واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: دلخون سه بازیگر ستاره دارد که طرفداران هر کدام از این ستارهها، میتوانند بخشی از فروش فیلم را تضمین کنند. بازیگرانی چون... ستاره بارون! در روزهایی که بیشتر مردم سالنهای تاریک سینما را فراموش کرده اند، قطار سینمای ایران به آهستگی به راهش ادامه میدهد. در گرم ترین فصل سال فیلمها یکی پس از دیگری با کوله باری از امید و آرزو میآیند و بی آن که اتفاق خاصی را رقم بزنند، با پردهها خداحافظی میکنند. فیلمهایی که از تمام توان برای جذب گیشه بهره برده اند، در بهترین حالت، روزانه ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان میفروشند که اگر این رقم را بر قیمت بلیتهای سینما تقسیم کنیم، حاصلش تعداد تماشاگر اندکی است که شامل درصد کمیاز جمعیت سینما روی کشور میشود. رکودی که هرساله در ایام ماه مبارک رمضان بر گیشهها سایه میافکند، امسال کمی زودتر آغاز شده است. باید منتظر بمانیم و ببینیم فیلمهای اکران شده در عید فطر هم چون «بی پولی»، «زندگی شیرین»، «تردید»، «دو خواهر» و «کتاب قانون» میتوانند به این رکود پایان دهند یا خیر.پسر تهرونی، کلیشه باچاشنی پند و اندرز «پسر تهرونی» کمدی درجه یکی نیست اما یک سر و گردن بالاتر از انواع مشابهش، همچون «دلداده»، «اخراجیها» و «چارچنگولی» قرار میگیرد. بیشتر شوخیهایش سطحی و پیش پا افتاده است اما سطحی بودنش، به اندازه فیلمهای مورد اشاره آزاردهنده نیست. فیلم کار خوش ساختی از آب در آمده است که داستانش را خوب و روان تعریف میکند. فیلم ساز مدعی است که یک «کمدی معناگرا» ساخته است. پیش تر این واژه را برای فیلم «زیر درخت هلو» هم شنیده ایم. در آن فیلم چون بخشی از داستان و تصاویر به بهشت و جهنم و مرگ و زندگی ربط پیدا میکرد، واژه معناگرا را میشد به گونه ای به فیلم چسباند. اما در این فیلم تا آخرش نمیفهمیم که «معناگرایی» فیلم از کجا ناشی شده است. شاید مقایسه ازدواج متفاوت پدر و پسر و پند و اندرزهایی که در رابطه با ساده گیری ازدواج داده میشود، برخیها را به این اشتباه انداخته که فیلم معناگراست.فیلم نامه «پسر تهرونی» به شدت به الگوهای امتحان پس داده وفادار است. این داستان را که پسری مجبور میشود تا چند روز دیگر به اجبار پدرش ازدواج کند، بارها و بارها شنیده ایم. فیلم تکرار همین داستان کلیشه ای است با رنگ و لعاب بازیگران ستاره ای چون «محمدرضا شریفی نیا» و «امین حیایی» و فضاهای لوکس و شیک و عشقهای یک طرفه و پرسوز و گداز.داستان فیلم هم چون آثار مشابه دیگر براساس عنصر اتفاق به پیش میرود و براساس این که چه دختری بر سر راه «امین حیایی» قرار بگیرد، شکل میگیرد. شاید تنها نکته امیدوارکننده فیلم، تیپ متفاوت «امین حیایی» باشد که در قالب یک دانشجوی رشته فلسفه از فرنگ برگشته، ایفای نقش میکند.