واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نسیم دختر شلوغ و سردرگمی است. او از رنگهای متفاوتی در پوشش استفاده میكند. در فیلمهای ایرانی میبینیم كه زنها در خانه هم روسری به سر دارند. این تصویر... بترسیم یا بخندیم؟«از ما بهترون» چند روزی است كه در سینماهای كشور اكران شده است. از مدتها پیش گفته شده بود این فیلم یك كمدی ترسناك است؛ اما واقعیت این است كه فیلم نه خیلی كمدی است و نه خیلی ترسناك، یعنی نه خیلی شما را میترساند و نه خیلی میخنداند. فرید سراغ مشكلات و دغدغههای یك روزنامهنگار رفته است. فیلم بازیگران سوپراستاری دارد كه میتوانند گیشه را گرم كنند.اما باید ببینیم برای سینمادوستان ما این مساله اهمیت دارد كه روزنامهنگاران چه دردسرهایی دارند یا نه؟ فیلم از ما بهترون سومین ساخته مهرداد فرید پس از «آرامش در میان مردگان» و «همخانه» است و بازیگرانی چون رضا عطاران، الناز شاكردوست، بهنوش بختیاری، بیژن بنفشهخواه، ملكه رنجبر، مریم امیرجلالی، بروز ارجمند، نادر سلیمانی، مریم سعادت و ارژنگ امیرفضلی در آن حضور دارند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: احسان روزنامهنگاری كه گرایشهای روشنفكرانه دارد و تاكنون هرچه نوشته مورد توجه مردم قرار نگرفته است تا اینكه برخلاف رویه معمول، گزارشهایی عامهپسند درباره رمالی مینویسد. انتشار این گزارشها گرچه احسان را به عنوان روزنامهنگار موفق سر زبانها میاندازد؛ اما بتدریج او را دچار دردسرهای عجیب و غریب میكند.تركیب بازی الناز شاكردوست و رضا عطاران در فیلم از ما بهترون جالب بود. اولین بار بود كه این دو نفر با هم همبازی میشدند. شاكردوست سر صحنه این فیلم در یك حادثه دچار شكستگی پا شد. در كارنامه بازیگری شاكردوست، هم فیلمهای هنری مثل «در میان ابرها» و «اتوبوس شب» دیده میشود و هم فیلمهای تجاری چون «دو خواهر» و «گل یخ». باید ببینیم این فیلم در گیشه چه سرنوشتی پیدا میكند.شاكردوست هفته گذشته در مراسم اكران خصوصی فیلم در باشگاه فیلم تهران كه در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، درباره نقشش و دلایل حضورش در فیلم توضیحاتی داد كه با هم مرور میكنیم.این فیلم برای نسل من است: حضور در این فیلم را به این خاطر قبول كردم كه فكر میكردم برای نسل من است؛ حرفش حرف من بود. فیلمنامهاش راجع به گذشته نبود و راجع به آینده هم امید واهی نمیداد. فیلم زمان حال بود. از حذف مونولوگ هایم ناراحت شدم: انتهای فیلم، نسیم یعنی شخصیتی كه من آن را بازی میكردم، مونولوگهای زیادی داشت كه آنها را سانسور كردند. تمام حرف نسل من در آن مونولوگها خلاصه میشد. من وقتی دیدم آن مونولوگها حذف شدهاند، خیلی ناراحت شدم. بزرگترین شوك زندگیام بود.نسیم دختری شلوغ و سردرگم است: نسیم دختر شلوغ و سردرگمی است. او از رنگهای متفاوتی در پوشش استفاده میكند. در فیلمهای ایرانی میبینیم كه زنها در خانه هم روسری به سر دارند. این تصویر غیرواقعی است.اما نسیم در خانه یك كلاه رنگارنگ سرش میكرد. فقط در سكانس دادگاه میبینیم كه نسیم روسری به سر دارد. از ما بهترون اهداف بزرگتری داشت: تماشاگران ایرانی عادت كردهاند كه در آخر فیلم، دختر و پسر به هم برسند و جشن عروسی برپا شود؛ اما فیلم از ما بهترون، هدف بزرگتری داشت كه اجازه ندارم درباره آن حرف بزنم.در كمدیهای پیژامهپوش بازی نمیكنم: از ما بهترون اصلا یك فیلم كمدی نیست. میتوانم بگویم جدیترین فیلم من است. من حاضر نیستم به هیچ قیمتی در این كمدیهایی كه آدمهایش پیژامه پوشیدهاند، بازی كنم. امسال هم چند تا كار غیركمدی داشتم. «ناسپاس» یك فیلم تاریخی است. «قلب یخی» هم موضوعی جنایی-پلیسی دارد. عطاران روزنامهنگار میشودرضا عطاران در روزهایی كه از كارگردانی سریالهای تلویزیونی فاصله گرفته، فرصت دارد در فیلمهای متنوع حضور داشته باشد. نقش او در فیلم از ما بهترون، نیمه شوخی و نیمه جدی است، چون فضای كار تا حدودی تلخ است. او خیلی نتوانسته شوخیهای همیشگیاش را ارائه كند. به هر حال برای احسان كه نقشش را عطاران بازی میكند، یك پرونده قضایی تشكیل شده و كارش را هم از دست داده و چارهای ندارد؛ اما در عین حال عطاران در صحنههای مواجههاش با نسیم چند تا دیالوگ بامزه میگوید. او خونسردی همیشگیاش را هم در بازی دارد. هیچ وقت عصبانی نمیشود و در برابر همه چیز بیتفاوت است. به خاطر عطاران چند ماه منتظر ماندمانتخاب عطاران برای مهرداد فرید آنقدر مهم بوده كه پروژهاش را به خاطر او چند ماه عقب انداخته است. او در گفتگو با «جامجم» میگوید «در سالی كه گذشت، عطاران جزو بازیگران پركار بود؛ اما ارزشش را داشت كه برایش منتظر بمانیم، چون بشدت به كاراكتر ما میخورد. بازیگر اصلی ما یعنی رضا عطاران با دو سه جای دیگر قرارداد داشت و ما منتظر شدیم قراردادش تمام شود. در مجموع به خاطر كمبود بازیگر خوب، پروژه از ما بهترون چند ماه به تاخیر افتاد.رضا عطاران این بار در قالب شخصیت یك روزنامهنگار نقشی جدی را بازی میكندبه فرید میگویم تفاوت این فیلمتان با فیلمهای قبلی استفاده از چندین بازیگر ستاره است، چرا چنین تركیبی را انتخاب كردید. او پاسخ میدهد: تجربه «همخانه» نشان داد برای آن كه مردم فیلم را ببینند، باید بازیگران بیشتر شناخته شده را انتخاب كنیم. اینهایی كه الان انتخاب شدهاند، به قصهام میخورند، ضمن این كه مردم هم به آنها علاقه دارند. ما فیلم را میسازیم تا مردم بپسندند. قرار نیست فیلم را در گنجه بگذاریم و بایگانی كنیم.من خودم وقتی میخواهم دیویدی خارجی بخرم، به اسم بازیگرانش توجه میكنم. این فیلم اگر بازیگر ناشناس داشت، هیچ سینماداری حاضر نبود آن را نمایش دهد. رضا عطاران با آمدنش به این فیلم، امضایی را آورد كه همان امضا را از او طلب میكردیم. مهاجرت یك روزنامهنگارروزنامهنگاری كه در این فیلم میبینیم، یك انسان بیگناه نیست، چون كمی دروغ و تخیل چاشنی گزارشش كرده است. او گزارشی با عنوان «شهر در دست فالگیرها» منتشر كرده كه تیتر اول روزنامه شده است. حالا مردم از او نشانی دعانویس را میخواهند. قاضی هم میخواهد به جرم نشر اكاذیب محاكمهاش كند. در یكی از صحنهها، زن فالگیر در جواب كنجكاویهای احسان میگوید شغل تو فضولیه. او هم جواب میدهد: اتفاقا درست حدس زدید. من روزنامهنگارم.در پایان فیلم، احسان كه از همه چیز و همه كس خسته شده، تصمیم میگیرد به خارج از كشور مهاجرت كند. فرید به صورت تلویحی میخواهد تلخیهای حرفه روزنامهنگاری را روایت كند؛ اما به چند دلیل خیلی موفق نمیشود. یكی این كه فضای فیلم بین واقعیت و خیال در نوسان است، یعنی ما نمیفهمیم كه احسان در واقعیت مورد آزار و اذیت قرار میگیرد یا خیال. احتمالا این شیوه قصهگویی برای فرار از دست ممیزیها بوده است. دلیل دیگرش این است كه مخاطب خیلی نمیتواند با شخصیت احسان همراه شود. او دقیقا در گزارشش چه دروغی نوشته است كه قاضی اینقدر عصبانی شده؟ چرا یك فالگیر را برای معرفی پیدا نمیكند تا به دردسرهایش پایان بدهد؟ او به عنوان یك روزنامهنگار چه كمكی به مبارزه با خرافات و فالگیری میكند؟ تا زمانی كه پاسخ این سوالات را ندانیم، نمیتوانیم حس واقعیاش را درك كنیم.به همین دلیل جستجویش را در سطح شهر خیلی جدی نمیگیریم و رفتن و مهاجرت یكبارهاش هم برایمان به یك صحنه حسی و عاطفی بدل نمیشود. خبرنگاران در آیینه سینماتصویر ارائه شده در فیلمها و سریالهای ایرانی از حرفه خبرنگاری و روزنامهنگاری چقدر با واقعیت تطابق دارد؟ از بیشتر روزنامهنگاران كه این سوال را بپرسید، كلی گله و شكایت میكنند و میگویند: ما شبیه آن چیزی كه فیلمها نشان میدهند، نیستیم.حرف خبرنگاران منطقی است. فیلمها و سریالها نشان میدهند خبرنگاران آدمهایی فضول، سمج، پرجنب و جوش، خبرچین، پرحرف و عجول هستند. در حالی كه این تصویر درباره تعداد كمی از خبرنگاران میتواند درست باشد. بیشتر خبرنگاران به لحاظ حرفهای و اخلاقی خصوصیات متفاوتی دارند. شخصیت اصلی فیلم از ما بهترون یك روزنامهنگار است؛ روزنامهنگاری كه گزارشی جذاب درباره فالگیری نوشته و به دردسر افتاده است. خبرنگار این فیلم برخلاف آنچه گفته شد، آدمی كاملا معمولی است. او شبیه آدمهای دیگر رفتار میكند، مثل آنها حرف میزند و كاری به كار كسی ندارد. البته احسان را فقط یك بار در تحریریه روزنامه میبینیم.این تصویر از تجربه حرفهای مهرداد فرید در حرفه روزنامهنگاری ناشی میشود. او دراینباره میگوید: من نمیتوانم از گذشته حرفهای خودم دل بكنم. برخی اوقات، قصههایی به ذهنم میرسد كه گوشههایی از تجربیات گذشتهام است. این قصه كمی جنبههای فانتزی هم دارد و نمیتوانیم بگوییم صددرصد منطبق با واقعیت است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]