واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تجربه كشورهاي توسعه يافته نشان مي دهد تعاوني ها بهترين سازمان هايي هستند كه موفق شده اند اسباب تجمع نيروهاي پراكنده و متفرق و در عين حال با استعداد و با انگيزه را فراهم سازد. براساس قانون تعاوني، رهبري تشكيلات تعاوني برعهده هيأت مديره و مديريت اين شركت ها بر عهده مدير عامل و ساير مديران اجرايي است. از آنجا كه تعامل اعضا و دموكراسي از مهمترين جنبه هاي كليدي فعاليت هاي تعاوني محسوب مي شود، ايجاد و شكل گيري اصل مديريت تعاون، شركت هاي تعاوني را قادر مي سازد به طور حرفه اي به فعاليت بپردازند. مديريت مشاركتي از طريق به كارگيري سيستم هاي غير متمركز در شكوفايي استعدادها و خلاقيت ذهني كاركنان بسيار مؤثر است. اين سبك از مديريت براي بهبود كيفيت بوده و بزرگترين عامل ترقي در سازمان تلقي مي شود كه همراه با افزايش بازدهي و كاهش هزينه است. مشاركت در مديريت تعاوني ها باعث مي شود كاركنان نه تنها وظايفشان را بشناسند بلكه بدانند چرا بايد آن وظيفه را انجام دهند، بنابراين عاملي كه چهره تعاوني ها را جذاب مي كند مشاركت است. نكته اي كه در مديريت تعاوني ها حائز اهميت است اين است كه شركت هاي تعاوني بايد سازمان و مديريت صحيح و روشني داشته باشند. به علاوه بين وظايف و مسئوليت هاي تعاوني مرز مشخص تعيين نشده، حتي گاه سلسله مراتب دقيق كه لازمه دوام و بقاي هر سازماني است در اين شركت ها ديده نمي شود. سازمان هاي پويا، سازمان هايي هستند كه با فراگيري و آموزش مستمر، بستر مورد نياز براي پويايي و تغيير را فراهم كرده اند، بنابراين تعاوني ها بايد علاوه بر طراحي مناسب ساختار سازماني، در ساختار خود تجديد نظر كرده و فعاليت هاي خود را به مقياس وسيعي در انجام فرآيند ارزش افزوده گسترش دهند. تعاوني ها مي توانند يك اهرم مناسب براي توسعه اقتصادي به شمار آيند كه همگام با سياست هاي دولت در بهبود شرايط زندگي، كار، توليد و ارتقاي سطح درآمد و وضعيت اجتماعي مردم مؤثر باشند. هدف از توسعه بخش تعاون در ممالك در حال توسعه اين است كه از اين طريق نه تنها به نوسازي شيوه هاي كهنه اقتصادي پرداخته شود، بلكه شرايط اقتصادي- اجتماعي عادلانه تر نيز برقرار گردد. يكي از مشكلات و مسائل اساسي توسعه كشورهاي توسعه نيافته و در حال توسعه، كمبود سرمايه است. تشكيل و توسعه شركت هاي تعاوني در مناطق شهري و روستايي، بهترين راه تجمع امكانات مالي اندك افراد متوسط جامعه و طبقه كارگر و كشاورز است. سرمايه تعاوني ها كه در حقيقت نقدينگي آنها محسوب مي شود، نقش مهمي در توانايي اين شركت ها براي تأمين كالاي مورد نياز اعضا و مشتريان شركت و در نتيجه افزايش رضايت آنان دارد. پس انداز و انباشت منجر به تشكيل سرمايه شده و سرمايه گذاري مي شود، سرمايه گذاري نيز راز بقاي توليد است و در واقع شركت هاي تعاوني به ايجاد اشتغال براي نيروي كار و افزايش مهارت آنها منجر مي شوند. به اين ترتيب شركت هاي تعاون علاوه بر ايجاد اشتغال به كسب درآمد نيز كمك كرده است. انسان ها به سبب اين كه با فطرت اجتماعي بودن خلق شده اند به ناچار زندگي آنها هم بر پايه اجتماعي بناشده است و اين ضرورت، مشوق آنها شد تا مشكلات و نارسايي هاي روزمره خود را با تشريك مساعي و تعاون مرتفع ساخته و در راه رسيدن به هدف و زندگي سالم اجتماعي گام هاي مؤثري را بردارند. تعاوني ها از طريق واگذاري اختيار به مردم، توسعه خدمات اجتماعي، حمايت و حفظ طبيعت اشتغالزايي و ايجاد فرصت هايي براي پيشرفت و ترقي زنان، منجر به رشد و توسعه اقتصادي، اجتماعي و در نهايت بهبود عملكرد شركت هاي تعاوني مي شوند. آموزش صحيح و كارا پايه و اساس شروع هر فعاليتي است. آموزش تعاوني و اقتصاد تعاون به عنوان يك ضرورت آموزشي در مقاطع تحصيلي مي تواند تفكر تعاوني را به عنوان يك تفكر پويا در جامعه رشد دهد. يكي از مسائلي كه مي تواند پويايي و بالندگي اقتصاد تعاون را درپي داشته باشد فعاليت هاي تعاوني و آموزش آنها در آموزشگاههاست. آموزش تعاون در مدارس بايد از همان كودكي آغاز شود ضمن اين كه اين آموزش بايد به صورت نهادينه و كارشناسي شده ارائه شود. تفكر تعاوني علاوه بر داشتن آثار اقتصادي، داراي آثار مثبت فرهنگي و اجتماعي نيز هست. همكاري، همزيستي، داشتن احساس مسئوليت درگرو داشتن تفكر تعاوني درجامعه است. فرهنگ سازي و پرورش مديران كارا از مهمترين مؤلفه ها براي توسعه بخش تعاون به شمار مي رود. ك/4 650/1968
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]