بدون كمك مالي ايران خانه‌هاي تخريب شده در لبنان ساخته نمي‌شد

واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: بدون كمك مالي ايران خانه‌هاي تخريب شده در لبنان ساخته نمي‌شد
دبير كل حزب الله لبنان در سخنان خود در مراسم "وعدالاجمل"(وعده زيبا) گفت: در صورتي كه كمك هاي مالي جمهوري اسلامي ايران نبود واحدهاي مسكوني ويران شده لبناني ها ساخته و بازسازي نمي شد.

به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از المنار لبنان، سيد حسن نصرالله گفت: در روزهاي پاياني جنگ ژوئيه روشن بود كه جنگ در حال پايان يافتن است و دشمن در رسيدن به اهداف خود شكست خورده است و دشمن به دلايل مختلف نمي تواند به جنگ خود ادامه دهد و اين كه ما در برابر چالش هاي بزرگي قرار مي گيريم. در آن زمان فكر كرديم چگونه با اين چالش ها مقابله كنيم. برخي از اين چالش ها رسانه اي، سياسي و معنوي بود. برخي در آن زمان مي گفتند آيا واقعا شكست يا پيروزي رخ داده است؟آيا فقط دشمن شكست خورده است؟كساني كه بر روي شكست، قتل، از بين رفتن، حذف ما و شكل گيري خاورميانه جديد بر روي اجساد ما و ملي گرايان لبناني حساب باز كرده بودند مشاهده كردند جنگ شكست خورد و تلاش كردند پيروزي ما را منكر شوند يا اين پيروزي را كم اهميت نشان دهند. همچنين اين جنگ براي ما مسائل و چالش هاي نظامي و ميداني، مردمي، انساني،اجتماعي و حياتي را مطرح كرد. در مساله چالش هاي انساني، اجتماعي و حياتي موضوعاتي نظير بازگشت آوارگان مطرح شده بود. در آن زمان فكر كرديم اگر آتش بس شود و عمليات جنگي پايان يابد بايد آماده بازگشت صدها هزار آواره باشيم كه مي خواهند به منازل خود بازگردند. مردم با شجاعت و با قدرت بازمي گشتند و با چالش هاي زيادي روبرو شدند. ديروز در يك گزارش آمده بود اسرائيلي ها در روزهاي پاياني جنگ چهار ميليون بمب دستي در جنوب لبنان پرتاب كردند.

وي در ادامه افزود: بنابراين بازگشت آوارگان، باز كردن راه ها و جمع آوري آوار،از بين بردن بمب هاي ساعتي از مناطق مسكوني و جاده ها،پناه دادن كساني كه به منازل خود بازگشتند، تعمير خانه هايي كه كاملا ويران نشده بودند، بازسازي خانه هاي ويران شده، بازسازي زيرساخت هاي عمومي، زيان هاي اقتصادي و جبران كردن آن و آثار روحي و رواني اين جنگ از اين دست چالش ها بود.ما بايد براي رويارويي با اين چالش ها خود را آماده مي كرديم. بي شك همزمان و پس از پايان يافتن جنگ برخي به دنبال آن بودند كه اين چالش ها را به بحران گسترده اجتماعي در لبنان تبديل كنند تا مقاومت در تنگنا قرار گيرد و من از نشست اين گروه ها اطلاع دارم. در آن زمان مقاومت را به شدت از طريق وخامت اوضاع اجتماعي و معيشتي هدف قرار داده بودند. در آن زمان با با برادران در جمهوري اسلامي ايران تماس گرفتم و اين چالش ها را براي آنان تشريح كردم. آيت الله العظمي امام خامنه اي دام ظله الشريف عنايت بسيار خوبي به درخواست هاي ما داشت. همچنين دكتر احمدي نژاد به درخواست ما پاسخ مثبت داد. از طريق برخي از راه ها امكانات در اختيار ما قرار گرفت پول نيز به دست ما رسيد و زماني كه در آخرين روز جنگ به شما با اتكال به خداوند وعده داده بودم به ياري برادران،دوستان و متحدان اطمينان داشتم و اين كمك مالي نيز رسيد. بنابراين زماني كه جنگ پايان يافت، برنامه هاي ما از قبل آماده شده بود.

دبير كل حزب الله لبنان تصريح كرد: همكاري خوبي با برادران در جنبش امل و ديگر گروه هاي و جريان هاي سياسي متحد و دوست داشتيم و گروه هاي مختلف شهرسازي و مهندسي و سازمان هاي مدني به حومه جنوبي بيروت و مناطق ديگر آمدند و كار از روز اول آغاز شد. منتظر اقدامات نهادهاي دولت لبنان نمانديم. تصميم گيري دولت زمان بر بود ولي روز و ساعت براي ما اهميت زيادي داشت، چرا كه عزت و كرامت مردم براي ما از اهميت زيادي برخوردار است. بنابراين مهم ترين موضوعات اصلي پس از جنگ، بازگشت آوارگان، پناه دادن به آنان و آغاز كردن بازسازي منازلي آسيب ديده بود. در آن زمان بيش از يكصد هزار واحد مسكوني به صورت كامل و جزئي ويران شده بود. ده ها هزار از خانواده ها مكاني براي زندگي نداشتند. در خلال چند روز توانستيم با خانواده ها به صورت منظم تماس بگيريم و به آنان كمك هاي مالي براي تامين منزلي استيجاري براي مدت يك ساله داديم و همچنين مبلغي براي تهيه اسباب و اثاثيه داديم تا مقدمه اي براي روند بازسازي باشد. با اين كمك ها توانستيم ده ها هزار خانواده آواره را پناه دهيم. بر اساس امكاناتي كه داشتيم نبايد خانواده اي در خيابان و چادر مي ماند. در مساله بازسازي، نهادهاي مربوطه با همكاري با ساكنان و گروه هاي سياسي مختلف تعمير و بازسازي منازل را حتي قبل از اقدامات دولت آغاز كردند و بخش بزرگي از تعمير منازل در ماه هاي اوليه پس از پايان جنگ محقق شد. اين دستاورد با پول هاي جمهوري اسلامي ايران محقق شد. پرونده ترميم و پناه دادن به مردم با كمك هاي ايران صورت گرفت.

سيد حسن نصرالله در ادامه خاطرنشان كرد: دولت لبنان در مساله بازسازي خانه ها قرار بود كمك هايي از خارج دريافت كند، بودجه و طرح ها در اين زمينه را تدوين كند ولي مشكل در اين است كه بحران دولتي داريم كه ناشي از بحران نظام و ساختار سياسي در اين كشور است. اگر پس از پايان جنگ بايد منتظر اين مي مانديم كه نهادهاي دولتي منازل ويران شده را بازسازي كنند، بي شك بسياري از مردم نمي توانستند به منازل خود بازگردند. من سوء نيتي به دولت ندارم بلكه وضع موجود، ديوانسالاري، تحولات سياسي و بحران هاي كشور است. در آن زمان كميته اي با حضور برخي از وزراي دولت و ديگر نهادهاي رسمي و دو عضو از جنبش امل و حزب الله تشكيل شد. پيشنهادهايي در اين كميته ارائه گرديد. اگر پيشنهادهاي برخي از اين نهادهاي دولتي را مد نظر قرار مي داديم، همچنان شماري از مردم بايد خارج از منازل خود بودند. انصاف حكم مي كند كه بگويم نهادهاي دولتي، مخالف روند بازسازي نبودند و خواسته هاي ما را درك مي كردند. ما گفتيم كه دولت در همه حوادث گذشته در لبنان و جنگ هاي داخلي و حملات اسرائيل به زيان ديدگان غرامت پرداخته بود و بايد طرحي براي غرامت دادن به زيان ديدگان تدوين شود و يك كمك مالي مشخص در شهر و روستا آماده شود و مردم اين پول را بگيرند و منازل خود را ترميم كنند. اين پيشنهاد ما در ابتدا زياد مورد قبول نبود. بايد به اين مساله اشاره كنم كه نبيه بري در آن زمان براي به موفقيت رساندن پيشنهاد ما تلاش زيادي داشت و دولت را به اين پيشنهاد راضي كرد. دولت نيز اين پيشنهاد را پذيرفت. دولت موافقت كرد كه حزب الله از طريق موسسه و طرح «وعد» حومه جنوبي بيروت را بازسازي كند.

وي تصريح كرد: به هنگام آغاز اين طرح مشكلات بزرگي وجود داشت. اگر قرار بود پول را به مردم بدهيم و هر يك مي خواست به صورت جداگانه به روند بازسازي بپردازد مشكلات زيادي ايجاد مي شد. ما طرح جايگزيني موسوم به وعد داشتيم كه مساله هماهنگي و حل و فصل مشكلات و بازسازي را برعهده گرفت. همچنين به مردم اعتماد داشتيم. مي دانستيم زماني كه اين ايده را براي مردم مطرح كنيم بيشتر آنان مي پذيرند چرا كه منطقي بود. همچينن كمك هاي مالي از سوي دولت لبنان مشخص نبود چه زماني داده مي شود. بنابراين ما بايد پولي مي داشتيم كه اين بازسازي را جدا از پرداخت غرامت از سوي دولت آغاز مي كرديم. بنابراين بار ديگر از جمهوري اسلامي ايران درخواست كمك كرديم كه در اين زمينه كمك سخاوتمندانه اي ارائه شد. ما صندوقي را داير كرديم كه با پول اين صندوق اين طرح را آغاز كرديم. پس از اين كه نشستي با صاحبان واحد مسكوني داشتم به آنان گفتم دولت فعلا توان بازسازي منازل را ندارد و تنها غرامت به واحدهاي مسكوني مي دهد. گزينه اين بود كه يا صاحبان واحدهاي مسكوني كميته اي تشكيل دهند و روند بازسازي را آغاز كنند و ما نيز كمك هاي مالي را مي پردازيم. گزينه ديگرژ اين بود كه ما طرحي موسوم به وعد داريم كه با همكاري با صاحبان واحدهاي مسكوني آن را بازسازي مي كند. بنابراين ما يك طرح دموكراتيك داشتيم و چيزي را بر كسي تحميل نكرديم. بيشتر مردم به ما اعتماد داشتند و موسسه وعد را مكلف كردندكه اين ماموريت دشوار و بزرگ را انجام دهد. مسائل حقوقي زيادي در اين زمينه وجود داشت ولي موسسه وعد با تلاش بزرگ و نهادهاي دولتي، اتحاديه هاي كارگري، مراكز مطالعات و شهرداري ها در بيروت و منطقه جبل لبنان اجراي اين طرح را آغاز كرد. مشخصا بايد از مجلس اعلاي شيعيان لبنان و شيخ قبلان تشكر كنيم كه با استفاده از توان حقوقي و عملياتي خود حمايت ويژه ي از طرح وعد در حومه جنوبي بيروت داشتند. دولت نيز به تدريج دور اول كمك ها را پرداخت كرد و منتظر آن هستيم كه دولت اعطاي دور دوم را آغاز و تكميل كند. گفته شده است برخي از كشورهاي عربي كمك هاي مالي به دولت لبنان داشتند و مشخص نيست ميزان كمك هاي مالي هر يك از اين كشورها براي بخش حومه جنوبي بيروت چه قدر است. ما از اين كشورها كه پول آنان به منازل حومه جنوبي بيروت رسيده است تشكر مي كنيم. بايد از موسسه وعد، مهندسان و همه شركت ها و كساني كه اين ماموريت را به پايان رساندند قدرداني كنم. به ويژه از دولت و ملت جمهوري اسلامي ايران تشكر مي كنم. در صورتي كه كمك هاي مالي ايران نبود نمي توانستيم اين طرح را آغاز كنيم و اين طرح را پس از پنج شش سال به پايان برسانيم. اين كمك هاي مالي ايران بود كه فرصت ادامه كار را جدا از توان مالي دولت لبنان فراهم كرد. اين طرح با استانداردهاي بهتر و به رغم گراني كالاها در سالهاي گذشته پايان يافت. جمهوري اسلامي ايران نيمي از پول بازسازي منازل و ساختمان ها در حومه جنوبي بيروت را پرداخت كه بايد از ايران تشكر كنيم.

دبير كل حزب الله لبنان در ادامه با حمايت از تظاهرات مسالمت آميز ملت بحرين براي رسيدن به حقوق مشروع خود و از روند اصلاحات در سوريه حمايت كرد.

سيد حسن نصرالله گفت: آماري درباره جنگ ژوئيه سال 2006 دارم كه اسرائيل در طول سي و سه روز در جنگ خود با مقاومت لبنان و در يك منطقه عملياتي كوچك كه در كل لبنان نبود چه اقداماتي را مرتكب شد.
اسرائيل در اين جنگ براي رويارويي با مقاومت و متحدان آن ده هزار حمله هوايي داشت كه جنگنده هاي اين رژيم در هر حمله اي چندين موشك شليك مي كردند. بالگردهاي اين رژيم سه هزار حمله انجام دادند. اسرائيل در اين جنگ پانزده هزار و پانصد صوتي پرواز جنگي داشت. اما اسرائيل در جنگ سال 1967 در رويارويي با كشورهاي عربي شركت كننده در اين جنگ چهار هزار و سيصد و سي و هشت سورتي پرواز داشت. در اين جنگ مصر،سوريه،كرانه باختري رود اردن، نوار غزه و اردن شركت داشتند كه اين كشورها ميدان اين عمليات جنگي بودند ولي ميدان جنگ در لبنان بخشي از جنوب اين كشور و حومه جنوبي بيروت و برخي اهداف در جبل لبنان و شمال اين كشور بود. گسترده بودن عمليات ارتش اسرائيل عليه مقاومت لبنان بيانگر خشم و كينه اسرائيلي ها است. آنان حق دارند خشمگين باشند چرا كه اين مقاومت اولين شكست عربي تاريخي را بر دشمن اسرائيلي تحميل كرد. اين مقاومت بود كه دشمن اسرائيلي را مجبور كرد ذليلانه و شكست خورده از جنوب لبنان بدون هيچ پيش شرط و جايزه اي در بيست و پنجم ماه مه سال 2000 عقب نشيني كند.
اسرائيل در جنگ سال 1973 هفتاد و پنج هزار گلوله توپ به سوي ارتش هاي عربي شليك كرد ولي دشمن اسرائيلي در جنگ تابستان سال 2006 در اين منطقه عملياتي كوچك يكصد و هفتاد و هفت هزار گلوله توپ شليك كرد.
آيا هدف از اين جنگ نابود كردن مقاومت بود و اينك نشانه هاي اين نابودي را مي بينيد؟
آمار قابل توجه ديگر اين جنگ اين است كه توپخانه هاي اسرائيل ذخاير حياتي گلوله هاي خود را شليك كردند و سطح ذخاير راهبردي سلاح در اسرائيل به خط قرمز رسيد و اين رژيم مجبور شد تا به رغم كوچك بودن ميدان عملياتي جنگ به كريدور هوايي براي جابجايي موشك ها و گلوله ها نياز پيدا كند.
اما به ياري دولت، ارتش، ملت، مقاومت وكشورهاي دوست توانستيم در سرزمين خود بمانيم و در اين سالهاي گذشته اثبات كرديم مقاومتي كه دشمنان مي خواهند از بين برود پرقدرت تر شده و تجهيزات و توانايي، بازدارندگي و توان آن براي محقق كردن پيروزي هاي جديد بيشتر شده است».
وي افزود: «اسرائيل در جنگ ژوئيه آپارتمان هاي مردم را در حومه جنوبي بيروت بمباران كرد تا به سكنه اين منطقه آسيب بزند ولي برخي از اين آپارتمان ها ارتباطي با حزب الله نداشت و در آن زمان تنها يك راهبرد مشخص براي حمايت از بيروت داشتيم و معادله حيفا در برابر حومه جنوبي بيروت و بيروت در برابر تل آويو را مطرح كرده بوديم و امروز نيز تكرار مي كنيم، اي ساكنان حومه جنوبي بيروت، دستي كه با آن خانه ها را بازسازي و مقاومت كرديد، امروز همچنان دستش بر روي ماشه است تا بر اسرائيل معادله اي حقيقي را تحميل كند. هر خانه اي كه در حومه جنوبي بيروت ويران شود در ازاي آن ساختمان هايي در تل آويو ويران خواهد شد.
در تابستان سال 2006 مي توانستيم تل آويو را هدف قرار دهيم ولي خواستيم از بيروت حفاظت كنيم و به گزينه حمله به تل آويو روي نياورديم ولي امروز نه تنها مي توانيم تل آويو را به عنوان يك شهر بمباران كنيم بلكه به ياري خداوند مي توانيم اهداف مشخصي در تل آويو يا هر مكان ديگري در فلسطين اشغالي را هدف قرار دهيم.
آن دوران گذشت كه از منازل خود خارج مي شديم و اسرائيلي ها از منازل غصبي خود خارج نمي شدند.
آن دوران گذشت كه آواره مي شديم و آنان آواره نمي شدند. آن دوران گذشت كه خانه هاي ما ويران مي شد و خانه هاي آنان پابرجا بود.
آن دوران گذشت است كه از آنان مي ترسيديم و آنان از ما نمي ترسيدند.
به دشمنان اسرائيلي مي گويم دوراني فرا رسيده است كه با قدرت در سرزمين خود مي مانيم و آنان رو به نابودني هستند.
دبير كل حزب الله لبنان در ادامه خاطرنشان كرد: در برخي از مطالعات گفته مي شود لبنان وغزه شباهت زيادي دارند. ما در حال حاضر باسازي ساختمان هاي حومه جنوبي بيروت را جشن گرفتيم و به دنبال بازسازي منازل ويران شده غزه نيز هستيم كه بيشتر آن بازسازي نشده است. من از كشورهاي عربي و اسلامي مي خواهم به ساكنان غزه كمك كنند تا بتوانند منازل خود را بسازند. شايد برخي از اعراب اعتراض كنند و بگويند غزه محاصره شده است و نمي توان سيمان، آهن و ديگر مواد ساخت و ساز را به اين منطقه ارسال كرد ولي به نظر مي رسد نعمت تونل ها مي تواند بخشي از اين مشكلات را حل كند. همچنين بهتر است به ساكنان غزه پول داده شود تا ساكنان اين منطقه امور خود را مديريت كنند و مي توانند چنين كاري را انجام دهند. شايسته نيست كه چند سال از غزه بگذرد و بيشتر ساكنان مناطق ويران شده آواره باشند و هيچ اميدي نيز براي بازسازي منازل خود نداشته باشند. ما در تلاش هاي خود براي بازسازي غزه بسيار جدي هستيم. در گفتگوي با رهبران گروه هاي فلسطيني، آنها تاكيد كردند كه امكانات جدي و حقيقي در غزه براي بازسازي منازل در صورت فراهم شدن پول وجود دارد.
در ديگر مساله فلسطين، بايد حمايت و همبستگي خود را از اسراي فلسطيني در زندان هاي اسرائيل اعلام كنيم. در حال حاضر بيش از سه هزار اسير فلسطيني وارد اعتصاب غذا شده اند و برخي از آنان در هفته چهارم اعتصاب هستند و به همبستگي واقعي نياز دارند. زماني كه اخبار بحرين و اعتصاب غذاي عبدالهادي خواجه فعال حقوقي زنداني را دنبال مي كنيم و مردم بحرين فرياد مي زنند و هيچ كس در جهان نيز به خواسته هاي آنان پاسخ نمي دهد، فكر مي كردم اين وضع بخشي از مظلوميت بحرين است ولي زماني كه هزاران اسير فلسطيني در زندان هاي اسرائيلي دست به اعتصاب غذا زده اند و در هفته چهارم اعتصاب هستند شاهد آن هستيم كه هيچ كس در اتحاديه عرب، سازمان همكاري اسلامي، سازمان ملل، شوراي امنيت و اتحاديه اروپا اقدامي نمي كند. در حال حاضر برخي از اين اسرا در آستانه شهيدشدن قرار دارند. اين وضع بسيار اندوهبار است».
سيد حسن نصرالله در ادامه گفت: من از كشورهاي عربي و اسلامي مي خواهم حمايت حقيقي از اين اسرا داشته باشند و از دولت عراق به عنوان رئيس اتحاديه عرب در اين مرحله مي خواهم پيشنهاد حقيقي در اين زمينه داشته باشد و وزراي خارجه عرب و كميته امور پيگيري عربي نشستي برگزار كنند. چنين انتظاري از سازمان همكاري اسلامي نيز وجود دارد تا اين مساله را در سازمان ملل، شوراي امنيت و شوراي حقوق بشر در ژنو مطرح كند. به نظر مي رسد اين نهادها همه تمركز خود را بر سوريه قرار داده اند. همان اقداماتي كه براي سوريه داشتيد براي اسراي فلسطيني نيز داشته باشيد.
اين اسراي عرب در زندان هاي اسرائيلي اند. شايد ما تفاوتي با برخي از كشورهاي عربي درباره اوضاع سوريه، عراق،يمن و بحرين داشته باشيم ولي هيچ اختلافي درباره فلسطين نداريم. فلسطين مورد اجماع كشورهاي عربي و اسلامي است ولي اين كشورها هنوز اقدام مشخصي در حمايت از اسرا ندارند.
مساله ديگر تشكيل كابينه به اصطلاح كابينه ملي در اسرائيل است كه بايد به اين مساله توجه داشت. متاسفانه كشورهاي عربي به مانند گذشته به اختلافات خود مشغول هستند و به دشمن صهيونيستي كه مقدسات اسلامي را در فلسطين اشغالي تهديد مي كند توجه ندارند. برادران ما در غزه از اين تحول در اسرائيل نگراني هايي دارند و بايد درباره تشكيل اين كابينه تاملاتي داشته باشيم».
وي ادامه داد: در ديگر مساله فلسطين،خواستار بازسازي جدي اردوگاه فلسطيني نهر البارد در لبنان هستيم. نبايد مشكلات آوارگان فلسطيني در اين اردوگاه ادامه داشته باشد. اين وقت كشي قابل درك نيست.
همچنين بايد درباره طرح تبديل كردن فلسطينيان آواره در لبنان به اقليت در اين كشور هشدار دهيم. اين مساله در سطح سياسي، اجتماعي و توسعه اي بسيار خطرناك است. تبديل شدن فلسطينيان به يكي از اقليت ها در لبنان خدمتي رايگان به دشمن اسرائيلي و از بين رفتن حق بازگشت به فلسطين و بازگشت فلسطينيان به خانه و املاك خود در فلسطين اشغالي است.
ما در كنار گروه هاي فلسطيني تبديل شدن فلسطينيان به اقليت را در چارچوب هر معامله اي رد مي كنيم. در عين حال مي خواهيم به اين فلسطينيان به عنوان آواره حقوق انساني آنان داده شود.
در مساله بحرين نيز شاهد ادامه تحركات مردمي و مسالمت آميز بحريني ها هستيم كه بيانگر صبر، مقاومت و تحمل آن به رغم آزار و اذيت ها است. همان طور كه دوستدار فلسطينيان هستيم دوستدار بحريني ها نيز هستيم. برخي در پايگاه هاي اينترنتي مدعي مي شوند حزب الله به دنبال به خشونت كشيدن تظاهرات در بحرين است يا اين كه از جوانان بحريني مي خواهد اقدامات امنيتي و نظامي در اين كشور داشته باشند. اين اخبار دروغ و اشتباه است. ما چنين اقداماتي نداشتيم و نخواهيم نداشت بلكه از باور سران گروه هاي مخالف بحريني و مراجع ديني به ويژه آيت الله شيخ عيسي قاسم حمايت مي كنيم. اصرار آنان بر تحركات مسالمت آميز است. اين تحركات مسالمت آميز است كه رژيم آل خليفه را در كشورهاي عربي و جهان در تنگنا قرار داده است.
اين رژيم در نهايت نمي تواند اين تحركات دائمي را ناديده بگيرد. تظاهرات بحريني ها مستمر است و خداوند به اين بحريني ها كه بر وحدت ملي خود اصرار دارند گشايشي حاصل خواهد كرد. اين رژيم بحرين است كه اوضاع اين كشور را به سوي رويارويي مسلحانه مي كشاند يا اين كه اميدوار است خشونت هايي از سوي برخي از جوانان گروه هاي مخالف رخ دهد تا از اين خشونت سوء استفاده كرده و تظاهرات مسالمت آميز را سركوب كند، سران گروه هاي مخالف را هدف قرار دهد يا آنان را تبعيد و زنداني كند و آنان را مسئول اين خشونت ها عنوان كند.
اين در حالي است كه سران اين گروه هاي مخالف عميقا به اقدامات مسالمت آميز باور دارند. ما از اين شخصيت هاي شجاع و حكيم حمايت مي كنيم و به آنان مي گوييم در تحركات مسالمت آميز صبر داشته باشيد چرا كه رفتن به سوي گزينه اي ديگر اشتباه و ممكن است همه اهداف و فداكاري هايي را كه تا كنون رخ داده است تباه كند.
دبير كل حزب الله لبنان درباره اوضاع سوريه تصريح كرد:«در مساله سوريه نيز حتي دشمنان اين كشور مجبور شدند عمليات انتحاري در دمشق را محكوم كنند كه باعث به شهادت رسيدن و زخمي شدن شماري زيادي از شهروندان اين كشور شده است. امروز شهروندان حلب از يك فاجعه حتمي نجات يافتند به طوري كه يك انتحاري بازداشت شد كه خودرويي را هدايت مي كرد كه بيش از يك تن ماده مواد منفجر داشت. در صورتي كه اين انفجار رخ مي داد يك فاجعه واقعي در حلب بود. متاسفانه ديروز برخي از شبكه هاي تلويزيوني عرب و شخصيت هاي مخالف نظام سوريه دمشق را به دست داشتن در اين عمليات متهم كرده كه خنده دار است. در حالي كه اين مخالفان هر روز مي گويند نظام سوريه امنيتي، اطلاعاتي و نظامي است. آيا اين نظام امنيتي افراد انتحاري را با خودروهاي بمب گذاري شده راه اندازي مي كند تا مراكز امنيتي خود را هدف قرار دهند؟
اين افراد منطق خود را در ارزيابي اوضاع سوريه از دست داده اند.
همان طرف هايي كه دولت و ملت عراق را هدف قرار دادند، مساجد،كليساها و بازارها و نهادهاي دولتي اين كشور را بدون هيچ حس انساني ويران كردند و مي كنند، همين طرف ها به دنبال ويران كردن سوريه هستند. آيا اين عمليات انتحاري به روند دموكراتيك و اصلاحات در سوريه منجر مي شود؟
مواضع حزب الله درباره اوضاع سوريه مشخص است و روز به روز ايمان به باور ما درباره اوضاع اين كشور بيشتر مي شود. آمريكا، غرب، اسرائيل و برخي از طرف هاي منطقه اي به دنبال ويران كردن سوريه هستند چرا كه مي خواهند از سوريه به عنوان حامي اساسي مقاومت در لبنان و فلسطين خلاص شوند. اين طرف ها مي خواهند از دولت و ملت و ارتشي كه از مقاومت در لبنان و فلسطين حمايت مي كنند، انتقام بگيرند. مقاومتي كه پيروز شد و طرح خاورميانه جديد جرج بوش را به زباله دان فرستاد.
آنچه در سوريه در جريان است درخواست براي اصلاحات و دموكراسي نيست. باب اصلاحات باز است. انتخابات در شرايط دشوار سياسي، امنيتي، رسانه اي و اجتماعي در اين كشور برگزار شد. با اين حال ميزان مشاركت كمتر از ميزان مشابه در انتخابات مجلس برخي از كشورهاي اروپايي، آمريكاي لاتين و حتي برخي از كشورهاي عربي نبوده است.
دبير كل حزب الله لبنان ادامه داد: مقامات سوري با جديت تمام باب اصلاحات را باز كردند و در اين مسير جدي هستند. ملت سوريه در برابر دو وضع قرار دارند. وضع نخست، جديت در اصلاحات، تغيير و حل و فصل سياسي و اجازه دادن به مردم براي شركت در روند سياسي از طريق تكثرگرايي است. وضع دوم يك رويكرد ويرانگري است كه طرف هايي حاضرند سلاح، پول و مواد منفجره و افراد انتحاري را در خدمت اين رويكرد قرار دهند. در اين رويكرد معلوم نيست فرد انتحاري از شهروندان سوريه باشد همان طوري كه در عراق معلوم نيست عراقي باشد. در عراق برخي از عراقي ها زمينه را براي اجراي عمليات انتحاري فراهم مي كنند و برخي ديگر افراد انتحاري را از شماري از كشورهاي عربي و اسلامي به عراق صادر مي كنند. حتي شماري از رژيم هاي عربي و اسلامي دست به اين كار مي زدند. بنابراين ملت سوريه در برابر دو رويكرد قرار دارد. يا اين كه در مسير اصلاحات،گفتگو، انتخابات و همكاري حركت كند يا اين كه در برابر الگوي ويرانگر دوم قرار گيرد كه تصاوير وحشتناك آن را در سالهاي گذشته و درحال حاضر در عراق شاهديم. در حالي كه در عراق نيروهاي مقاومت شريف با اشغالگران آمريكايي مبارزه مي كردند هزاران عمليات انتحاري با حمايت القاعده عليه غيرنظاميان، بازارها،مساجد،كليساها، معابد، حسينيه ها، نيروهاي پليس و ارتش عراق صورت مي پذيرفت. اين كشتارها اهدافي را دنبال مي كند. آيا مي توان به اين روش و فكر براي آينده سوريه باور داشت؟/ا

شنبه|ا|23|ا|ارديبهشت|ا|1391

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]

[مشاهده در: www.yjc.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]