واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حمله جديد شريعتمداري به ميرحسين: مي خواهند بگويند اوباما نماينده مردم آمريكاست حسين شريعتمداري در روزنامه كيهان نوشت: در آخرين ساعات روز دوشنبه 6/7/88 آقاي مهندس موسوي بيانيه شماره 13 خود را صادر كرد. متن اين بيانيه تكرار مكررات و طرح چندباره ادعاهاي خلاف و لاف هاي گزافي است كه مهندس موسوي هيچگاه حاضر به پاسخگويي و يا ارائه كمترين شاهد و سندي براي اثبات آن نبوده است. از اين روي در نگاه اول اين پرسش به ذهن خطور مي كند كه انگيزه موسوي و اطرافيانش از صدور اين بيانيه چيست؟ ابراز وجود در شرايط كنوني و بعد از ناكامي در فتنه انگيزي، اگرچه مي تواند بخشي از انگيزه ايشان باشد ولي با دقت بيشتر مي توان انگيزه اصلي تهيه كنندگان اين بيانيه را كشف كرد. اين معما در متن بيانيه نيست، بلكه در حواشي آن نهفته است از جمله اين كه؛1- مهندس موسوي در اين بيانيه اعلام مي كند تاريخ تولدش برخلاف آنچه طي دو هفته اخير از سوي هوادارانش مطرح شده است، مهرماه نيست. خب! ممكن است بگوئيد اين كه نيازي به صدور بيانيه نداشت! ولي اشتباه مي كنيد و بايد گفت يكي از اصلي ترين انگيزه ها در صدور بيانيه شماره 13 همين نكته بوده است. چرا؟! طي نزديك به 2 هفته اخير، رسانه هاي بيگانه و سايت هاي وابسته به جريان فتنه، با آب و تاب از هواداران مي خواستند روز 7مهرماه كه مصادف با سالروز تولد مهندس موسوي است در دانشگاه تهران حضور يافته و ضمن برپايي جشن تولد وي، عليه بازگشايي دانشگاهها دست به اعتراض بزنند. اما، حضور تعداد كم شمار آنان در دانشگاه تهران و همزمان با مراسم بازگشايي دانشگاهها كه با بي اعتنايي دانشجويان روبرو شد، براي طراحان داخلي و بيروني اين پروژه كمترين ترديدي باقي نگذاشت كه تير اغتشاش در دانشگاهها به سنگ خورده است. و بعد از اين ناكامي است كه مهندس موسوي با صدور بيانيه اي اعلام مي كند تاريخ تولدش مهرماه نيست! و اين در حالي است كه اعلام مهرماه به عنوان تاريخ تولد مهندس موسوي طي روزهاي اخير به تيتر اول برخي از روزنامه هاي زنجيره اي، رسانه هاي بيگانه و سايت هاي همسو با وي تبديل شده بود و موسوي مي توانست و بايد همان وقت اعلام مي كرد، كه تاريخ تولدش مهرماه نيست ولي چرا چنين نكرد؟ تنها به اين علت كه آقايان «راستگو»! اوائل مهرماه را كه همزمان با مراسم بازگشايي دانشگاههاست به عنوان روز تولد او انتخاب كرده بودند تا به اصطلاح و به زعم خود، توجيه و بهانه اي براي اغتشاش در آغاز سال تحصيلي دانشگاهها داشته باشند. و البته اين احتمال خوش بينانه را هم نبايد از نظر دور داشت كه آقاي مهندس موسوي تازه متوجه شده تاريخ تولدش مهرماه نيست! 2- موسوي در اين بيانيه به گونه اي ناشيانه- كه شايد به زعم تهيه كنندگان بيانيه نوعي زرنگي! تلقي شود- به حمايت از كينه توزي قدرت هاي بيگانه عليه مردم ايران برخاسته است. او در بخشي از بيانيه ياد شده، تحريم ايران اسلامي از سوي آمريكا و متحدانش را به ملت هاي آمريكا و اروپا نسبت داده! و انگيزه آنها را حمايت از آشوبگران قلمداد كرده و مي نويسد: «با سپاسگزاري از حمايت ملت هاي ديگر ظرف اين چندماه از آنها مي خواهم ديگر در هيچ تحريمي عليه ايران شركت نكنند.»! در اين باره گفتني است؛ الف: آمريكا، اروپا و اسرائيل اگرچه بارها حمايت گسترده مالي، تداركاتي و تبليغاتي خود از فتنه انگيزان اخير را به صراحت اعلام داشته و عملياتي نيز كرده اند ولي تحريم ها عليه جمهوري اسلامي ايران از چند سال قبل شروع گرديده و هدف اعلام شده آن نيز وادار كردن جمهوري اسلامي ايران به دست كشيدن از حق مسلم و قانوني خود در فعاليت ها و دستاوردهاي هسته اي است و حمايت آمريكا و متحدانش از موسوي و ساير فتنه انگيزان نيز به علت همسويي اين جريان با خواست و اهداف دشمنان است. به بيان ديگر، سران فتنه از ميانه راه به آمريكا و اسرائيل پيوسته اند، نه اين كه آنها در حمايت از سران فتنه، دست به تحريم ايران اسلامي زده باشند. ب: موسوي مي داند- و همه مي دانند- كه تحريم ها عليه ايران اسلامي از سوي دولت هاي آمريكا و اروپا اعمال شده است و ربطي به ملت هاي آنها ندارد، بنابراين چرا اصرار دارد كه تحريم ها را ناشي از خواست و تصميم ملت هاي آمريكا و اروپا قلمداد كند؟ در اين باره تنها يك انگيزه قابل ذكر است و آن، اين كه سران فتنه براي خوش خدمتي به آمريكا، اروپا و اسرائيل، در مقابل كمك هاي مالي و تبليغاتي آنها، تلاش كرده اند افرادي مثل باراك اوباما، ساركوزي، آنگلا مركل، براون، هيلاري كلينتون و بسياري ديگر از سران كينه توز آمريكا و اروپا را، مردمي جلوه داده و خواست آنان را خواست ملت هايشان قلمداد كنند! ج: سران فتنه در اين بيانيه به گونه اي تلويحي- كه بارها از تصريح گوياتر است- به حمايت آمريكا و متحدانش از فتنه انگيزان اعتراف كرده اند. دقت كنيد! سران فتنه مي دانند كه تحريم ها از سوي دولت هاي آمريكا و اروپا بوده است ولي ابتدا آن را به «ملت ها» نسبت مي دهند و سپس انگيزه تحريم ها را حمايت از فتنه و آشوب اخير، معرفي مي كنند و سپس مي نويسند «با سپاسگزاري از حمايت ملت ها- بخوانيد همان دولت هاي آمريكا و اروپا- از آنها مي خواهيم ديگر در هيچ تحريمي عليه ايران شركت نكنند.» د: و اين نكته نيز گفتني است كه بيانيه ياد شده، با شرحي كه گذشت، حمايت آشكار و ابراز خشنودي سران فتنه از تحريم هاي خارجي عليه ملت مظلوم ايران است كه البته در مقابل ضربه محكمي كه سران فتنه و حاميان بيروني آنها از ملت شريف ايران دريافت كرده اند، چندان هم دور از انتظار نبوده و نيست.3- و بالاخره در هيچ جاي اين بيانيه كه ظاهراً به بهانه روز قدس صادر شده است- البته 10 روز بعد از روز قدس!- رژيم اشغالگر و خونريز اسرائيل محكوم نشده است و حال آن كه سران فتنه بعد از رسوايي حمايت هوادارانشان از اسرائيل در روز قدس، براي حفظ ظاهر هم كه شده مي بايستي ميان خود و آنها مرزبندي كنند ولي چنين نكردند، چرا؟!... به نطق هاي انتخاباتي موسوي مراجعه كنيد، شعارهايي كه طرفداران سران فتنه در روز قدس به حمايت از اسرائيل سر داده بودند، دقيقاً ترجمان ديدگاه اعلام شده مهندس موسوي است، و اما، طي ده روز گذشته- از روز قدس تاكنون- اقدام رسواي شماري از هواداران فتنه اخير، در حمايت از اسرائيل با اعلام نفرت و انزجار ملت و بسياري از هواداران قبلي سران فتنه روبرو شده و جريان فتنه در تنگناي شديد هويتي قرار گرفته بود. از اين روي وقتي موسوي به بهانه روز قدس بيانيه مي دهد و در آن نه فقط اسرائيل را محكوم نمي كند بلكه به شعار هواداران خود در آن روز هم كمترين اعتراضي نمي كند، آيا برداشت و تصوري جز اين مي توان داشت، كه بيانيه ياد شده اعلام حمايت از كساني بوده است كه روز قدس به نفع اسرائيل شعار داده اند؟!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]