تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 30 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):لباس پاكيزه غم و اندوه را برطرف مى كند و باعث پاكيزگى نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860876911




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پارساي عاشق


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پارساي عاشق
پارساي عاشق نويسنده : فرزاد اقبال ( شرح شعر « شب تنهايي خوب » از سهراب سپهري )اين مقاله شرحي از شعر سهراب سپهري است با عنوان شب تنهايي خوب. به نظر نگارنده شرح و تفسير معقول و مستدل شعر معاصر يكي از نيازهاي جدي جامعه ي ادبي امروز ايران است كه بايد منتقدين بدان توجه ويژه نمايند زيرا موجب آشنايي بهتر و بيشتر مخاطبان با آثار بزرگ ادبي است.شعر «شب تنهايي خوب» از دفتر «حجم سبز» كه شهرتي فراوان براي سهراب سپهري در پي داشت، به گفته ي جلال خسروشاهي در سال 1343 هـ. ش. شبي كه سهراب در شهر بنارس هند ميان آوازهاي شبانه ي پرندگان، صداي عجيب مرغي ناشناس را شنيده بود، سروده شد. (1) شعر با سه توصيف از شب آغاز مي شود:گوش كن، دورترين مرغ جهان مي خواند.شب سليس است، و يك دست، و باز.شمعداني ها و صدادارترين شاخه ي فصل، ماه را مي شنوند. (هشت كتاب، ص 371)مطلب مهمي كه ما را به حال و هواي سهراب در آن شب نزديك مي كند، آن است كه بدانيم او در شبي از شب هاي كودكي خود نيز پرنده يي را در باغ ديده بود كه ظاهرا چنان موجب شگفتي او شد كه هرگز فراموشش نكرد. (2) منظور از «دورترين مرغ جهان» چنانچه در ادامه ي شعر اشاره خواهد شد، ماه است. (3) سهراب در شعر ديگري باز به مرغ ماه اشاره مي كند:مرغ مهتاب مي خواند. (خواب تلخ، ص 77)سهراب از شبي آرام و دلگشا مي گويد كه نور ماه بدون لكه ي ابري سراسر شب را روشن كرده بود. تركيب «صدادارترين شاخه ي فصل» اشاره به هياهوي پرندگان در لابلاي شاخه هاي پر برگ درختان دارد. وي با شنيدن آواز ماه در ميان آواز پرندگان از خانه بيرون مي آيد:پلكان جلوي ساختمان، در فانوس به دستو در اسراف نسيم، جاده او را براي رفتن صدا مي زند و سهراب مي داند كه براي گرفتن مرغ ماه، بايد از تاريسكي چشم بردارد و آن قدر بالا برود كه ماه با بهم زدن بالهايش، به نزديك شدن بيش از حد او واكنش نشان دهد:گوش كن، جاده صدا مي زند از دور قدم هاي ترا.چشم تو زينت تاريكي نيست.پلك ها را بتكان، كفش به پا كن، و بيا.و بيا تا جايي، كه پر ماه به انگشت تو هشدار دهد.و زمان روي كلوخي بنشيند با تو.مضموني شبيه به اين بخش از شعر را خاقاني در بيت زيباي تركيب بندي چنين سروده است:اگر پاي طلـب داري قدم در نه كه راه اينكشمار ره نمايان را قلم دركش كه ماه اينككشف ماهيت اين پرنده، يعني استعاره بودنش از ماه، تا حدودي فضاي شعر را براي خواننده ملموس مي كند؛ اما كليد اصلي فهم شعر را خود شاعر بدست مي دهد:و مزامير شب اندام ترا، مثل يك قطعه ي آواز به خود جذب كند.پارسايي ست در آن جا كه ترا خواهد گفت:بهترين چيز رسيدن به نگاهي است كه از حادثه ي عشق تر است.«مزامير شب» مي تواند اشاره به همان آواز شبانه ي پرندگان باشد. واژه ي مزامير تلميح شعر به حضرت داوود را تبادر مي كند؛ تلميحي كه زنجيره اي از اشارات و تبادرات را به دنبال دارد: داوود مزمار (ني) را زبيا مي نواخت و آواز نيكويي داشت. وي آنگاه كه سروده هاي زبور را با صداي زيباي خود مي خواند، تمام رهگذران، جانوران و حتي جمادات را مجذوب خود مي كرد. اما تلميح اصلي ايت قسمت بهع داستان عاشق شدن حضرت داوود به زن وزير خود، اوريا است. در افسانه ها آمده كه شبي داوود در محراب عبادت خود مرغ عجيبي را ديد و به دنبال آن رفت. مرغ بالاي ديوار خانه نشست و همين كه حضرت داوود خواست از بالاي بام پرنده را بگيرد، چشمش به حياط خانه ي همسايه ي خود، اوريا افتاد و همسر او را مشغول استحمام ديد و بر او عاشق شد. در داستان ها گفته اند كه داوود اوريا را به جنگ فرستاد و با حيله به كشتن داد و زن او را تصاحب كرد. چنين افسانه هايي حتي وارد برخي از تفاسير قرآني نيز شده است و آن را در تفسير آيات 21 الي 24 سوره ص نوشته اند. (4) قسمتي از آيه ي 24 چنين است:«و ظن داوود انما فتنه، فاستغفر ربه و خر راكعا و اناب» (و داوود فهميد كه ما آزموديم او را، پس طلب آمرزش كرد از پروردگار خود و بيفتاد سجده كنان و بازگشت به سوي خدا). آنچه براي شرح شعر مفيد است، توجه به واژه ي قرآني «فتنه» است؛ زيرا در شعر با گزينش واژه مترادف حادثه، هم تلميح به اين آيات تداعي مي شود و هم تركيب «فتنه ي عشق» را كه در ادبيات سنتي- احتمالا تحت تاثير همين آيه ي قرآني- فراوان بكار رفته است فراياد مي آورد. «حادثه ي عشق» يعني اتفاقي كه منجر به عشق مي شود. اما اين تركيب اضافي تشبيه نيز مي تواند باشد؛ زيرا هم حادثه به چيز نو اطلاق مي شود و هم عشق در نظر شاعر هميشه تر و تازه است.اكنون با تشخيص تلميح كل شعر معناي خود را مي يابد: مرغي كه حضرت داوود را به دنبال خود كشيد، طبق روايات بالهايي از زبرجد سبز، پاهايي از ياقوت شرخ و منقاري از لولو داشت. اين مطلب، هم آن پرنده ي ناشناسي را كه سهراب صداي عجيبش را شنيده بود به ذهن متبادر مي كند و هم تشبيه آن را به مهتاب به وجه درخشش و روشنايي قوت مي بخشد. معناي نشستن بر روي كلوخ هم اكنون مشخص مي شود: گويي داوود به تماشاي زت اوريا بر روي بام نشسته و چنان محو تماشا شده كه گذر زمان را متوجه نمي شود و وقت عبادت را قضا مي كند. در حقيقت سپهري در ضمن اين تلميح داستاني، از ما مي خواهد كه نگاه خود را از تاريكي محراب (يك سو نگري) به روشنايي عشق بگردانيم.بعيد نيست كه پارساي شعر هم اشاره اي تعريضي به حزقيل نبي داشته باشد كه طبق داستان ها، آنگاه كه داوود براي توبه به سمت قبر اوريا مي رفت، به ملاقاتش رسيد. وي در بالاي كوهي به عبادت خداوند مي پرداخت و با جمع كردن استخوان هاي پوسيده ي مردگان، نفس خود را از لذات و شهوات دنيا باز مي داشت. اما برخلاف حزقيل نبي، پارساي شعر سهراب كسي نيست كه از فتنه ي عشق بگريزد؛ بلكه آن را بهترين چيز مي داند و ما را به جاي پرهيز، به نگاهي عاشقانه دعوت مي كند. تفسير ديگري كه مناسب تر مي دانم آن است كه اين پارسا را خود حضرت داوود بگيريم؛ كسي كه به هواي پرنده اي شگفت از محراب زهد به بلنداي عشق رسيد؛ و حال سپهري خود و مخاطبانش را به پيروي راه اين پارساي حقيقي فرامي خواند؛ كسي كه عليرغم سخن سعدي، عشق و پارسايي را بهم آميخته بود:مرا مگوي نصيحت كه پارسايي و عشقدو خصلتند كه با يكـدگر نيـاميـزندجالب آنكه بدانيم در ادب سنتي، عشق و پارسايي هميشه در تقابل با هم قرار گرفته اند، اما اينك سپهري با تلميحي زيبا به پيوند خجسته ي اين دو دشمن ديرين توفيق يافته است.از نكات قابل توجه ديگر در اين شعر، پيوند آن با سونات «شب» اثر شاعر معروف انگليسي ويليام وردزورث است. در آن شعر نيز سخن از شبي عارفانه است كه شاعر در حالي مقدس مشغول عبادت است؛ اما عبور دختري كه غرق در زيبايي هاي آفرينش و طبيعت است شاعر را به اين نكته توجه مي دهد كه شايد آن دختر در حالي برتر از او قرار داشته باشد:تو همه سال در پناه ابراهيم هستيو در قلب معبد عبادت مي كنيو خداوند، بي آنكه ما بدانيم با تو است.اين شعر وردزورث، بخشي از شعر دوست او ساموئل كالريج ( 1773-1834) را به ياد مي آورد كه با مصراع آخر شعر سپهري هم نواست:بهترين نيايشگر كسي است كه بيشترين عشق را نسبت به همه بزرگ و كوچك دارد.پي نوشت ها:1. اداي دين به سهراب و ياد ياران قديم، جلال خسروشاهي، موسسه ي انتشارات نگاه، چاپ دوم، 1379، ص 432. «پرنده سياهي كه در شبي از شب هاي كودكي من به باغ ما آمد و به صداي پاي من از لاي شاخه هاي درخت انجير پركشيد و رفت، جاپايش را تنها روي چند لحظه ي كودكي من نگذاشت، نه؛ سايه اش را همراه من كرد و اين سايه تا اين جا، تا همين لحظه كشيده شده است.» هنوز در سفرم، ص 89 ؛ همچنين ن. ك. همان، ص 1353. تشبيه ماه به پرنده قدمتي ديرين دارد. در يكي از تصاوير سنگي مصر باستان، تحوت - خداي ماه - را به شكل لك لكي مي بينيم كه نقش ماه بالداري بالاي سرش نمايان است. 4. گفتاري انتقادي از اين افسانه را در اين كتاب بخوانيد: تفسير جامع، سيد ابراهيم بروجردي، انتشارات صدر، چاپ سوم، 1341، جلد ششم، ص 18منبع: سایت باشگاه اندیشه - به نقل از ماهنامه حافظ، 1387، شماره 51/خ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن