واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: وقتي طارق طيب محمد بن بوعزيزي دستفروش تونسي خود را در مقابل ساختمان شهرداري تونس به آتش كشيد، جرقه انقلابي در خاورميانه زده شد كه شعله هاي آتش آن تا خيمه معمر قذافي و كاخ هاي سبز سلاطين و حكام عرب خليج فارس كشيده شد. اكنون اما شعله هاي انقلاب اسلامي خاورميانه به خليج فارس رسيده است. مسلمانان بحرين ميدان لولو منامه را تبديل به نماد اعتراض عليه ديكتاتوري آل خليفه كرده اند و عربستاني ها نيز با برپايي تجمعات اعتراضي در شهرهاي مختلف اين كشور، دربار سعودي را هراس انداخته اند. **سقوط سلسله وار دشمنان ايران در منطقه نشريه آمريكايي فارين پاليسي طي گزارشي با تحليل تحولات اخير خاورميانه و شمال آفريقا اذعان كرد كه رژيمهاي مخالف با ايران، يكي پس از ديگري در حال فروپاشي بوده و ديكتاتورهاي حاكم بر اين رژيمها يك به يك در حال ترك قدرت هستند. فارين پاليسي با تاكيد بر اينكه ايران، برنده اين بازي است، نوشت: دشمنان و مخالفان ايران در منطقه يك به يك در حال وداع با قدرت هستند. ابتدا حسني مبارك در مصر و اكنون هم معمر قذافي در ليبي. اين گزارش با اشاره به نگراني رژيمهاي وابسته به غرب از موج بيداري مردم كشورهاي عربي و اسلامي، رژيم آلسعود را رژيمي ترسو در خاورميانه خواند و افزود: خاندان آلسعود از تحولات پيش آمده بسيار نگران هستند و البته در اين ميان اسراييليها نيز بيش از هر زمان ديگري نگران هستند. **وقتي خوش خدمتي به آمريكا نتيجه معكوس مي دهد وابستگي حكام عرب به ايالات متحده امريكا بر كسي پوشيده نيست. اين تعلق تا آنجا پيش رفته است كه امريكايي ها پايگاه هاي نظامي بسياري را در اين كشورها تاسيس كرده و از سير تا پياز تصميمات سران عرب با واشنگتن هماهنگ مي شود. معمر قذافي در سال 2003 در تسليمي خفت بار تمامي تجهيزات اتمي ليبي را بار كشتي كرد و تحويل آمريكا داد تا به صورت بي قيد و شرط تسليم محض يانكي ها شود اما امروز جنگنده هاي امريكا بمب هاي سنگين خود را بر فراز كاخ سرهنگ مي ريزند. البته قذافي بارها ايران را بخاطر ايستادگي در موضوع هسته اي مورد نكوهش قرار داده و تاكيد كرده بود كه نمي توان در مقابل امريكا ايستاد. از جمله او در سال 2008 در سفر به تونس و پس از ديدار با زين العابدين بن علي ديكتاتور مخلوع تونس گفته بود كه ايران نمي تواند در برابر حمله غربي ها ايستادگي كند و از پاي در خواهد آمد. ايران بايد بداند كشورهايي كه انزوا را انتخاب مي كنند محكوم به شكست هستند. ظاهرا سرهنگ به اغما رفته است چرا كه ديگر قذافي وجود ندارد تا سخنان خود را تصحيح كند و بگويد اين ديكتاتورها هستند كه از پاي درخواهند آمد و اين حكومت هاي غربي هستند كه علي رغم پايگاه هاي بسيار در خاورميانه اكنون در منطقه دست به عصا شده اند و ميان دوستان ديكتاتور خود و مردم انقلابي و مسلمان خاورميانه گير افتاده اند. ماجرا اما به ليبي و قذافي ختم نشده است. اكنون دامنه انقلاب اسلامي به همه حكومت هاي غربي-عربي رسيده است. حكام عرب به هراس افتاده اند و همه كاخ هايشان را با سربازانشان به اشتراك گذاشته اند تا شايد بتوانند با زور اسلحه هاي امريكايي جلوي قيام هاي پرشور مردمانشان را بگيرند. **بحرين؛ سرآغاز قيام در خليج فارس عربستان كشورهاي عربي كوچك منطقه را به طور غيرعلني جزو خاك خود ميداند. خاندان حاكم در عربستان و بحرين با يكديگر روابط بسيار نزديكي دارند و سرنوشت آنها به هم وابسته است. سرنگوني رژيم بحرين باعث تشويق مردم به سرنگوني حكومتهاي مشابه خواهد شد و اين امر باعث ميشود تا برخي از آنها با وجود داشتن اختلافات در گذشته، در دوره بحران به يكديگر كمك كنند. اينها سخنان حمزه حسن فعال سياسي سعودي است. به دنبال گسترش بيداري اسلامي تا سواحل خليج فارس و بحرين، حكام سعودي به فكر چاره افتادند و با اعزام نيرو به منامه در قالب توافقنامه دفاع مشترك شوراي همكاري خليج فارس موسوم به سپر جزيره سعي در خفه كردن اعتراضات كردند. خاندان آلسعود كه اكنون نيروهاي خود را عازم كشور بحرين كرده است تا عملا با اشغال اين كشور، اعتراضات مسالمتآميز مردم اين كشور را با خشونت سركوب كند و پادشاه آلخليفه را در بحرين ابقا كند، به نظر نميرسد كه از سرنوشت اشغالگري اربابانش چندان درس گرفته باشد. عربستان سعودي كه اين روزها با بهانه قرار دادن سپر جزيره و تقاضاي حكام وابسته بحرين نيروهاي خود را به اين كشور اعزام كرده است، بهتر بود قبل از مبادرت به اين انتحار ناخوشايند، نگاهي به سرنوشت اشغالگري آمريكا در عراق و افغانستان ميانداخت. آمريكاييها كه اكنون در منجلاب افغانستان فرو رفتهاند و هنوز در گرداب عراق دست و پا مي زنند، طبعا مي توانند تجربيات خود را در اختيار متحد وهابي خود قرار دهند تا دستكم، آزموده را نيازمايد. آنان كه اين روزها در خيابانهاي منامه و ميدان لؤلؤ مشغول تظاهرات هستند، ملت بحرين و صاحبان اصلي اين سرزمين هستند و جز حقوق مشروع خود، مطالبه ديگري ندارند. ملتي كه از ميزباني ناوگان پنجم آمريكا و وابستگي سرانش به دشمنان قسمخورده امت اسلامي خسته شده و از انواع تبعيضها و مشكلات اجتماعي رنج ميبرد، حق دارد كه بر خاندان وابسته سلطنتي بشورد، در مقابل سفارت امريكا در منامه تجمع اعتراضي برگزار كند و خواستار حقوق از دست رفته خود شود. از همه مضحكتر، طرح موضوع سپر جزيره براي توجيه اين تجاوز نظامي آشكار است. سپر جزيره به معناي دفاع هريك از كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس از ديگر اعضاي اين شورا در هنگام تجاوز خارجي است. آلسعود در حالي از اين توافق براي توجيه تجاوز نظامي خود استفاده ميكند كه بحرين با معضلي به نام تجاوز خارجي مواجه نيست بلكه آنچه در اين كشور ميگذرد يك موضوع داخلي است كه عربستان سعودي يا هيچ كشور ديگري حق دخالت در آن را ندارد. **سنگربندي آل سعود در منامه ورود نظاميان سعودي به بحرين و اشغال زميني اين كشور كه با هماهنگي آمريكايي ها صورت پذيرفته است، به مثابه تكرار تجربه شكست خورده اشغالگري در اين منطقه است. تجربه اي كه طي ربع قرن اخير بارها تكرار شده است. تجاوز رژيم بعث عراق به ايران و سپس كويت و تجاوز آمريكا و بريتانيا به افغانستان و سپس عراق در كنار تجاوزات مكرر رژيم صهيونيستي به خاك لبنان و همچنين غزه، همه با شكست مواجه شدهاند. عربستان و ساير حكام عرب خليج فارس نگران بحرين نيستند، آنها نگران شنيدن شدن فريادهاي الله اكبر و حي علي الجهاد در كنار كاخ هاي خود هستند، بنابراين لازم است تا سونامي مردم بحرين سركوب شود تا مبادا سيل بيداري اسلامي كاخ هاي عربي را با خود ببرد. آل سعود و ساير متحدان غربي - عربي اش، بهترين را براي دفاع از منافع خود را حضور تانك ها و كماندوهايشان در منامه و سمگربندي در ميدان لولو مي دانند، براي آنها امروز بحرين خط مقدم دفاع از ديكتاتورهاي عربي است اما آيا مي توان در مقابل عزم جزم انقلابيون مسلمان بحرين ايستاد؟ گزارش از ابراهيم رضايي سيام**2019**
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]