واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: او بود كه توانست هنر معاصرمان را تكان دهد و آن را از درون و بیرون ایرانی گرداند. قندریز اكنون تنش به خاك گراییده، ولی ... منصور قندریز، تبریزی بود و همشهری و از قماش ستارخان و باقرخان و صمد بهرنگی. خودش میگفت، از همان كودكی با همه جنب وجوشهای آگاه سازانه فرهنگی- سیاسی- اجتماعی آشنا و پرورده شده بود.او دبستان و دبیرستان را در تبریز گذراند و در 1333 خورشیدی به تهران آمد و در هنرستان هنرهای زیبا، كه، یك سال پیش از آن، به كوشش جلیل ضیاءپور و یارانش برپا شده بود، نامنویسی كرد. استادان درسهای عملی (نقاشی) حسین شیخ، جلیل ضیاءپور، احمد اسفندیاری، سهراب سپهری، ... بودند و استادان درسهای نظری جلال آل احمد (ادبیات)، سیمین دانشور (زیباییشناسی)، یحیی ذكاء (تاریخ هنر)، رفیع حالتی (پرسپكتیو و آناتومی)، پرویز مرزبان (زبان انگلیسی)، ... بودند.قندریز، پس از به پایان بردن آموزش سه ساله هنرستان، نزدیك به سه سال هم پَرسه میان تهران و تبریز را داشت. در همین سفرها با حسین كاظمی، كه از فرانسه برگشته بود و اداره هنرستان تبریز به او سپرده شده بود، آشنا شد. این آشنایی برای قندریز جستجوگرِ آگاهِ پرتلاش بسیاربسیار ارزشمند بود.قندریز، در این دوران، دو دوست بسیار نزدیك و همزبان داشت كه خوشبختانه هر دو هستند و برپایند. البته از نگاه و نگره هنری بسیاربسیار گوناگون: یكی نقاشی واله و شیدای رئالیسم، كه او را استاد عكاسی میشناسید با نام پرآوازه احمد عالی; دیگری سیروس مالك، كه همكلاس هنرستانیاش بود، با نقاشیهای آبستره/ تجربی و اختراعی. مالك ویلون هم مینواخت. قندریز گذران زندگی را بعدها با كاری كه در كارخانه ارج یافته بود میگذراند.ولی قندریز بودن منصور قندریز برمیگردد به گشایش دانشكده هنرهای تزئینی; چون با راهاندازی این دانشكده بود كه قندریزِ آگاهِ ما، به همراه بسیاری دیگر از جوانان هنرستان گذرانده و آواره مانده، میتوانست در اینجا دانشجو شود و به آگاهیها و آموزههایش باز هم بیفزاید. هرچند او تشنه آن بود كه از این راه دریافتها و تواناییهایش را در گستره هنر و اندیشه افزایش دهد و همین طور هم شد; چون هم قندریز و هم همگی ما بخت آوردیم و در بستری از آموزش و پرورش دانشگاهی جایی یافتیم كه تا آن هنگام هیچ نهاد دانشگاهی پروپیمانی در آموزش هنر ایرانی در ایران نبود!اكنون این نوشته در آستانه پنجاهمین سال آن گشایش نگاشته میشود. دانشكدهای كه با شش استاد پرتوان و سرپای اروپایی و گروهی از بزرگان دانشور و هنرمند ایرانی، كه هر كدام وزنهای وزین بودند در گستره كارهاشان، با نامهای پرآوازهای نظیر: شكوه ریاضی، لیلیت تِریان، بیژن صفاری، دكتر اسد بهروزان، جواد حمیدی، محمود جوادیپور، سهراب سپهری، پرویز تناولی، كریم امامی، دكتر صادق كیا، فریدون رهنما، دكتر عیسی بهنام، دكتر پرویز مؤیدعهد، دكتر محمد مقدم، دكتر مهرداد بهار، دكتر داریوش شایگان، دكتر ناصرالدینصاحبالزمانی، ... و در صدر اینان، گشاینده و معمار این نهاد فرهنگی هنری، مهندس هوشنگ كاظمی، دانشكدهای هنری با شش رشته: نقاشی، معماری داخلی، گرافیك، مجسمه سازی، طراحی صحنه و طراحی پارچه، در تهران و در ساختمانی دو اشكوبه و در نزدیكی سینما مولن روژ، بنیان نهاد.در چنین آستانی پرورش كسانی ممكن گردید كه هر كدام نام و آوازه گستردهای یافتند: زندهرودی، پیلآرام، عربشاهی، صادق تبریزی، روحبخش، عالیوندی، معیری، پولادی، یونس فیاض، ویكتوریا افشار، فرزانه كاردار، علی عادلی، حسن متقی، رجب حبیب اللهی، كارنیك دُرهاكوپیان، مهرنوش معصومیان، ... چون بنیاد اندیشه هاشان بر این بنا گردید كه آفرینه هاشان هر چه و هر گونه میخواهند باشد، باكی نیست، تنها می بایست نو و مدرن باشد و بو و عطر فرهنگ بومی ایرانی داشته باشد. همین!و این، پیام و سخن تازهای بود كه در ایرانِ تا آن روز، در میدان هنر گفته و شنیده نشده بود!جان این نوشته در همینجاست ای خواننده گرامی. نخستین كسی كه در میان ما این پیام را به خوبی دریافت و یارا و توان انجام و بیان آفرینهای آنرا یافت، پیش از همه و بیش از همه، چه ما شاگردان و چه گروه استادان، منصور قندریز بود. او بود كه توانست هنر معاصرمان را تكان دهد و آن را از درون و بیرون ایرانی گرداند. قندریز اكنون تنش به خاك گراییده، ولی نامش پایاست و برجاست. یادش گرامی باد.بیاندازه نیكو خواهد بود كه همه ما بدانیم تا چه اندازه وامدار آن دانشكده و گشایندگان نازنین آن هستیم.در اینجا دریغم میآید كه نگاه و نظر استاد نازنینمان زنده یاد كریم امامی را نخوانده باشید. پس، از تندیس، خواهش دارم آن را جداگانه در همین شماره درج نمایند. تهیه شده توسط مجله تندیس اختصاصی /culture مطالب مرتبط:جای پایی برای آیندگان(منصور قندریز از زبان زنده یاد کریم امامی) منش راحت او (منصور قندریز از زبان هادی هزاوه ای)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 968]