واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سحر دولتشاهي: «طلا و مس» يك فيلم انساني و شريف است همايون اسعديان در اولين قدم محيط آرام و فضاي دوستانهاي را براي بازيگرانش به وجود ميآورد تا هم خود و هم بازيگرانش در نهايت آرامش كار خود را انجام دهند. نام سحر دولتشاهي را در تيتراژ بسياري از آثار خوب سينماي ايران در چند ساله اخير ديدهايم. فيلمهايي مثل: «چهارشنبه سوري»( اصغر فرهادي)،«فرزند صبح»(بهروز افخمي)،«ميم مثل مادر»(رسول ملاقلي پور)، «وقتي همه خوابيم»( بهرام بيضايي) و سر انجام «طلا و مس» ساخته تحسين برانگيز همايون اسعديان كه اين روزها در سينماهاي پايتخت و چند شهر كشور اكران است. «طلا و مس» در جشنواره سال گذشته به نمايش درآمد و موفق شد نظر منتقدان را به خود جلب كند. بازيهاي خوب نقشهاي فرعي فيلم از نكات قابل توجه «طلا و مس» بود. چون اين اولين مصاحبه شما با روزنامه تهران امروز است، بد نيست با يك سوال كليشهاي بحث را آغاز كنم. از سابقه هنري و نحوه ورودتان به سينما بگوييد؟كار بازيگري را با تئاتر آغاز كردم و اولين حضور سينماييام بازي در فيلم «فرزند صبح» ساخته آقاي بهروز افخمي است. آقاي افخمي به ديدن يكي از اجراهاي من آمده بود و در آنجا من را براي يكي از نقشهاي فيلم «فرزند صبح» انتخاب كردند.يكي از نكات حائز اهميت در فعاليتهاي شما حضور در آثار كارگردانان برجسته است. از رسول ملاقليپور گرفته تا بهرام بيضايي. ظاهرا در انتخاب فيلمها بسيار گزيده كار هستيد؟اين پارامتري كه ميگوييد بسيار نسبي است. گزيده كاري از نظر من به خيلي چيزهاي ديگر بستگي دارد. من در كارنامهام سعي كردهام، ريسك كمتري را بپذيرم و افتخار اين را داشتم تا با كارگردانان برجستهاي همكاري كنم و امروز وقتي به كارنامه كاريام نگاه ميكنم، فيلمي نيست كه دوستش نداشته باشم.( البته از بازيام در« ميم مثل مادر» چندان راضي نيستم.) ولي در كل بايد بگويم گزيده كاري فقط محصول يك انتخاب نيست بلكه به شرايط بسياري از جمله پيشنهادهايي كه به شما در يك زمان خاص ميشود، بستگي دارد.نكته قابل بحث ديگر حضور شما در دو گونه مختلف از بازيگري است، هم طنز ( مثل سريال «مسافران») و هم جدي (مانند «ميم مثل مادر» و «طلا و مس»). اما نكته جالب در اين بين جدي بازي كردن شما در هر دو طيف است با اين تفاوت كه كاراكتر جدي و عصبي شما در سريال «مسافران» باعث خنده مخاطب ميشود اما از سويي در فيلم آقاي بيضايي باعث تلخي بيشتر اثر ميشود. با اين مسئله چقدر موافق هستيد؟استنباط من اين است كه در دو اثري كه شما نام برديد، من دو بازي كاملا متفاوت را ارائه دادم. منتها عوامل ديگري، از جمله خود نقش، چنين ايجاب ميكرد كه من در آنجا چنين ظاهر شدم. در سريال «مسافران» كه اشاره كرديد موقعيتهايي وجود داشت كه باعث خلق فضاي طنز در اثر ميشد. اين را بايد گفت كه كار كمدي نوعي بيرون ريزي دارد كه من در خودم نميبينم .اما اگر در كمدي با موقعيتش و جنس طنزي كه اتفاق ميافتد، جايت را درست پيدا كني ، آن كمدي اتفاق ميافتد. از نظر من الزاما كمدين به شخصي گفته نميشود كه كارهاي عجيب غريب و يا اداهاي به خصوصي در ميآورد. با تمامي اين تفاسير جدي بودن را خيلي نميتوان در يك طبقه بندي گذاشت و گفت تو هم در كار جدي، جدي هستي و هم در كار طنز، جدي بازي ميكني. بايد بررسي شود آن چه نقشي بوده و چه خصوصياتي داشته و در نهايت قرار بوده چه نوع كمدي اتفاق بيفتد.«طلا و مس» چگونه به شما پيشنهاد شد؟