واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: غمخواري با حاشيهنشينان
2فيلم كاملا متفاوت سينمايي در دل قصه خود، بخشي زشت، سياه و خشونتبار از زندگي مردم برزيل را به نمايش ميگذارند و چهره متفاوت و دگرگوني را از اين كشور آمريكاي لاتيني ارائه ميدهند.اين فيلمها به راحتي ميتوانند باعث شوند تا بينندگان كاملا فراموش كنند كه كشور برزيل در حال آمادهكردن خود براي برپايي 2مراسم ورزشي المپيك و بازيهاي جام جهاني در 7 سال آينده است.«سالوه گرال» فيلم منتخب كشور برزيل براي حضور در رقابتهاي رشته اسكار بهترين فيلم خارجي سال است. اين فيلم اولين محصول صنعت سينماي برزيل است كه با موضوع خشونتهاي شديد شهر سائوپائولو در ماه مي سال2006 سروكار دارد. در آن زمان يك گروه گنگستري زنداني، حملات شديدي را عليه اهالي اين بزرگترين شهر آمريكاي جنوبي سازمان دادند. در جريان اين حملات خشونتبار حدود 490تن از اهالي شهر به قتل رسيدند. رفتار بيرحمانه و تند ماموران پليس، قربانيان زيادي را از بين شهروندان عادي گرفت.«سالوه گرال» نامي است كه سر فرماندهي نيروهاي نظامي براي شروع حملات به اعضاي گروه گنگستري به عنوان اسم رمز خود مورد استفاده قرار داد و سازندگان فيلم تصميم گرفتند آن را به عنوان نام فيلم خود انتخاب كنند. به اعتقاد آنها، چنين نامي ميتواند تاثير بيشتري روي بينندگان خود بگذارد. رهبران نظامي كه دستور حمله وحشيانه را صادر كرده بودند، هفته قبل راهي دادگاه شدند. يك قاضي عاليرتبه در سال گذشته عليه آنها اعلام جرم كرد. يكي ديگر از اتهامات اين مسئولان نظامي، صدور دستور ترور يك قاضي در سال2003 است.نمايش عمومي فيلم واكنشهاي متفاوتي در بين تماشاگران و منتقدان به همراه داشته است. برخي از آنها فيلم را به دليل آنكه نگاه غمخوارانهاي نسبت به زندانيان دارد، مورد انتقاد قرار دادهاند. به گفته آنها، اين زندانيان هميشه عامل خلق مشكل براي جامعه و مردم كشور بودهاند. يكي از اقدامات زندانيان به شدت مورد توجه رسانههاي گروهي قرار گرفت و آن زماني بود كه با تحصن و اعتصاب خود، مسئولان رسمي را وادار كردند تا شرايط سخت زندانهاي رسمي شهر سائوپائولو را بهبود بخشند. انتقادكنندگان ميگويند كه تلاشهاي همين زندانيان بود كه باعث خلق گروه ويژه نظامي «پيسيسي» در دهه 90ميلادي شد. اين گروه ويژه عامل اصلي حمله به زندانيان شورشي است.«سالوه گرال» فيلم منتخب كشور برزيل براي حضور در رقابتهاي رشته اسكار بهترين فيلم خارجي سال است. اين فيلم اولين محصول صنعت سينماي برزيل است كه با موضوع خشونتهاي شديد شهر سائوپائولو در ماه مي سال2006 سروكار دارد.«سالوه گرال» را سرجيو رزنده كارگرداني كرده است و قصه خود را از نگاه يك مادر از طبقه متوسط جامعه تعريف ميكند. اين مادر، يك كاراكتر خيالي است كه در عالم واقعيت وجود نداشته. اين كاراكتر در طول قصه فيلم با ماجراهاي اصلي آن رودرو شده و مجبور به همراهي با اين قصه تلخ ميشود. او زماني درگير ماجرا ميشود كه پسرش به دليل ارتكاب يك قتل زنداني ميشود. مادر نگوبخت ضمن تلاشهاي خود براي آزادكردن پسرش، از يكسو با برخي از زندانيان آشنا ميشود و از سوي ديگر فساد موجود در بين مسئولان زندان را كشف و تجربه ميكند. در همين حال، او تا حدودي هم، سر از دنياي تيره و تاريك پيسيسي درميآورد.