واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: آقاي فيشر ! يخ نزنيد... جعفر محمدي یوشکا فیشر به ایران آمده بود تا سر و گوشی آب بدهد و حتماً پس از بازگشت به آلمان، دوستان اروپایی اش، از او درباره موضع مقامات ایرانی راجع به پرونده هسته ای سوالات زیادی مطرح کرده اند.
فیشر در ایران، البته، گفته بود که در بین مقامات تهران، اختلافاتی را مشاهده کرده است ولی در مجموع، نتیجه گیری او این بود که با وجود «تندورها» در تهران چندان امیدی به حل مساله نیست. او، با دل خوشی از ایران نرفت، بر خلاف وزرای خارجه تروئیکای اروپایی که سه سال پیش به سعدآباد آمدند و با چه ذوقی از پله های هواپیماهایشان در مهرآباد بالا می رفتند! راستی، آن موقع که دوستان فیشر با رضایت از تهران رفتند چه رضایت متقابلی برای ایران ایجاد کردند تا انتظار داشته باشند همواره به آنها لبخند بزنیم و اعتماد کنیم و با رضایت بدرقه شان نماییم؟! فیشر و دوستان آمریکایی و اروپایی اش، درست از همان روزی که بازی هسته ای را با ایران آغاز کردند، مخالفان «جاده یک طرفه امتیازات» را «تندرو» لقب دادند و به آنهایی که به سازشان می رقصیدند، عنوان «میانه رو» را دادند تا از یک سو، به تشدید اختلافات داخلی بپردازند و از دیگر سو، کسانی که در حراست از منافع ملی سماجت می کنند را تضعیف کنند. از این رو، عنوان های «تندرو» و «میانه رو» که آنها در این باره به کار می برند، اساساً با معنای داخلی این دو تعبیر، تفاوت دارد. «حل مساله» نیز مفهومی است که وقتی فیشر و همتایانش به کار می برند، معنایی جز آنچه ما در ذهن داریم به خود می گیرد. برای ایران، «حل مساله هسته ای» بدین معناست که بتواند در چارچوب مقررات بین المللی به فعالیت های صلح آمیز هسته ای بپردازد و با ارائه تضمین های لازم و منطقی، بر صلح آمیز بودن کارهایش صحه بگذارد. اما برای آمریکا و اروپا، «حل مساله هسته ای»، معنایی جز وداع دائمی ایرانی ها با مراحل پیشرفته فناوری هسته ای ندارد. حل مساله یعنی اینکه ما همه آنچه در طول سال ها رشته ایم را با دست خود پنبه کنیم و سانتریفیوژهایمان را به موزه بفرستیم و دانشمندان اتمی مان را به تدریس فیزیک ـ احتمالاً در آموزشگاه های کنکور ـ گسیل داریم؟! فیشر همچنین ایران را به تحریم تهدید کرده و برای اینکه القا کند غرب از این تحریم که می تواند بهای نفت به شدت افزایش دهد، نگران نیست چنین گفته است: اشکالی ندارد، ما حاضریم 3ـ2 زمستان بلرزیم. هر چند نگارنده بر خلاف مواضع رسمی برخی سیاستمداران وطنی، بر آن نیست که با تحریم ایران، غرب، ضرر بیشتری کند ولی سخن فیشر را نیز گزافه ای مضحک بیش نمی داند. «حاضریم 3ـ2 زمستان بلرزیم» یعنی اینکه «ایران در حال تحریم» فقط 3ـ2 سال توان ایستادن خواهد داشت و پس از آن، باید پرچم تسلیم را علم کند و عذر به درگاه فیشر و همتایان غربی اش ببرد. ای کاش او، قبل از سفر به ایران، اندکی درباره تاریخ کشور ما مطالعه می کرد تا ایران را جامعه ای چنان سست و بی بنیاد تصور نمی کرد! تحریم ایران، هر چند آسیب های سختی بر کشورمان وارد خواهد ساخت ولی هزینه اروپا، فقط لرزیدن در 2 یا 3 زمستان نخواهد بود بلکه دوستان اروپایی فیشر در چنان وضعیتی، باید نگران یخ زدن شان باشند. ایران، در 2 سال نخست گشایش پرونده هسته ای اش، به امید گشایش در پرونده، تا بدانجا عقب نشست که غنی سازی اش را معلق کرد، مهر و موم آژانس را بر بسیاری از پروژه هایش پذیرفت و پروتکل الحاقی را، حتی بیش از آنکه تصویب شود، اجرایی کرد. اما پس از آنکه امیدواری اش در این حوزه زائل شد، مهر و موم ها را برداشت و غنی سازی را آغاز کرد و پس از اندکی، از به ثمر نشستن غنی سازی را با کیک زرد، تولد گرفت. اینک نیز ایران امید دارد که از راه های مسالمت آمیز و دیپلماسی، مشکل حل شود ولی اگر دریابد که این امید هم واهی است، دیگر چه دلیلی می تواند داشته باشد برای پیمودن راهی که هرگز به مقصد نمی رسد؟! اروپا، هر چند به لحاظ اقتصادی، منافع کلانی در تجارت با ایران دارد ولی به اندازه ای از توان اقتصادی برخوردار است که بتواند آسیب های ناشی از فقدان بازار ایران را تحمل کند. آنچه بیش از هر چیزی نیاز اروپای امروز برای تبدیل به قدرت فرداست، این است که دنیا، اروپا را به عنوان دارنده «قدرت حل مساله» به رسمیت بشناسد ولی ناکامی اروپا در حل مسالمت آمیز پرونده هسته ای، فرصت قدرت نمایی را از اروپا می گیرد و عرصه را برای آمریکا باز می کند. راستی پس از این ماجرا که اروپا در حال واگذاری بازی به آمریکاست، دیگر چه زمانی فرصت عرض اندام خواهد یافت؟ شاید هیچگاه! علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به آمادگی فیشر برای لرزیدن در چند زمستان، گفته است که پاسخ ایران، نه لرز آور، که دردناک خواهد بود. آمریکا و اروپا، هر چند از نظر اقتصادی و نظامی، بسیار قدرتمند تر از ایران هستند ولی این را به خوبی می دانند که ایران نیز اگر بخواهد، می تواند به اندازه کافی، آنها را بیازارد؛ بی گمان، ایران، از کره شمالی در شرق آسیا و گروه حزب الله در لبنان قدرتمند تر است. پس، به سود هر دو طرف است که پشت میز مذاکره بنشینند و با ملاک قرار دادن مقررات آژانس و NPT مشکل را یکبار برای همیشه حل کنند. بعد از تحریر: راستی، اگر آقای فیشر را دیدید، این خبر را به او بدهید: از آغاز تابستان تاکنون بیش از یکصد نفر در اروپا بر اثر گرمای 38 الی 40 درجه مرده اند. امیدواریم مردم مقاوم اروپا، بتوانند آن 3 ـ2 زمستان را دوام بیاورند!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]