واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: ليوميومها يا فيبرومهاي رحمي تاكنون شايعترين تومورهاي خوشخيم دستگاه تناسل مونث و احتمالا شايعترين تومورهاي بافت نرم ميباشند. اين تومورها ميتوانند اندازه خيلي بزرگ داشته و علائم مختصري ايجاد نمايند و يا در مقابل، ليوميومهاي كوچك ممكن است موجب خونريزي شديد رحمي، در زمان پريود (عادت ماهيانه) گردند. براي آشنايي بيشتر با اين تومور شايع خوشخيم پاي صحبت دكتر اشرف معيني – دانشيار دانشگاه علوم پزشكي تهران مينشينيم: ليوميوم كه به طور شايع با نام فيبروم رحمي شناخته ميشود توده سلولي خوش خيمي است كه در سنين باروري مشاهده ميشود و ميتواند علائم مختلف براي فرد ايجاد كند. برحسب انواع آن، علائم ايجاد شده نيز متفاوت است. ليوميومها بر سه نوع زير مخاطي، داخل عضلاني و زير صفاقي ميباشند. تابلوي باليني: علايم ليوميومها عبارتند از: خونريزي شديد رحمي، درد زمان پريود، فشار لگني، تكرار ادراري، يبوست و درد زمان مقاربت، ناباروري و سقط مكرر، سقط سه ماهه اول، سه ماهه دوم و سوم، زايمان زودرس. ليوميومها گاهي در خلال حاملگي به سرعت بزرگ ميشوند و دچار نكروز مركزي تحت عنوان دژنراسيون قرمز ميشوند كه موجب درد شديد ميگردند و بيماران نيازمند بستري شدن ميباشند اگرچه فيبرومها در هر سني پس از بلوغ ميتوانند وجود داشته باشند و علائم ايجاد نمايند اما به طور تيپيك تا اوايل دهه سوم زندگي از نظر باليني مشكلساز نميشوند. تاثير استروئيدهاي جنسي: بدون شك، رشد ليوميومها در ارتباط با استروئيدهاي جنسي (هورمونهاي جنسي) است (چون قبل از بلوغ يافت نميشوند و بعد از يائسگي هم پس رفت ميكنند) فيبرومها داراي گيرندههاي استروئيدي (استروژن و پروژسترون) هستند و اغلب در طي حاملگي كه سطوح استروژن و پروژسترون بسيار بالاست به سرعت بزرگ ميشوند. توجه به اين مطلب حائز اهميت است كه استفاده از قرصهاي ضدبارداري با افزايش ميزان ليوميومها و عود و يا پيشرفت سريعتر آنها همراه نميباشد. درمان زنان يائسه با جايگزيني هورمونها گاهي و نه هميشه، ادامه رشد ليوميومهاي موجود را امكانپذير ميسازد. الگوي توارث ژنتيكي: تخمين زده ميشود كه بيش از 30 درصد منسوبين مونث درجه يك زنان مبتلا به ليوميوم، زماني در طي عمر خود دچار فيبروئيدها ميشوند. اين الگوي خانوادگي بيشتر با الگوي توارث ژنتيكي مولتي فاكتوريال منطبق است. با توجه به شيوع بالاي اين بيماري، عملا تمام زنان در خطر ايجاد آن در اواخر سالهاي توليدمثل خود قرار دارند. تاثير ليوميومها بر توليد مثل: مكانيزمهايي كه ليوميوم باعث ناباروري ميشوند عبارتند از اختلال در لانه گزيني، اختلال در حركات و انتقال لولههاي رحمي، انسداد و اتساع لولههاي رحمي. اينكه آيا ليوميومها با خطر بالاتر سقط سه ماهه اول، زايمان زودرس يا محدوديت رشد جنين داخل رحمي همراهند يا خير، بسيار بحثبرانگيز است. بسياري از زناني داراي ليوميومهاي بزرگ بدون هيچ مشكلي نوزاد خود را به دنيا ميآوردند در حالي كه در زنان ديگر فيبرومها ممكن است توانايي حفره رحم در تطابق با يك جنين را كاهش دهند. هنگامي كه بستر جفت بر روي يك فيبروم در حال رشد قرار گيرد، كنده شدن ناگهاني جفت ممكن است روي دهد. مطالعات تشخيصي: اكثريت آنها در معاينه لگني كه به صورت روتين انجام ميشود و يا به علت يك علامت مثل درد زمان پريود، خونريزي رحمي شديد و يا فشار لگني كشف ميشوند. رحم در معاينه بزرگ و نامنظم است. افتراق اين تومورها از ساير تودههاي لگني مثل تومورهاي تخمداني مهم است اين كار به سادهترين وجه توسط يك بررسي سونوگرافي انجام ميشود. روشهاي تصويربرداري ديگر از قبيل CT و يا MRI ميتوانند ليوميومها را از تودههاي تخمدان افتراق دهند اما بسيار پرهزينهتر و وقتگيرتر بوده و اطلاعات مفيدتري نسبت به سونوگرافي نميدهند. درمان: فيبرومها مسئول تعداد زيادي از جراحيها در طب زنان ميباشند، اغلب اوقات يك داروي مهاركننده ساخت پروستاگلاندينها يا قرصهاي ضدبارداري موجب رفع علائم ميشوند و مهم است كه هدف درمان در جهت تسكين علائم اختصاصي باشد. قبل از تصميمگيري به نوع درمان مهمترين سوالات اين است كه آيا 1) توليدمثل در آينده مورد نظر است و 2) چه مدت بعد ميتوان انتظار يائسگي را داشت؟ در بسياري خانمها هنگامي كه حفظ قابليت توليد مثل مورد نظر نيست و يائسگي نزديك نميباشد و اقدامات محافظتي موفق به تسكين علائم نشدهاند خارج كردن ساده رحم علاج قطعي ميباشد. هنگامي كه حفظ قابليت توليدمثل مورد نظر باشد. انتخاب اوليه خارج كردن ميومها ميباشد ولي چون خطر عود ليوميومها بالاست بايد بيمار تشويق شود و در سريعترين و مناسبترين زمان حامله شود. با پيشرفت تكنولوژي جراحي آندوسكوپيك اغلب ليوميومهاي داخل حفرهاي و تعداد قابل ملاحظهاي از ليوميومهاي زيرمخاطي را ميتوان از طريق هيستروسكوپي به صورت سرپايي خارج كرد اين عمل نيازمند يك جراح هيستروسكوپيك با تجربه است و فقط بايد در صورتي انجام شود كه مهارت لازم وجود داشته باشد. هنگامي كه ليوميومهاي علامتدار به طور كامل داخل حفره رحم قرار ندارند و موقعيت داخل جداري دارند معمولا يك روش جراحي (خارج كردن ميوم از طريق شكم) مورد نياز ميباشد. پس از اين عمل بايد براي اقدام به بارداري 3-2 ماه صبر كرد تا بهبود كامل محل برش رحمي امكانپذير گردد و خطر پارگي رحم قبل از زايمان به حداقل برسد. پيشرفتهاي حاصل شده در جراحي آندوسكوپيك خارج كردن ميوم از طريق لاپاراسكوپ را امكانپذير ميسازد اما اين جراحي طولانيمدت و از نظر تكنيكي مشكل است و فقط بايد توسط جراحان آندوسكوپيست با تجربه انجام شود. درمان دارويي: بسياري داروها براي درمان ليوميومها به كار رفتهاند. كه فقط داروهاي سركوبكننده توليد استروئيدهاي تخمدان (آگونيستهاي GnRH) به مقداري موجب كاهش سايز ليوميومها و رفع علائم ميشود و حجم آنها 50-35 درصد كاهش مييابد ولي متاسفانه اغلب ليوميومها با قطع اين دارو به سرعت به اندازه قبل از درمان برميگردند و علائم نيز برميگردند. آثار جانبي اين دارو، گرگرفتگي، تسريع پوكي استخوان و نازك شدن مخاط دستگاه تناسلي ميباشد. آمبوليزاسيون شريان رحمي: جهت مسدود كردن خونرساني ليوميومها انجام ميشود و اين تكنيك توسط راديولوژيستهاي مداخلهاي به عنوان يك درمان فيبروئيدها مورد توجه قرار گرفته است كه يك داروي آمبوليك درون شريانهاي رحمي از طريق كاتترگذاري در شريان فمورال تزريق شده كه باعث ايجاد لخته و انسداد جريان خون رحم و كوچك شدن ليوميومها ميشوند. عود ليوميومها: عود به دنبال اعمال جراحي خارج كردن ميوم، حدود 30 درصد ميباشد (به علت اينكه مبناي ژنتيكي جهت ايجاد آنها دخيل است). 25-10 درصد خانمهايي كه تحت اين اعمال جراحي قرار ميگيرند در طي دهه بعدي يك عمل جراحي ديگر نياز پيدا ميكنند. دكتر اشرف معيني دانشيار دانشگاه علوم پزشكي تهران عضو تيم تخصصي پژوهشكده رويان مجله تخصصی دنیای تغذیه و سلامت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2478]