تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865109182


نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نقد ادبی به شیوه مکتب تاویل یا هرمنوتیک

هرمنوتیك(Hermeneutics) یا مكتب تأویل ، در نقد ادبی نو ، به منظور درك و فهم متون به كار گرفته میشود، و آن چنان در قید شناسایی نویسنده، تأملات درونی و گذشتة او نیست. واژة هرمنوتیك، برگرفته از واژه هرمنییون (Hermeneuein) یونانی است؛ كه معنای تفسیر از آن استنباط میگردد. در میان صاحبنظران غربی، بر سر اینكه چرا به آخر این واژه s وصل شده است، اختلاف نظر وجود دارد. در این ارتباط، بسیاری، حرف s را زاید دانسته، و هیچ دلیل موجهی برای حضور آن در انتهای این واژه پیدا نكردهاند. در هر حال، مكتب هرمنوتیك، در پی آن است كه متن را به شیوهای متفاوت ، تفسیر كند.مطرح شدن عدم قطعیت در معنا، و ایجاد شك و شبهه در اینكه در متون ادبی یك معنای مشخص و معین وجود دارد؛ همچنین، اینكه هر فرد، با توجه به آراء و آموزههای شخصی خود میتواند به معانی متفاوتی دست یازد، در این حوزه و بدین شیوه نقد، قابل حصول است. پیروان نقد هرمنوتیكی، همواره به عدم امكان دستیابی قطعی منتقدین به اطلاعات و اندوختههای ضروری پیرامون متون خلق شده در گذشته اشاره میكنند، و بر این باورند كه باید مقوله زمان را در درك و فهم آثار كلاسیك در نظر داشت؛ و هر فرد، به طور جداگانه، این گونه متون را، به مقتضای دوران و زمانی كه به آن تعلق دارد، تأویل و ارزیابی میكند. آنچه در این راستا مطرح گشت، برگرفته از اندیشهها و آراء پیروان هرمنوتیك نوین است. این در حالی است هواداران هرمنوتیك سنتیای چون «شلایر ماخر»، همانند نظریهپردازان كلاسیك، به قطعیت كلام و اندیشه خالق اثر پایبند بودند، و بر این اصل پافشاری میكردند كه درك مفهوم اصلی متن، در گرو درك اندیشة نویسنده است؛ و این اوست كه تعیینكنندة معنا در اثر است. در صورتی كه هرمنوتیك نوین، از عدم قطعیت معانی سخن به میان میآورد؛ و متغیر بودن ذهن انسان در درك مفاهیم را مطرح میسازد؛ و لاجرم، چنین استنتاج میكند كه مفاهیم نهفته در متون، ثابت و پایدار نیستند، و به طرق مختلف، در نوسان و تحولاند.

ژاك دریدا، به صراحت میگوید كه مفهوم در هر متنی نسبی است؛ و رولان بارت ، سخن از «مرگ نویسنده» به میان میآورد. در واقع، فیلسوفانی از این دست، تمام سعیشان بر آن بود تا یا حضور نویسنده را كمرنگ نشان میدهند و یا اصلاً منكر وجود او به عنوان خالق اثر شوند. در این میان، عدهای از نظریهپردازان میكوشند كشف كنند كه آیا زبان میتواند معنای نهفته در متن را به درستی به مخاطبان منتقل كند یا نه؟ در پی آن، عدهای هم فهم و درك كل یك اثر را، منوط به درك اجزای آن میدانند. با این حال، هنوز این افراد نتوانستهاند تعریفی روشن و واضح از نظریة تأویل ارائه دهند. هر چند، بیش از همه، بر این اصل پافشاری میكنند كه متون ادبی، جدا از مخاطبان ادراككننده است، و میتواند مستقل باشد و به زندگی خود ادامه دهد. به عبارت دیگر، درك مخاطب از متن باید جدا از متن باشد؛ و تأویل تنها میتواند در خصوص متن ـ و نه بیشتر ـ صحبت كند.