صحنههاي مختلف فيلم باعث اعتراض گروهي از مسئولان رسمي شده است. براي مثال در صحنهاي از فيلم، مسئولان زندان در اوج نااميدي با رهبران پيسيسي مذاكره ميكنند تا راهي براي پايان دادن به اعتراضات و درگيريها پيدا كنند. اين چيزي است كه آنها قاطعانه آن را رد ميكنند. در صحنهاي ديگر، پليس به 2جوان كه از بخت بد خود در هنگام درگيريها در آن محل حضور داشتهاند، شليك ميكند. اين دو جوان چند لحظه بعد از اين حادثه ميميرند.اما فقط اين فيلم نبود كه سروصداي زيادي در برزيل به پا كرد. مستند «رقص با شيطان» كه چند روز قبل در جشنواره سالانه ريودوژانيرو به نمايش درآمد هم، به همين اندازه سروصدا و جنجال به راه انداخته است. خط اصلي قصه اين مستند، درباره 3 آدم معمولي است كه در زندگي روزمره خود درگير خشونتهاي شهري شده و تحت تاثير آن قرار ميگيرند. اين آدمها از سه قشر و طبقه مختلف و متفاوت برزيل هستند.«رقص با شيطان» سال قبل توسط جان بلر در شهر ريودوژانيرو فيلمبرداري شد. اين مستندساز انگليسي قبل از اين براي كارهاي خود جايزه اسكار را دريافت كرده است. منتقدان سينمايي از فيلم بلر به عنوان يكي از معدود كارهاي درخشاني اسم ميبرند كه خشونت دنياي موادمخدر را (كه سابقهاي طولاني در كشور دارد) به خوبي به تصوير كشيده و صادقانهترين تصاوير را در اين رابطه ارائه داده است. برعكس فيلمهاي مشابه كه دلالان موادمخدر حاضر به نشان دادن چهره و صورت خود نيستند، آنها در اين فيلم به راحتي جلوي دوربين فيلمبرداري ظاهر شده و اجازه دادهاند كه چهرهشان روي نوار دوربين بلر به وضوح ضبط شود.جان بلر در مستند خود به هيچ وجه تلاش نميكند قضاوتي انجام دهد يا موضعگيري خاصي كند. دوربين او به عنوان يك ناظر به تماشاي صحنهها نشسته و آنها را ضبط ميكند. به اين ترتيب و در چنين حال و هوايي، فيلم ضرورتا به نمايش تلاشهاي سه شخصيت اصلي خود براي ادامه بقا ميپردازد.برزيل در شرايطي به تازگي ميزباني المپيك 2016 را به عهده گرفت كه مسئولان آن به خوبي از اوضاع و احوال و وضعيت عمومي كشور خود آگاهند و شايد نيازي به توليد فيلمهايي مثل «سالوه گرال» يا «رقص با شيطان» نباشد تا آنها بفهمند در سطح عمومي و پايين جامعهشان چه ميگذرد و چه اتفاقاتي رخ ميدهد. يك مامور پليس در جريان يكي از حملات سازمانيافته و هميشگي خود و همكارانش به يكي از زاغههاي حومه شهر براي دستگيري فروشندگان موادمخدر، از اين يورش روزانه به عنوان «جنگ ديوانهكننده ما» اسم ميبرد. دوربين بلر فقط تلاش دارد ناظر اتفاقاتي باشد كه در حال رخ دادن است. او با اين كار ميخواهد ذات خشونت موجود و پس زمينه آنچه سطح اين شهر ساحلي برزيل را تحت تاثير خود قرار داده به نمايش بگذارد. برزيل در شرايطي به تازگي ميزباني المپيك 2016 را به عهده گرفت كه مسئولان آن به خوبي از اوضاع و احوال و وضعيت عمومي كشور خود آگاهند و شايد نيازي به توليد فيلمهايي مثل «سالوه گرال» يا «رقص با شيطان» نباشد تا آنها بفهمند در سطح عمومي و پايين جامعهشان چه ميگذرد و چه اتفاقاتي رخ ميدهد. در نزديكي پايان فيلم، يك مامور پليس پس از آنكه يكي از همكارانش بر اثر شليك گلوله يك دلال موادمخدر به مغزش به قتل رسيده است به شدت منقلب شده و حالش خراب ميشود. در همين لحظات است كه تماشاچي متوجه ميشود ارباب موادمخدر شهر كه قصه فيلم، او را در مركز توجه خود قرار داده بود كشته شده است. اين ارباب موادمخدر با نام «اسپايدرمن» شناخته ميشد! يك افسر پليس ميگويد كه آنها وي را هنگام دفاع از خود كشتهاند. اما اهالي محل در يكي از زاغههاي حومه شهر كه از قرار معلوم شاهد ماجرا بودهاند، روايت پليس را دروغ ميدانند. آنها رو به دوربين ميگويند كه ماموران پليس اسپايدرمن را در شرايطي كه به دام آنها افتاده بود و درخواست ميكرد كه به وي شليك نكنند، به قتل رساندهاند. اما ماجرا به اينجا خاتمه پيدا نميكند. همزمان با ترك محل توسط ماموران پليس، يك نفر جديد جاي اسپايدرمن را ميگيرد! مسئولان دولتي كه تلاش زيادي كردند تا شهر ريودوژانيرو را ميزبان بازيهاي المپيك 2016 كنند، ميگويند توانايي حل مشكلات امنيتي آن را دارند و برپايي بازيهاي ورزشي با مشكل خاصي روبهرو نخواهد شد. در عين حال، تعدادي از اين مسئولان هم خشم خود را نسبت به مجله نيوزويك نشان دادهاند. اين مجله اقدام به چاپ مقالهاي درباره خشونت رو به افزايش در شهر ريو دو ژانيرو كرد. اين مقاله كه قبل از رايگيري مسئولان كميته المپيك براي انتخاب شهرمحل برگزاري بازيهاي المپيك 2016 چاپ شد، به فيلمهاي «رقص با شيطان» و «سالوه گرال» هم اشاره كرده است. نويسنده مقاله با استناد به اين دو فيلم گفته خشونت موجود در سطح شهر به قدري بالا و وسيع است كه حتي صنعت سينما را هم وادار به موضعگيري عليه آن كرده است. جان بلر در گفتوگويي با خبرگزاري رويترز ميگويد كه پس از ساخت فيلمش با سوالات زيادي روبه رو شده است. به گفته او «خيليها وقتي مستند مرا ديدند، بلافاصله از انگيزههاي پنهانيام براي ساخت چنين فيلمي پرسيدند. آنها ميخواستند دلايل پشت پرده مرا براي اين كار بدانند و ميپرسيدند چه عاملي باعث شد تا فيلمي درباره شهر ريو دوژانيرو بسازم و خشونت پنهان و آشكار درون آن را به نمايش بگذارم. خب، من چه جوابي بايد به اين پرسش بدهم؟ وقتي سالانه حدود 6هزار نفر از اهالي شهر به دلايل مختلف به قتل ميرسند، من احساس ميكنم كه اين شهر نيازمند است كه مورد توجه بيشتري قرار گيرد.فيلمي مثل «رقص با شيطان» ميتواند مثل آينهاي باشد كه در برابر ديدگان مردم كشور و ديگران قرار ميگيرد. اين آينه واقعيتها را همانطور كه هست به نمايش ميگذارد و لازم است كه ما نگاهي به اين آينه بيندازيم و چشمهايمان را روي آن نبنديم.من اين شهر را دوست دارم و خودم را رفيق نزديك آن ميدانم. باورم اين است كه ريو دوژانيرو نيازمند آن است كه با واقعيتهاي خودش رودررو شود. شهري كه خودش را آماده برپايي مسابقات جهاني فوتبال 2014 و المپيك 2016 ميكند، بايد نگاه تازهاي به خودش بيندازد. شايد كه اين شهر محتاج آرايش تازهاي است. فيلم و سينما اين قدرت را دارد كه واقعيتها را براي شهر و مسئولان آن تشريح كرده و به نمايش بگذارد. فقط كافي است با چشمي باز و ذهني رها به اين فيلمها نگاه كنيم.»منبع : همشهري تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]