واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ابن ابي الحديد تنديس وحدت
زندگي نامهفخر الدين ابوحامد عبدالحميد معروف به (ابن ابي الحديد) اديب، متکلم، مورخ، شاعر، فقيه شافعي، اصولي معتزلي و از علماي قرن هفتم هجري. او در ذيحجه سال 586 در مدائن متولد شد. پدرش بهاءالدين محمدالمدايني و به قولي هبة الله فرزند محمد المدايني. ابن ابي الحديد، در مدائن بزرگ شد و در همانجا علم کلام و اصول را ياد گرفت. در اوايل جواني به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد که بيشتر آنها شافعي مذهب بودند، به کسب علم و دانش پرداخت. در محافل ادبي و علمي شرکت مي کرد و به قولي او "معتزلي جاحظي" شد و در زمره عالمان آن زمان در آمد. او در اصول، معتزلي و در فروع، شافعي بود و مشربي بين تسنن و تشيع براي خود انتخاب کرده بود. در مباحث عقيدتي خود در شرح نهج البلاغه، به موافقت با "جاحظ" تصريح دارد به همين جهت او را معتزلي جاحظي مي دانند. او با وجود اينکه ظاهرا سني مذهب بود، اما ارادت خاصي به اميرمومنان علي (ع) داشت و به پيروي از مکتب معتزله، او را افضل از خلفاي سه گانه مي داند و تصريح مي کند که آن حضرت هم در کثرت ثواب و هم در فضايل و خصال حميده، از ديگران افضل است. اين موضوع در کتابش کاملا مشهود است. او معاصر با زمان خلفاي عباسي و از رجال دربار بود و به مناسبت نزديکي با مويدالدوله محمد بن محمدبن عبدالکريم قمي، معروف به (ابن علقمي ) وزير اديب و دانشمند مستعصم، آخرين خليفه عباسي، در شمار کاتبان ديوان دارالخلافه در آمد و کتاب خود را به نام (ابن علقمي ) نوشت. او نيز براي تاليف اين کتاب، صد هزار دينار به او صله داد. سال 642 در حمله مغولان به بغداد اسير شد ولي به واسطه وساطت بعضي از بزرگان اين شهر از جمله خواجه نصيرالدين طوسي و علماي بغداد، آزاد شد. او در همين سال 642 هـ ق به عنوان ناظر حله، انتخاب، سپس "خواجه" اميرعلاءالدين طبرس و بعد ناظر بيمارستان عضدي و سرانجام در کتابخانه هاي بغداد به نظارت پرداخت. او در شنا و شکار و تيراندازي بسيار مهارت داشت. ابن ابي الحديد، در شعر طبعي رسا داشت و انواع شعر را مي سرود. ولي مناجات و اشعار عرفاني او مشهورتر است. وي در حمله هلاکوخان به بغداد در 655 ق محکوم به قتل شد ولي با وساطت بزرگان نجات يافتاما سال 656 ق او در سن 70 سالگي در بغداد از دنيا رفت. او ارادت خاصي به اميرمومنان علي (ع) داشت و به پيروي از مکتب معتزله، او را افضل از خلفاي سه گانه مي داند و تصريح مي کند که آن حضرت هم در کثرت ثواب و هم در فضايل و خصال حميده، از ديگران افضل است. اين موضوع در کتابش کاملا مشهود است.آثاراز کتابهاي او :1- العبقري الحسان2- الفلك الدائر على المثل السائر از ابن الأثير الجزري 3- السبع العلويات يا قصائدالسبع العلويات که آنرا ابن علقمي در مدائن سرود. موضوع آن قصايدِ مدح پيغمبر، و علي عليه السلام، فتح خيبر، فتح مکه و شهادت امام حسين عليه السلام است.4- الاعتبار علي کتاب الذريعه في اصول الشريعه، از سيد مرتضي که در سه جلد شرح نموده است.5- شرح مشکلات الغرر، از ابوالحسن بصري6- كتاب شرح المحصل للإمام فخر الدين که در واقع جرح و نقض سخنان اوست.7- انتقاد المصفى للغزالي في أصول الفقه که در آن «المستصفي من علم الاصول» غزالي را نقد کرد.8- آيات البينات زمخشري در علم کلام را شرح نموده است9- منظومه ابن سينا در طب را شرح کرده است. 10- كتاب نقض المحصول في علم الأصول از إمام فخر الدين را نگاشته11- شرح المشكلات الغرر لأبي الحسن البصري في اصول الكلام
12- كتاب الوشاح الذهبي في العلم الأبي13- الحواشي على كتاب المفصل في النحوشرح نهج البلاغه مهمترين اثر ابن ابي الحديدمهم ترين اثر مشهور او، شرح نهج البلاغه اوست که حاوي مطالب و نکات تاريخي و ادبي بسياري است و هنوز يکي از کتابهاي مهم تفسيري و تحليلي درباره نهج البلاغه است. او اين اثر را در 20 جزء، از اول رجب سال 644 ق شروع و در آخر صفر سال 649 ق تمام کرد. يعني تدوين اين اثر، 4 سال و 8 ماه که برابر با مدت خلافت حضرت علي (ع) است، به گفته خودش طول کشيد و بنام (ابن علقمي ) تاليف نمود. اين شرح بارها و بارها به چاپ رسيده و به ويژه در ميان شيعه از شهرت و اهميت خاصي برخوردار است. يکي از قديمي ترين نسخه هاي اين شرح، در کتابخانه مرکزي آستان قدس موجود است. ابن ابي الحديد در سال 642 در حمله مغولان به بغداد اسير شد ولي به واسطه وساطت بعضي از بزرگان اين شهر از جمله خواجه نصيرالدين طوسي و علماي بغداد، آزاد شد.با توجه به تحريف در تاريخ، استفاده از علوم کمکي، ابزارها و متدهاي سنتي و کلاسيک، براي کشف حقايق، بازسازي وقايع و رخدادها و بازخواني متون ومنابع کهن تاريخي ضرورتي عقلي و علمي است. ابن ابي الحديد نيز، براي شناخت اخبار صحيح از سقيم و گزارش هاي واقعي از ساختگي، دو شيوه ي حديثي و تاريخي را به کار بسته استروش پژوهش ابن ابي الحديد در تاريخابن ابي الحديد، در کنار روايات شفاهي از افرادي چون ابوجعفر، نقيب،به مدارک مکتوب نيز ارجاع مي دهد و در برخي موارد علت انتخاب آن منبع و مصدر را بيان مي کند. ابن ابي الحديد از منبع و مصدر و شصت مؤلف استفاده کرده است. او گاهي، در نقل حوادث، مقدمه اي مي آورد تا رخداد مذکور را دقيقاً در موقعيت تاريخي اش توضيح دهد و خبر را به صورتي مرتبط و به هم پيوسته روايت مي کند. اين ، همان شيوه ي ترکيبي در تاريخ نگاري است.ابن ابي الحديد، در تحقيقات تاريخي خويش،ترکيبي از دو شيوه ي حديثي و تاريخي را به کار بسته است. توجه و دقت نظر وي در بررسي زنجيره ي (اسناد) يک خبر، براساس همان شيوه ي رايج در علم حديث و رجال (شيوه ي نقد سندي) است، ولي در روش دوم،بررسي محتوايي و متني اخبار و گزارش هاي تاريخي را نيز مدنظر دارد.
الف.نقد سندي در روش پژوهي ابن ابي الحديد ابن ابي الحديد دانسته که مطالعات تاريخي، در پيوندي ديرينه و آغازين با پژوهش هاي حديثي قرار دارد و در واقع، يکي از شاخه هاي آن است. هماهنگي اي صوري و ساختاري، ميان سبک روايت تاريخي و حديثي برقرار مي باشد. احاديث نيز از حيث اعتبار، انواع و مراتبي دارند.او، در انتخاب احاديث، شيوه هاي گوناگوني در پيش گرفته است؛گاهي متواتر و در بسياري موارد خبر واحد،گاهي روايات صحيح، در حد تواتر، مشهور، مستفيض، ثقه و ضعيف هم به کار برده است.ب. نقد محتوايي در روش پژوهي ابن ابي الحديد ابن ابي الحديد، در تحقيقات تاريخي خويش، به نقد اسناد بسنده نکرده و به نقد محتوايي و متني نيز پرداخته است.متن اخبار و روايات،از حيث صحت و تطبيق با واقعيتي که از آن گزارش مي کند، بسيار حايز اهميت است. چه بسا رواياتي که در کتاب هاي صحاح و از طرق صحيح خدشه ناپذيري روايت شده باشد،اما متن آن متعارض با اصول و مباني و نيز در تعارض با ديگر روايات باشد که به علم و يقين نمي تواند هر دو دسته صحيح باشد و لزوماً از آن روايات باطل است.مطابقت محتواي روايت و خبر با گزاره هاي عقلي، يکي از راهکارهاي شناخت گزارش صحيح از باطل است.دانش و گرايش ابن ابي الحديد اقتضا مي کند که به سادگي از کنار ميراث روايي و تاريخي عبور نکند. علاوه بر ملاک خرد و عقل، ابزارهاي ديگري در دست محقق است که ميتواند با آن محک ها به تحقيق در تاريخ بپردازد.ابن ابي الحديد نيز، براي شناخت اخبار صحيح از سقيم و گزارش هاي واقعي از ساختگي، دو شيوه ي حديثي و تاريخي را به کار بسته است.جايگاه عقل در نقد محتواييابن ابي الحديد واضح، مستقيم، سليس و از مبالغه به دور است و نمي کوشد مخاطب را تحت تأثير قرار دهد. او در بسياري از موارد، به دور از تعصب،آراي مختلف را، با مستندات آنها، مي آورد، پندار خويش و هم کيشانش را در کنار آنها قرار مي دهد و مخاطب را در انتخاب احسن القول آزاد مي گذارد. ان قلت قلت هاي او، مباحثي فرضي براي تبيين بيش تر موضوع ها است؛ ايراد و اشکال هايي را که مي داند موجب نقد نوشتار او خواهد بود «با دفع دخل مقدر» به مناظره مي خواند و سير منطقي مباحث را به گونه اي ترسيم مي کند که مخاطب نيز همان نتايج را به دست آورد. فهم و ادراک صحيح از متنيکي از کارهاي ابن ابي الحديد در اين اثر گرانسنگ انجام داده که البته منحصر به پژوهش هاي تاريخي نيست و در بسياري از جاها به چشم مي خورد. توجه به معاني الفاظ و مستند سازي آنها با کمک آراي لغويان و کتاب هاي لغوي است. ابن ابي الحديد در تمام نهج البلاغه اعم از آنچه سيد رضي (ره) در آغاز، ميانه يا پايان مجموعه گردآوري شده، آورده است و همچنين آنچه از امام(ع) صادر شده، اين شيوه را پي ميگيرد.شرح مفردات، ترکيبات، اعراب، آرايه هاي ادبي - از جمله دفاع از مسيح بودن کلام امام(ع) - ذکر شاه بيتهاي اديبانه،هنري، فصيح ، بليغ و موزون آن، از جمله کارهاي مهم ابن ابي الحديد مي باشد.گاهي ابن ابي الحديد اشعاري را، در شرح خود، ذکر مي کند. اين امري طبيعي مي باشد، زيرا شعر بخشي از فرهنگ مردم است. در ثاني، در شرح لغوي نهج البلاغه، شواهد ادبي بسيار مفيد است، گرچه «سخن علي(ع) فراتر از سخن خلق» ميباشد. علاوه برآن، از اشعار در موضوعات ديگري غير از شرح لغوي استفاده کرده است. ابن ابي الحديد نيز از زمره ي شاعران مي باشد.او در بسياري از موارد، به دور از تعصب،آراي مختلف را، با مستندات آنها، مي آورد، پندار خويش و هم کيشانش را در کنار آنها قرار مي دهد و مخاطب را در انتخاب احسن القول آزاد مي گذارد. ... و سير منطقي مباحث را به گونه اي ترسيم مي کند که مخاطب نيز همان نتايج را به دست آورد.نقش قراين وکشف تعارضبراي نمونه، از جمله موارد اختلافي که ابن ابي الحديد به داوري در مورد آن نشسته، محل دفن امام علي(ع) است؛ وي چهار مکان (مدينه، رحبه ي مسجد جامع کوفه، مقابل در دارالاماره و ندالبعير) را، که اصحاب حديث ادعا کرده اند، نام ميبرد و ميگويد: همهي اين ادعاها باطل است؛ فرزندانش به قبرش از ديگران آگاهتر و فرزندان هر شخص به گور پدرانشان از بيگانگان آشناترند. اين قبري که در نجف ميباشد همان مکان است، زيرا همواره فرزندان امام علي(ع) چون امام صادق(ع) و ديگر بزرگان و سرآمدان قوم آن را زيارت مي کردند. منابع: كتاب معجز الآداب في معجم الألقابگرد آوري: مرتضي رستمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 772]