من زياد در جريان فر آيند انتخابم توسط آقاي اسعديان نبودم و نيستم اما پيش از اين با آقاي منوچهر محمدي و دفتر ايشان فيلم «ميم مثل مادر» را كار كرده بودم .حضور كوتاه كاراكتر سپيده شما وسوسه نكرد كه اين نقش را رد كنيد؟اندازه نقش هيچگاه برايم در الويت نبوده، بيشتر تاثيرگذاري آن در كل اثر برايم اهميت داشته. اين را ميتوان در فيلمهايي كه تاكنون در آن ايفاي نقش كردهام نيز مشاهده كنيد. اين را هم بايد گفت كه در نقشهاي طولاني يك چيزهاي سختتري اتفاق ميافتد و من اين تجربه را در كار آخر كمال تبريزي داشتهام كه بتوانم خودم را يك محك خيلي خوبي بزنم و براي مني كه تا امروز اكثر كارهاي سينماييام حضورهاي كوتاه بوده، يك تجربه خوب به حساب ميآمد.نحوه هدايت همايون اسعديان به چه شكل بود؟ چه تفاوت عمدهاي نسبت به كارگردانان ديگري كه با آنها كار كرده بوديد داشت؟يا بهتر است اينطور بگويم كه اسعديان دقيقا چه چيزهاي از بازيگران فيلمش ميخواست؟همايون اسعديان در اولين قدم محيط آرام و فضاي دوستانهاي را براي بازيگرانش به وجود ميآورد تا هم خود و هم بازيگرانش در نهايت آرامش كار خود را انجام دهند.تحليلتان در مورد اين نقش چيست؟به نظرم سپيده بيش از اينكه تحت تاثير سيدرضا قرار بگيرد ، تحت تاثير عشق بين زهرا سادات و همسرش (سيد رضا) قرار گرفته است و يك بعد جديدي از شخصيت سيد رضا را مشاهده ميكند. به نظرم جذابترين بعد شخصيت سپيده آن قضاوتهايي است كه ابتدا در مورد سيد رضا ميكند و در پايان متوجه ميشود بيشتر اين قضاوتها و پيش داوريها اشتباه بوده وحتي درپايان به اين اشتباهات خود اعتراف ميكند و در نهايت بايد بگويم همان گونه كه شخصيت روحاني و همسرش روي سپيده تاثير ميگذارد، شخصيت سپيده نيز در زندگي آن دو نفر تاثيرگذار است.به نظر من سكانس ورود سپيده به خانه سيد رضا زياد خوب از كار در نيامده. كمي شعاري و اندكي كوتاه برگزار ميشود. نظر خود شما چيست؟اين حرف شما را چند نفر ديگر نيز به من گفتهاند، تا حدودي با حرف شما موافقم كه حضور سپيده در خانه آن زن و شوهر خوب از كار در نيامده و خودم هم دوست داشتم شخصيت سپيده را بيشتر بشناسيم، شايد اگر اين اتفاق ميافتاد حضور او در خانه سيد رضا پذيرفتنيتر و بهتر بود اما اين را هم بايد گفت كه لحظات خوبي در آن سكانس وجود دارد.در فيلم «طلا و مس» دو بازيگر از دو جريان مختلف رو به روي شما ايفاي نقش ميكنند: از نگار جواهريان كه به نظر من يكي از بازيگران آينده دار سينماي ايران است تا بهروز شعيبي كه حرفه اصلياش دستياري است و «طلا و مس» اولين حضور جدي او در دنياي بازيگري به شمار ميآيد.(به جز دو بازي فرعي در «آژانس شيشهاي» و «دم صبح»). با اين تفاسير خيلي دوست داشت از نحو هماهنگي خود با اين دو بازيگر بگويد. رفت و آمدهاي حسي چگونه كنترل ميشد؟در ابتدا بايد گفت آقاي شعيبي اصلا بازيگر هستند و قبل از اينكه به كارگرداني و دستياري روي بياورند چند فيلم سينمايي بازي كرده بودند و من هم در يكي از فيلمهايم با ايشان همكاري داشتم. البته نه به عنوان بازيگر بلكه به عنوان دستيار. در مورد خانم جواهريان هم بايد بگويم دوستي ما به قبل از فيلم «طلا و مس» بازميگردد و همانطور كه اشاره كرديد به نظرم بازي ايشان در اين فيلم يكي از امتيازات «طلا و مس» به شمار ميآيد.اين فيلم چه جايگاهي برايتان دارد؟من فيلم «طلا و مس» را بسيار دوست دارم و به نظرم فيلم انساني و شريفي است.و حرف آخر؟اميدوارم مردم هم «طلا و مس» را دوست داشته باشند و با استقبال از اين فيلم ثابت كنند كه حاضر هستند ذائقه خود را تغيير دهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]