واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - . صحبت درباره نظریه تکامل داروین، امروز هم به همان اندازه چالش برانگیز است که 150 سال پیش از این بود. دیوید آتنبرو، طبیعتشناس و مجری برنامههای تلویزیونی که برنامه تلویزیونی او به نام «چارلز داروین و درخت زندگی» به تازگی از بیبیسی پخش شده، از مدافعان سرسخت این نظریه است و از هر فرصتی برای حمله به مخالفان آن استفاده میکند. وی در گفتگو با نشریه نیچر، به تشریح دیدگاههای خود در مورد نظریه تکامل پرداخته است. چرا اعتقاد داری که در زمان حال، آموزش نظریه تکامل از هر دوره دیگری مهمتر است؟به دلیل اهمیت و تاثیر «سفر پیدایش» (کتاب اول از مجموعه کتابهای عهد عتیق یا آنگونه که ما میشناسیم، تورات) بر زندگی بشر، که در آن گفته شده خداوند به آدم و حوا گفت «پیش بروید و نسل خود را زیاد کنید ... دنیای طبیعی در آنجا برای شما بنا نهاده شده تا بر آن استیلا یابید. شما سرور تمام گیاهان و جانوران دنیا هستید». این فکر پایهای که دنیا برای ما بنا شده و اگر خواستههای ما را برآورده نکند میتوان از آن چشم پوشی کرد، سبب تخریب گسترده محیط اطراف ما شده است. ما فرض کردهایم که میتوانیم روی آن خانه بسازیم، زمین را بکنیم، روی آن جاده بسازیم و هر کار دیگری را که دلمان بخواهد با زمین انجام دهیم؛ فقط و فقط به این دلیل که مال ماست. ما برای یافتن راه حلهایی برای مشکلات زیست محیطی، باید بتوانیم ابتدا فرایند تکامل را درک کنیم. میخواستی با برنامه «چارلز داروین و درخت زندگی» چه پیامی را منتقل کنی؟این یک برنامه در مورد زندگی داروین نیست. این برنامه در مورد بهانههایی است که مردم، از معاصران داروین گرفته تا مخالفان امروزی این نظریه، برای نپذیرفتن فرضیه تکامل برای خود مییافتند. در دوره داروین، توزیع جغرافیایی جانوران درک نشده بود، حلقههای زنجیره تکامل پیدا نشده بود، عمر زمین بسیار کوتاهتر از آنی تصور میشد که صحت فرضیه تکامل را ممکن سازد و مکانیسم ژنتیک نیز به طور کلی ناشناخته بود. اکنون فقط 50 سال از روزی که بشر توانست عمر دقیق سنگها را از روی اثرات رادیواکتیویته تشخیص دهد، میگذرد. فقط 50 سال است که به حرکت قارهای پی بردهایم و کشف دی.ان.ای نیز عمری کمتر از این میزان دارد. ولی در مجموع این یافتهها همگی به کمک داروین آمدهاند و بر صحت تصویر ذهنی او گواهی میدهند. آیا فکر میکنی که تلویزیون، رسانه خوبی برای علم است؟تلویزیون، رسانه خیلی خوبی برای روشن کردن شعلههای کنجکاوی، پروراندن سوالها و به هیجان آوردن مردم است. ولی فکر نمیکنم که محیط خیلی خوبی برای کار روی جزئیات دقیق مباحث علمی باشد. کسانی که کنجکاو میشوند تا بیشتر بدانند، به کتابها مراجعه میکنند. کتابها یا مقالههایی که روی صفحه نمایش کامپیوتر خود میخوانید، برای شرح نظریههای علمی ابزار خیلی مناسبتری هستند. ولی تلویزیون توان ایجاد هیجان و جذابیت را دارد که رسانههای نوشتاری از آن عاجزند. هنگام تولید برنامههای علمی، چگونه با دانشمندان تعامل برقرار میکنی؟من به آنها میگویم: «من به شما رشک میورزم، چرا که در مسیر غریب خود، به کلی از مواجهه با واقعیتهای علمی و کشف آن دور ماندهام و تنها به دیدن اندکی از چیزهایی که هیچ کس دیگری ندیده، قناعت کردهام! اکتشافات شما باید خیلی شگفتانگیز باشد». و آنها در جواب من چنین میگویند: «بله! ولی این شگفتی تنها به مدد 35 سال نشستن در این مرداب برای انجام این کار به دست آمده است. من آرزو میکردم که این فرصت را داشتم که به صحرا یا قطب یا هر جای دیگری که تو در آنجا بودی بروم». میبینید که هرگز نخواهید توانست همه چیز را با هم به دست بیاورید. بعد از 50 سال فیلمبرداری از دنیای طبیعت، لحظه مورد علاقهات کدام است؟تماشای مرغهای بهشتی که خود را به معرض تماشا میگذارند. چون دنیای آنها خیلی از ما دور است. هنگامی که به مرغهای بهشتی نگاه میکنید، میفهمید که عصارهای از حیات (یک نیروی عجیب زندگی) وجود دارد که هیچ ربطی به انسان بودن ندارد و عمری بسیار طولانیتر از اولین نیاکان ما دارد که روی زمین پا گذاشتند. هنگامی که در یک مخفیگاه پنهان شدهاید و به آنها نگاه میکنید، میتوانید تمام آن نیرو و تنوع و اشتیاق را در آنها ببینید، میفهمید که انسان در دنیا موجود غالب نیست و بر عکس، تنها قسمت کوچکی از آن است. من این احساس را در آنجا پیدا کردم. برنامه بعدیات چیست؟من قصد دارم به جورجیای جنوبی در جنوب اقیانوس اطلس بروم و به تماشای یخچالی طبیعی بنشینم که 15 سال پیش دیدهام و امروزه تقریبا به کلی آب شده است. تاثیر انسان روی دنیای طبیعی در دهه گذشته بسیار شدیدتر شده است. به همین دلیل است که لازم است به مردم درباره تکامل بگوییم. هنوز در پس ذهن بسیاری از افراد این تصور وجود دارد که «ما مالکان دنیا هستیم و میتوانیم هر کاری را که بخواهیم با آن بکنیم، و حتی اگر هم بخواهیم آن را به کلی نابود کنیم فقط به خودمان مربوط است». ولی این دنیا فقط مال ما نیست. نیچر، شماره 7232- ترجمه: مجید جویا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]