واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کسي بين عشق ماست!
از لحظهاي كه تصميم ميگيريد بچهدار شويد ، ارتباط شما با همسرتان تغيير ميكند. طولي نميكشد كه ديگر با هم تنها نخواهيد بود. يك موجود جديد وارد زندگيتان ميشود. ممكن است لازم شود دوباره به ساعتهاي كار و خرج خانهتان فكر كنيد. بايد آگاه باشيد كه رابطهتان با دوستان و افراد فاميل تغيير خواهد كرد. همچنين نبايد فراموش كنيد كه زماني را تنها با هم بگذرانيد. اين مطلب به شما ميآموزد كه چگونه تا حد امكان با شرايط جديد سازگار شويد و رابطهتان را همچنان محكم و قوي نگه داريد.از لحظهاي كه تصميم ميگيريد بچهدار شويد ، ارتباط شما با همسرتان تغيير ميكند. طولي نميكشد كه ديگر با هم تنها نخواهيد بود. يك موجود جديد وارد زندگيتان ميشود.آوردن نوزاد به خانهزماني كه نوزادتان را به خانه ميآوريد ، يكي از فراموشنشدنيترين لحظههاي عمرتان خواهد بود. از داشتن او احساس شادي ميكنيد. تمام زندگيتان عوض ميشود، معنايي ديگر ميگيرد و مسئوليت بزرگي به مسئوليتهاي ديگرتان اضافه ميشود؛ مسئوليت پرورش يك انسان ديگر و مراقبت از او تا بزرگسالي.سازگاري با شرايط جديد ، يكي از دشوارترين سازگاريهاي عمرتان خواهد بود. با ورود بچه به خانه، هر چيز كوچكي برايتان تازگي خواهد داشت، از داشتن عزيزي كه براي همهچيز به شما وابسته است تا عدم توانايي انجام بسياري از برنامهها براي مدتي كوتاه.مراقبت از يكديگراحساس طردشدگي براي يكي از تازهوالدها (معمولا پدر) بسيار عادي است. در هر شرايطي، نيازهاي نوزاد بايد برآورده شود. به همين دليل پدر و مادر هميشه به نوزاد توجه ميكنند، طوري كه انگار خودشان به توجه نياز ندارند؛ ولي اينطور نيست. شما هم اگر به تازگي صاحب فرزند شدهايد، ممكن است احساس فراموششدگي و كمبود خواب كنيد، پس بايد به نيازهاي خودتان هم توجه كنيد و تا جايي كه ميتوانيد ، از هم حمايت كنيد. بيشترين تلاش خود را به خرج دهيد تا علاقهتان را به ديگري ابراز كنيد.
«مريم» دوست داشت كه مادر شود. همين كه بچهدار شد، به راحتي مسئوليت مادر بودن را پذيرفت و به راحتي وظيفه مادري را ايفا كرد. مراقبت از نوزاد برايش آسان بود و پسر نورسيدهاش، سرحال و خوشاخلاق بود. از آن به بعد، مريم زمان بيشتري را با مادرش، كه او هم عاشق نوهاش بود، ميگذراند. همين كه شوهرش، علي، از سر كار به خانه ميآمد، مريم با شور و شوق، همه جزئيات كارهايي را كه بچه آن روز كرده بود، برايش تعريف ميكرد. آنها شام را به سرعت ميخوردند و بعد مريم به سراغ بچه ميرفت، او را حمام ميكرد، برايش لالايي ميخواند و همين كه بچه به خواب ميرفت، سريع خودش را به رختخواب ميرساند تا چند ساعتي، قبل از بيدار شدن بچه براي شير شب، بخوابد.روح همدلي اگر همسرتان تمام مدت روز را با بچه در خانه بوده، در تهيه شام به او كمك كنيد. اين كار سبب ميشود كه بيشتر با هم باشيد و همسرتان از شما قدرداني كند.علي دوست داشت كه پدر شود ، ولي پس از چند ماه چرخيدن دور و بر بچه، احساس طردشدگي كرد. مريم قبلا از او ميپرسيد كه روز را چهطور گذرانده و آنها درباره برخي مسائل كاري او، با هم گفتوگو ميكردند. علي ميدانست كه با وجود بچه، ديگر كمتر ميتوانند با هم بيرون بروند، ولي نميدانست كه تمام ارتباطش با مريم قطع ميشود. چند ماه بعد، چند مشكل ديگر هم اضافه شد. از جمله اينكه علي هر شب دير به خانه ميآمد، چون او احساس ميكرد اين رابطه، حتي ارزش به خانه آمدن را ندارد. جنگ و دعوا بين آنها شروع شد و دعواهاي آنها بسيار بدتر از قبل از تولد بچه شد. علي از احساس خود، عذاب وجدان داشت، ولي نميدانست با اين احساس چه كار كند.آنها به متخصص مراجعه كردند و علي، رابطه با همسرش را طوري توصيف كرد كه انگار اصلا رابطه خوبي وجود نداشته است. مريم گفت كه نميدانسته بايد چه كار كند، چون بچه تمام وقت و انرژي او را ميگرفت و ديگر چيزي براي شوهرش باقي نميمانده. متخصص به آنها اطمينان داد كه تجربهاي كه بعد از بچهدار شدن كسب كردهاند، كاملا عادي است. او به مريم توصيه كرد وقتي علي به خانه ميآيد، هميشه از او بپرسد كه روزش را چهطور گذرانده و لازم نيست جزئيات كارهاي بچه را با شوهرش درميان بگذارد. علي با تأكيد به همسرش گفت كه بچه را دوست دارد، ولي لازم نيست به طور دقيق بداند كه بچه هر روز چهقدر خوابيده و چند بار پوشكش عوض شده است.حرف مردانهمن عادت كردهام كه تو را براي خودم داشته باشم. كمتوجهي تو، مرا به هم ميريزد.حرف زنانهتوجه تو به من، مرا بيشتر اسير تو ميكند. من مسير يكطرفه را دوست ندارم.
اكنون مريم ديگر كاملا در خدمت پسرش نيست، غروبها علي از بچه مراقبت مي کند و به اين ترتيب، زماني را با پسرش تنها ميگذراند. مريم از اين زمان براي استراحت يا مكالمه تلفني استفاده ميكند. مريم پيشنهاد كرد كه از مادرش بخواهد هفتهاي يك شب به خانه آنها بيايد تا آنها بتوانند با هم بيرون بروند. البته او گفت كه نميتواند زمان زيادي از بچه دور بماند، ولي ميداند كه بايد زماني را با شوهرش و بدون بچه بگذراند.وقتي آنها اين تغيير كوچك را در زندگيشان ايجاد كردند، متوجه تغيير بزرگي شدند. علي به عنوان پدر، بيشتر درگير كارهاي بچه شد و مهمتر اينكه دوباره به عنوان همسر، احساس ارزشمندي كرد. منبع :ماهنامه تخصصي شهرزاد تنظيم براي تبيان :داوودي :زندگي با بهترين عشق در دنيا رابطه زناشويي تان را حفظ کنيد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]