محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829492649
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: موسیقی فیلم «بیپولی» فضای خاص و متفاوتی دارد، چرا که هم از موسیقی ایرانی و از سازهای ایرانی و هم از سازهای کلاسیک در کنار این سازهای ایرانی استفاده شده است؛ تجربهیی که... دیگر نکته تازه یی وجود ندارد میتوان گفت سال گذشته برای سهراب پورناظری سال خوبی بوده است. برای اولین بار در مقام تک خوان گروه شمس در کنسرت «برآفتاب خلیج فارس» به اجرای برنامه پرداخت و همچنین اولین موسیقی فیلم خود را ساخت. سهراب پورناظری سالها در گروه شمس به عنوان آهنگساز، نوازنده کمانچه و تنبور و همخوان حضور داشته است و به نظر میرسد ساخت موسیقی فیلم برای این آهنگساز جدی شده است. موسیقی فیلم «بیپولی» فضای خاص و متفاوتی دارد، چرا که هم از موسیقی ایرانی و از سازهای ایرانی و هم از سازهای کلاسیک در کنار این سازهای ایرانی استفاده شده است؛ تجربهیی که بازتاب خوبی داشته است. با او در مورد ساخت موسیقی بیپولی حرف زدیم. وقتی یک نوازنده حرفهیی موسیقی ایرانی به سراغ ساختن موسیقی فیلم میرود ناخودآگاه این پرسش به ذهن میرسد که چه عاملی در این تغییر مسیر ناگهانی دخیل است؟ موسیقی فیلم بحث خیلی جذابی است و همین موضوع سبب شده این روزها بسیاری از موسیقیها به نیت همراهی با تصویر ساخته شود. از سوی دیگر پیوند موسیقی و تصویر، تاثیر خاصی روی من میگذارد. من از سالهای نوجوانی به موسیقی فیلم علاقه فوقالعادهیی داشتم. به همین دلیل با گذر سالها از ساخت موسیقی فیلم «دلشدگان» این اثر برای من یک الگوی به یادماندنی است یا موسیقی فیلمهای دیگری مثل «مادر». در یکی از کنسرتهایی که با گروه شمس داشتیم، یکی از بازیگران عرصه تلویزیون با ابراز علاقه فراوان و لطف زیاد اصرار داشت بداند چرا من سراغ موسیقی فیلم نمیروم. این آشنایی به آشنایی با حمید نعمت الله ختم شد و ما با همدیگر آشنا شدیم. وقتی با هم بیشتر آشنا شدیم، متوجه شدم همکاری با نعمت الله همکاری خوبی خواهد بود. تفاهم خاصی با هم داشتیم که منجر به یک دوستی خوشایند شد. شاید بخشی از این حسن رابطه مربوط به این بوده که آقای نعمتالله دخالت چندانی در کار ساخت موسیقی فیلمش نداشته است؟ اتفاقاً برعکس. «نه» زیاد میآورد. او موسیقی ایرانی را دوست دارد و با جدیت آن را دنبال میکند، اما رابطه ما از همان ابتدا دوستانه بود و این دوستی در تعامل ما تاثیر زیادی گذاشت. در پروسه ساخت موسیقی «بی پولی» به چالشهای اساسی هم برخوردید. منظورم چالشهایی است که منجر به خلاقیت هم شود؟ بله. ما مدام در حال تغییر و ارائه پیشنهادهای مختلف به یکدیگر بودیم و این روند تا اتمام کار ادامه داشت. به هر حال هر کاری که برای عاملانش جدی باشد، چالش هم دارد. موسیقی تیتراژ را بر چه اساسی نوشتید؟ از ابتدا میخواستم موسیقی سنگین و کمی تراژیک برای این فیلم بنویسم. اما حمید نعمتالله موسیقی میخواست که به فضای طنز فیلم کمک کند. در کل من فیلم را طنز نمیدیدم. یعنی کارگردان از شما میخواست برای این کار یک موسیقی طنز بسازید؟ نه این طور نبود. موسیقی طنز یعنی موسیقی که شما را به خنده وا دارد. با صحبتهایی که با کارگردان داشتیم، قرار شد برای فیلم موسیقی صمیمی ساخته شود. موسیقی تیتراژ هم بر این اساس ساخته شد. جذابیت موسیقی تیتراژ برای من همین تفاوت فضاهاست. اولش صدای ویولن شنیده میشود، سپس ساز قانون، بعد هم ارکستر سنتی و تیمپانی و در نهایت هم ارکستر غربی با سازبندی وهارمونی غربی به کار اضافه میشود. یکی از سوالات من همین نکته بود که چرا از یک ژانر موسیقی استفاده نکردید؟ به عبارت دیگر بخشی از موسیقی فیلم سنتی است و بخش دیگر آن کلاسیک. در حقیقت انواع موسیقی را کنار هم گذاشتیم. به نظرم اگر آهنگساز دیگری ساخت این موسیقی را برعهده میگرفت، موسیقی را پاپ برای فیلم در نظر میگرفت. اما وقتی فیلم را دیدم با توجه به اینکه شخصیت فیلم که طراح مد است، اما خانواده سنتی دارد و صورتش بهرام رادان است، به نظرم موسیقی این کار در چارچوب موسیقی سنتی قرار نمیگرفت. چالش کار در همین جا بود که با ابزار موسیقی سنتی باید برای این فیلم موسیقی ساخته میشد. ساخت موسیقی برای فیلم «بیپولی» یکی از سختترین کارهایی بود که تا حالا انجام دادهام. دستم خیلی بسته بود. به هر حال پیوند موسیقی ایرانی با یک فیلم اجتماعی دشوار است. موسیقی الکترونیک در سینمای امروز نقش مهمی ایفا میکند و پاسخگوی نیازهای بسیاری است. چرا از ترکیب آن با موسیقیهای دیگر سود نبردید؟ من از موسیقی الکترونیک بدم نمیآید اما سر «بیپولی» با خودم عهد کردم از ابزاری فرهنگی ایرانی استفاده کنم که خوشبختانه به مذاق خیلیها خوش آمد. گروه شمس که شما آهنگساز آن هستید، ید طولایی در ساخت موسیقی ترکیبی دارد. به نظرم ترکیب این موسیقیها به نگاه شما و سابقه شما در این امر برمیگردد. شاید اگر آهنگساز دیگری ساخت موسیقی این فیلم را قبول میکرد، موسیقی سنتی جوابگوی نیازهای موسیقی فیلم میشد. برای مثال اگر موسیقی فیلمهایی که حسین علیزاده آن را ساخته است، گوش کنید میبینید که ساز کلاسیک در آن استفاده شده است در حالی که سنتی کار است. اما فضای غالب آنها موسیقی سنتی است. دلیلش به خواست کارگردان برمیگردد. قبول. اما در فیلم بی پولی کار با ویولن شروع میشود و قانون به آن اضافه میشود و برگ برنده در دست سازهای کلاسیک است. این جور نیست. سازها به نوبت مینوازند. نکته دیگر این است که موسیقی که استفاده شده است، کلاسیک نیست بلکه تم شرقی دارد. ویولن یک ساز غربی است اما در فیلم موسیقی غربی را نمینوازد. بخشی از فضای فیلم مدرن است با موسیقی سنتی. نمیتوان فضای مدرن را بیان کرد. -موسیقی بی پولی یک ویژگی دیگر دارد و آن تنوع زیاد و ملودیهای متنوع آن است. فکر نکردید ممکن است مخاطب نتواند متمرکز شود؟ فکر میکنم ملودیهای استفاده شده در کار زیاد بود. شاید هر آهنگساز دیگری بود، یکی از این تمها را میگرفت و آن را ادامه میداد. ممکن است این اتفاقی که شما گفتید، افتاده باشد و مخاطب حواسش پرت شود و موسیقی بیشتر جلب توجه کند. نظریات مختلفی درباره موسیقی فیلم وجود دارد. عدهیی معتقدند موسیقی خوب موسیقی است که شنیده نشود و در مقابل عدهیی برخلاف این نظر اعتقاد دارند. بستگی به کار و فضای کار دارد. در همین فیلم این نظریه سکانس به سکانس متفاوت عمل میکند. یک جاهایی نیاز دارید فقط موسیقی باشد مثل همان صحنه سولوی ویولن و تنهایی ایرج که نیاز بود موسیقی حرف اول را بزند. در هر جایی کارکرد موسیقی متفاوت است. سازبندی به چه صورت بود؟ فضا در ذهن من بسته نیست مثلاً این جوری نیست که بگویم تنبور را نباید در کنار کمانچه قرار داد مگر اینکه بخواهم موسیقی خاصی مثل چهارمضراب یا تصنیف بسازم که سازبندی خاص خودش را دارد. در ساخت موسیقی محدودیت برای چینش ساز قائل نیستم. از سازهای مختلفی استفاده کرده اید، مثلاً روی صدای سنتور تاکید دارید. تاکید آقای نعمت الله بر سنتور بود که فضایی نه شاد دارد و نه غمگین، فضای موسیقی با این صدای سنتور معلق است درست مثل حس خود فیلم. و استفاده از ساز قانون. سازی که شنیدنش در موسیقی فیلم کمی غیرمتعارف است. استفاده از این ساز به شکلی بوده است که حتی نوازندگان قانون هم تشخیص نمیدهند این ساز قانون است. قانون برای ارکستر خوش آوا نیست. موسیقی که ما الان از قانون میشنویم، موسیقی قانون نیست بلکه بیشتر کارکرد سنتور و عود را با هم دارد. قانون ظرفیت زیادی دارد. کدام بخش فیلمنامه تصویر استفاده از ساز قانون را به شما داد؟ بخشی که حمید نعمت الله نوشته است. چه تحلیلی پشت این انتخاب بود؟ تحلیلش این بود که ساز جالب و ناشناختهیی است و به فضای فیلم کمک میکند. به عنوان یک آهنگساز چه شد که پذیرفتید؟ قانون میتواند فضاهایی بدون ذهنیت قبلی برای موسیقی ایجاد کند. سنتور، ویولن و تار برای مخاطب آشناست اما قانون این فضا را ندارد. بهتر است از سازهایی استفاده شود که ذهنیتی برای مخاطب ایجاد نمیکند. نمیخواستیم فضای خاصی را ایجاد کنیم. از طرف دیگر فکر کردم قانون میتواند با ویولن دوئت خوبی داشته باشد. بنابراین دلیل خاصی پشت استفاده از هر ساز دارید؟ دقیقاً بستگی به حال و هوای خاص آن صحنه دارد. اما به این دقت کردم که فضا تک صدایی نشود، چرا که سازهای ایرانی فضاساز نیستند، بلکه ملودیک هستند. چند بار که صدای یک ساز شنیده شود، اثر خودش را از دست میدهد. اما از ساز قانون استفاده کردید، چون کارگردان این ساز را خواسته بود. تا به امروز دوتا فیلم با حمید نعمت الله کار کرده ام. فضای فیلمهای او ایرانی و اجتماعی است. از فضاهای روشنفکرانه هم به دور است. روی نکاتی از جامعه ایرانی دست میگذارد که کمتر به چشم دیگران میآید. در فیلمهای ایرانی یا شاهد تقلید فضاهای مدرن اروپایی هستیم یا با داستانهایی گیشهیی طرف هستیم و با موضوعات ساده اجتماعی کمتر روبه رو هستیم. طبیعتاً زمانی که پیشنهاد استفاده از یک ساز را میدهد، ساز را میشناسد. دلیل شما برای انتخاب این ساز را میخواهم بدانم. از ابتدا این قطعات را برای عود نوشته بودم اما استفاده از قانون فضا را به سمتی برد که میخواستم. نباید شک کنید که در مقام آهنگساز تا به کاربرد یک ساز اطمینان پیدا نکنم هرگز در فیلم از آن استفاده نمیکنم. نکته یی که در موسیقی فیلم به چشم میآید، نبود خط مشترک بین قطعات موسیقی است. هرکدام از این قطعات زیبا هستند اما انگار هر قطعه برای یک فیلم مجزا ساخته شده است. ممکن است خط مشترک بین قطعات نباشد اما اینکه به فضا و فیلم نخورد، موضوع دیگری است. اگر صدبار دیگر موسیقی این فیلم را بسازم، فکر میکنم به این استانداردی که شما به آن اشاره میکنید، نرسم. به نظرم این موضوع به این دلیل است که آهنگسازی شما به آلبوم موسیقی و کنسرت برمیگردد که هر قطعه، موسیقی جداگانهیی دارد. طبیعتاً روند کاری هر شخصی مهم است اما اگر فیلم «مادر» علی حاتمی را میساختم، حتماً این نکته یی که شما اشاره میکنید، دیده میشد چون یک خط داستان وجود دارد اما در فیلم بی پولی چندین فضای مختلف داستانی وجود دارد. از پولداری به بی پولی، از خانه شیک شخصیت اول فیلم تا خانه پدرش. نمیخواستم به سمت یک استاندارد از پیش تعیین شده بروم. یعنی به دنبال نوآوری هستید؟ اعتقادی به نوآوری ندارم. در جهان نکتهیی نو وجود ندارد. ما میتوانیم برداشت ذهن زیبایی را از هر چیزی به مرحله اجرا دربیاوریم. همه چیز در جهان هست و ما فقط آن را به نمایش میگذاریم. زیبایی ملاک نو بودن است. میتوانیم تدوینگر یک اثر زیبا باشیم چون همه چیز در اطراف مان هست. حال که موسیقی این کار را ساخته اید، به نظرتان میتوان از موسیقی ایرانی در یک فیلم اجتماعی استفاده کرد؟ به دلیل همین شرایط اجتماعی ساخت موسیقی برای این فیلم خیلی سخت شد. گاهی موسیقی برای فیلمی مثل مادر ساخته میشود که از در و دیوارش ملودی میبارد و اگر سازی دست بگیری و بزنی خودش روی تصویر مینشیند. البته آقای کامکار به قدری آن موسیقی را خوب کار کرد که حرف ندارد یا همین طور فیلم دلشدگان. من هم میخواستم کاری کنم که موسیقی ایرانی توی ذوق نزند. مساله اینجاست که «بی پولی» یک فیلم برگرفته از مشکلات روزمره اجتماعی است، اما طنز و روحیه ایرانی ساخت موسیقی را محدود نکرد؟ کار خیلی سختی است. صمیمیتی در موسیقی ایرانی وجود دارد که نعمت الله آن را مد نظرش قرار داده بود. فضای فیلم با یک طنز خاص آمیخته است و روی لبه تیغ است. بعضیها را میخنداند و بعضیها را مغموم میکند و در واقع دوپهلو است. برای همین ساختن موسیقی آن هم با استفاده از ابزار ایرانی، روی چنین کاری دشوار میشود. بعد از «بی پولی» روی یک تله فیلم کار کردم که دستم باز بود و میتوانستم جولان بدهم، اما خاص بودن «بی پولی» و نگاه حاکم بر آن دستم را بسته بود. حالا که بی پولی اکران شده و این موسیقی مورد توجه قرار گرفته، فکر میکنید بشود یک فیلم کاملاً اجتماعی را با یک موسیقی کاملاً ایرانی پیوند داد؟ شاید کار سختی باشد اما شدنی است. فراموش نکنید کار اول در هر زمینه یی برای یک نفر هراسهایی به همراه میآورد که باید تجربه کرد. از سوی دیگر «بوتیک» (اولین فیلم حمید نعمتالله) با استقبال فراوانی مواجه شد که مخاطب را برای تماشای بی پولی متوقع میکند. در چنین شرایطی این دشواری و هراس مضاعف میشود. اما به هر حال فکر میکنم تجربه بیپولی قدم بلندی برای به ثمر رساندن چنین تجربه یی بود. موسیقی ایرانی قابلیتهای فراوانی دارد اما متاسفانه دایره ارتباطات ما در جهان ضعیف است. موسیقی ما اتفاقاً خیلی خوب جواب میدهد چون خیلی بکر است و در فرهنگهای دیگر شنیده نشده است. مثل غذایی که شما تاکنون نخورده باشید، طبیعی است وقتی از یک اتفاق تجربه نشده سخن به میان میآید، مردم دوست دارند آن را تجربه کنند. «دودوک» که در فیلم گلادیاتور یا آخرین وسوسه مسیح مورد استفاده قرار گرفت را دیدید که چقدر جواب داد؟ کمانچه ما دست کمی از دودوک ندارد. یک تاریخ همراه این ساز است و عالمیبرای خودش دارد. در تیتراژ پایانی کار، اسم علی قمصری به عنوان تنظیم کننده آمده بود. به چه دلیل از او خواستید این قطعه را تنظیم کند؟ میخواستم از این قطعه در آلبوم استفاده کنم. از علی قمصری خواهش کردم این کار را انجام بدهد. با توجه به اینکه کار در سکوت تمام میشود، تیتراژ پایانی میتوانست به کار کمک کند. البته استفاده از موسیقی در تیتراژ پایانی مد شده است. به نظرم نبودش الان مد شده است. زمانی که تیتراژ شروع میشود مردم به سرعت سینما را ترک میکنند و برخی از سینماها هم تیتراژ را پخش نمیکنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]
صفحات پیشنهادی
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی. موسیقی فیلم «بیپولی» فضای خاص و متفاوتی دارد، چرا که هم از موسیقی ایرانی و از سازهای ایرانی و هم از سازهای ...
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی. موسیقی فیلم «بیپولی» فضای خاص و متفاوتی دارد، چرا که هم از موسیقی ایرانی و از سازهای ایرانی و هم از سازهای ...
با فرمان فتحعلیان از موسیقی هندی و موسیقی عرفانی تا آلبوم ...
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی جدیدترین مصاحبه با محسن چاووشی. [ارسال شده از: ایرنا]. [مشاهده در : www.seemorgh.com] ...
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی جدیدترین مصاحبه با محسن چاووشی. [ارسال شده از: ایرنا]. [مشاهده در : www.seemorgh.com] ...
طرز پخت سوپ نودل چینی
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی · رابطه فلفل و قلب · تاذه عروس ها يک خانه ي نمونه · دردسرهای ژیلت پس از حرکت غیر اخلاقی تیری آنری! () ...
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی · رابطه فلفل و قلب · تاذه عروس ها يک خانه ي نمونه · دردسرهای ژیلت پس از حرکت غیر اخلاقی تیری آنری! () ...
كتاب اطلس خليجفارس سندي عليه ايران است
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی · جشن محو بيسوادي در 150 روستا و يك شهر خراسان جنوبي برگزار شد. . نمایش تصادفی مطالب ...
گفت وگو با سهراب پورناظری آهنگساز فیلم بیپولی · جشن محو بيسوادي در 150 روستا و يك شهر خراسان جنوبي برگزار شد. . نمایش تصادفی مطالب ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها