تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):همان گونه كه قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام ديندارى هم تنها به نيّت پ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816218996




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرزندان اين مادران، پيام‌ر‌سان به حضرت زهرا(س) شدندهديه 26 مادر شهيد به تمام زنان و مادران+تصاوير


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فرزندان اين مادران، پيام‌ر‌سان به حضرت زهرا(س) شدندهديه 26 مادر شهيد به تمام زنان و مادران+تصاوير
خبرگزاري فارس: در سالروز ميلاد حضرت زهرا(س) مهمان دل‌هايي شديم كه حرف‌هايي براي تمام زنان و مادران جهان اسلام دارند، حرف‌هايي پر رمز و راز؛ 26 مادري كه نگاه‌هايي پر از اسرار و لبخندهايي پر از محبت دارند.


به گزارش خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا»، با همه خداحافظي كرده بود؛ آمده بود و مي‌خواست با مادر هم خداحافظي كند و برود؛ نگران بود كه چگونه با مادر خداحافظي كند؛ با التماس نگاه مي‌كرد به چشم‌هاي مادر؛ كمي شوخي مي‌كرد؛ لبخند مي‌زد؛ مادر مي‌دانست چه غوغايي در دل پسرش هست؛ نگاهي به در مي‌كرد؛ دوستانش پشت در منتظر بودند تا او هم بيايد؛ بالاخره بايد دل مي‌كند و مي‌رفت چون مال اينجا نبود؛ مادر را بغل كرد؛ دست‌هايش را بوسيد؛ مثل هميشه لبخندي زد و به مادر گفت «نمي‌خواهي منو از زير قرآن ردم كني؟» مادر توي سيني كه يك قرآن سبزرنگ و يك كاسه آب كه گلبرگ‌هاي قرمز داخل آن كاسه چيني مثل ياقوت مي‌درخشيد، را آماده روي ميز گذاشته بود؛ يك لحظه دلش ريخت كه نكند مادر بگويد «زود برگرد». مادر سيني را روي يك دستش گرفت و به طرف در رفت تا او را راهي كند، قبل از اينكه پسرش را از زير قرآن رد كند، دست ديگرش را روي صورت پسرش كشيد؛ انگار آخرين بار بود كه صورت پسرش را نوازش مي‌كرد؛ لحظه به لحظه‌اش سخت بود و سخت بود و سخت...

مادر او را از زير قرآن رد كرد و آخر سر به پسرش گفت «خداحافظ پسرم، سلام من رو به حضرت زهرا(س) برسون»...

خديجه محمدي، مادر شهيد «محمد بروجردي» است. همه او را مسيح كردستان مي‌شناسند. اين مادر شهيد خيلي خوش‌صحبت و مهربان است؛ يك بار كه به ديدنش رفته بوديم مي‌گفت: بنده در روستاي «دره‎گرگ» از توابع شهرستان بروجرد دوشادوش همسرم در زمين‌هاي كشاورزي كار مي‌كردم؛ خداوند فرزندان خوبي به ما عطا كرد اما محمد بين فرزندانم تك بود.

مادر شهيد محمد بروجردي

كبري افشردي بهروز مادر شهيد «حسن باقري»، مغز متفكر دفاع مقدس است؛ او مي‌گويد: شهيد باقري معتقد بود مادر و زن در مظام آفرينش مقام معنوي بسيار والايي دارد و هميشه از من مي‌خواست برايش دعا كنم. بهترين و گران‌ترين هديه‌اي كه شهيد باقري به من داده، شهادتش در راه اسلام و دين است كه موجب فخر من در دنيا و آخرت شد.

مادر شهيد حسن باقري

ساره امامزاده مادر شهيدان «سيد محمد، سيد علي و سيد محسن جهان‌آرا» است؛ وي سال‌ها بود كه ‌از بيماري آلزايمر رنج مي‌برد‌ و ‌در روزهاي پاياني عمرش دچار مشكل قلبي و تنفسي نيز شده بود كه شهريور سال گذشته به ديدار فرزندان شهيدش رفت و امسال روز مادر را در كنار همان‌هايي است كه دلش را برده بودند.

مادر شهيدان جهان‌آرا

مادر شهيد صياد شيرازي هميشه مقتدر مي‌ايستد و مي‌گويد: مادران و زنان، در زندگي خدا را فراموش نكنيد در پي دنيا نباشيد و به فكر تربيت فرزندان باشيد. من شش فرزند پسر داشتم ولي در ميان پسرانم علي خيلي عزيز بود؛ از ويژگي‌هاي مهم «علي» عدالتش بود و از همين جهت او براي خواهران و برادرانش الگو محسوب مي‌شود. شهيد صياد هميشه به من مي‌گفت برايم دعا كن تا به شهادت برسم و من در پاسخ به او مي‌گفتم خدمت تو به انقلاب اسلامي مانند شهادت است و او آنقدر مخلصانه خدمت كرد تا اينكه به آرزويش رسيد.

مادر شهيد صياد شيرازي

سال گذشته بود كه شهيد «حسن تهراني مقدم» براي مادرش آخرين هديه روز مادر را گرفت و بعد از آن شهادتش و رفتن به ديدار برادر شهيدش هديه سردار جهادگر به مادرش بود. اين مادر بزرگوار مي‌گويد: حاج حسن فقيرنواز بود و در ميان فقرا دوستان بسيار زيادي داشت و با آنان رابطه عاطفي عميقي داشت. فرزندم مؤمن و با تقوا بود و ياد ندارم كه نماز صبح و نماز جمعه وي ترك شده باشد.

مادر شهيد حسن تهراني مقدم

ايشان مادر مهربان دو شهيد است؛ «سيد صاحب و سيد مهدي محمدي». يكبار كه به ديدنشان رفته بوديم، عكس‌هاي پيكرهاي فرزندانش را برايمان آورد؛ اول اين عكس‌ها را زير چادرش پنهان كرده بود؛ وقتي از او خواستيم كه به ما هم نشان بدهد، گفت «آخه، از ديدن اين عكس‌ها ناراحت مي‌شويد» بالاخره عكس‌ها را ديدم پيكر شهيد سيدصاحب كه نيمي از آن به دست مادر رسيده بود و شهيد سيدمهدي كه در مرصاد توسط منافقين به شهادت رسيده بود. و اين عكس‌ها زيباترين عكس‌هاي دنيا براي اين مادر بود...

مادر شهيدان سادات صاحب و مهدي محمدي

مادر شهيد مفقودالاثر «عبدالمجيد اميدي» 23 سال چشم انتظار بود؛ 23 سال با هر باراني كه باريد اشك ريخت و همان جا كه فرزندش به نظاره باران مي‌ايستاد به آسمان خيره مي‌شد، 23 سال زير باران دست به دعا بر مي‌داشت تا عبدالمجيد به بازگشت رضايت دهد اما صبر مادر تمام شد و عبدالمجيد نيامد؛ اربعين سال 87 بود كه عبدالمجيد مادر را به مهماني طلبيد؛ و اين‌گونه بود كه مادر با انتظارها و سجده‌هاي طولاني زير باران خداحافظي كرد و ترجيح داد خودش به ديدار فرزندش برود.

مادر شهيد مفقود عبدالمجيد اميدي

مهمان مادر شهيدان آقاجانلو؛ امير، مجيد و حبيب بوديم. حسنيه احتشام، شير‌زني از تبار خميني(ره). ‌او مي‌گفت «براي هيچ‌يك از پسرها گريه نكردم. حتي در تشييع يكي از شهيدان، فرياد زدم، صدام خيال خام دارد، خدا به من 6 پسر داده، همه آنها را فدا مي‌كنم». اين مادر شهيد آرزو دارد به كربلا برود و عكس‌ فرزندان شهيدش را به امام حسين(ع) نشان دهد.

مادر شهيدان آقاجانلو

«ماه‌منظر عيوض محمدي» مادر شهيدان «حسين، محمدرضا و علي خانه‌عنقا» است، او مي‌گويد «يكبار روز مادر خواب ديدم محمد با لباس سپاه آمده. يك كادو و يك شانه تخم مرغ دستش بود. به من داد و گفت روزت مبارك!».

مادر شهيدان خانه‌عنقا

در قطعه 26 سفره‌اي پهن است، اين سفره 28 سال است كه زائران را براي برداشتن تبركي دعوت مي‌كند. 28 سال است كه از شهادت فرزند اولش مي‌گذرد. مادر شهيدان «محمود و مسعود شير محمدي» را مي‌گويم؛ او هر صبح جمعه در كنار مزار دو شهيدش و به هنگام برگزاري دعاي ندبه از صدها نفر با چاي داغ و صبحانه پذيرايي مي‌كند و از زمان شهادت فرزندانش حتي يك جمعه هم اين برنامه را تعطيل نكرده است.

مادر شهيد شيرمحمدي

مادر شهيد «حسن پاكدامن»؛ چهل روز هم نيست كه از ميان ما رفته است و ميزبان سفره فرزندش است؛ اين مادر شهيد، پنج‌شنبه‌ها به قطعه 27 مي‌رفت‌، سماور نفتي‌اش را سر مزار حسن روشن مي‌كرد و به زائران مزار شهدا چاي و نان و پنير مي‌داد.

مادر شهيد حسن پاكدامن

مرحومه «اشرف‌السادات مينونشان» مادر شهيد محمدجوادتندگويان نخستين وزير نفت انقلاب اسلامي؛ اين مادر خيلي صبور بود؛ وقتي كه پيكر فرزندش را بعد از يازده سال به كشور آوردند، به قدري با صبر و تحمل اين دوران را گذراند كه الگويي براي خانواده بود.

مادر شهيد محمدجواد تندگويان

«حاجيه سيدتاج خانم» مادر شهداي روستاي برار است؛ پيكر فرزندش «كرامت» را 22 روز بعد برايش هديه آوردند. يعني روز سوم عيد سال 1366. خودش رفت داخل معراج شهدا بچه‌اش را شناسايي كرد. با گل و گلاب شست و بعد هم خودم داخل قبر گذاشت. او مي‌گفت: الان هم با اينكه آن چالاكي سابق را ندارم، اما همچنان سربازي آماده در ركاب رهبر عزيز و جانبازمان هستم. از قول من به ايشان بگوييد: آقا سيد علي عزيز «اگر نفسي از سيده تاج خانم مي‌آيد، براي رهبر است، ما همه چيزمان فداي رهبر است.

مادر شهداي روستاي برار

اين مادر مهربان شهيدان مظفر است؛ برادران شهيد «حسن، علي و رضا» مظفر هر سه در يك روز و در عمليات مرصاد به شهادت رسيده‌اند؛ پيكر اين شهداي سرافراز را يكباره تقديم به پدر و مادر كردند و مادر اين سه شهيد كه خود نيز در دوران دفاع مقدس در جبهه‌ حضور داشته‌ با دست خود سه فرزندش را به خاك مي‌سپارد.

مادر شهيدان مظفر

«كونيكو يامامورا» اصالتاً ژاپني بوده و مادر شهيد دفاع مقدس «محمد بابايي» است؛ محمد، فروردين سال 62. والفجر يك، در منطقه فكه به شهادت رسيد.

مادر شهيد محمد بابايي

شهيد لبناني «سيد محمدحسن هاشم» از نيروهاي حزب الله لبنان بود؛ شايد بارها پيش آمده بود كه آرزو مي‌كرد در زمان جنگ عراق و شايد دنياي كفر عليه ايران، به رزمندگان اسلام در جبهه‌ها بپيوندند.

هر وفت مادر نماز مي‌خواند بر گوشه دامنش بوسه‌اي مي‌زد و مي‌گفت «مادر براي شهادتم دعا كن». مادر نمي‌دانست منظور محمدحسن چيست. هر بار كه تنها فرزندش چنين درخواستي را مي‌كرد، اشك بر گونه‌اش جاري ‌مي‌شد و مي‌‌گفت «آخر تو تنها فرزند من هستي؛ مي‌خواهي مرا تنها بگذاري؟». گاهي مادر به او مي‌گفت «حبيبي! ماذا تريد؟» محمدحسن پاسخ مي‌داد «احب استشهاد في سبيل الله».

مادر شهيد لبناني، سيد محمدحسن هاشم

صديقه سالاريان مادر شهيد جهاد علمي «مصطفي احمدي‌روشن» است كه علاقه زيادي به تنها پسرش دارد،؛ روزي كه خبر شهادت دانشمند هسته‌اي منتشر شد، همه منتظر بودند تا ببينند مادر شهيد چه حالي دارد؛ دوربين‌ها براي ثبت نخستين لحظات شنيدن اين خبر به سمت مادر كشيده شدند؛ و مادر با استواري كامل در برابر اين همه نگاه حيران و متعجب با صلابت گفت «مصطفي ديگري تربيت خواهم كرد» و اينگونه همه شيطنت‌ها و انديشه‌هاي سخيف را به سخره گرفت.

پدر و مادر شهيد مصطفي احمدي‌روشن

سكينه واعظي، 6 تن از فرزندانش را به اسلام هديه داده است؛ كساني در اين كشور انقلاب كردند كه از خانواده‌هاي مستضعف بوده‌اند و هدف آنها دنيا نبود، اما اكنون هدف بسياري فقط دنيا شده است؛ خواهران عزيز دنيا مي‌ماند و ما مي‌رويم، مواظب باشيم كه خون عزيزانمان را به دنيا نفروشيم. مصيبت ما در شهادت فرزندانمان سخت نبود، اما اكنون مصيبت ما بالاترين مصيبت‌هاست؛ چرا كه برخي زنان ما با وضع بسيار بدي در كوچه‌ها و خيابان‌ها تردد مي‌كنند. من تا مدت‌‌ها پس از شهادت فرزندانم در مبارزات انقلاب نمي‌دانستم آنها شهيد شده‌اند و حتي اكنون هم نمي‌دانم كه آيا واقعاً جسد آنها در قبرهايشان است، يا خير، ما آنها را نمي‌بينيم اما شهيدان ما را مي‌بينند، بايد خودمان از خون شهيدانمان مراقبت كنيم.

مادر شهيدان جعفريان

مادر شهيد «بهروز صبوري» را همه مي‌شناسند؛ مادري كه 29 سال است دلتنگ و بي‌تاب است؛ 29 سال است از ته دل نخنديده و شادي ديگر بدون بهروز برايش معنايي ندارد. گاهي در سومار، گاهي در قطعه 27 گلزار شهدا و گاهي چشم به جاده‌ها دوخته تا خبري از بهروزش بشوند حتي حاضر است يك تار موي او را برايش بياورند؛ اما بهروز هميشه به صورت چين‌خورده و چشم‌هاي اشكبار مادر لبخند مي‌زند و به او نويد روز وصال مي‌دهد، وصالي در بهشت.

مادر شهيد مفقود «بهروز صبوري»

مادر شهيدان «سيد احمد و سيد رضا ميري» است؛ آقا رضا 20 ساله بود كه در فكه شهيد شد؛ احمد آقا هم در 18- 19 سالگي در شلمچه. مادر شهيدان مي‌گويد: احمد كه گفت مي‌خواهم بروم جبهه، گفتم «مادر، فقط به فكر شهيد شدن نباشيد. اگه اينطور باشه انگار براي اسم و رسم شهيد شديد كه ارزش نداره! براي دفاع از دين و مملكت و مردم جبهه برويد».

مادر شهيدان ميري

«ننه‌علي» مادر شهيد انقلاب اسلامي «قربانعلي رخشاني مهماندوست» كه حدود 90 سال از خداوند عمر پربركتي گرفته بود؛ او 17 سال از عمرش را در كلبه‌اي، همسايه تنها پسرش بود كه در روزهاي نخستين اسفند سال گذشته، انتظار ديدار پايان يافت و دركنار علي، آرام گرفت.

مادر شهيد قربانعلي رخشاني مهماندوست؛ ننه علي

اسماعيل 18 سال داشت كه در جمعه خونين 17 شهريور سال 57 هنگامي كه همگي ما در راهپيمايي شركت كرده بوديم جلوي چشمان مادرش به وسيله ايادي رژيم شاه تيرباران شد و به شهادت رسيد. علي هم سال 62 در عمليات آزادسازي خرمشهر در منطقه شلمچه در قالب گردان قدر كه 113 نفر بودند و در آن زمان در محضر رهبر معظم انقلاب حضور داشتند، در سن 23 سالگي به شهادت رسيد و اكنون 28 سال كه مفقود‌الاثر است و از آن 113 نفر تنها 5 نفر زنده هستند.

مادر شهيدان «اسماعيل و علي كريمي» كه سال‌ها پيش ميزبان رهبر معظم انقلاب بوده‌ است، مي‌گويد: مقام معظم رهبري فرمودند «خوشابه حالا شما كه مادر شهيد هستيد، من به شما مادرهاي شهدا افتخار مي‌كنم».

پدر و مادر شهيدان كريمي

پروين صناعتي، مادر شهيدان مفقود «محمدمهدي و حميدرضا اسماعيلي» است؛ او سال‌هاست در انتظار آمدن فرزندانش چشم را به جاده‌هاي پر پيچ و خم روستاي «كله» دوخته است؛ دو شهيد گمنام به اين مادر منتظر مي‌دهند تا برايشان مادري كند و اين گل‌هاي بي‌نشان تسلي‌بخش بي‌قراري‌هايش باشند؛ او سال‌هاست مادر شهيدان گمنام است.

مادر شهيدان مفقود اسماعيلي در حال تدفين شهيد گمنام

جميله فياض منفرد، مادر شهيدان «حسن، حسين و محمد‌رضا خلخالي» است؛ او چهار دختر و سه پسر دارد كه هر سه پسرانش شهيد شده‌اند. حسين در 23 سالگي، محمدرضا در 16 سالگي و حسن 27 سالگي. او مي‌گويد «حسين اينقدر در جنگ سينه خيز رفته بود كه لباسش به شدت ساييده شده بود و با همان لباس هم به ديدن امام رفت. وقتي امام خميني(ره) حسين را با اين لباس ديدند، فرمودند: پسرم به اطرافيانت بگو كه هر موقع شهيد شدي اين لباس را كفنت كنند».

مادر شهيدان خلخالي

اسماعيل ذاكري در سال 42 و خليل ذاكري يك سال بعد از او در سال 43 به دنيا آمد؛ اسماعيل 26 آبان 62 در پنجوين شهيد شد و خليل هم يك شب بعد كه براي دادن آموزش نظامي رفته بود، لبنان با اصابت يك تركش به قلبش به شهادت رسيد. فاطمه واعظي مادر اين شهيد است كه پيكرهاي هر دو فرزندش را در يك روز در آغوش گرفت.

مادر شهيدان ذاكري

و اين مادر شهيد كه روزي شاهد خنده‌هاي كودكانه و بزرگ شدن نوجوانش بود، امروز پيشاني‌ فرزندش را بوسه‌باران مي‌كند...

مادر شهيد، زائر فرزندش

گروه ايثار و شهادت خبرگزاري فارس، با تقديم تصاوير و سخنان گرانبها از مادران شهدا، ميلاد حضرت فاطمه زهرا(س) و روز مادر را به تمامي اين مادران و زنان مبارز جهان اسلام تبريك مي‌گويد.

انتهاي پيام/

شنبه|ا|23|ا|ارديبهشت|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن