واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: اين ستاره ها «ماه» هم مى خواهند!
نوشتن و خواندن اين جمله كه «پرسپوليس امسال فاتح نقل وانتقالات ليگ بود» ديگر تكرار مكررات شده است، به گونه اى كه هواداران استقلال و حتى كادرفنى اين تيم نيز به اين موضوع اعتراف دارند كه؛ «بمب ها امسال براى پرسپوليس منفجر شد!» همان طور كه همگان مى دانند، امسال بايد لقب «كهكشانى» ها را به پرسپوليس داد، چراكه عملاً هر ۶ بازيكن را كه خريده است، همگى ملى پوش هستند - غير از بنگر كه باب ميل كى روش قرار نگرفته - و در عين حال همه تيم هاى ليگ نيز خواهان در اختيار گرفتن بازيكنانى مانند؛ جلال حسينى ، قاضى، انصارى فرد، ماهينى و گردان» هستند. با اين حساب مى توان پيشاپيش به هواداران پرسپوليس اين حق را داد كه تيمشان را جدى ترين مدعى قهرمانى ليگ دوازدهم بدانند اما در شرايطى كه هواداران پرسپوليس كاملاً سر كيف هستند، سواد كارشناسان اين است كه؛ آيا فقط به صرف داشتن چند ستاره، مى توان به قهرمانى اميدوار بود؟ يا اگر بخواهيم موضوع را بشكافيم مى گوييم؛ آيا اين ستاره ها براى اينكه باهم و با بازيكنان قبلى پرسپوليس هماهنگ شوند نياز به هماهنگى ندارند؟ حالا به جواب نزديك شديم؛ پرسپوليس چرا زودتر تكليف سرمربى تيمش را روشن نمى كند؟ در شرايطى كه تقريباً همه تيم ها مى دانند كه سرمربى فصل بعدشان كيست و از جمله استقلال كه ۲ هفته است دارد با قلعه نويى به تمرينات تيمش سروسامان مى دهد، سرمربى پرسپوليس كى قرار است معرفى شود؟ فراموش نكنيم كه يك مربى وقتى به يك تيم جديد مى رود، حتى اگر بازيكنان آن تيم يكسال هم با يكديگر همبازى باشند، دست كم چند هفته نياز دارد تا بتواند تفكرات فنى خود را به بازيكنانش القا كند، چه برسد به اينكه در وضعيت فعلى، لااقل ۷۰درصد از بازيكنان پرسپوليس تا امروز با همديگر همبازى نبوده اند؟ اين را مى پذيريم كه سردار پرسپوليسى ها تمام تلاشش را مى كند تا هرچه زودتر سرمربى فصل بعد تيمش را روى نيمكت سرخ ها بنشاند اما واقعيت اين است كه حتى اگر همين فردا پرسپوليس سرمربى اش را بشناسد، بازهم دير است! به اين اسامى دقت كنيد؛ دنيزلى، مانوئل خوزه، برونو متسو، وينگادا و تنها گزينه ايرانى كه البته چندان جدى نيست«على دايى»! اين چند نفر به اضافه نفرات ديگرى كه نامشان از قلم افتاده، جزو گزينه هايى هستند كه رويانيان با آنها صحبت كرده و يا لااقل به آنها فكر كرده؛ افرادى كه هركدامشان براى خودشان كلى اعتبار دارند اما هنوز كه هنوز است هيچ كدام از اين افراد پاى ميز قرارداد ننشسته اند! ختم كلام اينكه؛ پرسپوليس اگر به جاى اين ستاره ها، فوق ستاره هم داشته باشد اما مربى اش دير معرفى شود، روزهاى بدى را انتظار خواهد كشيد! چرا كه ستاره ها موقعى به چشم مى آيند كه «ماه» هم وجود داشته باشد!
در هيأت مديره آبى چه مى گذرد؟
در شرايطى كه پرسپوليسى ها هنوز نمى دانند سرمربى فصل بعدشان كيست؟ حرف سنتى آنها يعنى استقلال، حدود ۲ هفته است كه با سرمربى موفق و استقلالى خود، يعنى امير قلعه نويى دارد تمرين مى كند، پس تا اينجاى كار آبى ها از قرمزها جلوتر هستند اما برخلاف كادر فنى استقلال كه از حريفشان جلو زده، وضعيت كادر مديريتى آبى ها - برخلاف قرمزها - نه تنها روشن نيست، كه بايد گفت نگران كننده نيز هست! مشكلاتى كه ابتدا بر سر معرفى مديرعامل شروع شد و پس از كلى بحث و جدل، و كلى رفت و برگشت، سرانجام با ابقاء فتح الله زاده به پايان رسيد و به نظر مى آمد آبى هاى تهران حالا ديگر مى توانند با خيال راحت به ليگ دوازدهم فكر كنند اما با نگاهى به وضعيت هيأت مديره استقلال، متوجه خواهيم شد كه ظاهراً مشكلات مديريتى پرافتخارترين تيم ايرانى در آسيا، به اين سادگى ها و به اين زودى ها تمام نمى شود! همان طور كه همگان مى دانند، با حضور قلعه نويى در استقلال، جواد زرينچه با استعفايى كه قابل پيش بينى بود، از هيأت مديره تيم محبوبش خداحافظى كرد. همزمان با جواد، يكى ديگر از اعضاى هيأت مديره - ساور - نيز تقاضاى استعفايش را روى ميز و زير گذاشت كه آقاى عباسى اين استعفا را نيز مانند استعفاى زرينچه پذيرفت و هر ۲ را امضا كرد اما در اين چند روز اخبارى از درون باشگاه به گوش مى رسد كه حكايت از ادامه استعفاها درون هيأت مديره دارد! از قرار معلوم از ۵ نفر عضو باقيمانده هيأت مديره، ظاهراً ۲نفر ديگرشان نيز با وضعيت فعلى چندان موافق نيستند و گويا آنها نيز مى خواهند در اولين فرصت استعفايشان را تقديم وزير كنند! حالا درون هيأت مديره آبى ها چه مى گذرد؟ ما خبر نداريم اما اين را مى دانيم كه وضعيت كادر مديريتى پرسپوليس، از استقلال بهتر است!
اميدها را نااميد نكنيم!
در شب هايى كه يورو ،۲۰۱۲ و در روزهايى كه اخبار نقل وانتقالات ليگ خودمان، حواس همه اهالى فوتبال را چه خوب جلب كرده، چند صد كيلومتر آنطرف تر و آن سوى آبهاى نيلگون خليج هميشه ايرانى، بر و بچه هاى تيم ملى اميد دارند آرام و بى سروصدا مسابقات مقدماتى قهرمانى آسيا را برگزار مى كنند و حريفان مدعى خود را يكى پس از ديگرى شكست مى دهند! بله، اين روزها كه گرماى جام ملت هاى اروپا، تابستان ايرانى هاى فوتبالدوست را داغ تر از هميشه كرده، شاگردان عليرضا منصوريان كه گويا تيم خوب و قبراق و سرحالى را جمع و جور كرده، در اولين ديدار دور مقدماتى قهرمانى اميدهاى آسيا، تيم ملى زير ۲۲ ساله هاى كويت را با يك گل شكست دادند و سپس در ديدار دوم به مصاف ميزبان رفتند تا آن كارى را كه بزرگسالان فوتبالمان در ايران نتوانستند انجام بدهند، آنها به نتيجه برسانند؛ يعنى شكست دادن قطر با نتيجه ۲ بر يك؛ آن هم در شرايطى كه قطر تنها گلش را در دقيقه ۹۳ به ثمر رساند! البته اين طبيعى است كه در كوران مسابقات زيبا و جذاب يورو ،۲۰۱۲ حواس همه به «رونالدو، گومز، بوفون و ژاوى» باشد، اين هم قابل قبول است كه هواداران تيم هاى باشگاهى كشورمان، با حساسيت فوق العاده اى مسائل مربوط به خريد و فروش بازيكنان را در تيم هاى مورد علاقه شان دنبال كنند اما اين وسط تكليف رسانه ها چيست؟ بازهم گلى به جمال مطبوعات و روزنامه هاى ورزشى كه لااقل اخبار نتايج تيم ملى اميد كشورمان را چاپ مى كنند اما توقعى كه از تلويزيون - به عنوان رسانه ملى و پرمخاطب ترين رسانه گروهى - وجود دارد اين است كه؛ حالا كه براى مسابقات مهم و پرمخاطب اروپا، هرشب ۳ الى ۴ ساعت آنتن را به تسخير فوتبال درمى آورند و ۴،۵ كارشناس را به تصوير مى كشند، لااقل در اين حد كه گل هاى بازى هاى تيم اميد را نمايش بدهد به جوانان فوتبال كشورمان اهميت بدهند نه اينكه وقتى - خداى ناكرده - آنها باختند، آن موقع همين كارشناسان را جمع كنند تا علت باخت را تشريح نمايند!
چهارشنبه|ا|7|ا|تير|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]