واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آنان بزرگ و بی جا مشهور شدند و خود بزرگ بینی کودکانه را سرلو حه خود قرار دادند منتج به این نتیجه شوم می شود . پمپاژ خبر این قتل شاید تا ماهها اثر سوو و زیانباری به جامعه را تحمیل کند... آتی نیوز:نویسنده وبلاگ سربازان خودسر امام زمان در وبلاگش نوشت:در جامعه آرمانی و ایده آل انسان ارزشی اخلاق ،محور جامعه است . بدون مقدمه و حاشیه نگاری باید گفت نام امام خمینی در حال حاضر برای خیل عظیم مردم دنیا آشناست و هر کس به طریق و زاویه ای به ایشان نگاه می کند . ولی در اصل برای بررسی یک انسان انقلابی ،باید دید نخست آرمانها و ارزشهای او چیست و به بیان بهتر این ارزشها در مورد هدایت فرد و جامعه(رهبر یک انقلاب )متبلور می شود . دیدی که مردم دنیا از جامعه آرمانی خمینی انتظار دارند دارای یک رکن اساسی است به نام ((اخلاق و اخلاق مداری )) . یعنی مردم مخاطب در دامنه دنیا ،انتظار ((اخلاق اجتماعی)) و ((اجتماع اخلاقی ))را از جامعه ایران دارند . اخلاق در یک جامعه به عنوان سنگ بنای یک جامعه ، شاه کلید اتحاد ، قوام و توسعه یک جامعه را تضمین می کند تا توده مردم راه پویایی و تو سعه فرهنگی را در پیش گیرند . اجتماع اخلاقی فراتر از همه قوانین ،هنجارها ، سنتها و معاشرتها که مو جب ارتباط پویا و توسعه یافته می شود ،به اخلاقیات پایبند است . امام (ره) که برای حرمت گذاری به اقشار و لایه های مختلف مردم به ادبیات دینی تا سی می کنند و یا زمانی که می خواهند بین کاخ نشینان و کوخ نشینان صحبتی را عرضه دارند ، چنان زیبا معانی را در هم می تنند که کلافی زیبا برای تادیب بی اخلاقی در جامعه می شود . این کلمات زیبا در صحیفه امام خمینی _این مرد بزرگ معاصر_به کرات دیده می شود . در جامعه دینی و ارزشی ،بزرگی ،منزلت و زور مند بودن به ملاک تقوا و تزکیه نفس سنجیده می شود . تقوا بود که از جسم تختی ، روح با ارزشی اهورایی را به یادگار گذاشت و اگر نبود ملاک و معیار اللهی _خط کش این مرد _بعید نبود که او نیز همچون پهلوانان پفکی زمان ما به خطا و گاه به پرتگاه نیستی رهسپار شوند .یک انسان با انصاف قبل از هر حرکتی برای رشد خود (فیزیکی ، عقلی یا .......)باید ظرفیت یا به بیان بهتر بعد جنبه خود را افزایش دهد در غیر این صورت ،سربالایی را می پیماید که از طرف دیگر آن _مانند کوه _سریع به پرتگاه سوق پیدا می کند . در حدود ۱۰ سال پیش تب ((قوی هیکلی یا قوی تر شدن ))در جامعه دمیده شد و از آن به بعد با تبلیغات گسترده و بدون فکر صدا و سیما بر روی آن به پای ثابت برنامه های نوروز تبد یل شد . برنامه های نوروزی که بشدت مخاطب بالایی دارد و برای کسی که قصد سعود از قله شهرت بدون اخلاق را دارد ،بسیار فرصت غنی ایی است .از آن پس مردان قوی هیکل بی اخلاق شدند یکه تاز عرصه به اصطلاح مردانگی و زور مندی . تا یکی دو سال ابتدای فعالیت به اصطلاح حرفه ای آنها (بخوانید آمپول زنی حرفه ای )مشکلی به چشم آید نبود ،ولی وقتی در سال ۸۶روزنامه ها و مجلات ورزشی و خبری از زور گیری ها و شرارتهای متعدد انها (مردان آهنین ،البته بخوانید کاغذی) پرده برداشتند به نوعی زنگهای خطر به صدا در آمد و روزنامه جام جم در ویژه نامه سال ۸۷خود از آنان به عنوان معضلی نام برد که اگر جلوی آن گرفته نشود به بحران یا به اصطلاح آمیانه ،خاری در چشم می شوند . دیگر آنها که قرار بود خط مشی تختی ها را در پیش گیرند دارای لابی قدرت شده بودند تا حدی که آدمها ،مافیای واردات قرص و آمپول نیروزا و ......را به زیر سیطره خود درآورده بودند . افرادی که در غرب تهران خصوصا در منطقه صادقیه (محل اصلی باشگاه و زندگی این طیف از جامعه ) سکونت داشتند ،هفته ای نبود که شاهد یا حداقل خبری از درگیری یا اوباش گری این جمع نباشند ،قوی هیکلانی که اگر خدای ناکرده چند ماهی از امپول ویژه نیرو زا به دور باشند فوری تخلیه انرژی شده و همچون کوه تو خالی می شوند .یادم نمی رود روزی در حال خواندن روزنامه به صفحه حوادث رسیدم و صحبت های زنی که مصور شده بود را دیدم که با دیدن یکی از این مردان اهنین به اصطلاح قوی در صفحه تلویزیون ،دریافته بود که او همان کسی است که چندی پیش گرد نبند جواهرش را در خیابان به زور چاقو از او گرفته بودو با شکایت او را به پلیس آگاهی کشانده بود ولی صد حیف که عدم برخورد با این طایفه زورمدار خشونت طلب ، مثنوی هفتاد من است . اوج غفلت از این خطر زمانی رقم می خورد که سه شنبه شب (۶/۲/۱۳۹۰)در منطقه جنت آباد دو تن از برادران قرایی در یک قتل با درجه خشونت بالا جوانی را با نام علی مکاری (که البته او هم خوش سابقه نبوده است )را پس از مجروح کردن یکی از دوستانش (۴ انگشت این فرد قطع شده است )به وسیله شمشیر سامورایی به قتل می رساند و پنج شنبه شب خود را تسلیم ماموران نیروی انتظامی می کنند .این خبر تاسف بار می توانست با درایت مسئو لان امر اتفاق نیافتد یا حداقل از شدت آن کاسته شود . به این صورت که آنان بزرگ و بی جا مشهور شدند و خود بزرگ بینی کودکانه را سرلو حه خود قرار دادند منتج به این نتیجه شوم می شود . پمپاژ خبر این قتل شاید تا ماهها اثر سوو و زیانباری به جامعه را تحمیل کند ولی شاید همین یک کشته کافی باشد تا یک نکته از آن ، توشه خاطرات خود کنیم که باید مراقب بی اخلاقی این طیف در جامعه باشیم و به فرزندان این ملت بیاموزیم که راه این پهلوانان کاغذی به ترکستان است . این قهرمان نماهایی که همراه برای نسل جوان تولید شده است می رود تا با رضایت ندادن خانواده مقتول (علی مکاری )به پای دار برود ولی باز رسانه ها (برخی سایتها و مجلات خبری )به وسیله فرامرز خودنگاه و روح الله داداشی (از مربیان و قهرمانان این مسابقات ) در پی تطهیر آنان برآمدند با عنوان این خبر که "دو برادر با هم دخیل در قتل بودند و قتل غیر عمد بوده است " . وقتی این خبر بر روی خروجی سایت جهان نیوز قرار گرفت غریب به یقین مخاطبان با تمسخر این مطلب خواستار اشد مجازات برای این قشر از اقل جامعه ایران بودند و بهتر است رسانه ملی و عرصه رسانه ای کشور برای همیشه این افراد را در بایگانی خود دفن کنند . (آیا شما نیز برخورد قاطع با این افراد را می طلبید یا مدارا کردن با آنها را )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]