واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نامه مهدی سنایی به محمدجواد لاریجانی بنده و بسیاری از شاگردان حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل شما را با نظریه"ام القری" که در دهه اول انقلاب عرضه کردید میشناسیم. این نظریه شما را برای همیشه در جمله کسانی قرار داد که از آنها در بررسی نظریات فلسفه سیاسی شیعه نام میبرند. اینجانب خود حداقل در دو کتاب با نامهای " احیای تمدن اسلامی- ایرانی" و " آسیب شناسی سیاست خارجی ایران در آسیایی مرکزی" که در حال انتشار هستند از آن یاد نمودهام. شیعه نیوز: "مهدی سنایی" نماینده مردم نهاوند در مجلس شورای اسلامی به "محمدجواد لاریجانی" نامه نوشت. متن نامه مهدی سنایی به محمد جواد لاریجانی به این شرح است:جناب آقای دکتر محمد جواد لاریجانی با سلام و تحیت این روزها شاهد سخنان سیاسی و اتخاذ مواضعی تند از سوی جنابعالی هستیم که متاسفانه نه از باب بیگانه بودن جامعه ما به این گونه ادبیات بلکه از آن جهت که این سخنان از سوی جنابعالی! و آن هم نظریه پرداز پیشتاز حوزه سیاست و حکومتداری ارائه میشود مایه تعجب و گاهی موجب تحیر است. اینجانب ضمن ادای احترام به جنابعالی با اشاره به این که این رقیمه نگاری هم از سر ارادت به برادران لاریجانی است چند نکته را در خور یادآوری به آن استاد گرامی میدانم: اول: حداقل سی سال است که از حضور جنابعالی در عرصه سیاست این کشور میگذرد، از جمله کسانی بودهاید که در حوزههای فکری وارد شدهاید و علیرغم فراز و فرودی که در زندگی سیاسی خویش داشتهاید از جمله اهل نظر در کشور به حساب میآیید. فردی چون شما نیک میداند که شرایط سیاسی کشور ما گفتن سخنان آتشین اقتضا نمیکند بلکه آرامش، ثبات و وحدت و سخنانی را طلب میکند که دردی از جامعه شفا دهد و تسکینی بر آلام موجود باشد. جنابعالی به عنوان یک معلم میدانید که پاک کردن صورت مسئله را حل مشکل نیست بلکه پرسشی که در گستره عظیمی از جامعه ایجاد میشود پاسخهایی عمیق و دقیق میطلبد. دوم: بنده و بسیاری از شاگردان حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل شما را با نظریه"ام القری" که در دهه اول انقلاب عرضه کردید میشناسیم. این نظریه شما را برای همیشه در جمله کسانی قرار داد که از آنها در بررسی نظریات فلسفه سیاسی شیعه نام میبرند. اینجانب خود حداقل در دو کتاب با نامهای " احیای تمدن اسلامی- ایرانی" و " آسیب شناسی سیاست خارجی ایران در آسیایی مرکزی" که در حال انتشار هستند از آن یاد نمودهام. ببینید دستاورد شما از آن نظریه پردازی چه بوده است و حاصل شما از این موضعگیریهای سیاسی تان در طی سالهای اخیر چیست؟ برخی مواضعتان در عرصه سیاست خارجی در نیمه اول سیسالی که از عمر انقلاب اسلامی گذشته است و نتایج بالعکس که سیر حوادث در کنار برخی از آنها رقم زده است قاعدتاً میبایست موجب اندوختن این تجربه باشد که در اظهار نظر در حوزه سیاست خارجی چه رسد به سیاست داخلی چندان شتاب نکنید . خوب میدانید که صرف جنجالی بودن و در بوق رفتن یک سخن نشان ازمایه دار بودن آن نیست! سوم: تمام سخنانی که طی شش ماه گذشته گفتهاید سلبی است و تا آنجا که شما را از دور و نزدیک میشناسم تناسبی با ساختار فکریتان ندارد. پس خاستگاه آن چیست؟ از جنابعالی انتظار میرود به شکل اثباتی وارد مسائل سیاسی شوید و ارائه راه حل پس از انتخابات رانشانه بگیرید نه داغ کردن تنور اختلافات را هدف قرار دهید. بهتر نیست به جای این سخنان در قالبی نظری به این مبحث بپردازید که راه حل برون رفت از مشکلات چیست؟ شما که توان تحلیل دارید ببینید جامعهای که برای احیای تمدن اسلامی و ایرانی میبایست همه مولفههایش را به کار گیرد و برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی همه فرصتهایش را به هم پیوند دهد چه شده است که به قول سعدی شیرازی علیه الرحمه صوفیان و نخبگانش در حقیقت تصوف اختلاف کردهاند و در حالی که روزگاری نزدیک در معنی متحد بودهاند اکنون اگر هم در قالب گروههای مختلف در صورت گردهم میآیند بر سر معانی و حقایق دچار تفاوت در تفسیر شدهاند. سادهترین پاسخ انگ واتهام زدن و تنگ کردن دایره هاست کاری که از نخبگان انتظار نمیرود بلکه اینانند که باید نشان دهند انقلاب اسلامی ظرفیت کافی برای بهرهگیری از قوه تفکر و استدلال و حل و فصل مسائل در درون جامعه از طریق بحث و برادری و بردباری را دارد. جامعه ما امروز بیش از هر زمان نیازمند گام برداشتن در عرصههای نظری برای فراهم آوردن چارچوبی برای وحدت پیشین و جمع شدن در معنی است. چهارم: اگر به صورت مقطعی نیز به این حوادث بنگریم تجربه سیساله ما ایجاد توازن در جامعه و حفظ و حراست از حضور سلایق را میپذیرد و تدبیر رهبر معظم انقلاب نیز حفظ وحدت و آرامش، پرهیز از سخنان تند و تحریک آمیز و رعایت اصل جذب حداکثری و دفع حداقلی است. تکرار آن تجربه و اجرای این تدبیر نیز همت، همراهی و سنجیدگی همگان را در گفتار و کردار طلب مینماید. متاسفانه گاهی اظهار نظر برخی بزرگان ما که میبایست در مقام داوری بایستند بیشتر تلاشی برای تعیین خط مشی و اثبات حقانیت خودشان در میانه معرکه است و بعضاً نیز دوستیها و دشمنیهای دیرینه را مایه اظهار نظر قرار میدهند، حال آن که داوران را صبوری و سنجیدگی لازم است ومحور حفظ ارزشهای انقلاب و منافع ملی نباید درهیچ حال در این میان نادیده گرفته شود. از جنابعالی اگر چه در مقام قضا نیستند اما بر حسب این که در بخشی از ساختار قضایی کشور هستید نیز انتظار سخنان تند و شکننده و یکسویه نیست. در این که در باب مسائل اخیر نظرتان چیست سخنی نیست که در هر صورت قابل احترام است اما تند مزاجی و شمشیر را از رو بستن نه مقتضای حل دعوای میان برادران است، نه شیوه یک دیپلمات کهنه کار که سالهایی است به رصد حوادث تا دور دستها و در کهکشانها نیز میپردازد! پنجم: هدف شما از این گونه سخنان چیست؟ اگر بهانهای است برای ورود مجدد به صحنه سیاست کلان که نیکو بهانهای را برای این منظور برنگزیدهاید و اگر در این زمینه احساس وظیفه و تکلیف میکنید که این تکلیف به نحو احسن از جانب بسیاری که با غیراز ادبیات پرخاشگری آشنا نیستند در حال انجام است. برخی از خوانندگان مطالب شما این گونه اظهارات را به این حساب گذاشتهاند که چون دو لاریجانی بزرگوار دیگر در راس دو قوه مشی اصولی و وحدت آفرین را برگزیدهاند به این شکل تلاش میکنید در سرجمع مواضع لاریجانیها توازن ایجاد کنید! مگر ثبات، وحدت و آرامش جز گوهر گمشده جامعه ما و آب حیات برلبان تشنه همه علاقمندان به اسلام و ایران و نظام اسلامی است که نیاز باشد کوششی برای کاهش قدر یا اندازه آن صورت پذیرد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 550]