بر مبنای دیدگاههای مطرح شده پیرامون تأویل متن، نقد ادبی باید بر اساس آراء و دیدگاههای تدوین گردد كه منتقد را به سوی رمزگشایی هدایت كند. در مجموع باید اذعان داشت كه مركز نقل تأویل، همان رمزگشایی در متن و درك مفهوم متن است.جدا از این، بسیاری از هواداران این شیوة تحلیلی، دامنه و گستره تأویل را به زندگی روزمره و عادی مردم و حتی صاحبان اندیشه هم میكشانند، و چنین میگویند كه انسان، در تمامی لحظات زندگی خود، به تأویل میپردازد؛ چه آن زمان كه در نقش یك پژوهشگر ظاهر میگردد و به ارائه دیدگاههای به دست آمده توسط خود مشغول است، چه هنگامی كه فردی به تأویل شنیدههای خود در طول روز میپردازد، و چه آن زمان كه به تأویل اخبار روزانه مشغول است. در اصل، از این منظر خاص، تأویل، پیوندی ناگسستنی با فرایند تفكر دارد.برخی دیگر از نظریهپردازان، پا را از این فراتر گذاشتهاند، و تأویل را مختص انسان، نمیدانند. آنان بر این باورند كه حیوانات نیز، به تأویل مشغولاند. آنها مدعیاند كه حیوانات، برای انجام هر كاری، به تأویل میپردازند. چه آن زمان كه مشغول جستوجوی غذا هستند و چه وقتی كه برای نجات جان خود، تلاش میكنند. در حقیقت، از این منظر، تأویل گسترة بسیار عظیمی را دربر میگیرد، و فراتر از انسان و درونش قدم برمیدارد.از این رو، میتوان به این نتیجه رسید كه، بر اساس تئوریهای مطرحشدة تأویل، فرایندی بسیار پیچیده و چند وجهی است.نظریهپردازان هرمنوتیك نوین، چون هانس روبرت یس ، گادامر، اریك دیهرش و ولفگانگ ایزر ، بر خلاف نظریهپردازانی چون شلایر ماخر و دیلتای، كه مدعی بودند معنا در همان متن به قطعیت میرسد، چنین اظهار میدارند كه نباید توجهی به پدید آورندة اثر داشت. به جای آن، باید به تفسیر روند درك متن و تأویل آن، اندیشید.

گادامر، كه از شاگردان هایدگر بود، بر این اصل پافشاری میكرد كه تأویل، از طریق زبان میتواند با جهان هستی، رودررو شود. در واقع، او میگوید كه انسان، با صحبت كردن، میتواند ساحت هستی را تفسیر كند. وی در این خصوص با نیچه هم عقیده است كه هر دوره، اقتضای زمانی خود را دارد؛ و براساس آن، اندیشهها و دیدگاههای خاصی مطرح است. به همین دلیل، به این نتیجه میرسد كه تفاسیر و تحلیلهای مطرح، هیچ گاه نمیتواند ثابت باشد؛ و در دورههای مختلف، دچار تحول میگردد. او را میتوان فیلسوفی جهانشناس نامید. چرا كه معتقد است: جهانی كه قابل درك است، زبان است؛ و در این رهگذر، هرمنوتیك یا تأویل، از طریق همین زبان، به مصاف جهان میرود. بارزترین تفاوت میان گادامر و نیچه در این است كه نیچه به ارتباط میان گذشته و حال اعتقاد نداشت، در صورتی كه گادامر معتقد است میان این دو دنیا یك پل ارتباطی مستحكم وجود دارد؛ و این طور نیست كه هر ایده و اندیشهای، در یك دوره مطرح، و سپس به باد فراموشی سپرده شود.البته گادامر، تنها به طرح چنین دیدگاههایی بسنده نمیكند. او بر آن است كه به ماهیت وجودی قدرت درك و استنباط آدمی، دست یابد. گادامر به این نتیجه رسیده است كه انسان، زمانی معنای واقعی یك متن را در مییابد، كه پیش از آن، سؤالاتی برایش مطرح شده باشد. به عبارت سادهتر، او معتقد است كه هر نكته در یك متن، در واقع، پاسخ به یك سؤال است. او، میان متون مكتوب و ذهنیت فعال خواننده، اعتقاد به نوعی جریان عقیدتی دارد. متن، پیامی را ارسال میكند؛ و ذهنِ خواننده، بلافاصله آن را دریافت میكند.بر اساس اندیشة او، با حربه تأویل، میتوان متن را از دورهای كه پدید آمده است جدا، و به زمان حال هدایت كرد. در واقع، بر اساس این نظریه، خواننده، متون قدیمی را، بر پایه حال و هوای حاكم بر زمان خود، درك میكند. از این رو، نوع درك ما از یك متن كهن، با نوع درك آنها از همان متن، متفاوت است. در حقیقت، بحث مورد نظر، دربارة تفاوت در نوع بینش و درك متن است؛ و منظور این نیست كه كدام دوره، متن را بهتر فهمیده است.این نوع بینش كه گادامر مطرح میسازد، در واقع، بینش هرمنوتیك نوین نیز محسوب میگردد؛ و بر این اصل پافشاری میكند، كه درك متن، به نیت و بینش نویسنده، ارتباطی ندارد. از سویی دیگر، هیچگونه تأویلی قطعی نیست؛ و عملاً نوعی آفرینش مجدد، به حساب میآید.اما گادامر، مخالفانی هم دارد. مخالفان او، عمدتاً بر این باورند كه هر متن، دارای ویژگیهای خاصی است، كه ارتباطی با درك آن، ندارد. آنها به این اصل رسیدهاند كه هر تأویلی، میتواند درست و نادرست باشد؛ و باید آثار را، مجدداً ارزیابی كرد و شناخت. از این رو، میخواهند در این راستا، به قوانین مدون و حسابشدهای دست یابند.افرادی چون اریك. د. هرش ، چونان پیروان هرمنوتیك سنتی، بهترین تأویل را آن میدانند كه منتقد، پی به مكنونات درونی نویسنده ببرد. هرش معتقد است كه معنای نهفته در متن، همان چیزی است كه در درون نویسنده بوده است؛ و در دورانهای مختلف، خواننده، با عنصر دلالتگری مواجه بوده، در هر دوره، یك گونه با معنای متن، برخورد میكند.

او معتقد است: تأویل آن نیست كه برای هر متن، در هر دورة خاص، معنایی جداگانه به دست آوریم؛ بلكه، غایت نهایی، پیدا كردن قوانینی مدون و اصولی، برای این منظور است. او و سایر پیروانش، مدعیاند كه هر متن، دارای معنایی ثابت است؛ و تأویل، باید آن را به دست آورد.در رد افكار و اندیشه هرش و لوی اشتروس ـ كه همفكر اوست ـ چنین اظهار میشود كه، در هر حال، منتقد نمیتواند دقیقاً مطمئن شود كه آنچه از طریق تأویل به دست آورده است، بیانگر نیت اصلی نویسنده است. آنها حتی مسئله زبان را مطرح میسازند؛ و میگویند كه عنصر زبان، خود عاملی است كه اجازه نمیدهد به درستی، آراء اصلی نویسنده بر ملا گردد.یكی دیگر از صاحبنظران بسیار مشهور عالم تأویل، پل ریكور است. او، متن را بسیار كلی در نظر دارد؛ و معتقد است كه قابل تجزیه به واژگان و جمله، نیست. ریكور، به نیت و قصد قبلی نویسنده، اعتقادی ندارد؛ و بر این مسئله تأكید میورزد كه میان معنا و مصداق آن، تفاوت عمده وجود دارد. به عبارتی دیگر، طبق نظر او، یك معنا در ذهن مخاطب وجود دارد و یك معنا هم در جهان مطرح است؛ و باید میان این دو، تفاوت قائل شد. از این رو، او به این نتیجه میرسد كه هر متنی، دارای یك معنای واحد، نیست؛ و هر بار، به گونهای كاملاً متفاوت استنباط میگردد.ریكور به صنعت ادبی كنایه، بسیار اهمیت میدهد؛ و آن را توصیف جدیدی از حقیقت میداند؛ حقیقتی كه در اولویت دوم قرار دارد و نمیتواند به حقیقتِ ابتدایی و اصلی، مرتبط گردد. ریكور میگوید: كنایه میتواند در حد یك متن كامل هم مطرح گردد؛ و تنها باید در حد تفسیر واژگان، آن را به كار گرفت. بر اساس گفتة او، كنایه، همان فرایندی است كه تأویل نام گرفته است.