واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: از وداع با نوزاد بی دندان تا ديدار با فرزند دندانپزشک دکترعلي اکبر لشگري که چندين سال است تحصيلاتش در رشته دندانپزشکي را تمام کرده و اکنون به طبابت مشغول است در ابتدا گفت که پدر را بيش از آنکه مستقيم بشناسد از گفته هاي ديگران شناخته و براساس همين شنيده هاست که فرزند چنين شهيدي بودن را مايه افتخار مي داند. ایرنا: وقتي پدر درابتداي جنگ تحميلي به اسارت دشمن درآمد او نوزادي بود که هنوز دندان در نياورده بود و18 سال بعد که پدر به وطن بازگشت او دندانپزشکي ميخواند.هرچند هرازگاهي باديدن قطعات فيلمهاي پخش شده درتالار آويني بندرعباس، محجوبانه و آرام قطرات اشکش را با گوشه چفيه پاک مي کرد اما تا لحظهاي که تصويرش را در نماهنگهاي پخش شده در سالن نديده بودم نميدانستم جواني که نزديکم در رديف سوم تالار نشسته و درهر رفت و آمدي به زحمت راه خود را باز و چندين بار عذرخواهي ميکند، فرزند اميرسرلشگر خلبان شهيد حسين لشگري است.شايد همين همسايگي وشايد هم توصيه و منش تاسي گرفته از پدر بود که دعوتم به گفت وگويي کوتاه را به شادماني و با لبخند پذيرفت.دکترعلي اکبر لشگري که چندين سال است تحصيلاتش در رشته دندانپزشکي را تمام کرده و اکنون به طبابت مشغول است در ابتدا گفت که پدر را بيش از آنکه مستقيم بشناسد از گفته هاي ديگران شناخته و براساس همين شنيده هاست که فرزند چنين شهيدي بودن را مايه افتخار مي داند.به قول خودش وقتي پدر به اسارت درآمد و يا به عبارت بهتر فصل آزادگي زندگي اش آغاز شد او هنوز دندان هم در نياورده بود و سال 77که پدر به ميهن بازگشت او دانشجوي دندانپزشکي دانشگاه تهران بود.دکتر لشگري مفتخر شدن پدر به لقب " سيدالاسرا " را پاداش رنجي مي داند که او طي هجده سال متحمل شده و به گفته خودش اين رنج تنها از سوي کساني قابل درک است که با او دراين رنج شريک بوده اند.وقتي از فرزند شهيد لشگري مي پرسم طي يازده سال فاصله آزادي تا شهادت مهمترين دلخوشي ها و دغدغه هاي شهيد لشگري چه بود، بلافاصله پاسخ مي دهد استقلال و توانمندي ميهن وقابليتهاي نيروهاي نظامي در بازسازي و ساخت و تعمير تجهيزات با وجود تحريمها بزرگترين دلخوشي پدر بود و درمقابل از برخي اسراف هايي که مي ديد گله مند بود.به قول دکتر لشگري شايد محروم بودن از حتي يک ليوان آب خنک در دوران هجده ساله اسارت موجب شده بود که پدر قدر قطره هاي آب راهم بداند.وقتي از او مي پرسم که مهمترين توصيه و توقع پدر از او به عنوان يک فرزند چه بوده است، پاسخ مي دهد:" پدر ترجيح مي داد در آنچه که مطلوب و مورد نظرش بود يک الگوي عملي باشد تا آنچه لازم است را درعمل بياموزم و برهمين اساس بود که برخورد خوش و متواضعانه با همه اقشار جامعه مهمترين ويژگي رفتاري او بود."وي ادامه مي دهد:"وقتي پدر به ميهن بازگشت جواني 19ساله بودم و طبيعي است که يک جوان 19ساله هم کار خوب و هم کار بد را در کنار هم انجام دهد اما در مدت يازده سالي که محضر پدر را درک کردم هيچگاه حتي صداي بلندي از او نشنيدم و صبر و بردباري و متانت بزگترين رهاوردش از دوران اسارت بود."دکتر لشکري مي گويد: معمولا والدين نگران هستند که مبادا فعاليتهاي ورزشي به درس و تحصيل فرزندان لطمه بزند اما پدر هميشه توصيه ميکرد که مبادا تحصيل و درس خواندن زياد باعث شود از بسکتبال که ورزش مورد علاقه ات است دور شوي.وقتي از دکتر لشگري خواستم خاطرات بکري را که احتمالا پدر از دوران اسارت داشته را بازگو کند، گفت: " پدر هيچگاه در بين خانواده خاطرات تلخ را بازگو نمي کرد تا باعث ناراحتي و رنج کسي شود و به جاي آن سعي داشت مروج شادي و نشاط در جمع خانواده باشد اما گاهي مي شد دربين صحبتهاي معمول ايشان تنها گوشه اي از سختي ها و مرارت هايي که بر وي رفته است را درک کرد.""به عنوان مثال وقتي پدر تعريف مي کرد که يک تکه چوب را چند قسمت کرده و با پرزهاي موکت براي خود مسواک ساخته است مي فهميديم که محروميت چيست."و شيرين ترين خاطره دکتر لشگري ديدار باپدر براي اولين بار در فرودگاه مهرآباد است، زماني که براي اولين بار مي خواست کلمه اي را به کار ببرد که تابحال آن را به کار نبرده بود: " پدر" و به قول خوش چندين روزگذشت تا اين کلمه توانست جايي براي خود در فرهنگ واژگان دکترلشگري بازکند.و حال او در يادواره پدر شهيدش نشسته است که 75درصد جانبازي مهمترين تحفه اش براي خانواده و ميهنش بوده است.زخمها و جراحت هايي که بيشتر آنها را در دوران اسارت متحمل شده بود و با اين حال تا آخرين لحظه حيات نيز خود را سرباز کشورش مي دانسته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 235]