تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند:...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844090783




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
نمايش عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
نگاهي به نمايش "عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس" نوشته و کارگرداني آرش ميرطالبي   « مدرنيسم» ، «پست مدرنيسم» ، اگزيستانسياليسم، «ميني ماليسم» وحتي گاهي «دادائيسم» ، مجموعه واژه هايي هستند كه عموماً پس از ديدن يك نمايش با ويژگي هاي « عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس» به ذهن خطور مي كند؛ نمايشي انتزاعي كه گاه نام «پرفورمنس» را برخود نهاده است. در عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس ، چند اپيزود به عرصه ظهور مي رسد، اپيزودهايي مستقل كه در عين استقلال ، از خط ارتباطي اي مانند همان بند ناف ( بين مادر و جنين ) که در نمايش بر آن تاکيد شده ، برخوردار است .« آرش ميرطالبي » در اين نمايش نه با زبان ديالوگ كه با زبان نشانه ها سخن مي گويد، نشانه هايي كه گاه در اوج آشنايي زدايي، تلاش مي کند تا شناخت تازه اي را به مخاطب هديه كند
نمايش عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
آنچنان كه ژاك دريدا تئوريسين و فيلسوف بزرگ معاصر مي گويد: «سخن در روح شنونده نوشته مي شود و از خود دفاع مي كند پس هيچ نيازي به فرياد آن توسط مؤلف ، نبوده و نيست.»و اين اگرچه تجربه جديدي در تئاتر کشور ما نيست - پيش از اين در سال هاي گذشته ،شاهد اجراي نمايش قدرتمند چند کاپريس براي ويولن بوديم - اما پرداختن به اين گونه نمايشي ، جسارتي سنگين در مولف مي طلبد که آرش ميرطالبي از آن برخورداراست.او در اپيزود اول، وان آب سفيد رنگي را در وسط صحنه قرارداده تا شکل نماديني باشد از رحم مادر که شخصي- کودکي- در آن خوابيده وبا بند ناف به مادر متصل شده است . در ابتداي نمايش زن و شوهري را در دو طرف وان مي بينيم که با هم به گفت و گو و غذا خوردن مشغول هستند . آن ها با يکديگر خلوت کرده اند اما مي بينيم که سه گوشه خانه به ظاهر خلوت آن ها را غريبه هايي محاصره کرده اند که بر آنان و زندگيشان تسلط دارند.
نمايش عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
طالبي در نمايش خود هر اپيزود را از بعدي با جمله زن که مي گويد :« بچه لگد مي زنه و مرد که مي گويد که اين زنگ کارخونه منه که مي زنه و به همراه آن بوق بزرگ و قرمز رنگي که حرکت موتور قديمي و مسافرکشي مرد را به همراه دارد» جدا مي سازد. و اين نشانه اي است كه در ابتدايي ترين لحظات نمايش به مخاطب نشان داده مي شود تا به شكلي غيرمستقيم راوي بودن و ذهن هذيان گوي مرد را نشان دهد. کارگردان در اين اپيزود با استفاده از تضاد رنگ ها و استفاده ابتدايي ازرنگ قرمز در دو وسيله مختلف (بوق قرمز و پارچه قرمز بر روي موتور) ، شخصيت آدم ها را در دنياي امروزي به نمايش مي گذارد تا مقدمه اي شود براي ورود به اپيزودها و داستان هاي ديگر، زيرا در اين اپيزود، داستاني روايت نمي شود بلكه تنها نشانه هاي بصري و كلامي است كه در اختيار مخاطب قرار مي گيرد تا سمبوليك بودن فضا را به آنان نشان دهد و مقدمه اي شود براي ورود داستان زندگي مرد و زن که در اپيزود دوم ، مرد(شوهر) را مي بينيم که با تکنولوژي نه چندان جديدي به نام موبايل ( که وسيله اي است براي ارتباط بيشتر افرا د با هم ) صحبت کرده و ناگهان در ميانه صحبت، گوشي او به سرقت مي رود و اين جاست که آرام آرام داستان اتفاقي را که پيش از اين افتاده را با زباني نمادين و غير داستاني تعريف مي کند .
نمايش عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
 او با همسرش از طريق تلفن (تلفن همراه ) مشغول صحبت است که مردي گوشي او را مي دزدد و او به همسرش مي گويد " صدات داره از من دور مي شه ... دستم خالي مونده .. اين احتمال وجودارد که دزد باشد ". چرا که با گذر ايام و طي شدن دقايق مي بينيم که مرد دوم ( دزد ) به عنوان نظافت چي به خانه زن و مرد مي آيد تا فاصله زن و شوهر را روزبه روز بيشترو بيشتر و رابطه خودش با زن را نزديکتر کند به طوري که همسر او (ناموسش ) را ازدستان او به سرقت برده و رابطه اي ناصحيح با او برقرارمي کند تا کودکي به وجود آيد که در رحم مادر مي گويد " من چگونه به دوستانم بگويم به وجود آمده فاصله ها و روابط منفي هستم " و اين با نشانه ديگري پس از به سرقت رفتن گوشي مرد همراه است که او حرف مي زند اما مرد ديگري به جاي او دستانش را حرکت داده و رفتار او را انجام مي دهد گويي که نيمه ديگر و يا به عبارت ديگر همزاد اوست . همزادي حيوان (سگ و گربه ) صفت که در برابر اين همه فساد همسرش خاموش بوده و از دزديده شدن رابطه وي با همسرش ، ناراحتي اي از خود نشان نداده و تلاشي براي پس گرفتن آن نمي‌کند .آن چنان چه پس ازدزديده شدن گوشي همراهش نيز خود تلاشي نمي کند و به ديگري مي گويد که آن را پيدا کند و طبيعي است که در چنين دنيايي کسي به دنبال دزد ديگري نخواهد رفت و اين بار نيز همان تصوير حرکت بسيار آرام مرد سوم به دنبال دزد است در دو قطر متضاد (روبروي هم ) يک دايره که هرگز به او(دزد) نخواهد رسيد و اين تعدد نشانه ها و پي در پي بودن آن ها اين جمله چارلز سندرس پيرس ـ منتقد مشهور فرانسوي ـ را به ياد مي آورد که مي گويد: «معناي هرنشانه، نشانه اي تازه است كه معناي آن خود نشانه اي ديگر خواهد بود، و اين فراشد تا بي نهايت ادامه مي يابد . در واقع مدلول «مورد تأويل» است وبه موقعيت مخاطب مرتبط مي شود.
نمايش عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
هرچيز واقعي، يا موجود يا حاضر، موجد تأويل در ذهن مي شود واين فراشد را نهايتي نيست. بدين سان، معنا آن سان كه در پيشنهادي اصلي متافيزيك حضور پنداشته مي شود ، چيزي حاضر نيست.» استفاده از حركت فرم هم دراين اثر ستودني است ، آنجا كه درپايان اپيزود ، موسيقي خشن ريتميکي را همرا ه با تصاوير آدم هايي مي نگريم که در هم ريخته شدند تا نشانه اي باشد از دنياي در هم ريخته کنوني . دنيايي مملو از خيانت و جنايت و نفرت و از آن مهم تر دنيايي که او را به وجود آورده و متولد مي کند اما پس از آن بدون هيچ پشتيباني رهايش مي کنند ، چنانچه خود مي گويد : " اگر تا پيش از تولد برام اتفاقي بيفته ، صد نفر از من حمايت مي کنند از بالاترين مقام ها گرفته تا قاضي و دادگاه و صد نفر ديگه .. اما بعد از تولد چي ؟ ولم مي کنند تا هرچه شدم بشوم حتي اگر از زندان سر دربياورم هم خودم بايد گليمم را از آب در بياورم " و سپس طنز تلخي را با بيرون انداختن يک گليم کوچک و خراب از آب به وجود مي آورد که خنده اي تلخ را براي مخاطب به ارمغان مي آورد.تلخي اي که با گذشت ايام روبه افول گذاشته و شديدتر از پيش مي‌شود تا آن جا که تقارن زماني به وجود آورده و آينده اي نه چندان دور را با حال در آميخته و غذاي زن و شوهر (پلو و خورشت قرمه سبزي ) را به شکل قطعات شکلات مانند ريزي نشان ميدهد . غذايي که در دنياي صنعت گر آينده به جاي هر نوع غذاي ديگري( به مفهوم سنتي اش) استفاده مي شود .
نمايش عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
"طالبي" در اين صحنه، حلقه محاصره غريبه ها را تنگ تر از پيش نشان داده و آنان را در داخل خانه و در کنار سفره زن و شوهر و جنين نشان مي دهد که لقمه غذايي را که زن و مرد مي خواهند در دهان هم گذارند را نيز از دستان آنان دزيده و خود مي خورند تا ديگر هيچ چيز براي آن ها باقي نگذارند و فضا را براي صحنه آخر آماده کنند. صحنه اي که در آن بار ديگر مولف ابزار تکنولوژي را نشان مي دهد ( تلفن همراه ) که اين بار وسيله اي شده براي جنايت و خيانت هاي رايج اين روزگار . مرد دوم يا همان نظافت چي به وسيله تلفن همراه صحنه اي را فيلم گرفته و سپس توزيع مي کند که بين زن و مرد ديگري رخ داده و مولف با استفاده نمادين از نور قرمز، آن را به تماشاگر خود نشان مي دهد . صحنه اي که بي رحمي دنياي امروزي را به اوج خود رسانده و سه گناه را همزمان در يک لحظه نشان مي دهد . گناه فيلم گرفتن از لحظات خصوصي انسان ها ، گناه روابط منفي و ناسالم و در آخر گناه به قتل رساندن جنين در شکم مادر . رفتارهايي که در دنياي سياه امروزي از امورعادي و پر تکرار بسياري از جوامع هستند. کودکي که تنها به خاطرآن که نمي بينيم و فرياد دلخراشش را در زمان مرگ نمي شنويم ، به قتل مي رسانيم . اگرچه که در اين اثر مي نگريم که اين قتل ، قتل و مرگ ديگري را نيز با خود همراه داشته و همراه جنين ، مادر جنين هم براي ابد ساکت مي شود . و در پايان شوهر را مي بينيم که اين سوال را مطرح مي کند که " چرا از وقتي من مستقيم ميرم ، کسي سوار نمي شه ؟
نمايش عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
 نکنه ديگه مسير مستقيم نمي ره ؟ " پرسشي تلخ که با حرکت موتور و سوال مرد از مردم که چه کسي مسير مستقيم مي رود همراه است سوالي که همه با تعجب از او مي پرسند: "کي من ؟ " گويي که در دنياي امروزي ديگر انتخاب راه مستقيم انتخابي بس عجيب و غير قابل باور است چرا که دنياي صنعت زده امروزي جملگي امکانات را براي استفاده منفي از وسيله مهيا کرده است . آن چنان که پديده "نانو تکنولوژي" به روابط ناسالم ، وسيله تکنولوژي( تلفن همراه ) به وسيله‌اي براي جنايت تبديل مي شود و اين ايده اي است بسيار جذاب براي نمايش که با اجراي نشانه شناسانه گروه همراه شده است . نشانه هايي که اگر چه به خودي خود نشانه هاي جذاب و دوست داشتني اي محسوب ميشود اما عدم رعايت تئوري اقتصاد نشانه ها در برخي از صحنه ها، آن را کمي گنگ و ارتباط مخاطب را با اثر به پايين ترين درجه ممکن مي رساند. تئوري اي که" يوري لوتمان " – تئوريسين مشهورروس - درآن مي گويد : "در خلق هر اثر هنري بايد از نشانه ها سود برد ، اما نشانه هايي به اندازه. چرا که زيادي آن مخاطب را کلافه و خسته مي کند و کمبود آن تماشگر را سردرگم " و اين کمبود نشانه هاي لازم ، نکته ظريفي است که عدم توجه به آن در برخي ازصحنه ها ، اثر را گامي به سمت پايين تر از حد انتظار سوق داده و مخاطب را خسته مي کند .
نمايش عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس
 اگر چه که اين نكته هاي كوچك هرگز از تأثير عميق كليت اثر كم نكرده و تنها مخاطب را وا مي دارد تا چندين بار اثر را تماشا کرده و آرام نشانه ها ي آن را دريابد . نشانه ها يي که گاهي کمرنگ ارائه شدن آن ، تماشاگر را در بار اول تماشا، سردرگم کرده و اميد ش را به ارتباط با اثر از دست مي دهد و او را وا مي دارد تا جستجو گر دفعات بعدي تماشاي نمايش باشد تا آرام آرام نمايش را برايش در پله هايي بالاتر از بسياري از نمايش هايي قرار دهد كه با قصه گويي مستقيم شان، مخاطب را فريب داده و جذب اثر مي كنند . واين هوشياري مولف است در ارائه اثري كه سبب مي شود تماشاگران به خود و دنياي پر از جنايت و تباهي شان بينديشند. دنيايي که رنگ وحشيانه اي درون بسياري از آدم ها را تسخير کرده و کسي را با راه مستقيم کاري نيست . منبع:  ايران تئاترنوشته : صبا رادمان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 561]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن