تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى كه دل در درون سينه بى قرار است و به دنبال حق مى‏گردد و چون به آن رسيد، آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828031430




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دغدغه‌هاي شاعر امروز ما


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: دغدغه‌هاي شاعر امروز ما


از امروز سخن به ‌ميان آمد و از شاعر امروز و از اينكه شاعر امروز ما در برابر شعر چه احساسي دارد و چه مسؤوليتي را در اين زمينه نشسته برشانه‌هاي خويش مي‌داند.

شاعر امروز ما با نگاه امروزين به ‌شعر و با پرداختن نوگرايي‌ها در شعر از لحاظ ساختار و از لحاظ شكل و از لحاظ زبان، با داشتن جوهر شاعرانه‌گي و همچنين ظرفيت‌هاي شعري، مسير شعر معاصر ما را شفاف‌تر مي‌سازد و راه را براي رفتن به ‌سوي افق‌هاي گسترده مي‌گشايد. اگر چه اين سر و صدا‌ها گاه گاهي و حتي بسيار به‌ گوش‌ها طنين‌انداز مي‌شوند كه عصر، عصر داستان است و عصر رمان است و شعر عمر خود را به ‌پايان رسانيده است و ديگر عصر ما عصر شعر نيست. از اينكه شعر سال‌ها سلطنت داشته است؛ هم در مغرب زمين و بيشترينه در مشرق زمين. شعر تأثيرگذار بوده است.

شعر عمري طولاني داشته است كه اگر عمر طولاني‌اش را به‌چيزي شباهت بدهيم، طوري شباهت مي‌دهيم كه عمر طولاني شعر شبيه است به ‌عمر دريا‌هاي جهان؛ اگر مرزي نمي‌شناختند و به ‌هم پيوسته مي‌بودند و حركت همه درياها دريك مسير قرار مي‌داشت.

شعر در طول تاريخ هم تسلط داشته است هم تحول‌پذير بوده است، در شرق و نيز در غرب، البته بيشترينه در شرق. اما داستان نسبت به ‌شعر عمري كوتاه دارد؛ به ‌اين معنا كه نسبت به ‌شعر عمر سپري نكرده است. آن‌گاه كه گفته مي‌شود عصر ما عصر داستان يا رمان است، از يك نگاه دقيق و به ‌جاست. از اين نگاه كه داستان نسبت به ‌شعر پديده‌ايست جديد و نوعيست جديد. در اين صورت حالا دوران داستان فرا رسيده است. مگر اين معنا را ندارد كه ديگر شعر، همه كوچه‌ها را پيموده است و سرانجام به‌ كوچة بُن‌بست رسيده است .

پديده‌اي كه بسيار گام گذاشته باشد و به ‌پيش رفته باشد، سر انجام به ‌بن بست نمي‌رسد بلكه خوب‌تر و دقيق‌تر و شمرده‌تر مي‌تواند راه برود. پديده‌اي كه عمر سپري كرده باشد، نشسته باشد و زمان پشت سرگذاشته باشد، كار آزموده‌تر مي‌شود و پخته‌تر عمل مي‌كند كه گاهي حتا به ‌سوختگي هم مي‌رسد .

شاعر امروز ما مي‌تواند با ژرف نگري‌ها و رياضت كشيدن‌ها، ظرفيت‌هاي نويني را وارد شعر بسازد و مسؤوليت‌هايش را در برابر شعر بشناسد و به ‌خاطر اين مسؤوليت‌ها پاسخگو باشد. شعر امروز ما يا مفهوم‌گرايانه عمل مي‌كند يا زبان‌گرايانه يا هم زبان‌گرا و هم انديشه‌گراست. اين يك حقيقت مسلم است كه هر شعر در حوزة زبان شكل مي‌گيرد و در بستر زبان است كه پرورش مي‌يابد و بزرگ مي‌شود. مگر گروهي از شاعران هستند كه بيشتر به ‌محتوا و پيام‌آوري در شعر مشغول‌اند وعده‌اي هم در زبان و زبان‌پردازي در شعر مشغول‌اند و عده‌اي هم به ‌شعار‌پردازي در شعر ارج مي‌نهند. يا همان‏‎طوري كه گفته شد زبان‌گرا به ‌زبان در شعر بيشتر مي‌پردازد و زبان شعر خويش را با شسته‌گي همراه مي‌سازد. عده‌اي كه زبان گرا هستند محدوديت‌هايي را كه در زبان شعر به ‌صورت مجموعي وجود دارند، مي‌شكنند و مي‌روند به‌سوي پُست‌مدرنيزم. اما كاري چشم‌گير در اين عرصه به ‌چشم نمي‌آيد. از آن‌جا كه ديده مي‌شود مولفه‌هاي پُست‌مدرنيزم در شعر شاعران امروز ما وجود دارند؛ اما در هر شعري شايد به ‌پيمانه‌هاي گوناگون اين زمينه‌ها جلوه گر باشند. مگر به ‌يك نكته اشاره بايد كرد كه اين جلوه‌ها خود به‌خود و بدون تصميم‌گيري در شعر بازتاب مي‌يابند كه ويژ‌گي مهم شعر همين است .

شعر پُست‌مدرنيستي اگر سروده هم شود، با دشمني همراه زبان آغاز مي‌يابد. اين سخن كه وظيفة شعر ويران‌كردن زبان است، از پندار‌هاي پيروان شعر پُست‌مدرنيستي است. اما چنين ويراني، آبادي را بايد در پي داشته باشد. برنادت مير در مقالتي به‌شاعران جوان مي‌گويد كه «زبان را در سرودن شعر تخريب كنيد.»

اين خراب سازي زبان چه‌گونه خواهد صورت بگيرد؟ من چنين مي‌پندارم و چنين مي‌دانم: در يك شعري از اين دست، واژه‌ها را شكسته بايد نوشت و گاهي هم وارونه. فعل‌ها را از سطر‌هاي شعرحذف بايدكرد. سطر‌ها‌يي از شعر را نا تمام بايد گذاشت. واژه‌ها را گاهي به ‌صورت بي‌نظم بايد كنار هم آورد. واژه‌هايي كه در خط آغاز و انجام شعر نقش بازي مي‌كنند، به‌گونه‌اي نوشته شوند كه وظيفة نماينده‌گي از آغاز و انجام شعر را به ‌عهده نداشته باشند. اين تكه از شعر مسعود حسن زاده را نگاه مي‌كنيم كه سيمايي جذاب دارد:

سه روز به ‌عاشقي مانده بود

او

حرف آخرش را

از سر مي‌گردانم

سه روز تمام باورش را گم كرد

ميان قوطي‌هايي كه كلمات، آوا‌هاي متكبر

از نقاب

كج مي‌شد

پشت سرم آينده

گم شدن از قوطي

كجايي؟

ها....؟

مي‌توانم كه

مي‌توانستي ببيني

فعل معلق را

كجا؟

به چه بهانه؟

خواهي يافت

‏...‏

سه روز به ‌عاشقي

سه روز ديگر

كمي مرگ

راحت شدم

در شعر پست‌مدرنيستي عدم قطعيت مسلط است؛ به‌اين معنا كه در اين‌گونه شعر هيچ چيز قطعيت ندارد. پُست‌مدرنيست‌ها به ‌اين باورند كه زند‌گي آغاز و انجامش آشكار نيست. زند‌گي با بي‌نظمي همراه است. از اين‌جاست كه شعر پسامدرن هم بر گرفته شده از چنين ويژ‌گي زند‌گي است. شايد در ظاهر زند‌گي با نظمي همراه باشد؛ اما در اصل اين بي‌نظمي است كه زنده‌گي را در دست دارد. به‌همين سبب است كه در يك اثر پُست‌مُدرنيستي به ‌انسجام متن پرداخته نمي‌شود و چنين اثري انجام متفاوت مي‌تواند داشته باشد. چون از ديدگاه پسامُدرن‌ها زند‌گي اين چنين است .

بايد گفت كه اگر در سرودن شعر پسامدرن به ‌بي‌نظمي پرداخته مي‌شود يا به ‌بي‌قاعده‌گي توجه صورت مي‌گيرد، به ‌اين معنا نيست كه هر چه دل تنگ ما مي‌خواهد همان‌گونه بنويسيم. اين بي‌نظمي و بي‌قاعد‌گي به ‌نظمي و قاعده‌اي بايد بينجامد؛ چرا كه «شعر پُست‌مدرنيستي اسكيزوفريني زباني را عين سلامت مي‌داند.»

يكي از مولفه‌هاي شعر پسامدرن سفيد گذاشتن متن است. پس اگر چنين است، به ‌اين معنا نيست كه اگر درگفتن و نوشتن تنگ آمديم، به ‌سفيد گذاشتن ميانه‌ها و يا هر بخش ديگر شعر بپردازيم، بلكه در حقيقت اين سفيد گذاشتن، خود سطر يا سطر‌هاي ديگري است كه خوانش ديگري دارد. از يك نگاه اين سفيد گذاشتن، مخاطب را به ‌فكر وا دار مي‌كند؛ يعني تفكر بر انگيز است. اين سفيد گذاشتن‌ها زمينه و آغاز شكل گيري شعر ديگري در خواننده‌اي كه خود، شاعر است خواهند بود؛ حتا اين سطر‌هاي سفيدِ شعر در شخص سرايندة خويش آغاز كار ديگري را پي‌ريزي خواهند كرد. اما بعضي‌ها چنين مي‌پندارندكه شعر پُست‌مدرنيستي فقط از بي‌نظمي و بي‌قاعد‌گي به ‌وجود مي‌آيد و همان «هر چه مي‌خواهد دل تنگت بگو» را در شكل‌گيري اين شعر اساس قرار مي‌دهند.

در شعر‌هاي انديشه‌گرا و مفهوم‌گرا، امور اجتماعي بيشتر و بيشتر بر روي صحنة شعر ظاهر مي‌شوند و شعر، متعهدانه پيش مي‌رود و شاعر انديشه‌گرا زبان را وسيله مي‌داند؛ وسيلة رسانيدن پيام. چنين مي‌پندارد كه اگر به ‌زبان در شعر توجه بيشتر داشته باشد ديگر شعر، تعهد اجتماعي‌اش را از دست مي‌دهد. اما در شعرِ زبان‌گرا، زبان ارزش اساسي دارد و در اين‌گونه شعر زبان وسيلة انتقال پيام نيست بلكه زبان خود اساسي‌ترين عنصر شعر است. هر آن‌چه در چنين شعري شكل مي‌گيرد از قلمرو زبان جدا نيست. خودِ زبان است. در چنين شعري شاعر از مرز دستور فراتر مي‌رود و در چنين شعري تكرار واژه‌ها نيز نقش دارد. بازي با واژه‌ها و يا واژه‌ها را مانند دانه‌هاي شطرنج در دست داشتن و يكي را به ‌جاي ديگري قرار دادن، كيش گفتن و مات گفتن و سر انجام در اين بازي پياده وزير شدن و... نيز ارزش خود را دارد .

در چنين شعري وقتي بازي با زبان در خود زبان صورت مي‌گيرد، باعث به ‌وجود آمدن موسيقي در شعر مي‌شود آن هم موسيقي‌اي كه به ‌صورت دسته جمعي نواخته شود، يعني واژه‌ها دست به ‌دست هم مي‌دهند و موسيقي در شعر مي‌آفرينند. گروهي كه شعرشان هم انديشه‌گرا و هم زبان‌گراست يعني زبان ـ انديشه‌گرا، چنين شاعراني هم‌زبان را مهم مي‌پندارند و هم‌انديشه را كه يكي از جنبه‌هاي معنوي در شعر است. اما چه‌گونه اين شاعران به ‌زبان‌پردازي مي‌پردازند و از طريق همين زبان پردازي‌ها مفهوم و محتوا نيز باز تاب مي‌يابند. اين شاعران شعر را هم زبان ورزي مي‌دانند، هم محتوا ورزي .

اودن گفته است: «اگر جواني در پاسخ به‌اين سؤال كه چرا مي‌خواهي شعر بگويي؟ پاسخ مي‌دهد حرف‌هاي مهمي دارم، مي‌خواهم بيان كنم. وي شاعر نيست. اما اگر پاسخ گويد: دوست دارم پيرامون كلمات بگردم و گوش فرا دهم كه چه مي‌گويند، شايد در شرف آن است كه شاعر شود.» از همين‌جاست كه اودن مي‌گويد: «چگونه مي‌توانم بدانم كه چه مي‌انديشم، مگر زماني كه ببينم چه مي‌گويم.» نزار قباني شاعر بزرگ عرب گفته بود: «شعر مي‌گويد؛ ولي نمي‌داند چگونه؛ همچنان ماهي كه نمي‌داند چطور شنا مي‌كند و گنجشك نمي‌داند كه چگونه مي‌پرد.» در اين‌گونه شعر شاعر به‌ دورادور كلمات به ‌سماع مي‌پردازد، سپس مي‌رود، دست واژه‌ها را در دست مي‌گيرد و آنها را از پل زبان عبور مي‌دهد و گاهي دست از دست واژه‌ها رها مي‌كند و با واژه‌ها يكجا غرق در زبان مي‌شود كه در اين غرق شدن‌ها به ‌مرجان‌ها مي‌رسد و گاهي به ‌گوهر نيز دست مي‌يابد كه محتوا و شكل شعر را مي‌سازند .

اين‌گونه شاعران آناني‌اندكه شعر شان كوچة بي‌توقف است و راه مي‌گشايد و راه مي‌گشايد و راه را هر چه بيشتر هموار‌تر مي‌سازد. اگر تعداد اين‌گونه شاعران از شمار‌گان انگشتان ما فراتر برود يا نرود، شعر‌هاي‌شان كوچه‌هاي بي‌توقف‌اند. شعر اين‌گونه شاعران با آشنايي‌زدايي‌ها و هنجارگريزي‌ها و هنجار افزايي‌ها آميخته است و هيچ‌گاهي شعر خود را سراپا اسير نثر نمي‌سازند. عده‌اي از شاعران معاصر نظر به ‌ذوق و سليقة خودشان هر كدام به ‌ترتيبي اين مسير را مي‌پيمايند. واصف باختري با ويژ‌گي‌هايي كه شعرش داراست، در اين سمت حركت عمودي دارد. قهار عاصي با طوفان‌هايي كه در شعرش به ‌وقوع مي‌پيوستند در اين راه گام مي‌گذاشت. كاظم كاظمي نيز از پنجرة شعرهايش به ‌اين خط نگاه مي‌كند. لطيف پدرام، سميع حامد، افسر رهبين، پرتو نادري، شريف سعيدي، سيد رضا محمدي، عفيف باختري، صادق عصيان و عده‌اي ديگر... به‌گونه‌اي در همين مسير بوده‌اند .

شعر چهار تن از شاعران مهاجر در ايران، نخستين محمدكاظم كاظمي، دوم محمد شريف سعيدي، سوم سيد رضا محمدي و چهارم فايقه جواد مهاجر، متفاوت‌تر از شعر ديگر شاعران در آن حوزه احساس مي‌شود. هم از لحاظ تأثيرگذاري و جذابيت كلام و هم از لحاظ داشتنِ همان «آن» آني كه حافظ مي‌گويد .

كاظمي ويژ‌گي خود را در سرودن شعر دارد؛ كه در اين ميان از پيشگامان مي‌توان به ‌حسابش آورد كه به ‌اين موضوع تحت عنوان ديگري اشاره‌هايي صورت گرفته است. همچنن شريف سعيدي كه با شعر‌هاي سرشار از تصويرش درخشش داشته است. اين غزل او كه هر بيت آن نگريستني است، روزگار بي‌روزگاري ما را نيز با زبان تصويرها بيان مي‌كند. شاعر در اين شعر، آرام و بي‌غوغا زند‌گي ناآرام انسان اين سرزمين را تعريف مي‌كند. در حقيقت با تصوير‌ها زند‌گي مردمان سرزمينش را هم آرامش پيش از طوفان و هم آرامش پس از طوفان مي‌داند.

ابر‌ها گوسفندان پر شير برف‌ها شير‌هاي فراوان

دره‌ها ديگ‌هاي ترك‌دار ابر‌ها ابر‌ها شير افشان

زير باران تند بهاري بوتة گل صداي قناري

اسب در ساية تاك سرمست ماهي سرخ در رود جاري

روي خورشيد سرخ از شراب است خاك لبريز از آفتاب است

زير اين سنگ خفته پلنگي زير آن سنگ آهو به‌خواب است

برگ‌ها نقره‌اي و طلايي باد سوزان پاييز در كار

آب لرزيده يخ بسته در خويش زير پر كرده گنجشك منقار

جنگل فصل پنجم تباه است جنگلي نيست دود سياه است

ماه و خورشيد در آسمان نيست آسمان هست و در آن دو

چاه است

سيد رضا محمدي از نسل سوم شاعران مهاجر در ايران به‌شمار مي‌‌آيد. تا آنجايي كه شعر‌هايش را خوانده‌ام، چنين تصور مي‌كنم كه شعرش ذهن خواننده را تكان مي‌دهد. او از جمع شاعراني است كه زبان ـ انديشه‌گرا است:

صدا ز كالبد تن به‌ دركشيد مرا

صدا شبيه كسي شد، به ‌بر كشيد مرا

صدا شد اسپ ستم، روح من روان ز پي‌اش

به‌ خاك بست و به ‌كوه و كمر كشيد مرا

بگو كه بود كه نقاشي مرا مي‌كرد؟

كه با دو ديدة همواره‌تر كشيد مرا

چه وهم داشت كه از ابتداي خلقت من

غريب و كج قلق و دربدر كشيد مرا

دو نيمه كرد مرا، پس تو را كشيد از من

پس از كنار تو، اين سوي‌تر كشيد مرا

من و تو را دو پرنده كشيد در دو قفس

خوشش نيامد، بي‌بال و پركشيد مرا

خوشش نيامد، اين طرح را به ‌هم زد و پس

دگر كشيد تو را و دگر كشيد مرا

رها شديم: تو ماهي شدي و من سنگي

نظارة تو، به‌ خون جگر كشيد مرا

خوشش نيامد، اين طرح را به ‌هم زد و بعد

پدر كشيد تو را و پسر كشيد مرا

خوشش نيامد، اين بار از تو دشتي ساخت

به ‌خاطر تو، نسيم سحر كشيد مرا

خوشش نيامد، خط خط خط زد اينها را

يك استكان چاي از خير و شر كشيد مرا

تو را شكر كرد، در ذره‌هاي من حل كرد

سپس به ‌سمت لبش برد و سركشيد مرا

اين شعر فضاي دگرگونه دارد. پر از حركت است و پر از شگرد‌هاي زباني و بياني و سرا پا تصوير. هر مصراع اين شعر خواننده و شنونده را هيجاني مي‌سازد، تا زودتر به ‌مصراع بعدي برسد و نگاه كند كه بعد از اين صحنه چه صحنه‌اي پيش مي‌آيد. تصوير در اين شعر در همان محدودة تعاريف گذشته باقي نمانده است؛ يعني محدوده‌پذير نيست و گسترده است. در بسياري از شعر‌هاي شاعران امروز ما تصوير به ‌صورت افقي شكل مي‌گيرد يعني در يك بيت و تمام. بعداً در بيتي ديگر شايد تصويري ديگر باز هم به ‌شكل افقي صورت پذيرد. اگر شعر از نوع نيمايي باشد در اين شعر نيز گاهي تصوير در يك بند به ‌صورت افقي شكل مي‌گيردكه اين‌گونه كاربُرد تصوير، بيشتر ويژة شاعران گذشتة ما بوده است.

وقتي با بيشتر كتاب‌هاي بلاغي رو در رو مي‌شويم، در رابطه به ‌تصوير‌هاي خيال به ‌تعريف‌هايي برمي‌خوريم كه محدودند به ‌چهار عنصر خيال: تشبيه، استعاره، كنايه و مجاز و «به تحليل زيبايي شناسانة تصاوير خيال نپرداخته‌اند. راست آن است كه هنوز زيبايي‌شناسي سخن، در ادب پارسي آن چنان كه شايستة اين ادب گران‌سنگ و پهناور است، كاويده و شناسانيده نشده است و كتابي كه به ‌روشني و رسايي نشانگر ارزش‌هاي زيبا شناختي، در سخن پارسي بتواند بود به ‌نگارش در نيامده است. شگفتا بيشتر از هزار سال از ادب پارسي گذشته است و هنوز ابزار‌ها و شيوه‌هاي شناخت اين ادب به ‌روشني و بسنده‌گي و كار آيي به ‌دست داده نشده است.»

اما آنچه ما نگريسته‌ايم، تصوير در شعر گذشتة ما به ‌صورت افقي اتفاق مي‌افتاده است. اما امروز شعرهايي سروده مي‌شوند كه تصوير در آنها به ‌شكل عمودي صورت مي‌پذيرد كه اين شعر سيد رضا محمدي از همين‌گونه شعرهاست. در اين شعر تصوير گسترده است و حتا بعد از اين‌كه شعر خاتمه مي‌يابد نيز ذهن خواننده را از خويش جدا نمي‌سازد و خيالات خواننده را هنوز از خود انباشته مي‌كند و در خواننده به ‌پايان نمي‌رسد.

شاعر چهارمي فايقه جواد مهاجر است. گاهي ممكن است شاعري ظهور كند و چند شعر ارزشمند بسرايد و ديگر هيچ، اما با همان چند شعر خود شاعري برجسته بماند. از فايقه جواد مهاجر، شعرهايي به ‌صورت پراكنده در نشريه‌هاي مختلف، هم در ايران و هم در اين سوي مرز به‌ چاپ رسيده‌اند. اين شاعر از چهره‌هايي ا‌ست كه با يك دگرديسي در شعر و با ديد ويژة خودش و با يك جذابيت زباني و بياني وارد عرصه شد.

ادامه دارد





چهارشنبه|ا|10|ا|اسفند|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن