واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا، به عبارت ديگر، امروز كشتي دنيا به اصطلاح روي كاكل كشورهايي چون ايران و روسيه و چند كشور استقلال يافته شوروي سابق مي چرخد كه در اين ورزش، پيشينه و سابقه درخشاني دارند و كشتي را در دنيا سرپا و زنده نگه داشته اند. در اين خصوص تا حدودي نيز مي توان از كشورهايي چون تركيه، بلغارستان، ژاپن و مغولستان نيز نام برد كه اگرچه كشتي آنها در سال هاي اخير با افت و خيزهايي همراه بوده اما همچنان در كشتي دنيا هنوز نفس مي كشند و وجهه و جايگاه خود را كاملا از دست نداده اند. بايد پذيرفت ورزش كشتي در دنيا در هر دو رشته آزاد و فرنگي در مقايسه با دو سه دهه پيش (فواصل دهه هاي 80 و 90 ميلادي) با افول روبرو شده و به ظاهر تحليل رفته است. كشورهايي چون آمريكا، كوبا، كانادا، آلمان، كره جنوبي و كره شمالي و حتي تركيه، بلغارستان، ژاپن و مغولستان كه روزگاري از جمله قدرت هاي اصلي و درجه يك كشتي دنيا بودند و در ابتداي اين نوشتار از آنها به عنوان كشورهايي نام برده شد كه ورزش كشتي همچنان در آنها جريان دارد، امروز ديگر به سان سال هاي پيش، قدرت هاي خطرآفرين و مشكل ساز براي ايراني ها و روس ها نيستند. مساله پشتوانه سازي در كشتي، يك امر بديهي، ملموس و بسيار مهم و تاثيرگذار در پيشرفت و گسترش كشتي براي هر كشوري است و متاسفانه آن چيزي كه از كشتي كشورهاي صاحب كشتي البته به جز ايران، روسيه و اقمار آن از جمله گرجستان، اوكراين، بلاروس، قزاقستان، ازبكستان، قرقيزستان، ارمنستان و جمهوري آذربايجان پيداست، نبود پشتوانه در ساير كشورهاست. امروز آمريكايي ها، كوبايي ها، آلماني ها، كره اي ها و حتي بلغاري ها، ترك ها و ژاپني ها نيز يقين پيدا كرده اند كشتي آنها از پشتوانه خالي مانده است و نوجوانان و جوانان اين كشور، علاقه خود را نسبت به اين ورزش از دست داده اند. پيكارهاي كشتي قهرماني سال 2011 اروپا كه يك ماه و نيم پيش در شهر دورتموند آلمان برگزار شد، بار ديگر نشان داد كه به جز كشورهاي روسي زبان، بقيه كشورهاي اروپايي حتي در كشتي اين قاره حرفي براي گفتن ندارند و در آن مسابقه ها، بيشترين مدال هاي وزن هاي هفتگانه هر دو رشته كشتي آزاد و فرنگي از آن كشتي گيران روسيه و اقمار آن شد. امروز، تيم هاي كشورهاي شرق و غرب اروپا در هر دو رشته كشتي آزاد و فرنگي از قدرت گذشته خود بسيار فاصله گرفته و نمي توانند در حد قدرت هاي درجه يك و حتي درجه دو در مسابقه هاي قهرماني جهان باشند. در واقع كشتي در بسياري از كشورهاي شرق و غرب اروپا در حال از بين رفتن است و يا اينكه تقريبا از بين رفته است. اروپايي ها كه حداقل در كشتي فرنگي جهان، سرآمد و پيشقراول ساير كشورهاي ديگر جهان بودند، در اين رشته در قاره خود نيز ديگر قدرت نيستند كه در مقابل كشتي گيران آسيايي نظير ايران بتوانند قدعلم كنند. از جمله اين كشورها بايد از لهستان، مجارستان، بلغارستان، روماني، آلمان، يوگسلاوي سابق، جمهوري هاي چك و اسلواكي، فرانسه و ايتاليا را بايد نام برد. در شمال اروپا و در كشورهاي اسكانديناوي كه سوئد و فنلاند در ورزش كشتي مهمتر از نروژ و دانمارك هستند و خاستگاه و مهد اصلي كشتي فرنگي دنيا بوده اند، اين ورزش كاملا از بين رفته است. سوئدي ها و فنلاندي ها، ديگر تيمي كامل و يكدست در كشتي فرنگي ندارند كه حتي در مسابقه هاي كشتي قهرماني اروپا شركت دهند. دو كشور سوئد و فنلاند، سال هاست در رشته كشتي آزاد اصلا مطرح نيستند و تيم ملي ندارند و در واقع كشتي آزاد در اين دو كشور همچون نروژ و دانمارك تعطيل شده است. سوئدي ها و فنلاندي ها در كشتي فرنگي نيز با تيمي ناقص و نيم بند در مسابقه هاي اروپايي و جهاني حضور مي يابند. در اين بين شرايط تيم ملي كشتي فرنگي سوئد، اسفبارتر از تيم فنلاند است. فنلاندي ها حداقل با سه چهار كشتي گير خودي در رقابت هاي اروپايي و جهاني به ميدان مي آيند، اما تركيب تيم ناقص سوئد را تعدادي كشتي گير خارجي مقيم اين كشور شكل مي دهند و امروز حتي يك كشتي گير سوئدي براي تيم ملي كشورش كشتي نمي گيرد! داستان زوال كشتي در آلمان كه در سال هاي نه چندان دور جزو شش تيم برتر دنيا در هر دو رشته كشتي آزاد و فرنگي بود، به گونه ديگري است. با يكي شدن دو آلمان غربي و شرقي سابق و تشكيل تيم آلمان واحد از اوايل دهه 90 ميلادي، ديگر از قهرمانان شاخص آلماني در مسابقه هاي كشتي قهرماني اروپا و جهان خبري نيست و وضعيت كشتي اين كشور بزرگ در قلب اروپا در هر دو رشته آزاد و فرنگي، اسفناك تر و بدتر از سال هاي قبل شده است. ويلفرد ديتريش، آدلف زيگر، مارتين كنسوپ، راينر هيوگابل، مايك بولمان، هيكو بالز و ... در كشتي آلمان غربي و هارتمورت رايش، اووه نوي پرت، رولاند گهرگه و ... در كشتي آلمان شرقي، ستارگان تابناكي بودند كه كشتي آلمان واحد، در دو دهه اخير، به استثناي الكساندر ليپولد قهرمان نامدار جهان و بازي هاي المپيك در وزن 74 كيلوگرم و آراوات سابجو كشتي گير روسي الاصلي آلماني و دارنده مدال هاي نقره و برنز جهان در دهه 90 ميلادي در وزن 100 كيلوگرم، هرگز كشتي گيران بزرگي را به دنياي كشتي معرفي نكرد. با نبود چنين كشتي گيراني، امروز كشتي آلمان شرايط بسيار بغرنجي پيدا كرده و كلا از دايره قدرت هاي درجه يك و دو جهان خارج شده است. امروز، مساله استفاده از كشتي گيران خارجي و غيرآلماني در هر دو تيم ملي كشتي آزاد و فرنگي آلمان همچون ديگر تيم هاي اروپاي شمالي و غربي نظير سوئد، دانمارك و فرانسه به خوبي وجود دارد و اين به معني آن است كه كشتي آلمان به آخر خط رسيده و كاملا خالي از پشتوانه شده است. اگر مشكلات مالي و اقتصادي در كشورهاي اروپاي شرقي نظير بلغارستان، روماني و يوگسلاوي سابق كه جزو فقيرترين كشورهاي اروپايي به حساب مي آيند، باعث ركورد ورزش كشتي بويژه كشتي فرنگي در اين كشورها شده است، اما در ارتباط با وضعيت كشتي كشورهايي چون آلمان و فرانسه نمي توان چنين تحليلي داشت و مشكلات مالي و اقتصادي را مقصر دانست. عدم علاقه مندي نوجوانان و جوانان و توجه نكردن دولت هاي اين كشورها به ورزش كشتي و پايبندي و علاقه مندي آنها به ورزش هايي چون فوتبال، واليبال، قايقراني، هاكي روي يخ، پاتيناژ و ... از جمله عوامل نابودي ورزش كشتي در اين كشورها شده است. ختم كلام، ورزش كشتي اروپا اكنون در انحصار روسيه و چند كشور روسي زبان ديگر چون جمهوري آذربايجان، گرجستان، ارمنستان، اوكراين و بلاروس است و ساير كشورهاي اين قاره، اقتدار و جايگاه گذشته خود را كاملا از دست داده اند. دگرگوني هايي كه در كشتي قاره اروپا با افول تيم هاي اين قاره در چند سال اخير بوجود آمده، حتي كشتي جهان را تحت تاثير خود قرار داده است و خلاصه اينكه امروز كشتي دنيا تحليل رفته است. گزارش از: ناصر انصافي مقدم. 1589/ 3404
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2486]