واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: من به این چیزها اعتقاد دارم. عادل دل مایلیکهن را شکست. نامردی کرد. نتیجه اش این که کلی سوتی داد. اسپانیا و آلمان را با هم قاطی کرد. مایلیکهن مربی محبوب ما هم نیست. ولی زمان، زمان تبریک گفتن به او بود. باید در خوشحالیاش شریک میشدیم. این سؤالها باید از مسئولان فدراسیونی میشد که هر دقیقه حرفی میزنند و دلیل وجودیشان معلوم نیست. برای عادل همان یک سؤال از سرمربی جدید تیم ملی بس بود: آیا انتخاب شما به عنوان سرمربی تیم، تنها توسط فدراسیون بوده؟ تا مایلیکهن پاسخ بدهد که نه فقط او، هیچ کدام از مربیهای قبلی تیم ملی هم این چنین انتخاب نشدهاند. خبرآنلاین نوشت: 1- این اولین اشتباه بزرگ عادل فردوسی پور بود در همه آن سالهایی که برنامهاش را با علاقه تماشا میکردیم. وقتی محمد مایلیکهن, خوشحال و خرم و خندان, مست از نشستن شاهین اقبال بر شانههایش، بلند شد و آمد استودیوی برنامه نود و فردوسیپور انگار که بخواهد به خاطر این شادی مجازاتش کند؛ تصمیم گرفت حالش را بگیرد. 2- تا پیش از این برنامه 90 این هفته, همانی بود که انتظارش را داشتیم. با صحنههایی که نشانه و شاهدی بر دنیای امروز ما بود. با مدیر آمبولانسی که وقتی ابومسلم زنگ زد، آژیر آمبولانساش را در ورزشگاه روشن کرد، و یکی از مسئولان تیم که پرید تیمش را تشویق کند و در چمن زمین خورد, و حرفهای از کنترل خارج شده فیروز کریمی که گفت اگر بازیکنش کسی را کتک زده و طرف خبرنگار نبوده، حق داشته و تازه تشویقش هم میکند. بعد هم که سخنگوی فدراسیون در برنامه حاضر شد و فردوسیپور مثل همیشه کوشید تا تناقضهای حرفها و پیچیدگیهای حرفهای و رفتاری طرف را رو کند. تا این جا برنامه همانی بود که انتظارش را داشتیم. که در تمام این سالها به آن دل سپرده بودیم. آینهای برای جامعهمان و مثل همیشه یک ترازوی دقیق و حساس برای نقد. 3- مشکل اما همان طور که گفتم، وقتی بود که محمد مایلیکهن, سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران جلوی دوربین فردوسیپور نشست. فردوسیپور البته اشتباه نکرده بود. انتخاب مایلیکهن به عنوان سرمربی تیم، برای بسیاری از هواداران تیم ملی ایران ناامیدکننده بود. انتظارش را نداشتند و یک بازگشت به عقب به حساب میآمد. و از این به بعد بود که فردوسیپور با تکیه بر پشتوانه مردمیاش کوشید تا مایلیکهن را تحقیرش کند. شادیش را ندید، یا کوشید در میانه این شادی کودکانه از او حرف بکشد. که به گوشش برساند که ملت از انتخابش خشنود نیستند. که لایق این مقام نیست. و خوشحالی، عین برف دم عید از صورت مایلیکهن شسته و روبیده شد. غبار غم بر صورتش نشست و تلاش کرد از خودش دفاع کند. پس گفتگویی آغاز شد که هیچ کدام از دو طرف بحث، حالت متعادلی نداشتند. حال شان خوب نبود. پرت و پلا زیاد گفتند. فردوسیپور سؤالی را که باید از رؤسای فدراسیون میپرسید، با مایلیکهن بیچاره مطرح کرد. گفت میداند چرا انتخاب شده، و این که مردم این را نمیخواهند. 4- عادل فردوسیپور و برنامهاش این روزها برای ما خیلی مهم اند. پنجرهای باز و بی تعارف با جهان ما و جامعه ما. صادق و صمیمی و البته دراماتیک. پس حق چنین اشتباههای فاحشی را ندارد. نباید با تکیه بر این اقبال عمومی و توجه نخبگان, از تریبونش برای آزار دادن یک نفر استفاده کند. به این سادگی نباید حرام شود. 5- من به این چیزها اعتقاد دارم. عادل دل مایلیکهن را شکست. نامردی کرد. نتیجه اش این که کلی سوتی داد. اسپانیا و آلمان را با هم قاطی کرد. مایلیکهن مربی محبوب ما هم نیست. ولی زمان، زمان تبریک گفتن به او بود. باید در خوشحالیاش شریک میشدیم. این سؤالها باید از مسئولان فدراسیونی میشد که هر دقیقه حرفی میزنند و دلیل وجودیشان معلوم نیست. برای عادل همان یک سؤال از سرمربی جدید تیم ملی بس بود: آیا انتخاب شما به عنوان سرمربی تیم، تنها توسط فدراسیون بوده؟ تا مایلیکهن پاسخ بدهد که نه فقط او، هیچ کدام از مربیهای قبلی تیم ملی هم این چنین انتخاب نشدهاند. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]