گفته میشود فیلم برداری «پسر تهرونی» در کمتر از چهل روز انجام شده است. به هرحال این هم توانایی است که از عهده هرکسی برنمیآید. این که یک نفر با کمترین هزینه و در کمترین زمان، فیلمیرا به مرحله تولید برساند و بدون معرفی به جشنواره، آن را روانه اکران کند. «کاظم راست گفتار» فیلم جنجالی و پرحاشیه «نقاب» را در کارنامه اش دارد. فیلمیکه مورد توجه منتقدان قرارگرفت. اما به دلیل برخی اعتراضها به محتوای فیلم، به سرعت از پردههای اکران پایین کشیده شد. بعدها وزیر ارشاد به دلیل ساخت و اکران این فیلم، معذرت خواهی کرد و نشان داد که میزان مخالفتها تا چه اندازه شدید بوده است. «پسر تهرونی» ظرافتهای فیلم قبلی کارگردان را ندارد، اما فیلم بدون حاشیه و بی دردسری است که تا الان گیشه داغ و پر رونقی داشته است: ۷۴۰ میلیون تومان برای ۴۴ روز اکران در سینماهای تهران.با این حساب «پسر تهرونی» پس از فیلمهای «اخراجیهای ۲» ، «سوپر استار»، «درباره الی» و «خروس جنگی» در جایگاه پنجم جدول فروش سال ۸۸ قرارمیگیرد. خروس جنگی، ماهی گرفتن از آب گل آلود دعواهای زن و شوهری خیلیها فروش بالای فیلم «خروس جنگی» را، از زمان جشنواره پیش بینی کرده بودند. اصلی ترین استدلال این گروه این بود که کارگردان توانسته است از ظرفیت بازیگری «رضا عطاران» به خوبی استفاده کند. عطاران به عنوان یک بازیگر محوری، در بیشتر لحظات فیلم ماموریت دشوار خنداندن مخاطبان را به خوبی اجرا میکند. ضمن این که دیگر بازیگران نیز هر کدام بخشی از بار کمیک فیلم را به دوش میکشند. «اطیابی» در گفتههایش تاکید میکند که «خروس جنگی» یک فیلم خانوادگی است و همه اعضای خانواده میتوانند در کنار هم آن را ببینند. احتمالا به همین دلیل است که بازیگرانش هرکدام نماینده یک قشر سنی هستند. «احمد پور مخبر» دقیقا همان شخصیتی است که بارها او را در سریالها و فیلمهای کمدی دیده ایم. یعنی همان پیرمرد سرحال و شوخ و پرجنب وجوشی که جوانها پیشش کم میآورند. رضا عطاران همان مرد «خونسرد» همیشگی است و «مریلا زارعی» هم همان همسر مدیر و وظیفه شناس فیلمهای قبلی اش.اطیابی در «خروس جنگی» سراغ داستانی میرود که پیش از این بارها و بارها، در قالبهای مختلف سینمای ایران روایت شده است. با دیدن سکانسهای ابتدایی فیلم و از همان لحظه ای که زن و شوهر تصمیم میگیرند مدتی جایشان را با هم عوض کنند، ناخودآگاه به یاد فیلم «همسر» میافتیم. با این پیش زمینه ذهنی میتوانیم حوادث بعدی قصه را حدس بزنیم.خرابکاریهای زن و شوهر در موقعیتهای اشتباهی شان از قبل قابل پیش بینی است. میدانیم که مرد باید ظرفها را بشوید و آشپزی کند و مطمئنیم که او از عهده این کارها بر نمیآید. اما تجربه نشان داده است که موضوع «دعواهای زن و شوهری» هرچند بار هم که درروایتهای سینمایی تکرار شود، باز هم برای مخاطب جذاب و دوست داشتنی است. همین چند سال پیش بود که «تهمینه میلانی» با پرداختن به مضمون «اختلافات خانوادگی» موفق شد پر فروش ترین فیلم سال یعنی «آتش بس» را بسازد. «اطیابی» در اولین تجربه اش یک فیلم معناگرای ارزشمند ساخت. «مصائب دوشیزه» به دلیل شرایط بد اکران، حال و روز خوبی در گیشه نداشت. «خروس جنگی» را باید واکنشی به شرایط پیش آمده برای فیلم اول کارگردان دانست. فیلمیکه کارگردانش به عنوان یک فیلم «خانوادگی»، «سالم» و «مطمئن»، از آن دفاع میکند.مجموع فروش فیلم سینمایی «خروس جنگی»، طی بیش از ۶۰ روز اکران از مرز یک میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان گذشته که تقریبا فروشش در تهران و شهرستانها برابر بوده است.درباره الی و پرونده ای که زود بسته شد «درباره الی» در طول هفت هفته بیش از یک میلیارد فروخت تا تنها فیلم غیرکمدی باشد که وارد باشگاه «میلیاردیها» میشود. انگار همه چیز دست به دست هم داده بود تا فیلم در گیشه به آن چه استحقاقش را دارد، نرسد. «درباره الی» درست در روزهایی روانه اکران شد که تب سیاست و انتخابات همه جا را فرا گرفته و بازار فیلم دیدن و سینما رفتن تعطیل شده بود. پس از آن هم گیشه فیلم با تهدید «ناآرامیهای پس از انتخابات» مواجه شد و بدین ترتیب فیلمیکه میتوانست گیشه ای رویایی داشته باشد، با فروش یک میلیارد تومان پرونده اش بسته شد.سرمایه گذار «درباره الی» چند روز پیش در گفت وگو با ایسنا معاونت سینمایی را به «لجبازی» متهم کرد و گفت: گلایه ما از معاونت سینمایی است که با وجودی که میتوانست شرایطی فراهم کند که این فیلم، در جای خودش و در عید اکران شود، با پافشاری و لجبازیهای خود مانع این کارشد. خاک آشنا، عکس بدون چشم وقتی یک فیلم روشنفکرانه و فرهنگی، درمیان فیلمهای پرهیاهوی کمدی قرار میگیرد، نباید انتظار داشته باشیم که فروش بالایی داشته باشد. «خاک آشنا» در ۱۲ روز نخست اکرانش، ۵۰ میلیون تومان فروش داشت که رقم ناامید کننده ای است. تنها نکته ای که میتواند کنجکاوی مخاطبان را برای دیدن «خاک آشنا» تحریک کند، اخبار حاشیه ای است که در چند سال پیش گریبان گیر فیلم شد. دو سال پیش «خاک آشنا» از فهرست فیلمهای جشنواره کنار گذاشته شد و فرمان آرا که فیلمهای پیشینش با تایید داوران جشنواره مواجه شده بود، به این مسئله اعتراض کرد. درحال حاضر نیز فیلم در شرایطی مجوز اکران گرفته که حدود ۵ سکانسش حذف شده است و به قول خود کارگردان، به عکسی میماند که چشمهایش را درآورده باشند.فرمان آرا درباره حساسیتهای اکران فیلم گفته است: الان در زمانه ای به سر میبریم که وقتی فیلم من درحال اکران است، خودش جزو معجزه به حساب میآید.فرمان آرا در «خاک آشنا» از تعامل نسلها سخن میگوید و داستان هنرمندی را به تصویر میکشد که به قصد گریز از هیاهوی شهر، به یک روستا پناه آورده است.او که در سه گانه اش یعنی فیلمهای «یک بوس کوچولو»، «بوی کافور عطر یاس» و «خانه ای روی آب»، به مضمون «شیوه مواجهه انسانها با مرگ» پرداخت، در فیلم جدیدش موضوع «هویت جوانان» را دستمایه کار قرار داده است. پستچی سه بار در نمیزند، دشواریهای رمز گشایی از یک فیلم پر استعاره تجربه نشان میدهد که فیلمهای ساخته شده در گونه وحشت، هم چون «خوابگاه دختران» و «شب بیست و نهم» نیز میتوانند پرفروش باشند. اما احتمالا این قاعده شامل حال فیلم «پستچی سه بار در نمیزند» نمیشود.مهم ترین نکته ای که ایجاد ارتباط مخاطب با فیلم را دشوار میکند، زبان نمادین و روایت نامتعارفی است که «حسن فتحی» برای فیلمش برگزیده است. سه داستان مجزا که در دل هم فرو میرود و هرکدام مربوط به یک مقطع از تاریخ است. بی گمان رمزگشایی زبان پر استعاره فیلم، برای مخاطبان کار ساده ای نیست و آن چه باقی میماند نماهای ترسناک و پر دلهره ای است که به تنهایی نمیتواند برای راضی نگه داشتن تماشاگر کافی باشد.حضور «علی نصیریان»، «محمدرضا فروتن»، «باران کوثری»، «رویا تیموریان» و «پانته آ بهرام» در فیلم، موجب شده است که «پستچی سه بار در نمیزند» در نگاه اول فیلم پرستاره ای جلوه کند. اما چون بیشتر این ستارهها نقشهای نامتعارفی را ایفا میکنند و از قالبهای همیشگی شان دور هستند، نمیتوانند نقش چندانی درجذب مخاطب ایفا کنند. «پستچی سه بار در نمیزند» در ۱۱ روز نمایش، ۱۱۵ میلیون تومان فروش داشته است. کیش و مات، امیدوار به ستارهها «کیش و مات» پر بازیگر ترین فیلم روی پرده است که در ۱۲ روز اول اکرانش ۱۳۷ میلیون تومان فروش داشته است. فروش نهایی فیلم مشخص میکند که حضور بازیگرانی چون حمید گودرزی، الناز شاکردوست، نیما شاهرخ شاهی، بهنوش بختیاری، اکبر عبدی، محمدرضا هدایتی، احمد پورمخبر، شهره لرستانی، سعید پیردوست، مهدی میامی و علی صادقی، تا چه اندازه میتواند در جذب گیشه یک فیلم موثر باشد. داستان فیلم درباره فردی است که فکر میکند آدمی بدشانس است و چون بدشانسیهایش تداوم مییابد، دست به خودکشی میزند. یکی از نقاط قوت این اثر، فیلم نامه آن است که توسط خشایار الوند و با همکاری پیمان قاسم خانی نوشته شده است. آخرین فیلمی که از جمشید حیدری اکران شد، فیلم «گیس بریده» با بازی گلشیفته فراهانی و محمدرضا شریفی نیا بود که فروش نسبتا مناسبی داشت. کارگردان «کیش و مات» این روزها از وضعیت اکران فیلمش بسیار ناراضی است و تسلط مافیای اکران بر سینماها را، مهم ترین دلیل تاخیر در نمایش فیلم در زمان بهتر و شرایط مطلوب میداند. او در گفت وگو با مهر گفته است: زمان اکران «کیش و مات» را به اجبار پذیرفتیم. اگر این شرایط را قبول نمیکردیم معلوم نبود چه زمانی میتوانستیم این فیلم را اکران کنیم.دلخون، جذابیت قاتلی که میخواهد قلبشرا اهدا کند «دلخون» سه بازیگر ستاره دارد که طرفداران هر کدام از این ستارهها، میتوانند بخشی از فروش فیلم را تضمین کنند. بازیگرانی چون الناز شاکردوست، حامد بهداد و پوریا پورسرخ میتوانند به کمک گیشه فیلم بیایند و به آن گرما بخشند. در کنار این فیلمها یک ایده مرکزی جذابی هم دارد که تا به حال مشابهش را ندیده ایم: «قاتلی که میخواهد قلبش را اهدا کند». دلخون داستان مردی است که همسرش را به قتل رسانده و منتظر اجرای حکم اعدام است. «حامد بهداد» با بازی روانش در این فیلم، در جشنواره فیلم فجر سال گذشته، نظرها را به سمت خودش جلب کرد و افتخار بهترین بازیگری فیلم اول و دوم را از آن خود ساخت. «دلخون» همچنین «برنده بلورین بهترین فیلم اول و دوم» نیز شد.«دلخون» ممکن است به مرز فروش مورد انتظار نرسد. احتمالا به این دلیل که درحال حاضر فیلمهای کمدی در گیشه، حرف اول را میزنند و مخاطبان عام به فیلمهای اجتماعی و ملودرام چندان روی خوش نشان نمیدهند. کارگردان فیلم «دلخون» محمدرضا رحمانی است که فیلم اکران نشده «ستایش» را در کارنامه دارد. «دلخون» پس از۱۲ روز نمایش در ۱۲ سالن ۹۰ میلیون تومان فروش داشته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]