محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826053018
دفاع قرآن از حقوق زنان
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: تاکید قرآن بر حقوق از دست رفته دخترکان مظلومى که زنده به گور مىشدند و اصرار فراوان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بر این که آنان نعمتها و اسباب رحمت الهىاند، در کنار فرمایشات مکرر ایشان در لزوم احترام و محبت به زنان، مایه مباهات و افتخار اسلام و مسلمانان است . کلامى در آغاز به گزارش خبرگزاری ایونا ، بدون آن که بتوان سابقه دیرینه ستم بر زنان را انکار کرد، باید اعتراف نمود که قرآن کریم و پیامآور آن حضرت رسولاکرمصلى الله علیه وآله وسلم، از پیشگامان نهضت دفاع از حقوق زنان به حساب مىآیند. تاکید قرآن بر حقوق از دست رفته دخترکان مظلومى که زنده به گور مىشدند و اصرار فراوان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بر این که آنان نعمتها و اسباب رحمت الهىاند، در کنار فرمایشات مکرر ایشان در لزوم احترام و محبت به زنان، مایه مباهات و افتخار اسلام و مسلمانان است. تجسم آیه آیه نهضت فکرى قرآن در تکریم زنان برجسته را در رفتار منحصر به فرد رسول اکرمصلى الله علیه وآله وسلم با فاطمه زهراعلیها السلام تحقق یافته است. بدیهى است که این تکریم و تعظیم، خود مولد نسلى پاک و پیراسته، از زنانى گردید که به فراخور بهرهشان از تعالیم نبوى، سهمى عظیم در رشد جامعه اسلامى بر عهده داشتند. انهدام شخصیت و ناچیزانگارى راجع به هرکسى، پلیدى و پستى را در او به میراث خواهد گذارد که «مَن هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرّهُ».(۲) بنابراین لازم است رهروان راه نبىصلى الله علیه وآله وسلم و مبلغان مهاجرى که خنکاى نسیم هدایت را به اقصى نقاط کشور اسلامى مىرسانند، لطایف و حکمتهاى اسلامى را در باب ارزشمندى این طائفه (زنان) به همه برسانند. علامه طباطبایىرحمه الله در المیزان فرمودهاند، « همواره فقدان مبلغین آگاهى که حقایق دین را به مردم برسانند و نبود مجریان دلسوزى که آنها را اجرا کنند، نفس احکام اسلامى را بریده و دین را آماج تهمتها قرار داده است».(۳) بدیهى است که اگر فرهنگ ساخته نشده و توان عظیم اخلاقى انسانها به فعلیت نرسد، نخواهیم توانست تنها با ثبت و ضبط قوانین، جامعه را سامان بخشیم. مهمترین عامل حاکمیت قوانین، گسترده شدن اخلاق و ایجاد ملکه تقوى در انسانهاست. حاکمیت قوانین در متن خانهها، آن هم از سر خداترسى، نیاز به هنجارسازى از طریق قانون و قوه قهریه را کم مىکند. بر این اساس، خواستهایم در این مقال، به طور مختصر دیدگاه دینى را با نگاهى تطبیقى به آنچه که دفاع از حقوق زنان در نظامهاى فکرى متناظر و رقیب به حساب مىآید، تبیین کنیم. بهترین راه شناخت مواضع دین براى دین پژوهى منابع مهمى در اختیار داریم قرآن و سنت که اعم از قول، فعل و تقریر معصوم است. هر یک از این منابع نیز در سه بخش اساسى معارف دینى قابل تقسیمبندى هستند: بخش معارف (توصیفات و تعریفات و به عبارتى هستىشناسى دین)؛ بخش اخلاق، و بخش فقه. براى نیل به این هدف که دیدگاه دین را راجع به زنان دریابیم، لازم است همه منابع در هر بخشى مورد مطالعه قرار گیرند. بهترین روش هم براى دریافت نظریه نهایى دین، روش اجتهادى است؛ روشى که پس از ضرب و تقسیم فراوان و جرح و تعدیل بسیار، زمینه ابلاغ یک نظریه را فراهم مىسازد. بر این نکته تاکید مىکنیم که دینپژوهان، نباید از سیره و رفتار عملى معصومانعلیهم السلام غافل شوند. تجسد معارف زلال دین در این گنجینه، عمل است. عمل معصومانه عمل متقیانه است و نباید به این بهانه که عمل لسان ندارد، از الگوى عینى رفتارى فاصله گرفت! شخصیتشناسى زنان به حکم آیات قرآنى که در مباحث هستىشناسانه کامل و بىنقصاند، زنان داراى جهات انسانى مشترک با مردان مىباشند. این مطلب را علامه طباطبایى از دو طریق اثبات مىکند: از طریق آیاتى که هویت انسانى و صورت نوعیه یگانهاى را براى مرد و زن رقم مىزند (مانند آیه اول سوره نساء) و از طریق آیاتى که اثبات مىکنند زن و مرد داراى گوهرى مجرد و روحانىاند. طریق اول سوره نساء (آیه اول و آیات مشابه)، زن و مرد را داراى از نفس واحده مىداند: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً» اى مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدى» آفرید و جفتش را (نیز) از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد، پروا دارید. خطاب آیه فوق، خطابى همگانى است. همه مردم اعم از زن و مرد از نفس واحدهاى که بین آدم و حوا مشترک بوده آفریده شدهاند. «نفس واحده» یعنى صورت نوعیه یکسان، یعنى همان که هم داراى ابعاد حیوانى و هم داراى فصل ممیز قدرت تعقل و تفکر است. البته کلام فوق به این معنا نیست که زن و مرد در همه جهات و از همه حیث مشابهاند، بلکه سخن بر سر این است که زنان داراى ماهیتى متفاوت - که فلاسفه یونان بدان معتقد بودند - نیستند. بحث آیه، بحث اشتراک در یک حقیقت است نه تساوى و تشابه مطلق. علامه در این راستا، از نکاتى چند به فراخور محل استفاده مىکند. به عنوان مثال، مکرر در کلمات ایشان استدلال به این قسمت از آیه است که «بعضکم من بعض». به هر حال انسانها از یکدیگر و از طریق توالد و تناسل به وجود مىآیند. زن و مرد نیز در این روند موثر و وجودشان لازم است. در آیه اول سوره نساء هم تکثیر نسل انسانى (چه دختر و چه پسر) به زن و مرد،هر دو، نسبت داده شده است: «وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً» بنابراین معنا ندارد که دختران این نسل از هویت انسانى برخوردار نباشند ولى پسران داراى هویت انسانى باشند. طریق دوم استناد به آیاتى است که هر یک از زن و مرد را برخوردار از روح مجرد انسانى مىدانند؛ روح که موتور تمام قوا و گوهرى الهى است و تکامل او مقصد ادیان به حساب مىآید. از جمله این آیات، آیات مربوط به «نفخه الهى» است. قرآن پس از بیان سیر تکوین جنین آدمى، بدون اشاره به جنسیت و اختصاص اولاد ذکور به این معنا، جنین را مورد لطف قرار داده و از روح در آن مىدمد. به هر حال، نکات فوق که عرصههاى انسان شناختى برابرى بین زن و مرد هستند، مىطلبد که زنان با مردان در اهم دریافتهاى نظرى - که به قوه دراکه بشر برمىگردد- و در اساس رهیافتهاى اصیل انسانى و عملى - که به قدرت اراده بشر رجوع مىکند- یکسان باشند. تفکر و اراده، دو خصوصیت مهم انسانى و از تراوشات روح مجرد فلسفىاند؛ بنابراین، هر دو امر باید در زنان موجود باشند. در قرآن، بخش مهم حکمت نظرى که به شناخت مبدأ و معاد هستى مىپردازد، مشروط به مرد بودن انسان نشده است؛ یعنى زنان (به حکم زن بودن)، قصور ذاتى در درک و دریافت پاسخ سوالات اساسى بشر را ندارند. پس قرآن براى زنان در این باب استقلال فکرى را ثابت مىکند.(۴) مولوى مىگوید: لیک از تأنیث، جان را باک نیست ***روح را با مرد و زن اِشراک نیست از مؤنث وز مذکّر برتر است ****این نه آن جان است کز خشک و ترست(۵) نکته مهم بدیهى است که از نظر فرهنگ قرآنى، تجمیع صرف معلومات ملاک آدمیت به حساب نمىآید. گنجینه مفاهیم حصولى، به تنهایىاز هیچ انسانى سالک سبیل حق نساخته است. قرآن ضمن احترام به مقام علم و علما، حقیقت اساسى علم را حکمتى مىداند که باید به آدمى القاء و ایتاء شود: «مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً»(۶) به هر کس حکمت داده شود، به یقین، خیرى فراوان داده شده است. این علم عین عمل و نورانیت تقواست که فرد را مهیاى شهود و حضور مىکند. و تقوا در قرآن غیرجنسیتى معرفى شده است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا. إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ. إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»(۷) اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست) گرامىترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است. شهود و باریافتن به مقام حضور نیز از همین دست است «أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فى مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ...»(۸) آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین، و آن چه خدا آفریده است (از روى دقت و عبرت) نظر نیفکندند؟! * جنسیت، زن و حکمت عملى (گزارههاى اخلاقى) گزارههاى اخلاقى یکى از تقسیمبندىهاى مهم ادیان الهىاند. ادیان الهى، در بسیارى از مواقف دو راهى انتخاب و اختیار را پیش پاى آدمى گسترانیده و ابزار انتخاب صحیح یا فرار از آن را نیز در اختیار بشر گذاردهاند. مولوى، کارکرد دین را اینگونه توضیح مىدهد: انبیا را حق بسیار است از آن ***که خبر کردند از پایانمان(۹) آدمى تنها موجودى است که مىتواند در عمل تغییر مسیر داده و سمت و سوى انتخاب خود را در مسیر قانون قرار دهد یا از آن بگریزد؛ قانونهاى جدیدى را بپذیرد؛ از جبر غرایز برهد یا روى غرایز و تمنیات نفسانى را سفید کند! عناصر اصلى عمل (چنان چه علماى فن گفتهاند): مصلحت اندیشى، شوق و ابتهاج (میل) و اراده و جزم است. حرکت عضلانى نیز در آن بخشى که عمل یک عمل جوارحى باشد از مقدمات رفتار به حساب مىآید. تفکر، راه فهم مصالح است. میل به مثابه جاده صاف کن و اراده صلابت بخش. در آیات قرآن، موضوع همه این امور انسان است نه مرد یا زن. در قران تمام تشویقها و توبیخها حول محور تفکر است و خطاب این آیات همگانى است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»(۱۰) و ما این ذکر(قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آن چه را که به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى؛ و شاید اندیشه کنند. «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»(۱۱) و این مثالها را براى مردم آوردیم شاید آنان اندیشه کنند. میل و گرایش زمانى در آدمى ایجاد مىشود که زمینه آن فراهم باشد. قرآن مىفرماید نفس انسانى از طرف خداوند مورد الهام قرار گرفته که این نفس هم گرایش به خوبىها دارد و هم به بدىها: «وَ نَفسٍ وَ ما سوّیها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»(۱۲) قدرت اختیار نیز بدون لحاظ جنسیت به زن و مرد عطا شده است: «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ.... إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»(۱۳) ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم و او را مىآزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم. ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد(و پذیرا گردد) یا ناسپاس. در آیات فوق - که بخشى از آنها ذکر شد - خداوند مىفرماید ما آدمى را از نطفه آفریدیم، اسباب فهم و شناخت عطایش کردیم و رسولان خود را فرستادیم، حال اوست که انتخابگرانه یا شاکر خواهد بود و یا در عمل ناسپاس. اشتراک زن و مرد در ارزشها بنابراین، اصل در احکام اخلاقى و ارزشى اصل اشتراک زن و مرد است. قرآن به این حقیقت اشاره کرده و جنسیت زنانه و مردانه را مانع یا شرطى بر سر تعالى یا انحطاط اخلاقى محسوب نمىکند: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»(۱۴) هر کس کار شایستهاى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن باشد، او را به حیاتى پاک زنده مىداریم. «وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ»(۱۵) و هر کس کار شایستهاى انجام دهد - خواه مرد یا زن - در حالى که مؤمن باشد آنها وارد بهشت مىشوند و در آن روزى بى حسابى به آنها داده مىشود. «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً»(۱۶) به یقین مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مىکنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است. در عین حال، این نکته قابل غفلت نمىباشد که جنسیت زنانه یا مردانه، از جهاتى دیگر در تعدادى از آموزههاى اخلاقى مؤثراند. از آن جایى که انحطاط اخلاقى براى هر یک از دو جنس زن و مرد ممکن است (به یاد داشته باشیم که اخلاق یعنى رستن از استبداد غرایز و تعدیل آنها به وسیله قواى عقلانى)، فعالیت متفاوت غرایز در هر یک از زن و مرد، مىتواند هر یک را به نوعى آسیب رساند. گاهى احساسات متعالى و انسانى (مانند شفقت و دلسوزى، همدردى و مواسات) که زمینههاى رفتارند، موجب انتخابى عمیق و رفتارى زیبا مىشوند که در زنان به وفور یافت مىگردند. گاهى نیز در ابراز همین احساسات افراط شده و، آدمى وادار به انجام کارى مىشود که صحیح نیست و باید با تعقل و صلابت عقلانى کنترل شوند. بنابراین، تفاوت هر یک از زن و مرد در ترجیح احساس و عقل، مىتواند سبب تفاوت رفتارى در آنها شود. یعنى زنان به توجه به غلیان احساساتشان در نقشها و کارکردهایى موفق ترند که احساس عنصر اصلى آن است مانند آموزش، پرستارى... چنان چه باید در کشمکش عقل و احساس مراقبت بیشترى به خرج داد. و عنان رفتار خود را آن جا که نباید، به احساس محض نسپارند. ایمنسازى روابط اجتماعى بر همین اساس است که ما در مواردى، بین زنان و مردان تفاوت اخلاقى در دین مىبینیم. به عنوان مثال، انسان به روابط اجتماعى محتاج است و این روابط سطحى از اختلاط بین زن و مرد را ایجاب مىکند. براى ایمنسازى این روابط و سالمسازى فضاى اجتماع، لازم است تحریکات غریزه جنسى به حداقل ممکن برسد. به عبارت دیگر، اجتماع صحنه بروز جوانب انسانىِ آدمى باشد نه زنانگى یا مردانگى. از سوى دیگر، زنان در ویژگى جنسى و رفتار جنسى، مورد اشتیاق بوده و طبعاً در صورت عدم مصونسازى، محل تعرض قرار مىگیرند. بر این اساس است که در روایات، نوعى تقسیم اخلاقى موجود است. هراسیدن براى زنان و دورى از رفتارهاى متهورانه جهت حفظ گوهر عفت، دورى جستن از اختلاط زیاد و بستن گوش خود بر نجواى نامحرمان یک ارزش، و حفظ نظر، رعایت پرهیز بیشتر از زنان که در دستوراتى نظیر کراهت سلام مردان بر زنان جوان نمودار است براى مردان، ارزشى خاص است؛ چرا که آنان ناخواسته از نظر مسایل غریزى آسیبپذیر بوده و حتى یک نگاه مىتواند موجبات سقوط آنان را فراهم کند. سخن فوق بدین معنا نیست که حفظ نظر براى زنان یا حفظ عفت براى مردان ارزش نیست، بلکه مراد این است که هر کدام باتوجه به ویژگى جنس خود دستوراتى تغلیظ شده دارند. جنسیت، زن و حقوق (فقه) احکام فردى، خانوادگى و اجتماعىاى که در گستره فقه اسلامى منتشرند، همه ضمن توانبخشى به حیات آدمى، او را براى رشد و ارتقا بیشتر آماده مىسازند. این احکام با تصحیح روابط انسان در یک مثلث که سه زاویه آن را خدا، خود و انسانهاى دیگر تشکیل مىدهند، درصدد این هستند که روح انسان در زمان فراغت او از دنیاى خاکى، کمال بایستهاش رسیده باشد. از آن جا که انسان آمیزهاى از جسم و روح است، مسیر کمال او از تعامل این دو با یکدیگر مىگذرد. بنابراین، احکام فقهى ناظر به هر دو حقیقتاند. در نتیجه، باید احکامى وجود داشته باشد که به فراخور اشتراک زن و مرد در هویت انسانى، بین زن و مرد مشترک باشد و احکامى مختص نیز وجود داشته باشند که با ملاحظه جنس - که ویژگى مهم جسمى هر یک از زن و مرد است - راه را بر کمال آنها بگشایند. با ملاحظه رسالههاى عملیه، به راحتى به دست مىآید که در احکام متعدد و بسیارى، زنان و مردان از نظر فقه اسلامى با هم مشترکند. متاسفانه، دشمنان اسلام تفاوت حقوقى زنان و مردان در بخشى از بابهاى فقهى (نظیر ارث، دیه، شهادت، پوشش...) را دستاویزى جهت ناکارآمد جلوه دادن اسلام عزیز و مشوش ساختن اذهان عمومى قرار دادهاند!! قطعاً این باور غلط که اسلام جانبدارانه به زنان ستم روا داشته، به ضمیمه رفتار غلط برخى مسلمانان که با الگوهاى دینى بسى فاصله دارد، مانع از تسلیم صد در صد قشرى عظیم از دختران و زنان به دستورات دینى شده است. تلفیق فقه و اخلاق در عرصه تبلیغ براى حل این معضل، لازم است ما مبلغان ضمن آگاهى بیشتر از روح حاکم بر احکام - که رفق، رحمت، ساماندهى، ملاحظه ضرورتها و واقعیتهاست - ویژگىهاى اساسى فقه اسلامى را شناخته و معرفى نماییم تا بتوانیم از حریم فقه اسلامى دفاع کرده و جوانان دیار اسلامى خود را مشتاق عمل به آن نماییم. به منظور فوق، به صورت خیلى خلاصه مىگوییم که نظام فقهى و حقوقى در تمام مکاتب، تنها کلید گشودن قفلهاى بسته حیات اجتماعى و خانوادگى انسانها نیست. نظامهاى حقوقى، نظامهاى حداقلىاند که براساس ضوابطى نظیر دلیل و مدرک، شاهد و بیّنه، قسم و نکول و... عمل مىکنند. انسانها براى حل بحرانهایى که در سطح روابط آنها ایجاد مىشود، به نوشتن قوانین پرداختهاند. روشن است که این قوانین نیاز به ضمانت اجرا دارند. در نظامهاى لیبرالى، این ضمانت به حداقل رسیده تا آزادى فردى افراد حتىالامکان محدود نشود؛ چنانچه مسئول ایجاد این مقدار از تضمین هم دولتها به حساب مىآیند. واضح است که این ضمانت به تنهایى کافى نیست و هر چه ابعاد جهان کوچکتر مىشود، نیاز بیشترى به انعقاد قوانین و معاهداتى در سطح جهان براى بهبود وضعیت حیات بشرى احساس مىگردد. گفتنى است که با وجود تمام تلاشها، هنوز جهان در بىعدالتى غرق است. مسأله حقوق در دنیا تابع محورهاى معینى است که یکى از آنها حاکمیت نظام سلطه است. شالوده حقوق در دنیا به صلاحدید نظام سلطه و براساس هنجارهاى پذیرفته شده اجتماعات قدرتهاى برتر ریخته مىشود و چندان امیدى به عدالتگسترى آن نیست. در عرصه نظام اسلامى ما نیز، تکیه بر قوه قهر و قانون جهت تضمین حقوق، امرى لازم ولى ناکافى است. آدمیان اگر از درون مدیرى نداشته باشند که آنها را به حرکت و سکونهاى اخلاقى وادارد، در فضایى محدود قانون را رعایت مىکنند و آن فضا، فضایى است که به وسیله مجریان قانون رصد و رسیدگى مىشود. در جامعهاى که به طور مداوم نیاز باشد قانون هنجار بسازد، علایم حیات دیده نمىشود. قانون با پشتوانه اخلاق جامعه سالم جامعهاى است که در آن هنجارها با کمترین مراقبت عرفى شوند. این معنا هم فقط با یک تضمین فراهم مىشود و آن ضمانت دومى است که ما از آن به ملکه تقوا و گزارههاى اخلاقى تعبیر مىکنیم. در یک چهاردیوارى که نماینده قانون حضور ندارد، تنها حقیقتى که افراد را از تعدى و ظلم به یکدیگر باز مىدارد، عنصر خداترسى و رعایت اخلاق و نفسى متأدب است. لذا از نظر مفاهیم دینى لازم است که هم انسانها از حقوق و تکالیف متقابل آگاه باشند و هم تربیت شوند تا این حقوق را رعایت کنند. حق، همى خواهد که هر میر و اسیر با رجا و خوف باشند و حذیر(۱۷) بنابراین، وظیفه مبلغان در این راستا دو چیز است: آموزش حقوق و اخلاق از یکسو و تربیت از سویى دیگر که در قالبِ «انذار» به عنوان وظیفه مبلغین دینى گوشزد شده است. واقعاً چه حجمى از احکامى که مبلغین دینى بر منبرها ارایه مىکنند، تعلیم حقوق متقابل زن و شوهر، فرزند و والدین است؟ متاسفانه، مفاهیم تبلیغى ما سخت به کلیشه مبتلا شده است! گاهى آن قدر ساده، سطحى و خوش بینانه است که متهم به دورى از واقعیات و شرایط عصر حاضر است و گاهى آن قدر پیچیده و مغلق و نظرى است که توده مردم و عوام را از مساجد و تکایا مىگریزاند!؟ یا زندگى خداپسندانه یا جدایى نیکو! به هر تقدیر، آمیختن فقه و اخلاق از خصوصیات فقه اسلامى است؛ به عنوان مثال به این لطیفه قرآنى توجه مىکنیم که علامه طباطبایى(ره) به زیبایى آن را متذکر شدهاند.(۱۸) ایشان در تفسیر بخشى از آیه طلاق «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»(۱۹) آوردهاند: آیه مىفرماید اگر در زمان عده زن، مردى تصمیم گرفت همسر خود را برگرداند، باید این کار را معروفانه انجام دهد؟ یعنى همسر خود را به خانه برگردانده و با او مطابق اصول و قواعد انسانى و متعارف رفتار کند نه آن که از روى اضرار و به قصد آسیب رساندن و آزار، او را به منزل برگرداند. که اگر کسى چنین کند، نگوید «به حکم اسلامى عمل کردهام و رجوع نمودهام». کسى که چنان کند، بداند که آیات الهى و احکام اسلامى را استهزاء کرده و به سخره گرفته است.(۲۰) ملاحظه مىشود در متن جامعه چه بسیار زنانى هستند که مبتلا به همین واقعیت تلخ هستند و مردان کار خود را عمل به حکم اسلامى و استفاده از حق رجوع مىدانند! فلسفه حق رجوع در طلاق فرهنگسازى یعنى گسترانیدن روح اصلى حاکم بر احکام. حق رجوع یعنى فرصتى دوباره براى احیاى حیات خانواده که چون مرد به این حیات در نوبتى پایان داده، خود موظف به تدارک و رجوع است. در وضعیت دوم، اگر مرد نخواهد رجوع کند، مىتواند زن را کاملاً رها کند، ولى این تسریح و رهاسازى مقید به یک قید اخلاقى مهم است، یعنى اسلام در این شرایط که زن بدون پشتوانه رها مىشود، فراتر از حقوق، مردان را موظف ساخته که با آنها به احسان رفتار کنند. خود علامه رحمه الله در توضیح این فقره مىفرمایند که اگر مردى همسر خود را رها سازد و در این باره طبق قانون عمل کند، چه بسا رفتارش «معروف» بوده و ظلمى نکرده باشد، ولى خدا خواسته که در این شرایط، نه تنها مردان ظلم نکنند، بلکه احسان کرده و در عین حال که همسر خود را رها مىسازند به حدى او را برخوردار سازند که بتواند به حیات خود پس از طلاق ادامه دهد. قدرى بخشش از اموال یا هر کمک دیگرى که نامش احسان باشد. چنانچه ملاحظه شد، احکام نیامدهاند که یک انسان را جابرانه اقتدار بخشیده و دیگرى را محکوم نمایند، بلکه احکام مىخواهند با اتکا بر فطرت، امکان ادامه حیات بهتر را براى طرفین فراهم سازند. اسلام در کنار تسهیل امر ازدواج، تاکید بر اجراى حقوق و رعایت تکالیف متقابل، مىخواهد که زن و مرد از یک زندگى پردوام و توأم با آرامش و آسایش بهرهمند، لیکن در عین حال طلاق، را نیز مجاز شمرده است. استحباب ازدواج در کنار تجویز طلاق که هر دو از نظر بزرگان بر مبناى فطرتند، وسیلهاى براى ادامه حیات آدمىاند که هر دو مشحون از احکام و اخلاقند. به عبارت دیگر هم تضمین زندگى خانوادگى و موفقیت ازدواج در گرو رعایت حقوق و گردن گذارى به اخلاق است و هم اجراى صحیح حکم طلاق مرهون رعایت احکام مربوطه و موازین اخلاقى است. سرّ مطلب هم واضح است، زیرا به فرمایش مفسّر بزرگ قرآن علامه طباطبایى اسلام به دنبال ایجاد صلاح است و احکامش بر این محور مىچرخد، ولى مکاتب فکرى دیگر به دنبال اشباع نفسانى.(۲۱) قصد ما ستر است و پاکى و صَلاح ****در دو عالم خود بدان باشد فَلاح(۲۲) نکات دیگرى هم در بیان کلیدهاى اساسى فقه اسلامى هست، مانند واقعنمایى، جامعنگرى، تمرکز بر عبودیت و... که علاقهمندان مىتوانند در کتب مربوطه آنها را مطالعه نمایند. آگاهى نسبى از حکمتهاى غالبى احکام که برخى از آنها در کتب فقهى و تفسیرى آمده، از اهم وظایف مبلغین است تا بتوانند اذهان پرسشگران را حتىالامکان قانع، و نظام فکرى دینى را در قبال مکاتب حقوقى دیگر حراست نمایند. منبع :ایران زنان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 976]
صفحات پیشنهادی
دفاع قرآن از حقوق زنان
دفاع قرآن از حقوق زنان-تاکید قرآن بر حقوق از دست رفته دخترکان مظلومى که زنده به گور مىشدند و اصرار فراوان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بر این که آنان نعمتها و ...
دفاع قرآن از حقوق زنان-تاکید قرآن بر حقوق از دست رفته دخترکان مظلومى که زنده به گور مىشدند و اصرار فراوان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بر این که آنان نعمتها و ...
قرآن و حقوق زن(1)
همواره زنان در جوامع بشري از شأن و حقوق خود دور مانده اند و حتي منزلت انساني آنان با ... و پررونقي دارد، مسأله ي حقوقي زن يا دفاع از حقوق زن است و قبل از آنکه بيان قرآن و ...
همواره زنان در جوامع بشري از شأن و حقوق خود دور مانده اند و حتي منزلت انساني آنان با ... و پررونقي دارد، مسأله ي حقوقي زن يا دفاع از حقوق زن است و قبل از آنکه بيان قرآن و ...
مشاور استاندار سيستان وبلوچستان:دفاع از حقوق زن بايد با ...
مشاور امور بانوان استاندار سيستان و بلوچستان گفت: دفاع از حقوق زنان نه اينكه ... رقابتهاي ورزشي كوهنوردي، همايش تفريحي دريانوردي، محفل انس با قرآن، همايشهاي ...
مشاور امور بانوان استاندار سيستان و بلوچستان گفت: دفاع از حقوق زنان نه اينكه ... رقابتهاي ورزشي كوهنوردي، همايش تفريحي دريانوردي، محفل انس با قرآن، همايشهاي ...
به بهانه نشست «نقش زنان در دفاع مقدس» در موزه هنرهاي ديني امام ...
به بهانه نشست «نقش زنان در دفاع مقدس» در موزه هنرهاي ديني امام علي(ع)زني چنان كه تو ... اين توجه به حقوق زنان فقط به همين مورد ختم نميشود و قرآن گويا در داستانهاي ...
به بهانه نشست «نقش زنان در دفاع مقدس» در موزه هنرهاي ديني امام علي(ع)زني چنان كه تو ... اين توجه به حقوق زنان فقط به همين مورد ختم نميشود و قرآن گويا در داستانهاي ...
گروه های حقوق بشری هم از مسلمانان دفاع نمی کنند
گروه های حقوق بشری هم از مسلمانان دفاع نمی کنند-بین الملل > آمریکا - سیدمحمد مرندی میگوید:قرآنسوزی و خشونتهای ... زهرا خدایی آتش زدن قرآن در محل ویرانه های برج های دو. ... دکتر روح افزا می گوید: «براستی با این آمار، حقوق بشر و دفاع از حقوق زنان در .
گروه های حقوق بشری هم از مسلمانان دفاع نمی کنند-بین الملل > آمریکا - سیدمحمد مرندی میگوید:قرآنسوزی و خشونتهای ... زهرا خدایی آتش زدن قرآن در محل ویرانه های برج های دو. ... دکتر روح افزا می گوید: «براستی با این آمار، حقوق بشر و دفاع از حقوق زنان در .
جوامع اسلامی حقوق زنان را ادا نکردهاند
جوامع اسلامی حقوق زنان را ادا نکردهاند-اندیشه - دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب ... کرد: برای شناخت بیشتر نقش واقعی زن باید به الگوهای قرآنی مراجعه کنیم، ما در قرآن به ... كشورهاى اروپايى كه اين همه مدعى دفاع از حقوق زنان هستند - كه تقريبا همه اش هم دروغ ...
جوامع اسلامی حقوق زنان را ادا نکردهاند-اندیشه - دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب ... کرد: برای شناخت بیشتر نقش واقعی زن باید به الگوهای قرآنی مراجعه کنیم، ما در قرآن به ... كشورهاى اروپايى كه اين همه مدعى دفاع از حقوق زنان هستند - كه تقريبا همه اش هم دروغ ...
سخنان همسر احمدی نژاد درباره حقوق زنان
ایرنا: همسر رييس جمهوري گفت: دفاع از حقوق زنان و رفع هر گونه ظل. ... داشت: در اين رابطه نياز است که با شناخت بيشتر معارف اسلامي با کمک منابع قرآن، احاديث و احکام ...
ایرنا: همسر رييس جمهوري گفت: دفاع از حقوق زنان و رفع هر گونه ظل. ... داشت: در اين رابطه نياز است که با شناخت بيشتر معارف اسلامي با کمک منابع قرآن، احاديث و احکام ...
قرآن و حقوق زن(2)
ارزش و مقام زن در اسلام چنان است که سومين سوره ي مفصل قرآن به نام زنان (نساء) ناميده شده و در سوره هاي ديگر قرآن نيز به زنان و حقوق آنها اشاره شده است و اين همه ..... اين ما هستيم که بايد شمشير به دست بگيريم و از خودمان و از اين زن ها دفاع کنيم، پس ثروت هم ...
ارزش و مقام زن در اسلام چنان است که سومين سوره ي مفصل قرآن به نام زنان (نساء) ناميده شده و در سوره هاي ديگر قرآن نيز به زنان و حقوق آنها اشاره شده است و اين همه ..... اين ما هستيم که بايد شمشير به دست بگيريم و از خودمان و از اين زن ها دفاع کنيم، پس ثروت هم ...
بيانيه پاياني نشست اديان ، حقوق بشر و زنان
بيانيه پاياني نشست اديان ، حقوق بشر و زنان-به گزارش گروه فرهنگي ايرنا در اين ... آيا نهادهاي جهاني حقوق بشر و حقوق زنان و كودكان تنها روي كاغذ زنده اند و جرات دفاع از بي ... در برابر نسل كشي مسلمانان ، قرآن سوزي ، تخريب مساجد ، اسارت و هتك حرمت زنان ...
بيانيه پاياني نشست اديان ، حقوق بشر و زنان-به گزارش گروه فرهنگي ايرنا در اين ... آيا نهادهاي جهاني حقوق بشر و حقوق زنان و كودكان تنها روي كاغذ زنده اند و جرات دفاع از بي ... در برابر نسل كشي مسلمانان ، قرآن سوزي ، تخريب مساجد ، اسارت و هتك حرمت زنان ...
شوراي فرهنگي اجتماعي زنان در خصوص لايحه حمايت از خانواده ...
9 سپتامبر 2008 – لايحه حمايت از خانواده شوراي فرهنگي - اجتماعي زنان در پانصدو نود. ... است و حلالي است كه با شرايط ذكر شده در قرآن كريم براي مردان واجد شرايط مجاز است. ... خانواده كه با هدف پاسداري از نظام خانواده و دفاع از حقوق زنان، به عنوان مهمترين ركن آن، ...
9 سپتامبر 2008 – لايحه حمايت از خانواده شوراي فرهنگي - اجتماعي زنان در پانصدو نود. ... است و حلالي است كه با شرايط ذكر شده در قرآن كريم براي مردان واجد شرايط مجاز است. ... خانواده كه با هدف پاسداري از نظام خانواده و دفاع از حقوق زنان، به عنوان مهمترين ركن آن، ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها