واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: فعلا صلاح نيست!
سينمايايران- احسان ظليپور :
به همين سادگي تعدادشان به عدد پنج رسيد. تجربه نشان داده كه اين فيلمها از بساط فيلميهاي كنار خيابان سردرميآورند يا پروندهشان – با كورسوياميدي- براي هميشه بسته ميشود.
هر دو حالت خيلي براي صاحبان فيلم فرقي نميكند، شايد در نهايت كارگردان ترجيح دهد فيلمش به جاي خاك خوردن گوشه انبار، حداقل توسط قاچاقچيان سيدي به دست تماشاگر عادي برسد. اتفاقي كه براي «آفسايد»، «سنتوري» و «نقاب» (دو هفته بعد از اكرانش) افتاد و حال در انتظار چند فيلم ديگر است.
واژه «مجوزدار غيرقابل نمايش» ديگر خيلي پيچيده نيست. واژهاي كه در همين سه، چهار سال اخير گريبان 5 فيلم ايراني را گرفته تا وضعيتي معلق داشته باشند. «آتشكار» آخرين قرباني اين مجموعه است. نبايد حالا كه اعلام شده نمايش عمومي فيلم فعلا به تعويق افتاده و حرفي از توقيف به ميان نيامده امير يوسفي و بقيه دستاندركاران فيلم اميدوار باشند، كه مشكل «آتشكار» يكي، دو ماه ديگر حل شود اما بعد از يكسال، ديگر چه كسي سراغ «آتشكار» را ميگيرد؟
زماني بحث اكران نشدن «به رنگ ارغوان» و «تردست» داغ بود و هر هفته خبرهاي ريز و درشتي از آنها در مطبوعات منتشر ميشد اما حالا ديگر خود حاتميكيا و سجادي هم رغبتي به پاسخ دادن به اين سوالهاي تكراري ندارند؛ همانطور كه جيراني و مجتبي راعي هم شايد ديگر قيد اكران فيلمشان را زده باشند. اينها فيلمهايي هستند كه در يك پروسه قانوني توسط اعضاي يك شورا با عنوان «شوراي صدور مجوز نمايش» بازبيني و پروانه اكران عموميشان صادر شده؛ فيلمهايي كه به فاصله چند هفته يا حتي چند روز مانده به آغاز اكرانشان اصطلاح «فعلا صلاح نيست اكران شود» نصيبشان شده است...
تردست
اين اولين «باشگاه پنجتايي»هاست. اين جلمه را خود محمدعلي سجادي درباره فيلمش ميگويد؛ اولين فيلم نيوشا ضيغمي كه حالا بيشتر از 10 فيلم در كارنامه بازيگرياش دارد! ماجرا به 4سال قبل برميگردد. دقيقا دوره جابهجايي صانعيمقدم و اربابي در رأس اداره نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد. تردست اواخر سال 83 در آخرين روزهاي حضور صانعيمقدم پروانه نمايش گرفت، اما چند ماه بعد جلوي نمايش عمومي فيلم گرفته شد.
به غير از «تردست» چند فيلم ديگر هم به همين مشكل اختلاف سليقه مديران سينمايي دچار شدند اما در نهايت «مكس»،«ازدواج به سبك ايراني» و «آكواريوم» روي پرده رفتند و اين فيلم محمدعلي سجادي بود كه با دراختيار داشتن مجوز نمايش، غيرقابل نمايش عنوان شد.
«تردست» با بدشانسي از چرخه اكران خارج شد. اين در حالي بود كه پخشكننده فيلم، قرارداد اكران «تردست» را درگروه قدس امضا كرده و حتي بيلبوردها، سردر و عكسهاي فيلم هم توسط وزارت ارشاد مهر شده بود.
سجادي ميگويد: «براي دوره اربابي هم اصلاحاتي انجام داديم و دوباره پروانه نمايش گرفتيم اما نميدانم چرا به همين راحتي جلوي اكران فيلم را گرفتند. ساخت آنونس و تيزر كه مجوز آنها هم صادر شده بود براي ما هزينه داشت. حدود شش ماه آنونسهاي فيلم در سينماهاي تهران به عنوان برنامه آينده پخش ميشد اما در نهايت اتفاق ديگري افتاد.» سجادي در ادامه ميگويد: «همه راههاي قانوني را انجام داديم، اصلاحاتي كه مدنظر ارشاد بود را هم اعمال كرديم اما بعد از سه سال رفت و آمد هيچ اتفاق تازهاي نيفتاده است.» آنهايي كه «تردست» را ديدهاند آن را متفاوتترين فيلم كارنامه محمدعلي سجادي ميدانند؛ فيلمي كه برخلاف كارهاي قبلي اين كارگردان داستان سرراستي دارد.
شايد بدشانسترين شخص در اين ماجرا سيروس تسليمي باشد؛ تهيهكنندهاي كه بعد از ديدن فيلم- همان سه، چهار سال قبل- نصف سهم سجادي را خريد تا يكي از تهيهكنندگان «تردست» باشد! سجادي با همه اين حرفها همچنان اميدوار است كه فيلمش اكران شود: «تا به حال صبر كردهايم، باز هم منتظر ميمانيم. شايد تغيير و تحولي در وزارت ارشاد شد و فيلم ما را اكران كردند.»
به رنگ ارغوان
اكران خصوصي فيلم حاتميكيا در فاصله چند روز مانده به جشنواره بيست و سوم، پرونده «به رنگ ارغوان» را بست. فيلم البته از همان زمان فيلمبرداري با جار و جنجال همراه بود. اولين فيلم غيرجنگي حاتميكيا بلافاصله بعد از پايان فيلمبرداري عنوان شد كه سياسيترين فيلم كارگردانش است. اولين روزهاي بهمن ماه 83 «به رنگ ارغوان» دو اكران خصوصي داشت. نمايشهايي كه ميشود گفت اجباري بود تا سرنوشت اكران فيلم مشخص شود. نمايش اول براي مسئولان وزارت اطلاعات بود و اكران دوم براي برخي از مسئولان. تهيهكننده به رنگ ارغوان ميگويد: «نظر گروه اول اين بود كه فيلم در جشنواره به نمايش دربيايد اما براي اكران عمومي دوباره تصميمگيري شود. گروه دوم اما مخالف اكران فيلم حتي در جشنواره بودند.»
پس از اين ماجرا بود كه يونسي، وزير وقت وزارت اطلاعات در نامهاي به حاتميكيا از او درخواست كرد فيلمش را در جشنواره به نمايش درنياورد. ساداتيان ميگويد: «در همان نامه آقاي يونسي صراحتا تاكيد كرد كه شايد شرايط اكران عمومي فيلم بعدا مهيا شود اما فعلا كه خبري نشده است.»
«به رنگ ارغوان» داستان يك مامور وزارت اطلاعات است كه مجبور است از ميان عشق و وظيفه يكي را انتخاب كند كه در نهايت او دومي را برميگزيند. تهيهكننده فيلم نميتواند اظهارنظر دقيقي درباره عدم اكران عمومي اين فيلم بكند: «هر گروهي يك نظري داده، اما هيچكس حكم قطعي صادر نكرده كه مثلا اگر اين اصلاحات اعمال بشود شرايط اكران فيلم مهيا خواهد شد. ما بعد از گرفتن پروانه نمايش «به رنگ ارغوان» قبل از جشنواره بيست و سوم، به نظر ديگران احترام گذاشتيم چون دوست نداشتيم تشنجي به وجود بيايد اما دلمان ميخواست با آرام شدن اوضاع، فيلم را اكران عمومي كنيم.»
ستاره ميشود
اين فيلم فريدون جيراني با بدشانسي تمام دقيقه 90 از اكران عمومي جا ماند. با وجود سر و صداهاي زيادي كه هنگام نمايش «ستاره ميشود» در جشنواره بيست و چهارم مطرح شد، فيلم فريدون جيراني با جرح و تعديل بسيار سرانجام راهي اكران عمومي شد. اوايل زمستان 84 قرارداد اكران فيلم در گروه عصر جديد بسته و بيلبوردهاي تبليغاتي آن در سطح شهر نصب شد. حتي «ستاره ميشود» به فاصله يك روز مانده تا اكران عمومي براي اهالي سينما و مطبوعات در يك اكران خصوصي به نمايش درآمد اما خيلي ناگهاني ورق برگشت و فيلم فريدون حسنپور (وقتي همه خواب بودند) در اين گروه سينمايي روي پرده رفت.
همان موقع شورايي با حضور مسئولان وزارت ارشاد و تعدادي از فيلمسازان و تهيهكنندگان سينما برگزار شد تا درخصوص اكران شدن «ستاره ميشود» تصميمگيري كنند؛ شورايي كه افرادي چون منوچهر محمدي، محمدرضا جعفريجلوه، احمدرضا درويش، ابراهيم حاتميكيا، محمدرضا هنرمند و... جزءشان بودند و گويا براي فيلمهاي مشكلدار ديگران دوره تشكيل ميدادند. با آنكه گفته ميشد بسياري از اعضاي اين شورا موافق اكران عمومي «ستاره ميشود» بودند اما اعلام شد كه فيلم جيراني فعلا صلاح نيست اكران شود.
سفر به هيدالو
در جشنواره سه دوره قبل فيلمي با نام «سفر به هيدالو» به نمايش درآمد اما چه كسي فكر ميكرد فيلمي كه در بخش معناگراي جشنواره، حضوري پررنگ داشت اينگونه به محاق برود. راعي البته اميد زيادي به گيشه فيلمش نداشت اما به هر حال به عنوان يك كارگردان دوست داشت فيلمش ديده شود. «سفر به هيدالو» تقريبا يكسال بعد از نمايش جشنوارهاش، امكان نمايش عمومي پيدا كرد. فيلم البته اكران محدودي داشت؛ سينما فرهنگ و چند سالن ديگر، اما چند روز مانده به آغاز اكران «سفر به هيدالو» جلوي نمايش آن گرفته شد. بايد اعتراف كرد كه وضعيت براي راعي و فيلمش وخيمتر از بقيه توقيف شدههاست.
آتشكار
براي امير يوسفي و فيلمش همه چيز به سرعت برق و باد گذشت. از زماني كه اعلام شد «آتشكار» غيرقابل نمايش است تا زمان صدور پروانه نمايش آن و بعد هم دوباره توقيف، كمتر از سه ماه طول كشيد. به خاطر مضمون ملتهب فيلم، از همان ابتدا هم ميشد حدسزد فيلم براي اكران عمومي با مشكل مواجه شود. اوج جنجالها زمان جشنواره فجر بود. امير يوسفي در كنار سامان مقدم، پريسا بختآور، عبدالرضا كاهاني و سامان سالور معترضان اصلي به عملكرد هيات انتخاب بودند. از اين جمع دو فيلم در آخرين روزهاي سال 86 پروانه نمايش گرفتند كه «آتشكار» هم جزوشان بود. شايد اگر «دايره زنگي» و «زنها فرشتهاند» به فاصله طولانيتري از هم اكران ميشدند وضعيت فيلم امير يوسفي بهتر از قبل بود. گويا مشكل اداره نظارت و ارزشيابي براي نمايش «آتشكار» تعدد اكران عمومي چند فيلم مشكلدار است.
فيلمي كه پخشكننده آن خيلي زود قرارداد اكرانش را در گروه عصر جديد امضا كرد تا حتي قراردادش در شوراي صنفي نمايش هم ثبت شود. به فاصله دو هفته مانده به اكران عمومي فيلم زمزمههايي مبنيبر تعويق زمان اكران به گوش رسيد و در نهايت هم «تلافي» جايگزين «آتشكار» شد. در حالي كه امير يوسفي از علت نمايش داده نشدن فيلمش ابراز بياطلاعي ميكرد، محمد آفريده مدير مركز گسترش سينماي مستند و تجربي (كه درتوليد فيلم مشاركت داشته) گفت بهتر است «آتشكار» در زمان مناسبتري به نمايش درآيد.
در «آتشكار» حميد فرخنژاد نقش مردي را بازي ميكند كه با روح پدرش دچار چالش ميشود.
تاريخ درج: 24 ارديبهشت 1387 ساعت 09:19 تاريخ تاييد: 24 ارديبهشت 1387 ساعت 10:28 تاريخ به روز رساني: 24 ارديبهشت 1387 ساعت 10:24
چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]