واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > نیکنژاد، فریبا - به 9 فیلمی که در پایتخت فروش بیش از یک میلیارد تومان داشتند ، باید اعضای دیگری اضافه شوند و این روند نیز رخ می دهد . اما آیا ممکن است اعضای بعدی این باشگاه ، آثاری باشند که به معنای واقعی کلمه سینمایی باشند و اعتبار و اقتدار و شان و آبرو به سینمایمان بدهند؟ یا اینکه بازهم یک کمدی رومانس آبکی وارد این کلاب خواهد شد؟ فیلم هایی که هرگز نامی و یادی از آنها به میان نخواهد آمد و همانگونه که آمدند؛ رفتنشان نیز سریع و بی خاطره باشد بدون هیچ ردپایی و نشانی و آبرویی! صف های طولانی علاقمندان به سینما برای دیدن فیلم عقابها دردهه 60 و همین صف در زمان اکران کلاه قرمزی در دهه 70 و چندین و چند مثال دیگر ، همگی بیانگر استقبال از یک فیلم و پرفروش شدن آن به شمار می آمد اما فروش میلیاردی چیزی نبود که با شرایط آن زمان سازگاری میکرد. طی 7 سال گذشته با ساخت چند پردیس سینمایی که خود متشکل از 30 سالن سینمااست و هم چنین دوباره سازی و یا بهینه سازی 10 سالن سینما در پایتخت و افزایش بهای بلیط های سینما ، گوشه ای از بستر سازی برای اکران مناسب فیلمها فراهم گردید.از تابستان 1385 تا زمان حال 9 فیلم یعنی کمتر از انگشتان دو دست ؛ با فروشی بالاتر از یک میلیارد تومان در تهران در فهرست باشگاه میلیاردرهای سینمای ایران قرار گرفته اند.فیلم هایی که اگرچه در فروش موفق عمل کرده اند اما نیمی از آنها جزو آثار سخیف و بی ارزش به شمار آمده اند. پیش از این عمده ی پیش بینی ها برای فروش کلی یک فیلم ، به موفقیت در اکران پایتخت آن فیلم ربط داده می شد.بنابراین با تکیه بر این تئوری اگر فیلمی در تهران خوب میفروخت قطعا در شهرستانها نیز میشد روی فروش بالایش حساب کرد. 9 فیلمی که در باشگاه میلیاردرهای سینمای ایران قرار دارند جملگی از این گمانه زنی بهره فراوان بردند. و جالب اینجاست که به جز 2 فیلم ؛ بقیه فیلم ها حتی در ژانر هم یکسان بودند و حتی 5 فیلم داستان و روایتشان نیز تقریبا مشابه بود.7 فیلم کمدی و 2 فیلم در ژانر تاریخی و ملودرام خانوادگی اعضای باشگاه میلیاردی سینمای ما را تشکیل داده اند: اخراجی های 1و 2، توفیق اجباری ، دو خواهر ، آتش بس ؛ دایره زنگی ؛ چارچنگولی ، درباره الی و ملک سلیمان 9 عضو کلاب میلیاردرهای سینمای ایران هستند. فیلم هایی که در پایتخت حداقل یک میلیارد تومان فروش داشته اند. با این حال از نیمی از فیلم های بالا هرگز نمیتوان دفاع کرد. استفاده از هنرپیشه های پولساز و بهره گیری از کمدین های تلویزیونی باضافه داشتن یک فیلمنامه نیم بند کمیک که سرشار از مسخرگی و لودگی و انباشته از دیالوگ های چارواداری باشد ، فرمول تثبیت شده ی برای ساخت و ساز حداقل 4 یا 5 فیلم از اعضای باشگاه مورد بحث ما بوده است. استفاده از هنرپیشه های پولساز اما در سالیان اخیر به همان حضور سوپراستارها در فیلم ها تعبیر شده است. از 9 فیلم مورد بجث ، 3 فیلم با حضور یک سوپر استار ساخته شده اند و فروش میلیاردی فیلم نه به بازی و اعتبار فیلم و گزینه های فنی کار ربط داده شده ، بلکه فقط و فقط حضور محمدرضا گلزار در دو خواهر ، توفیق اجباری و آتش بس مسبب موفقیت کلان فیلم در گیشه شده است. در مورد تکیه به سوپر استار در سینمای ما همین بس که استقبال از توفیق اجباری که مصادف با اکران اخراجی های 1 بود ، در شهرستانها بیشتر از تهران بود . اما جدای از دوخواهر و توفیق اجباری که اولی یک کمدی رومانس آبکی و غیر منسجم و دومی یک فیلم بدون داستان بود ، انصافا آتش بس فیلمی قابل دفاع از کار درآمد. یک کمدی عاطفی که اگرچه در پایان بندی منطقی نبود اما قواعد ژانر را به خوبی رعایت کرده بود. اخراجی ها به نوعی پدیده سینمای ایران هم در ساخت و ساز ، هم در تولید و اکران و هم فروش بوده و خواهند بود. جدای از جنجال ها و حاشیه هایی که خود ده نمکی برای فیلمش ایجاد میکرد و مسائل دیگر ، فروش اخراجی های 2 میتوانست تک زنگی را به صدا درآورد . در بالا ذکر کردم که عمدتا فروش در شهرستان مبنایش ، آمار گیشه های تهران بود. از آنجا که همه چیز اخراجی ها عجیب و غریب بود ؛ بحث فروشش نیز نتایج قابل بررسی و کارشناسانه را می طلبید. برای مثال تا پایان هفته ششم حتی وقتی خود تهیه کنندگان و دست اندرکاران اخراجی های 2 فروش در تهران را حداقل یک میلیارد تومان بیش از شهرستان ها برآورد می کردند ، نتایج فروش فیلم در پایان هفته ششم نفس را درسینه همه حبس کرد. چرا که پس از یکماه و نیم از اکران اخراجی های 2 ، فروش تهران حدود هفتصد میلیون تومان از فروش شهرستان ها عقب ماند. یعنی در پایان هفته ششم در تهران 3 میلیاردو سیصد میلیون تومان و در شهرستان ها 3 میلیاردو هفتصد میلیون تومان فروش اعلام شده بود . با همه این ها اخراجی ها به عنوان ثروتمند ترین عضو باشگاه میلیاردرهای سینمایمان ، اثری سهل و ممنتع و خالی از ارزشهای هنری است و اعتباری جز همان فروش خیره کننده نمی توان برایش متصور بود. در باره الی ؛ اما فیلم آبرو مندی بود که بار دیگر ثابت کرد فیلم خوب در هر زمانی اکران شود ، دیده می شود.در باره الی، بحث ها و جنجال های خودش را داشت چرا که اصلا داستانی را روایت می کرد که پیش از این در سینمای ما دغدغه ای برای ساختش وجود نداشت. یک اثر سنگین و قابل دفاع که به نوعی اعتبار سینمای ایران هم به شمار می آمدو قرار گرفتن این فیلم به سبب فروش بالای یک میلیاردی اش در پایتخت در فهرست باشگاه میلیاردرها ی سینمای ایران توانست برای این کلاب وزن حقیقی ایجاد نماید. چارچنگولی به عنوان سخیف ترین و بی ارزش ترین کمدی سالهای اخیر سینمای ایران ، از آثار و اعضایی است که جز ذکر نامش چیز دیگری در موردش برای گفتن وجود ندارد اما دایره زنگی دیگر کمدی عضو این کلاب ، اثری بود که بواسطه فیلمنامه روان و قابل قبول اصغر فرهادی ، فیلمی خوب از کار درآمد. و در سال 87 در پایتخت بیشتر از هر فیلمی فروخت. اما ملک سلیمان فیلمی بود که امسال به باشگاه میلیاردرهای سینمای ایران پیوست. فیلمی که با پشتوانه مالی غیر قابل تصور و به عنوان پرهزینه ترین فیلم تاریخ سینمای ایران ؛ به اکران گسترده راه یافت و در پایتخت تا اینجای کار حدود یک میلیاردو هفتصد میلیون دلار فروخته است. فیلمی که به سبب فیلمبرداری خوب و به کارگیری اسپیشال افکت روز دنیا ، تماشاگران را راضی از سالن سینما خارج می کرد. به هر روی به 9 فیلمی که در پایتخت فروش بیش از یک میلیارد تومان داشتند ، باید اعضای دیگری اضافه شوند و این روند نیز رخ می دهد . اما آیا ممکن است اعضای بعدی این باشگاه ، آثاری باشند که به معنای واقعی کلمه سینمایی باشند و اعتبار و اقتدار و شان و آبرو به سینمایمان بدهند؟ یا اینکه بازهم یک کمدی رومانس آبکی وارد این کلاب خواهد شد؟ فیلم هایی که هرگز نامی و یادی از آنها به میان نخواهد آمد و همانگونه که آمدند؛ رفتنشان نیز سریع و بی خاطره باشد بدون هیچ ردپایی و نشانی و آبرویی!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 772]