واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مسکو دست بردار نیست ظهور روسیه جدید به نظر میرسد پس از سالها کشمکش میان روسیه و غرب مسکو سرانجام میخواهد نقشی به نسبت تازه و متفاوت از کارکردهای پیشین خود در معادلات سیاسی و نظامی جهان داشته باشد. هنوز به درستی مشخص نیست که باراک اوباما و دیمیتری مدودف با چه بهانهای در مسکو به دیدار یکدیگر رفتهاند. در زمان جنگ سرد، روسیه و آمریکا اگر چه شبانهروز به تخریب و منازعه با هم مشغول بودند، اما گاه و بیگاه دیدارهایی که میان سران آن دو برگزار میشد، این تضمین را در دیگران به وجود میآورد که هر دو مایلند منازعات را میان خود حل کنند و کار به ميانجیگری و مداخله دیگران نکشد. ملاقات رهبران دو کشور در آن مقطع تاریخی در حکم تجدید مواضع و نفس تازه کردن دو طرف در جبهه سنگین جنگ سرد بود، اما حال با مناسبات خاصی که بر روابط دو کشور حاکم شده و ساختار پیچیدهای که این روابط بعد از جنگ گرجستان پیدا کرده، به سختی میتوان تحلیلی مشابه از روابط و دیدارهای رودرروی سران دو کشور داشت و به همین دلیل است که کسی به صراحت نمیتواند مفاد احتمالی دیدار اوباما و مدودف را پیشبینی کند. روابط فعلی آمریکا و روسیه اساسا تفاوتهایی بنیادین و مهم با دوران جنگ سرد دارد و بارها و بارها مشخص شده که واشنگتن و مسکو بهرغم همه خصومتورزیها و موضعگیریهایی که علیه یکدیگر دارند، نمیتوانند از منافع مشترک و متعددی که میانشان هست نیز بگذرند و البته اختلافات متعددی نیز در این میان وجود دارد که همه از آن آگاهند و به نظر نمیرسد درباره موضوعاتی چون ایران، کره شمالی، افغانستان و سپر دفاع موشکی در اروپای مرکزی نهایتا با سوابقی که از هر دو در دست است، تفاوت خاصی به وجود بیاید. پس به نظر میرسد هر دو صرفا برای اینکه با هم حرف بزنند به دیدار یکدیگر میروند و خودشان نیز امید خاصی به کسب نتیجه از این گفتوگوها ندارند. اینجاست که همه میپرسند با این همه حجم اختلاف آن هم در ابعادی گسترده، اوباما و مدودف از این دیدارها به دنبال چه چیزی هستند. روسیه در دو دهه گذشته به هر حال شاهد قدرتگیری بیشتر و بیشتر آمریکا در موضوعات منطقهای و جهانی بوده است و همواره نیز تلاش کرده در کنار ادعاهای آمریکا برای تبدیل شدن به ابرقدرت جدید، جایگاه پیشین خود را به عنوان بزرگترین قدرت جهان حفظ کند. مناقشات موجود میان دو کشور نیز تا همین دو، سه سال پیش در شرایطی بود که گمان میرفت بتوان بالاخره به راه حل میانهای برای اتمام آنها دست پیدا کرد، اما حملات آمریکا به خاورمیانه و اوضاع به هم ریخته قفقاز شکل کلی داستان را عوض کرد و روسیه نیز به این نتیجه رسید که باید با جدیت بیشتری به مقابله با تمامیتخواهی آمریکاییها بپردازد. در عین حال در شرایط کنونی روسها بهرغم نشان دادن ضرب شستهای متعدد به واشنگتن چه در دوران بوش و چه حالا در دوران اوباما، مایلند برخی ناسازگاریهای جزئی و عدم تقارن موجود در روابط با آمریکا را از میان بردارند که این کار نیز بدون امتیازدهی به اوباما امکانپذیر نخواهد بود. این حرکت البته با نگاهی بلند پروازانه صورت میگیرد و به نظر میرسد روسها میخواهند در این گام به بسیاری از تنشهای موجود در روابط دو کشور در دو دهه گذشته خاتمه بدهند. این نگرش البته هنوز به صراحت و با شفافیت کامل از سوی هیچ یک از رهبران روسیه مطرح نشده است و آمریکاییها نیز مایلند با گمانهزنی در اینباره عملا دست پیش را داشته باشند و با توجه به برخی از ناآرامیهای صورت گرفته در هفتههای گذشته در روسیه که از پیامدهای بحران مالی جهانی و فشارهایی است که روسها در این زمینه متحمل شدهاند، فرصت را غنیمت شمرده و روسها را وادار به پذیرش برخی از خواستههای خود کنند. مخالفان مواضع روسیه در قبال آمریکا در این گمانهزنیها با تاکید بر نارضایتی عمومی موجود در روسیه و برنامه اصلاحات در ارتش میخواهند شرایط درون روسیه را به نفع آمریکا جلوه دهند، در حالیکه مدودف و پوتین با آرامش کامل در داخل به کارهای معمول خود میپردازند و حداقل دغدغه خاصی نیز در رفتار آنها مشاهده نمیشود. البته بحران مالی در روسیه کمی اوضاع را تحتالشعاع قرار داده و روسها نگرانند رکود عظیمی که در 1998 برای آنها به وجود آمد و بسیاری از مردم این کشور را در تنگدستی و فقر فرو برد، این بار نیز مانع از تحقق خواستههای سیاسی و دیپلماتیک آنها با غرب شود. اینها مواضع طرفداران آمریکا در روسیه است و آنهایی که بشدت شیفته دوران تسلط هنجارهای آمریکایی بر زندگی سیاسی و اجتماعی مردم روسیه هستند. اما آنهایی که جامعه امروز روسیه را از نزدیک میشناسند، میدانند هنوز بسیاری از مردم روسیه از آمریکا و هنجارهای آن متنفرند و هنوز انگلیسی حرف زدن در جامعه روسیه بشدت دارای قبح است و حتی مردمی که وضع مالی مناسبی دارند نیز اصلا نمیخواهند در چارچوب هنجارهای سرمایهداری زندگی کنند، اما از طرفی دیگر روسها نمیتوانند برای همیشه با آمریکاییها دشمن بمانند و تنش آفرینی بیشتر و بیشتر در روابط دو کشور تا حدودی نیز میتواند به ساختارهای اقتصادی روسیه آسیب وارد کند. روسها انتظار دارند در یکی، دو سال آینده شرایط بد و بغرنجی را به لحاظ اقتصادی تجربه کنند. روسها بالاخره به این نتیجه رسیدهاند که تا حد امکان باید اقتصاد خود را از حالت فعلی و از وابستگی شدید به منابع نفت و گاز رها کرده و افقهای جدیدی را باز کنند. مساله اصلاحات در ارتش روسیه نیز یکی دیگر از بهانههایی است که زمینه را برای جوسازی آمریکایی باز کرده است. رسانههای آمریکایی در ماههای گذشته تلاش کردهاند با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف ارتش نسبتا کلاسیک روسیه نوسازی در آن را به سبک ارتشهای غربی مورد تاکید قرار دهند. این در حالی است که چه پوتین و چه مدودف همواره گفتهاند نوسازی در ارتش روسیه جهت و اهداف متفاوتی را دنبال میکند و بهانه اصلی در این اصلاحات هم تحرکاتی است که در سالهای گذشته در قفقاز اتفاق افتاده و جنگ در گرجستان را دامن زده است. روسها قفقاز را نه منطقهای بیگانه بلکه «خارج نزدیک» مینامند. در سیاست خارجی روسیه و در نگرش خاص پوتین به کشورهای همسایه، این منطقه همواره جایگاه ویژهای داشته و روسها نمیتوانند حضور نظامی و حتی سیاسی آمریکا و ناتو را در این منطقه و در کشورهایی چون گرجستان و اوکراین تحمل کنند. روسها با قدرتنمایی در گرجستان میخواستند یک بار برای همیشه ضرب شست سهمناکی به آمریکا نشان دهند، اما پس از گذشت ماهها ناتو در برنامهای که ادعا میکند از سالها پیش طراحی کرده به تحرکات خود در گرجستان ادامه میدهد و ساکاشویلی و طرفدارانش در گرجستان نیز بهرغم همه مخالفتهای صورت گرفته این خط فکری را دنبال میکنند. در حالیکه در زمان انتخاب دیمیتری مدودف به عنوان رئیسجمهور روسیه بسیاری او را شاگرد مطیع ولادیمیر پوتین میدانستند و پوتین را همچنان زمامدار همه امور مهم در مسکو میخواندند، حال پس از گذشت دو سال سناریوي دیگری را کلید زدهاند و این بار با محوریت مدودف و به حاشیه راندن نفوذ پوتین سعی میکنند نشان دهند که اساسا میان روحیات مدودف جوان و پوتین کارکشته درباره رابطه با آمریکا اختلافهای متعددی وجود دارد و مدودف بنا دارد فصل جدیدی را در روابط مسکو با واشنگتن باز کند که البته اینها همه زمینهسازیهای روانی برای اعلام برتری آمریکا در تقابل با روسیه است. به هر حال دیدار ماه آینده اوباما و مدودف در مسکو از نظر بعضی میتواند لحظهای تاریخی در روابط دو ابرقدرت شرق و غرب باشد و نزدیکیهایی را میان دو کشور به وجود بیاورد، اما از نظر بعضی دیگر زمینه اختلافها نیز آنقدر زیاد است که برخی گمان میکنند دیدار اوباما و مدودف دیداری سرد، کم رمق و بی نتیجه باشد و هیچ تاثیری در راهبردهای کلان دو کشور نسبت به هم نداشته باشد. اگر اوضاع به نحوی که آمریکاییها پیشبینی میکنند جلو برود شاید آمریکا در آینده دست برتر را در روابط با روسیه داشته باشد، اما اگر سناریو را جور دیگری ببینیم و به تعیین کننده بودن نقش روسها در این روابط و در اوضاع فعلی قفقاز نگاه دقیقتری داشته باشیم، میبینیم مسکو به هیچوجه حاضر نیست دست از امتیازهای تاریخی خود بردارد و بهانه در گل ماندن کشتی روسها در روزهای بحرانی اقتصاد جهانی نیز نمیتواند دلیل روشنی برای عقبنشینی روسها در مقابل آمریکا باشد. منبع: فارن پالسی ترجمه: مجتبي صادقيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 444]