قابل ذكر است كه شیوة تأویل، برای اولین بار، در ایران مورد استفاده قرار گرفته؛ و ـ به گونهای ـ توسط ادیبان عارفان و به طور كلی صاحبان اندیشه، تكمیل شده است. این مكتب، بعدها به طور چشمگیری به دنیای غرب وارد گردید، و نام هرمنوتیك به خود گرفت. هر چند، پیش از وقوع این ماجرا، افرادی چون ارسطو، به طور مختصر، اشاراتی كوتاه به این مسئله، داشتهاند.در هر حال، هرمنوتیك، هم اكنون در غرب بسیار رواج دارد؛ و نظریهپردازان اصلی آن، به غرب تعلق دارند. این افراد، میگویند كه دامنة هرمنوتیك، بسیار وسیع است؛ و از جنبههای مختلفی چون پدیدارشناسی، روششناسی واژگان، درك علم زبانی، روششناسی علوم انسانی، و تفسیر كتاب مقدس انجیل، قابل توصیف است. بر این اساس، از نظر غربیان هرمنوتیك به بررسی كتاب مقدس، جنبههای لغوی متون، جنبههای علمی اثر، جنبههای علوم انسانی و جنبههای فرهنگی آنها میپردازد. آنها معتقدند: هر یك از تعاریف ارائه شده، تكامل بخش هرمنوتیك از جنبههای مختلف است، و بر ضد هم نیستند.

در خصوص تجربهاندوزی از طریق شیوة تأویل نیز، نقطه نظرات متفاوتی مطرح است. عدهای تجربهاندوزی بدینسان را تاریخی میدانند؛ هر چند تاریخ گوشههای پنهانی دارد كه به این سادگیها، قابل روشن شدن، نیست. برخی دیگر، تجربهاندوزی هرمنوتیكی را صرفاً زبانی میدانند، و زبان را واسطهای برای درك جهان هستی در نظر میگیرند. عدهای دیگر، تجربهاندوزی از طریق هرمنوتیك را از جنس دیالكتیكی و فلسفی میپندارند. همچنین، عدهای، به جنبة هستیشناختی آن اشاره دارند، و معتقدند: بر این اساس، میتوان به هستی اشیاء و پدیدهها دست یافت. كسانی دیگر هم، جنبههای زیباشناسی را مطرح میسازند؛ و بر این باورند كه جنبههای زیباشناسی، باید در كلام مكتب هرمنوتیك ادغام گردد.از میان پژوهشگرانی كه بیش از همه دربارة تأویل بر پایة زیباشناسی كار كردهاند، میتوان به ولفانگ آیزر اشاره داشت. او مدعی است كه در متن، نكات مبهم و غیر قابل دسترس وجود دارد، كه خواننده، با یاری گرفتن از تجربیات و جهانیبینیای كه كسب كرده است، باید به آنها دست یابد. او در واقع معتقد به وجود نوعی خلأ در متن است كه باید به طرق مختلف، پر شود. ولفانگ آیرز میگوید: خواننده، آزاد مطلق است؛ و هیچ محدودیتی در كار او وجود ندارد. او نیز چون بسیاری، معتقد است: خواننده میتواند تفسیر و تأویل مخصوص به خود را داشته باشد. با این تفاوت كه، خواننده باید برای خود، چارچوب و قانونی تدوین كند.جدا از آیزر،هانس روبرت یاس نیز نظریات خاصی دربارة زیباشناسی اظهار داشته و در این خصوص، دو اصطلاح خاص، ارائه داده است: یكی افق «انتظارات» و دیگری «الگو».بر اساس تعبیر «افق انتظارات»، معنای هر اثر، پاسخی است كه اثر به افق انتظار خواننده میدهد. و منظور از اصطلاح «الگو» آن است كه، در هر مقطع زمانی، الگوهایی در ذهن انسان وحود دارند، كه انسان میتواند از آن طریق، با رویدادهای مختلف، رودررو شود. در واقع، در هر دوره از زمان، متون ادبی، بر اساس افق انتظارات و الگوهای ذهنی مختص به آن دوره، درك میشود. در این ارتباط، چارچوبها و الگوهای فرهنگی نیز مستترند.بر اساس نظریات یاس، برای درك آثار كهن، كه با افق انتظارات مدرن متفاوت است، باید از علم تأویل سود جست.در پایان، اشارة مجدد به این مسئله ضروری است كه در ایران، علم تأویل، در تفسیر قرآن كریم، داستانهای عارفانه، روایات، شرح حال عارفان و مشاهیر ادبی و علمی ... به كار گرفته میشده است. در قدیم، تأویل را چونان كشف حجابها میپنداشتند، و بر آن بودند كه مقصود اصلی نویسندگان را دریابند.نكته قابل تعمق، نوع بینش فرهیختگان گذشته است: آنها بر این باور بودند كه تنها پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) به درستی و بدون كوچكترین نقصی قادر بودند كتابهای مقدس را تأویل كنند و معانی پنهانی و رازدار آنها را آشكار سازند.کامران پارسی نژاد تهیه برای تبیان : مریم امامی ، تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 443]
صفحات پیشنهادی
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک-نقد ادبی به شیوه مکتب تاویل یا هرمنوتیک هرمنوتیك(Hermeneutics) یا مكتب تأویل ، در نقد ادبی نو ، به منظور درك و فهم ...
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک-نقد ادبی به شیوه مکتب تاویل یا هرمنوتیک هرمنوتیك(Hermeneutics) یا مكتب تأویل ، در نقد ادبی نو ، به منظور درك و فهم ...
هرمنوتیک، تفسیر یا تاویل ؟
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک-نقد ادبی به شیوه مکتب تاویل یا ... از واژه هرمنییون (Hermeneuein) یونانی است؛ كه معنای تفسیر از آن استنباط میگردد.
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک-نقد ادبی به شیوه مکتب تاویل یا ... از واژه هرمنییون (Hermeneuein) یونانی است؛ كه معنای تفسیر از آن استنباط میگردد.
تاویل در قرآن و تفاوت آن با هرمنوتیک
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک-نقد ادبی به شیوه مکتب تاویل یا ... با این تفاوت كه، خواننده باید برای خود، ...
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک-نقد ادبی به شیوه مکتب تاویل یا ... با این تفاوت كه، خواننده باید برای خود، ...
تربیت صحیح به شیوه نوین
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک روستایی در ادامه ضمن اشاره به موضوع بحران زدایی در بحث عضوگیری سازمان دانش آموزی گفت: مدیران ما پس از گذراندن این ...
نقد ادبی به شیوه ی مکتب تاویل یا هرمنوتیک روستایی در ادامه ضمن اشاره به موضوع بحران زدایی در بحث عضوگیری سازمان دانش آموزی گفت: مدیران ما پس از گذراندن این ...
میشل فوکو(قسمت اول)
درک یکسویه، برخورد سطحی و استفادههای ابزاری از اندیشه فوکو، به ویژه در سالهای ... خطر بدل کرده و آنگاه یکسر به ستایش آن پرداخته یا یکسر به نکوهش آن پرداخته است. ... فرانسه و در خانواده ی بورژوا بدنیا آمد، تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس محلی به .... جدی به مسائل ذوقی و آعشتگی نوشتارهای خود به صناعات ادبی، مانع از آن میگردند که ...
درک یکسویه، برخورد سطحی و استفادههای ابزاری از اندیشه فوکو، به ویژه در سالهای ... خطر بدل کرده و آنگاه یکسر به ستایش آن پرداخته یا یکسر به نکوهش آن پرداخته است. ... فرانسه و در خانواده ی بورژوا بدنیا آمد، تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس محلی به .... جدی به مسائل ذوقی و آعشتگی نوشتارهای خود به صناعات ادبی، مانع از آن میگردند که ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها