند كه جريانسازي ميكردهاند. يادم ميآيد آقاي گلابدرهاي يك بار برايم تعريف ميكرد يك فيلمي يكي از كارگردانهاي قديمي در زمان شاه كار كرده بود و تودهايها آمده بودند يك جزوههايي منتشر كرده بودند كه اين فيلم در خدمت استعمار قرار دارد. چون فيلم قبلياش فيلم مردمي بود و با استقبال مواجه شده بود. حالا آن فيلم را مردم نرفتند ببينند. ولي الان اتفاقي كه افتاده اين است كه ميگويند نرويد اين فيلمها را ببينيد و مردم ميروند ميبينند. حالا گويا دارند به مردم فحش ميدهند كه بيسوادند و بيسليقهاند و تازه بعدش ميگويند اگر فلان فيلم بيايد بيشتر از اخراجيها ميفروشد. حالا چطور شده مردم كه به زعم آنها سليقه نازل دارند اگر آن فيلم بيايد بيشتر استقبال ميكنند. من نميخواهم بگويم الزاما فروش خوب نشاندهنده آن است كه يك فيلمي خوب است. ولي فكر ميكنم در مورد اخراجيها ديگر فقط بحث فروش خوب نيست. بحث يك اتفاق است. اتفاقي كه چه در اخراجيهاي يك و چه در اخراجيهاي دو افتاده؛ يك تاثيرگذاري و جريانسازي است. شما ميبينيد كه فيلم اخراجيهاي يك كه فيلم اول يك كارگردان است و دكوپاژ درست و حسابي هم ندارد سه سال بعد از اكراناش يك دفعه روزنامه لوسآنجلس تايمز تيتر ميزند كه اخراجيها محاسبات آمريكا را به هم ريخت. اگر يك فيلم بتواند همين يك كار را هم انجام دهد واقعا بايد مورد مطالعه قرار بگيرد. خود اينها دائم ميگفتند اثر را بايد فارغ از موثر ديد ولي نميدانم كه چرا حالا ديگر اثر را نميبينند و فقط به موثر توجه ميكنند. شايد ميگفتند كه فيلم اخراجيها همراه مسعود دهنمكي اين معادلات را به هم زده. در واقع چقدر كاراكتر شما به عنوان كارگردان در موضع آن روزنامه موثر بوده است؟ دهنمكي: ببينيد اين منفي نيست. مثل سرقفلي و برند است. خيلي فيلمها در مورد آسيبهاي اجتماعي ساخته شده ولي از فقر و فحشا 10 ميليون نسخه تكثير ميشود. به نوع نگاه برميگردد. اتفاقا من معتقدم اثر و موثر با هم هستند و روي همديگر تاثير ميگذارند و اصلا اينطور نيست كه بتوانيم بگوييم اين فيلمنامه را دست هر شخص ديگري هم بدهيم همين اخراجيها ميشود. اما اينكه حرفهاي آن عده كه گفتم با هم تعارض دارد براي من هم جالب توجه است. افخمي: نه بحث حقوق است. حقوق قانوني... دهنمكي: آقا من حق دارم فيلم بسازم و آنها هم حق دارند نقد كنند ولي الان دارند نقد ميكنند كه چرا فيلم ميسازي. اين را من نميفهمم. در آلمان پس از جنگ خانم ريفتنشتال به عنوان يك فاشيست فيلماش را ميساخت. كسي به او ميگفت كه حق نداري فيلم بسازي؟ اصلا همه حرفهايي كه درباره من ميزنند، درست. ولي آنها هميشه ميگفتند قاعده بازي را رعايت كنيد. من در جشنواره گفتم ما قواعد بازي را پذيرفتهايم ولي آيا اينها هم طبق همان قواعد بازي دارند با ما بازي ميكنند؟ يك آقايي در جشنواره ميگفت مگر از جنازه من رد شويد تا فيلم اخراجيها را در بخش مسابقه بگذاريد. همانجا گفتم خيلي جالب است آقاياني كه ميگفتند ما حاضريم جانمان را بدهيم تا مخالفمان حرف بزند، الان حاضرند جانشان را بدهند تا مخالفشان حرف نزند. چه اتفاقي افتاده؟ مگر من چه كار كردهام؟ دوازده سال نشريه داشتهام و در همان موقع خيليها داشتند خيلي كارهاي ديگر ميكردند. در مورد اينها هيچ حرفي نيست. ولي در مورد من كه همهاش در كار فرهنگي و به قول آقايان در فعاليت مدني بودهام اين جوري برخورد ميشود. در واقع احساس ميكنم كه اينها تحمل اينكه ماها حرف بزنيم را ندارند. يعني اتفاقا اينها ميخواهند ما را در يك مديوم ديگري ببينند. به هر حال يك مواقعي تاثيرگذاري كارهاي ما اينها را مرعوب ميكند و اين مرعوب شدن در ميان آدمهاي كوچك ديده ميشود و نه آدمهاي بزرگ. آدمهايي كه شان و شئوني دارند و كارگردانند و... هيچوقت از چنين موضعي برخورد نميكنند. حتي تماس ميگيرند و تبريك ميگويند. افخمي: البته خيلي از فيلمسازها هم در اين مواقع حسودي ميكنند و... دهنمكي: حالا ديگر من نخواستم اينها را هم بگويم... افخمي: موقعي كه خبرنگاري به خودش جرات ميدهد و ميپرسد كه چرا از لفظ حرامزاده استفاده كردهايد، به اين فكر نميكند كه در واقع دارد براي تمام فيلمسازهاي بعدي محدوديت ايجاد ميكند و دارد سانسور را تا حد ابلهانهاش تاييد ميكند و كلا حرف ابلهانهاي ميزند. به نظر من بايد با يك چنين چيزي برخورد كرد... دهنمكي: در ديدار با رييسجمهور به همين موضوع اشاره كردم. گفتم موقعي ميشود از فيلمساز توقع خلاقيت داشت كه به او آزادي بدهي خود مسئولان را نقد كند. يعني سينماي سياسي ما جايگاهاش الان كجاست؟ تمام فيلمسازاني كه از موضع اصولگرايي حرف ميزنند رفتهاند سراغ موضوعات بيخطر و مثلا خواب ديدن و شفا گرفتن و در واقع رانت ميرود در اين موضوعات بيخطر. ولي هنر متعهدي كه امام ميگفت اينطور نبود. هنر متعهدي كه امام ميگويد هنري است كه بيانگر جنگ فقر و غنا باشد. دفاع از مظلوم در برابر ظالم باشد، نقد قدرتمندان باشد. حالا ما از ديگران توقع نداريم. آنها جور ديگري فكر ميكنند. ولي آنها كه اسم مسلماني را ميبرند دارند بدتر برخورد ميكنند. انجمن روزنامهنگاران مسلمان، هيئت اسلامي هنرمندان. آنها بيشتر منتقد من هستند تا بقيه طيفها. البته آن طيفهاي ديگر هم هستند منتها من از آنها توقع انصاف ندارم. از آن منتقدان سينمايي كه گرايش سياسي دارند اصلا توقع ندارم كه از يك موضع منصفانه، فيلمهاي اول و دوم يك كارگردان را نقد كنند. ولي خب در اين طرف گود دارد يك اتفاق ديگري ميافتد. اين طرف گود، بچه مسلمانهايي كه خودشان در دامان انقلاب بزرگ شدهاند و در حوزه هنر متعهد فيلمسازي را ياد گرفتهاند و رانتهاي موضوعي و ويژه بيشتر در اختيار اين طيف بوده، ميگويند چرا فلاني آمده... افخمي: خب اينها هم خيلي حسودي ميكنند... دهنمكي: خب من هم يكي مثل شما. به جاي اينكه بياييد دستاش را بگيريد، پدري كنيد بياييد سر صحنهاش و نلرزيد ونترسيد. اين كارها را كه نميكنيد هيچ، موقعي كه يك مشاوري ميخواهد بيايد سر كار من در گوشش ميگوييد كه نرود. جالب است كه براي كار اولام با مشاور قرارداد بسته بودم رفتند زيرآب زدند كه آقا نرو سر صحنه. افخمي: فيلم تو از نقطه بحراني گذشته، يعني فيلم فروش خوبي داشته و ميتواند ركورد 5 ميليارد را هم بزند. پس ديگر نميشود نگران بود كه براي آن مشكلي ايجاد كنند. پس ميتواني الان به آن جنبهاي كه گفتي بپردازي. اين كه قواعد بازي شامل آزادي بيان و... را پذيرفتهاي و از طرف مقابل هم انتطار داري كه بپذيرد. پس حالا ديگر ميتواني جواب كساني كه مي گويند بايد اين فيلم سانسور ميشد را بدهي. به خصوص اين طرفيهايي كه خود را آزاديخواه و اصلاحطلب عنوان ميكنند. محدوديتهايي كه اينها پيشنهاد ميكنند كه بايد گريبانگير اخراجيها ميشد، در واقع تبديل به محدوديتهايي ميشود كه گريبان كل سينما را ميگيرد. آن رفقا و بچههاي مسلمان هم البته بايد جواب بدهند كه با همين محدوديتهايي كه از ابتدا پيشنهاد كردهاند و از آن دفاع ميكنند سينماي ايران را تا مرز نابودي پيش بردهاند. در حقيقت خود اخراجيها هم با فروش فوقالعادهاي كه داشته هنوز نشان نميدهد كه سينماي ايران دوباره زنده شده و ميتواند در آينده، مردم را به سينماها بكشاند. بايد فيلمهاي بعدي را ديد. اين كه سالنها خالي بماند به اين خاطر كه ميگوييم فلان لفظ در سينما نبايد استفاده شود يا فلان موضوع نبايد مطرح شود را بايد آن برادران اصولگرا پاسخ دهند كه فكر ميكنند مسلماني در انحصار آنها است. در ضمن آن طرفيها هم كه ميگويند با حفظ حدود طرفدار آزادي هستند بايد چنين پرسشي را جواب بدهند. اينكه چرا اينقدر محدوديت ايجاد ميكنند و اين همه محدوديت چه معنايي دارد؟ مگر خودشان نميدانند كه بچهها در همان كلاس اول دبستان بدترين فحشها را در مدرسه ياد ميگيرند. گفتن اين حرف كه در سينما و نه در تلويزيون (كه ماجراياش جدا است) ما حق نداريم يك زبان نزديك به واقعيت به كار ببريم؛ آن هم در يك فيلم جنگي و در وضعيت اردوگاه؛ اين نتايجي دارد كه شامل همه فيلمسازان ميشود و طبق معمول، حسادت و برخورد سياسي چنان اينها را كور كرده كه فكر ميكنند با چنين موضعي ميتوانند نقش آدمهاي فرهنگي و آزاديخواه را بازي كنند. دهنمكي: ميگويد درونمان خودمان را ميسوزاند، بيرونمان مردم را. واقعا مسيري كه من براي ساختن اين فيلمها طي ميكنم به مراتب سختتر از ديگران است. من ديگر چه تاواني بدهم؟ مگر تا به حال دو تا از نشريههاي من توقيف نشده؟ فيلم مستند من توقيف نشده؟ كتاب فيلم مستند من توقيف نشده؟ فيلم اولام آن اتفاقها براياش افتاد و فيلم دومام حتي در بخش مسابقه جشنواره فجر پذيرفته نشد. كسي كه عضو شوراي صدور پروانه ساخت است مصاحبه ميكند و ميگويد ما هر كاري كه ميتوانستيم انجام داديم تا اخراجيها ساخته نشود. چه احساس مسئوليت شرعي ميكنند كه نميگذارند آدمهاي جديد وارد اين سينما بشوند؟ چرا نبايد چنين فيلمي با چنين مضموني ساخته شود كه مضموناش در خدمت كشور است؟ اينها دغدغههاي من است و چيزهايي است كه آنها بايد از اول ميگفتند و نگفتند و چون نگفتند من مجبور شدم بيايم و مطرحشان كنم. وگرنه اينجور نبود كه من بخواهم بيايم و سينماگر شوم و... من چند سال صبر كردم و ديدم آنها كه سينماي جنگ كار ميكنند از نگاه يك جانبهشان نميخواهند دست بردارند. تازه، به اسم سينماي جنگ ضد جنگ مي سازند. ميگويند چرا رفتي جنگيدي، نبايد ميجنگيدي و... حالا من آمده ام فيلم ساختهام و دارم همان حرفها را جواب ميدهم. شوخيهاي فيلم جواب همين حرفها است. يكي در فيلم ميگويد شما اگر نمي رفتي جبهه كار انقلاب در همان روزهاي اول تمام بود و طرف ديگر مي گويد اگر نميرفتيم جبهه الان داشتي به صدام ميگفتي آقا دايي! اينجا طنز در خدمت هجو دشمن نيست در خدمت هجو بيانيه هاي سياسي آقايان قرار دارد. چرا از آن نارحت هستند؟ چرا اسم آن را ميگذارند لودگي؟ خيلي از اين انتقادها عامدانه بدخواهانه است. اينها ميبينند اخراجيها يك كمدي سياسي است و در خدمت ايدئولوژي قرار دارد و نه عليه آن. يعني دارد زيرآب رياكاري را به شدت ميزند. ميگويد اينجور آدمهاي رياكار را به حساب همه رزمندهها نگذاريد. يعني آدمي مثل حاج صالح نماد تفكر بچه جبههايها نيست. شما در جبههها همه آدمها را آسماني نشان دادهايد. به خدا ماها كه جبهه بودهايم و سابقهمان از شهرك سينمايي دفاع مقدس شما بيشتر بوده، ميگوييم جبهه اين جوري نبوده. جالب است آدمهايي كه پايشان از شهرك سينمايي دفاع مقدس اي� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]
صفحات پیشنهادی
افخمی به ده نمکی: افتخار کن
افخمی به ده نمکی: افتخار کن-افخمی به ده نمکی: افتخار کن دهنمكي: فقط كه اين نيست. خيليهايشان آدمهاي كوچكي هستند. شما به عنوان آقاي افخمي يك روزي نماينده مجلس بوديد.
افخمی به ده نمکی: افتخار کن-افخمی به ده نمکی: افتخار کن دهنمكي: فقط كه اين نيست. خيليهايشان آدمهاي كوچكي هستند. شما به عنوان آقاي افخمي يك روزي نماينده مجلس بوديد.
ده نمکی رکورد خودش را شکست
15 مه 2011 – انتقاد وپیشنهاد شما هستیم: اخبار مرتبط ده نمکی رکورد خودش را شکست ... افخمی به ده نمکی: افتخار کن افخمی به ده نمکی: افتخار کن-افخمی به ده ...
15 مه 2011 – انتقاد وپیشنهاد شما هستیم: اخبار مرتبط ده نمکی رکورد خودش را شکست ... افخمی به ده نمکی: افتخار کن افخمی به ده نمکی: افتخار کن-افخمی به ده ...
ده نمکی رکورد خودش را شکست
15 مه 2011 – 999 منتظراخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم: اخبار مرتبط ده نمکی رکورد خودش را شکست ... افخمی به ده نمکی: افتخار کن افخمی به ده نمکی: افتخار ...
15 مه 2011 – 999 منتظراخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم: اخبار مرتبط ده نمکی رکورد خودش را شکست ... افخمی به ده نمکی: افتخار کن افخمی به ده نمکی: افتخار ...
ده نمکی: رکورد 5 میلیارد را میزنم
افخمی به ده نمکی: افتخار کن. ... از نقطه بحراني گذشته، يعني فيلم فروش خوبي داشته و ميتواند ركورد 5 ميليارد را هم بزند. ... يعني دارد زيرآب رياكاري را به شدت ميزند.
افخمی به ده نمکی: افتخار کن. ... از نقطه بحراني گذشته، يعني فيلم فروش خوبي داشته و ميتواند ركورد 5 ميليارد را هم بزند. ... يعني دارد زيرآب رياكاري را به شدت ميزند.
كارگردان اخراجي ها: برخي به نام فيلم دفاع مقدس اثر ضد جنگ مي ...
افخمی به ده نمکی: افتخار کن. ... بهروز افخمی کارگردان وفعال سیاسی و مسعود ده نمکی فعال سیاسی و کارگردان به نقل از ... منتها اينجا ما ميبينيم كه حملاتي به فيلم ...
افخمی به ده نمکی: افتخار کن. ... بهروز افخمی کارگردان وفعال سیاسی و مسعود ده نمکی فعال سیاسی و کارگردان به نقل از ... منتها اينجا ما ميبينيم كه حملاتي به فيلم ...
اخراجيها در كن
افخمی به ده نمکی: افتخار کن-دهنمكي: فقط كه اين نيست. ... منتها اينجا ما ميبينيم كه حملاتي به فيلم اخراجيها ميشود كه انگار اين فيلم دارد ارزشها را به مسخره ميگيرد و.
افخمی به ده نمکی: افتخار کن-دهنمكي: فقط كه اين نيست. ... منتها اينجا ما ميبينيم كه حملاتي به فيلم اخراجيها ميشود كه انگار اين فيلم دارد ارزشها را به مسخره ميگيرد و.
اين فرشها به افتخار شما پهن شدهاند
كه توانستیم كار را به سرانجام برسانیم و به حضورم در این فیلم افتخار میكنم. افخمی به ده نمکی: افتخار کن شما به عنوان آقاي افخمي يك روزي نماينده مجلس بوديد.
كه توانستیم كار را به سرانجام برسانیم و به حضورم در این فیلم افتخار میكنم. افخمی به ده نمکی: افتخار کن شما به عنوان آقاي افخمي يك روزي نماينده مجلس بوديد.
اگر فیلمی اکران نشود به چه دردی میخورد؟
افخمی به ده نمکی: افتخار کن. ... يك عده ديگري هم هستند كه ميگويند اگر شخص ديگري اين فيلم را ميساخت، حتما سانسور ... يعني كسي كه تلويزيون را روشن كرده انتخاب ...
افخمی به ده نمکی: افتخار کن. ... يك عده ديگري هم هستند كه ميگويند اگر شخص ديگري اين فيلم را ميساخت، حتما سانسور ... يعني كسي كه تلويزيون را روشن كرده انتخاب ...
بودجه اخراجيهاي 3 از زبان ده نمكي
احادیث و روایات: امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى... [کلیک] ... افخمی به ده نمکی: افتخار کن دهنمكي: جاي ...
احادیث و روایات: امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى... [کلیک] ... افخمی به ده نمکی: افتخار کن دهنمكي: جاي ...
ده نمكي : سه گانه اخراجيها در راه است
«اخراجيها» در مرحله اول به شكل سهگانه طراحي شد كه بخش اول آن در مورد جنگ است، ... افخمی به ده نمکی: افتخار کن دهنمكي: والا حقيقتاش اين است كه برايم تازگي ندارد.
«اخراجيها» در مرحله اول به شكل سهگانه طراحي شد كه بخش اول آن در مورد جنگ است، ... افخمی به ده نمکی: افتخار کن دهنمكي: والا حقيقتاش اين است كه برايم تازگي ندارد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها