واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: به گزارش خبر نامه سلامت عوارض جراحي بيني را در يک تقسيمبندي کلي ميتوان به دو دسته تقسيم كرد: آن دسته از عوارض بيني كه در عملكرد بيني، خود را نمايان ميكنند (مانند چسبندگيهاي داخل بيني يا تنگ شدن بيش از اندازه سوراخهاي بيني كه موجب مشكل تنفسي ميشود) و آن دسته از عوارضي که در ظاهر بيني نمود مييابد و عمدتا ناشي از برداشتن بيش از اندازه بافتهاي بيني است (مانند کوچک شدن بيش از حد بيني كه نامتناسب با اجزاي صورت جلوه ميکند.) *وقتي زيبايي تنفس را به خطر مياندازد کم نيستند بيماراني که پس از جراحي زيبايي بيني دچار مشکلات تنفسي شدهاند. اين موضوع، اهميت توجه به مسايل داخل بيني در حين جراحي بيني را ميرساند. ابعاد جراحي بيني بسيار فراتر از تغييرات در ظاهر بيني است و توجه چندجانبه جراح به تمام اين ابعاد، ميزان بروز عوارض تنفسي را به حداقل ميرساند. اختلال در عملکردهاي حياتي بيني عواقب ناگواري در سلامت و زندگي افراد و جامعه برجاي خواهد گذاشت. تنفس، حياتيترين عملکرد زندگي است که نتيجه آن، رسيدن اکسيژن به بافتهاي بدن است. هنگامي که تنفس از مسير طبيعي خود از راه بيني منحرف شود، عوارض آن تمام بافتهاي بدن را تحت تاثير قرار ميدهد. فردي که تنفس از راه بيني را از دست بدهد، نه تنها در زندگي فردي، بلکه در روابط اجتماعي نيز مشکلات زيادي را تجربه خواهد کرد. بيحالي، خواب آلودگي، کسالت، بيحوصلگي و عصبي بودن ممکن است در اثر اختلال تنفسي بيني پديد آيد. محروميت از تنفس بيني، خشکي مجاري تنفسي و ضعف سيستم دفاعي آن را در پي خواهد داشت. تنفس مزمن از دهان سبب ايجاد خشكي و زخم و درد در ناحيه حلق ميگردد و ممكن است به احساس تودهاي در گلو منجر شود. *گاهي سينوزيت از راه ميرسد گاهي التهاب بيني، موجب بسته شدن موقت تخليه سينوسهاي اطراف بيني و نيز درد سينوسي، سردرد يا احساس پري، سنگيني و فشار در ناحيه سر و صورت ميشود. بسته شدن شيپوراستاش ناشي از گرفتگي بيني ميتواند سبب احساس گرفتگي يا پري گوش شود. سوزش چشم يا اشكريزش ممكن است نشاندهنده بسته شدن مجراي اشكي در بخش پاييني بيني باشد. ترشحات مزمن بيني يا خشكي حلق ممكن است سبب پديده تحريكي در حنجره شود كه همراه خشونت صدا، سرفه و احساس نياز مداوم براي صاف كردن گلو است. صداي تودماغي علامتي از گرفتگي راه هوايي بينياست. اختلال بويايي، احساس سرماخوردگي طولاني، خرخر و مشکلات تنفسي حين خواب از علايم ديگر اختلال عملکرد بيني است. وجود علايم فوق موجب افت قابل ملاحظه در کيفيت زندگي افراد ميشود. *يک جراحي و هزار و يک عارضه عوارض تنفسي ممکن است از مشکلات مختلفي ناشي شود که عبارتند از: • چسبندگيهاي داخل بيني: ايجاد زخم در هر بافتي از بدن موجب برانگيختن واکنشهايي در جهت ترميم زخم ميشود. در بيني هم واکنشهاي ناشي از برشها و زخمهاي جراحي ممکن است به چسبندگي سطوح مختلف از بافتهاي پوشاننده بيني به هم منجر شده و راه تنفسي را مسدود کند. اقدامات زير توسط جراح بيني احتمال اين عارضه را به حداقل ميرساند: - حداقل دستکاريهاي داخل بيني در حين جراحي و ايجاد حداقل برش در داخل بيني. - گذاشتن ورقههاي سيليکوني به طور موقت (از چند روز تا چند هفته) بين تيغه بيني و بافتهاي کناري بيني و اصلاح همزمان انحراف تيغه بيني.• باقي ماندن انحراف تيغه بيني: يکي از معضلات جراحيهاي پلاستيک بيني وجود همزمان انحراف تيغه بيني است. گاهي اين انحرافها از ديد جراح مخفي مانده و علايم خود را پس از عمل بروز ميدهند. پيشگيري از اين عارضه با معاينه دقيق تيغه داخل بيني قبل از جراحي و اصلاح آن در حين عمل است. گاهي براي يافتن انحرافهاي مخفي تيغه بيني لازم است جراح پيش از عمل، به کمک اندوسکوپ به معاينه کامل داخل بيني بپردازد.• بزرگي شاخکهاي بيني: در بعضي از بيماراني که داراي انحراف تيغه بيني هستند، در سمت مخالف انحراف، شاخک تحتاني و يا مياني داراي رشد بيش از حد است. بزرگي بيش از حد شاخکهاي بيني موجب تنگ شدن راه هوايي بيني ميشود.• آلرژي بيني: آلرژي به دليل جراحي بيني ايجاد نميشود ولي حداقل 20درصد از مردم به نوعي به آلرژيهاي بيني مبتلا هستند. بنابراين حداقل 20 درصد از بيماراني که تحت جراحي زيبايي قرار ميگيرند، آلرژي نيز دارند. در جراحي بيني با درمانهاي دارويي و کنترل آلرژي پيش و پس از عمل ميتوان عوارض تنفسي را به حداقل رساند.•تنگي سوراخهاي بيني: کوچک شدن پرهها و يا سوراخهاي بيني موجب کاهش قطر جريان ورودي هوا ميشود. اگر طبق قوانين فيزيکي، اين اصل را در نظر بگيريم که کاهش قطر مجراي عبور هوا به ميزان نصف موجب افزايش مقاومت در مقابل عبور هوا نه به ميزان دو، چهار يا هشت برابر بلکه به ميزان شانزده برابر ميشود؛ آن گاه عواقب کوچک شدن سوراخهاي بيني کاملا قابل درک ميشود. در بسياري از جراحيهاي بيني با حذف مرحله برداشتن پرههاي بيني و اجتناب از برشهاي کناري ميتوان از اين عارضه پيشگيري کرد. حايز اهميت است که بيماران به هيچ وجه به جراح خود براي کوچک کردن پرهها و يا سوراخهاي بيني اصرار نکنند.• تنگي دريچه داخلي بيني: از وخيمترين عوارض تنفسي، جراحيهاي بيني است. دريچه داخلي بيني در فاصله کوتاهي پس از سوراخ بيني در داخل بيني قرار دارد. تنگي اين دريچه معمولا در اثر برداشتن بيش از حد بافتها و غضروفهاي بيني ايجاد ميشود. متعاقبا، ضعيف شدن حمايت اسکلتي بيني موجب فروافتادگي غضروفهاي بيني و اشکال شديد در تنفس ميشود. برداشته شدن بيش از حد اين غضروفها در جراحي منجر به ايجاد چالههاي عميق در دو طرف نوک بيني ميشود. اگر ميزان برداشته شدن بافت از اين هم بيشتر باشد، موجب افتادگي پرههاي بيني و بسته شدن سوراخهاي بيني در هنگام دم ميشود. در حين جراحي پلاستيک بيني بايد دقت زيادي از جانب جراح اعمال شود تا حمايت ايجاد شده توسط اين غضروفها تضعيف نشود. جراحي زيبايي بهخصوص جراحي پلاستيک بيني يکي از عملهاي شايع ميان چهرههاي مشهور است، اما هميشه نتيجه کار آنطور که آنها ميخواهند از کار در نميآيد. يک نمونه شناخته شده در اين مورد مايکل جکسون، خواننده موسيقي پاپ است که شايد از لحاظ تعداد جراحيهاي پلاستيکي که بر روي صورتش انجام داد بينظير باشد. گفته ميشود او شش بار روي بينياش جراحي پلاستيک انجام داد (خود او دو مورد را در زندگينامهاش ذکر کرده است) و هر بار بيني او تغيير شکل داده و کوچکتر شد. نهايتا تقريبا چيزي از بيني او باقي نماند و بخش غضروفي بينياش کاملا تخريب شد و از زيبايياش بهشدت کاسته شد. جراحيهاي بيني او در سال 1979 آغاز شد. او اولينبار پس از يک شکستگي بيني در حين تمرين، اولين رينوپلاستياش را انجام داد. اما جراحي موفقيتآميز نبود و او از مشکلات تنفسي شکايت داشت. در سال 1980 دومين رينوپلاستياش را انجام داد. ولي ظاهرا مشکلات او حل نشده باقي ماند. جراحيهايي که از بيني او شروع شده بود، به تمام اجزاي صورتش گسترش يافت. يک نمونه ديگر از رينوپلاستيهاي وحشتناک در چهرههاي مشهور که نتايج نامطلوبي به بار آورد، مورد دوناتلا ورساچه، طراح مد معروف ايتاليايي است. او نيز در طول سالها جراحيهاي پلاستيک متعددي از جمله تزريق کلاژن به لبها و جراحي پلاستيک بيني انجام داد. بيني او در طول سالها بزرگتر و پهنتر شد و کمي قوز برداشت که بيانگر دست کم يک بار رينوپلاستي عارضهدار است. در مورد لبهايش هم تزريق بيش از حد کلاژن به لب بالايي او تناسب لبهاي او را از بين برد. البته او موهايش را هم به رنگ بلوند پلاتيني درآورد و پوستش را هم بهطور مصنوعي برنزه کرد، پوستکشي کرد، بوتوکس تزريق کرد تا چين و چروکهايش صورتش از بين برود و خلاصه اين مادر 53 ساله با اين جراحيهاي پلاستيک ناموفق، صورتش کاريکاتوري شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5629]