يادداشت/جواد محمدي

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يادداشت/جواد محمدي
خبرگزاري فارس: يك كارشناس ارشد مسائل فرهنگي تأكيد كرد: گفتمان بيداري مهندسي شده توسط حضرت امام (ره)، جرياني مقطعي نبوده، بلكه حركتي مستمر و جاودانه در طول تاريخ است كه همواره مستلزم بازخواني و بازيابي است.

به گزارش خبرگزاري فارس، جواد محمدي در يادداشتي با عنوان "بيداري اسلامي در نگاه رهبر معظم انقلاب" متذكر شد: مقام معظم رهبري با ذكر ضرورت عدم فراموشي جنبه‌هاي ايماني انقلاب‌هاي اخير منطقه، بر ضرورت توكل به خداوند، ايمان قلبي و توجه به آموزه‌هاي قرآني تاكيد فرموده و تمام ضعف و عقب‌ماندگى امت‌هاي مسلمان را‌ ناشى از دورى از قرآن، ترك فرهنگ اسلامي و پذيرش فرهنگ ماديگري مي دانند.

متن يادداشت اين كارشناس ارشد مسائل فرهنگي كه نسخه‌اي از آن در اختيار اين خبرگزاري قرار گرفته، به شرح ذيل است:

«ما تا به اسلام برنگرديم، تا به اسلام رسول‌الله برنگرديم، مشكلات‌مان سر جاي خودش هست، نه مي‌توانيم قضيه فلسطين را حل كنيم و نه افغانستان را و نه ساير جاها را؛ ملت‌ها بايد برگردند به صدر اسلام؛ اگر حكومت‌ها هم با ملت‌ها برگشتند كه اشكالي نيست و اگر برنگشتند، ملت‌ها بايد حساب خودشان را از حكومت‌ها جدا كنند.»؛ حضرت امام خميني (ره) براي نخستين بار با تبديل گفتمان بيداري اسلامي به عمل سياسي، نه تنها آن را وارد حوزه عمل همه ملت‌هاي مسلمان، بلكه وارد خاطر جمعي همه مستضعفان جهان كرد و در مدتي بسيار كم دستاوردهاي بزرگي را براي جامعه اسلامي و بشري به همراه آورد.

اكنون بيداري اسلامي به عنوان يك آگاهي جمعي با تكيه بر اراده عمومي و متأثر از اسلام تبديل به رفتار سياسي شده، وضعيت معادلات منطقه‌اي همسو با منافع و مصالح اسلام و جنبش‌هاي اسلامي و در تضاد با برنامه‌ها و آرمان‌هاي غرب در حال رقم خوردن است.

بيداري‌ اسلامي گر چه‌ ادواري‌ را پشت‌ سر نهاده‌ اما امروز دور جديدي‌ از اين جنبش‌ در سراسر جهان‌ به‌چشم‌ مي‌خورد؛ امروز امواج بيداري اسلامي به سرعت در حال پيشرفت در سراسر جهان بوده و ارزش‌هاي اسلامي در حال احياست.

در يك‌سال اخير، خيزش اسلامي در جهان اسلام كه از تونس آغاز و در مصر، يمن، بحرين و ليبي دنبال شد، بار ديگر دنياي غرب به ويژه آمريكا را متوجه قدرت نرم جهان اسلام كرده و آنها را از احتمال وقوع انقلاب اسلامي در كشورهاي منطقه نگران ساخته است.

موج بيداري اسلامي باعث شكست سياست‌هاي استعماري شده و از اين رو دشمنان سعي دارند تا از هر راهي با اين موج عظيم كه در سراسر دنيا فراگير شده مقابله كنند اما بايد توجه داشت با اينكه دستگا‌ه‌هاي تبليغاتي غرب، دائماً اعتقادات مسلمانان، وحدت جهان اسلام و بيداري اسلامي را نشانه مي گيرند، بي‌ترديد، اين خيزش با تحولي بنيادين در منطقه خاورميانه به نقطه عطف خود خواهد رسيد؛ تحولي كه اسلام حرف اول را در آن خواهد زد.

حضور مردم مسلمان در صحنه، اسلامي بودن بزرگ‌ترين و قوي‌ترين جريانات مبارز در اين كشورها، شروع حركت‌ها از نماز جمعه و مساجد و طرح شعارهاي اسلامي از جمله "اللَّه‌اكبر" از سوي مردم، به خوبي مبين يك بيداري اسلامي است؛ مأذنه‌ها، مصلاّها، تكبيرها و شعارهاى اسلامى نشانه‌ آشكارى از يك حقيقت (حضور اسلام در دل‌ها و بيان‌ها) و انتخابات اخير اين كشورها برهان قاطعى بر اين مدعاست.

مسلمانان بيدار شده و بر پايه سه اصل بازگشت به اسلام ناب، وحدت جهان اسلام و استكبار ستيزي كار خود را آغاز كرده‌اند؛گفتمان بيداري كه به وسيله حضرت امام خميني (ره) مهندسي شده بود، يك جريان مقطعي نبوده بلكه حركتي است كه در طول تاريخ ادامه خواهد داشت و جاودانه خواهد ماند و لذا همواره مستلزم بازخواني و بازيابي است.

اكنون اين سؤال مطرح است كه چه بايد كرد؟ دستور روز چه باشد؟ انجام كدام كار اولويت دارد؟ اگر جهاني سازي غربي را يك خطر بالفعل مي دانيم متقابلاً براي جهاني سازي آرمان‌ها در جهان اسلام چه كرده و چه خواهيم كرد؟

در اين روند، بي گمان بازگشت كشورهاي مسلمان به خويشتن خويش يا همان اسلام ناب محمدي (ص)، مي‌تواند مهم‌ترين دستاورد خيزش اسلامي در جهان تلقي شود اما در اين مسير، نبايد و نمي‌توان بي هدف و بي برنامه گام گذاشت؛ داشتن طرح و برنامه براي پيشبرد اهداف بيداري اسلامي و به دست گرفتن ابتكار عمل و تهاجم به طرح‌ها و نقشه‌هاي دشمنان بسيار مهم است.

اگر دولت‌ها و ملت‌هاي مسلمان از منابع قدرت نرم جهان اسلام به درستي و به هنگام استفاده كنند، مي‌توانند تغيير و تحولات جهاني را در مسير منافع مسلمانان جهان مورد تأثير قرار دهند؛ لذا بايد با نگاهي كلان، بلندمدت و راهبردي، ضمن بررسي و تحليل تحولات، راهكارهاي مناسبي را براي جهاني شدن گفتمان اسلام ناب در موضوعات و مسائل بشري و جهاني اتخاذ كرد.

در اين راستا جمهوري اسلامي ايران كه منادي نهضت‌ بيداري‌ اسلامي است‌ و هدفش‌ تشكيل‌ يك‌ تمدن‌ نوين اسلامي در جهان‌ است‌ كه‌ در آن، عقلانيت‌ با معنويت، قدرت‌ با اخلاق، دانش‌ با ارزش و علم‌ با عمل، پيوند خورده است، بايد فعالانه در جهت دادن به بيداري و احياي تفكر اسلامي نقش فعال را ايفا كرده و ضمن مقابله با حركت‌هاي انحرافي، در جهت وحدت اسلامي و حمايت از نهضت‌هاي اصيل اسلامي گام‌هاي موثري بردارد.

آنچه واكنش غرب عليه ايران را برانگيخته، ظرفيت تأثيرگذاري و تمدن سازي انقلاب اسلامي و خيزش مجدد فرهنگ و تمدن اسلامي برگرفته از روح انقلاب در سطح جهان است؛ خصوصاً آنكه خيزش اسلامي از نقاط مختلف جهان اسلام نيز فراتر رفته و اين بيداري سراسر جهان را درنورديده است.

در يك‌سالي كه از آغاز موج بيداري ملت‌هاي منطقه گذشته، رهبر فرزانه انقلاب در سخنان خود به خوبي به بررسي و تحليل مسائل كشورهاي اسلامي پرداخته‌اند.

در اين نوشتار سعي شده با بررسي فرمايشات مقام معظم رهبري كه بالغ بر چهل مورد است و محورهاي اصلي آن، راهبردهاي حياتي كه بايد چراغ راه فعاليت‌ها و برنامه ريزي‌ها در عرصه تحولات بين المللي باشد، استخراج شود تا بتوان در دفاع از حقوق ملت‌هاى مظلوم و مقابله با مستكبران در سراسر جهان و به منظور ايفاي نقش موثر و درخور امت اسلام در اين تحولات، گام‌هاي بلندي برداشت.

با بررسي و تحليل گفتماني، مشخص مي شود بخش قابل توجهي از محورهاي ارائه شده در فرمايشات ايشان به بيان تجارب انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران و توصيه‌هاي كليدي براي ملت‌ها اختصاص دارد و پس از آن بر محورهاي ذيل تأكيد بيشتري داشته‌اند:

- تبيين تأثيرپذيري قيام‌ها از انقلاب اسلامي ايران و بايدها و نبايدهاي آن

- انذار نسبت به تلاش‌هاي غرب براي انحراف در انقلاب‌ها و لزوم مراقبت و استكبارستيزي

- تبيين ايمان به خدا و معارف اسلامي به عنوان راه نجات و سعادت ملت‌ها

- ترسيم بيداري اسلامي، چشم انداز و مؤلفه‌هاي آن

- تيين مسأله فلسطين

- تحليل اقدامات غرب در ترويج اسلام هراسي و ايران هراسي

- تحليل قضايا و ترسيم آينده

- عظيم بودن قضيه بيداري اسلامي كه از آن به عنوان يك "پيچ تاريخي" ياد مي كنند

- كالبدشكافي و تحليل چرايي قيام‌ها.

با بررسي دقيق مشخص مي شود كه سه شاخص اصلي قيام‌ها "مردمي بودن"، "اسلامي بودن" و "ضد آمريكا و ضد اسرائيلي بودن" است و عامل اصلي اين قيام‌ها، عزت‌طلبي و احساس تحقير مردم نسبت به سران خود است.

در اين راه پر فراز و نشيب و خطر و در اين مقطع حساس تاريخي، بايد با تبيين و ترسيم آسيب‌ها و خطرات ممكن در مسير انقلاب‌هاي منطقه، اقدام به "واژه سازي"، "نهادسازي" و "نظام سازي" كرد تا از خلط شدن با مباني غربي و بيگانه جلوگيري نموده، اجازه نداد الگوهاي لائيك، ليبراليسم غربي، ناسيوناليسم افراطي يا گرايش‌هاي چپ ماركسيستي تحميل شود.

مقام معظم رهبري با ذكر ضرورت عدم فراموشي جنبه‌هاي ايماني قضيه، بر ضرورت توكل به خداوند، ايمان قلبي و توجه به آموزه‌هاي قرآني تاكيد فرموده و تمام ضعف و عقب‌ماندگى امت‌هاي مسلمان را‌ ناشى از دورى از قرآن، ترك فرهنگ اسلامي و پذيرش فرهنگ ماديگري مي دانند.

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي از مدت‌ها قبل با پيش بيني فراگير شدن موج اعتراضات و قيام‌ها تا قلب كشورهاي اروپايي و آمريكايي، شگفتي تحليل گران جهان را موجب شدند؛ از اين رو در ادامه اين نوشتار، محورهاي بيانات ايشان درباره بيداري اسلامي و تحولات اخير كشورها در يك‌سال اخير، به تفكيك موضوع خواهد آمد.

1- عظمت بيداري اسلامي

- شروع فصل جديد و فوق العاده مهم در منطقه و جهان

- بيداري اخير ملت‌هاي مسلمان از تجربه‌هاى بسيار مهم و ارزشمند تاريخ اسلام است و مي تواند براى سال‌ها مسير تاريخ امت اسلام و منطقه را تعيين كند

- تأكيد بر عظمت فوق العاده حركت‌هاي اسلامي اخير كه مقدمه تحولي بزرگ‌تر و حاكميت اسلام است

- قيام و انقلاب در برخى كشورهاى مهم اسلامى در رأس همه مسائل جهان اسلام است

- بي سابقه بودن اوضاع منطقه و جهان، قيام ملت‌ها، شعارهاي غيرمتعارف و ضدصهيونيستى مردم و بحران اقتصادى غرب.

2- مؤلفه‌هاي بيداري اسلامي

- حضور مردمي و شعارهاي اسلامي دو شاخص اصلي بيداري اسلامي است

- حضور مردم و جهت ديني از خصوصيات اين بيداري است

- احساس تحقير نسبت به سران خود و به ستوه آمدن مردم عامل اصلى قيام‌هاي اخير است

- شاخص عمده مشترك در حركت مردمىِ اين كشورها سه چيز است: اسلامى بودن، مردمى بودن، ضد آمريكا و صهيونيست بودن

3- تبيين بيداري اسلامي و الزامات آن

- حركت اسلامي يعني همين عزت‌طلبي و كرامت خواهي ملت‌هاي مظلوم كه در پرتو اسلام قابل تحقق است

- بيداري اسلامي يك مفهوم نامشخص، مبهم و قابل تأويل و تفسير نيست؛ يك واقعيت خارجي مشهود و محسوس است

- غيرقابل برگشت بودن بيداري اسلامي و نتيجه‌دهي به نفع مردم و زيان قدرت‌ها

- اصول انقلابه‌اي كنوني منطقه عبارت است از احياء و تجديد عزت و كرامت ملي؛ بر‌افراشتن پرچم اسلام و برخورداري از امنيت رواني و عدالت و پيشرفت و شكوفايي؛ ايستادگي در برابر نفوذ و سلطه‌ آمريكا و اروپا؛ مبارزه با رژيم غاصب و دولت جعلي صهيونيست

- همراهي با حركت‌هاي اسلامى، مردمى و ضد آمريكايى و مخالفت با حركت‌هاي صورت گرفته با تحريكات آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها

- دفاع از حقوق ملت‌ها و همراهي با ملت‌هاى مسلمان و مظلوم و مخالفت با زورگويان و ديكتاتورها در هر نقطه عالم.

4- لوازم الگو بودن و عوامل مؤثر بر آن

- آسيب‌ها و خطرات دو دسته است؛ آنها كه از ضعف‌هاي ما بر مي‌خيزد ‌و آنها كه دشمن آن را برنامه‌ريزي مي كند؛ راحتي‌ِ خيال ناشي از احساس پيروزي و به دنبال آن كم شدن انگيزه‌ها و سست شدن عزم‌ها، ماجراي جنگ اُحُد و غنيمت‌ جوئي مدافعان تنگه؛ مرعوب شدن از هيمنه ظاهري مستكبران؛ مغرور شدن و دشمن را غافل دانستن؛ ايجاد اختلاف و رخنه در پشت جبهه‌ مبارزه از آسيب‌هاي دسته اوّل است؛ روي كار آوردن عناصر متعهد به آمريكا و غرب؛ مدل‌هاي حكومتي و قانون اساسي هايي كه كشورهاي اسلامي را بار ديگر در دام وابستگي فرهنگي و سياسي و اقتصادي به غرب بيافكند؛ خسته و نااميد كردن مردم و مرددّ و پشيمان كردن مبارزان، ترور نخبگان صالح و مؤثر يا بدنام كردن برخي از آنان و خريدن سست عنصران از آسيب‌هاي دسته دوم است

- نقاط مثبت و قوت نظام جمهوري اسلامي ايران:

الف) توانايى غلبه‌ بر تهديدها

ب) اعتماد ميان مردم و نظام

ج)پيشرفت در شرايط تحريم

د) اعتبار خوب بين‌المللى

م) ثبات كشور على‌رغم توطئه‌هاي فراوان

و) الهام‌بخشى و الگوسازى 7

ه) ضعيف‌شدن دشمنان در صحنه بين‌المللى

ي) نااميدى دشمن از انفعال انقلاب.

- عوامل موثر در تضعيف الگو شدن: يكي نقص و كم‌كاري، به سمت دنيا كشيده‌شدن و بى‌سياستي و يكي هم بزرگ‌نمايي عيب‌هاي ما توسط دشمنان

- غلبه قاطعانه باورهاي اسلامي و قرآني در قيام‌هاي منطقه كه نشات گرفته از انقلاب اسلامي ايران است

- مؤثر بودن الگوسازى و گفتمان‌سازى انقلاب اسلامى در اين حوادث

- امكان اثبات الگو بودن نظام جمهوري اسلامي براي مردم دنيا در اين برهه حساس

- تاثير شديد حوادث ايران در كشورهاي منطقه؛ اگر داراى پيشرفت باشيم، آنها جهت خود را در اين مسير انتخاب خواهند كرد اما اگر درست رفتار نكنيم آنها را مأيوس خواهيم كرد.

- عدم انحراف انقلاب اسلامي ايران از اهداف و اصول خود به عكس ديگر انقلاب‌هاي جهان

- بي تأثير بودن فشارها بر جمهورى اسلامى و عدم باج‌دهي به غرب

- تلاش‌هاي فراوان غرب براي ديده نشدن ايران، انكار هويت اسلامى ايران و جلوگيري از الگوشدن جمهوري اسلامي در نزد ملت‌هاى مسلمان

- لزوم عمق بخشيدن به معرفت دينى و اسلامى خود در راستاي عمل كردن به لوازم الگو بودن

- ملت ايران تجربه‌ بزرگ خود را كه موفقيتِ ناشى از دو عامل بصيرت و صبر است؛ امروز در مقابل ملت‌هاى ديگر قرار داده است

- لزوم ارسال پيام منطقي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران به ملت‌ها و دولت‌هاي منطقه از سوي مسئولان كشور

- لزوم آمادگي روحانيت براي طرح معارف منطقى، قوى و ريشه‌دار اسلام

- لزوم ارائه معارف ديني از جمله معارف اهل بيت (ع) متناسب با نيازهاي روز به مسلمانان و جوامع غير اسلامي

- لزوم تئوريزه‌كردن مسائل و تبديل آنها به شكل نظريه‌ها و مجموعه‌هاى قابل تشعب، قابل استفاده و قابل استنتاج و قراردادن در اختيار ديگران

- لازم نيست ادعا شود كه انقلاب اسلامى همه‌كاره بوده است؛ امروز عيناً همان حركت 32 سال قبل ملت ايران با تفاوت‌هاى بومى، جغرافيايى و تاريخى در چندين كشور مشاهده مي شود

- نمي توان شرايط انقلاب 57 ايران را عيناً در مصر يا تونس يا هر كشور ديگر اسلامي انتظار داشت

- اين حوادث همان چيزى است كه آشنايان با حقيقت انقلاب، 30 سال انتظارش را داشتند و دشمنان انقلاب 30 سال از تصور چنين چيزى هراسان بودند

-اذعان پنهاني به اين كه نقطه‌ كانونى و مركزى اين بيداري، جمهورى اسلامى است

5- ايران هراسي و اختلاف افكني

- تلاش غرب براي ايجاد بي اعتمادي و ترساندن ملت‌ها و دولت‌هاي مسلمان از اسلام و ايران

- تلاش دولت‌هاي غربي براي وادارساختن جمهورى اسلامى به بى ‌تفاوتي در برابر حوادث

- تلاش براي ايجاد فاصله‌هاى قومى و مذهبى بين ايران اسلامى و كشورها

- تلاش آمريكا براي طرح مسأله‌ بحرين به عنوان يك موضوع اختلافي بين شيعه و سنى

- مراقبت نسبت به تهديدها و آسيب‌ها از جمله سياست اسلام هراسي، شيعه هراسي و نيز ايجاد اختلاف ميان مذاهب گوناگون اسلامي به ويژه شيعه و سني

- مراقبت نسبت به افزايش توطئه‌هاي اختلاف افكن بين مسلمانان به دليل حدوث بيدارى اسلامي

- اتحاد ملى و به رسميت شناختنِ تنوع مذهبى، قبيله‌اى و نژادى، شرط پيروزي‌هاى آينده است.

6- ايمان به خدا و معارف اسلامي؛ راه نجات ملت‌ها

- پوچ و پوشالي بودن قدرتها در برابر اراده خدا

- داشتن ايمان و عمل صالح و هدف و شعارهاى مشخص، شرط پيروزي ملت‌ها در برابر قدرت‌ها در هر زمان و هر مكان

- ضرورت و جود ايمان قلبى، حضور در صحنه تا حصول نتيجه و حفظ نتيجه براي موفقيت

- عوامل ضعف و عقب‌ماندگى امت‌هاي مسلمان، همه‌ ناشى از دورى از قرآن، ترك فرهنگ اسلامي و پذيرش فرهنگ ماديگري است

- لزوم تجلي هر چه بيشتر ايمان به اسلام، اعتقاد به قدرت پشتيبان الهى و اتكال به خداى متعال در دل و عملِ خود

- ضعف، سستى و تنبلى، ناشي از آثار فرهنگ تزريقاتىِ تحميلىِ ضد اسلامى و غير اسلامى است

- بهره‌گيري از اسلام براي رفع مشكلات و عدم اعتماد به نسخه‌هاي بيگانه

- ضرورت بازخواني دائمي اصول انقلاب و تطبيق دائمي شعارها و اصول با مباني و محكمات اسلام

- تلاش براي دستيابي به هدف نهايي كه همان ايجاد امت واحده اسلامي و تمدن اسلامي جديد بر پايه‌ دين، عقلانيت، علم و اخلاق است.

7 - لزوم استكبار ستيزي و مراقبت نسبت به آن

- ابراز بيزارى از حضور مستكبران در اين منطقه، نخستين اثر بيدارى اسلامي است

- لزوم استقلال و عدم پيروي كشورهاي منطقه از سياست‌هاي آمريكا

- تلاش‌هاي گسترده دستگاه‌هاى تبليغاتي غرب براي تسلط مجدد استكبار بر منطقه

- محتمل بودن بازگشت عوامل وابسته غرب از راه‌هاي مختلف

- لزوم مواظبت نسبت به عدم بازگشت قدرت‌هاي استكباري

- لزوم هوشياري ملت‌هاي منطقه در برابر كمك‌هاي اهدايي غرب

- فرصت‌طلبى (اظهار همراهى با مردم براي نفوذ عوامل خودشان) و شبيه‌سازى (پياده‌سازي حكومت جايگزين)؛ دو ترفند همزمان آمريكايي‌ها در شرايط فعلي

- تلاش غرب براي ويراني زيرساخت‌هاي ليبي و حضور مجدد در اين كشور به بهانه بازسازي

- رذيلانه و موذيانه بودن سياست‌هاي غرب در ليبي؛ نفت ليبى و فضاى وسيع اين كشور براي پايگاه‌سازي و اشراف بر كشور مصر و تونس- دو كشور انقلابى- بسيار مهم است

- طرح دوستي آمريكا و اروپا با مردم پيروز كشورهاي مصر، تونس و ليبي پس از مأيوس شدن نسبت به حفظ حاكمان دست‌نشانده خود

- لزوم توجه به به خطر بزرگ دخالت و تأثيرگذاري غرب در نظام‌هاى جديد سياسي براي حذف هويت اسلامى و مردمى آن

- تداوم زورگويي آمريكا به كشورها تا زماني كه مردم آن كشور مقابلش نايستند

- دروغگويي غرب در باور به مفاهيمِ مورد ادعاى خود؛ بلند كردن تابلوي آزادي و عدالت و انجام هر عملي در زير اين هياهو

- تبديل شدن سازمان ملل به آلت دست و تداركاتچي قدرت‌هاي استكباري در حوادث اخير

- تلاش استكبار براي ايجاد كشورهايي در منطقه خاورميانه با اين خصوصيات: ضعيف، دشمن و مخالف هم،د اراي حكام سياسي دست‌نشانده و مطيع، كشورهاي مصرف‌كننده و نه توليد كننده و بالاخره عقب افتاده از لحاظ علمي

- تلاش استكبار براي ايجاد كشورهايي در منطقه كه از لحاظ فرهنگى، مقلد محضِ اروپايي‌ها باشند؛ از لحاظ نظامى، ذليل و ضعيف باشند؛ از لحاظ اخلاقى، فاسد باشند، از لحاظ مذهبى هم كاملاً سطحى و قانع به مذهب فردى و احياناً مذهب تشريفاتى باشند

8- مسأله فلسطين

- هر طرح عملياتي درباره فلسطين بايد بر مبناي اصل «همه فلسطين براي همه مردم فلسطين باشد»؛ فلسطين، فلسطينِ «از نهر تا بحر» است؛ نه حتي يك وجب كمتر

- براي دستيابي به اين آرمان فلسطين، كار لازم است نه حرف؛ جدي بودن، صبر و تدبير لازم است نه رفتارهاي بي‌صبرانه و دچار تلوّن

- تأكيد بر داشتن روحيه مقاومت در گروه‌هاي اسلامي و ملت فلسطين به عنوان پادزهر همه‌ بازي‌هاي خيانت آميز در مسأله فلسطين

- باور و اعتقاد راسخ به آزادي فلسطين ولو پس از 70 سال (مشابه آزادي كشورهاي كمونيستي)

- تأكيد جمهوري اسلامي ايران بر حلّ قضيه‌ فلسطين از راه همه پرسي از ملت آن

- مشخصات منحصر به فرد مسأله فلسطين: مسلمان بودن، ظلم و جنايت صورت گرفته، تلاش براي زوال قبله اول مسلمانان، حساسيت اين منطقه از جهان اسلام، تلاش صهيونيزم براي نفوذ و سلطه‌ بر جهان، هزينه‌هاي مالي مسلمانان بابت اين قضيه، نهضت بيداري اسلامي اخير.

* چند توصيه

- بايد به آينده اميدوار بود؛ چرا كه موج بعدى اين كار در مناطق ديگر هم پيش مي آيد... جنبش‌هاي اعتراضي كنوني در غرب غير قابل حذف بوده و بالاخره روزى نظام سرمايه‌دارى آمريكا و غرب را شكست خواهد داد

- لزوم تقويت فعاليت‌هاي رسانه‌اي و اطلاع رسانه‌اي؛ آگاهي ملت‌ها، از نقش صهيونيست‌ها در مشكلات‌شان و اينكه پيروي از صهيونيست‌ها، ضربه‌هاي سخت‌تر در آينده‌ نزديك براي غرب به همراه خواهد داشت، باعث تشديد حركت‌هاي اعتراضي آنها خواهد شد

- امروز نظام سرمايه‌دارى در يك بن‌بست كامل و دنيا به دنبال راه نجات از تمدن مادى است

- تشكيل حكومت‌هاى مردمىِ اسلامى توسط ملت‌هاي منطقه امري بسيار محتمل است

- لزوم مراقبت نسبت به تلاش‌هاي فراوان غرب براي انحراف انقلاب‌هاى مردمى و بزرگ از مسير اصلى، پوشاندن و انكار جنبه‌ اسلامى آن

- لزوم تلاش براي تأمين اسلاميت و مردمي بودن نظام‌هاي جديد به نحو اكمل و توجه به قانون‌هاي اساسي‌هاي تدويني

- لزوم هوشياري همه جانبه در اين مقطع حساس تاريخي و غافل نشدن از واقعيات قضايا

- لزوم حساس بودن به حوادث اخير و تحليل درست موضوع از سوي صاحب نظران

- لزوم داشتن استقامت و ايستادگي براي تأثيرگذاري روي ذهن و عمل ملت‌هاي منطقه و الگو شدن

- لزوم حضور دائمي مردم اين كشورها در ميدان مبارزه

- همراهي دولت‌ها با ملت‌ها موجب عدم تسلط بر كشورها مي گردد

- راه علاج، بيدارى مردم و نخبگان است كه ممكن است طولانى يا كوتاه مدت باشد

- لزوم داشتن حساسيت در حفظ اصالت‌ها و آرمان‌هاي خود؛ انحراف در انقلاب‌ها از انحراف در شعارها و هدف‌ها، آغاز مي شود

- دو چيزِ به هم پيوسته زنجيره‌هاى اقتدار يك ملت را تشكيل مي دهد؛ يكى تصميم قاطع نظام بر عدم انحراف و ايستادگى كردن در مقابل زورگوئى استكبار و ديگري حضور هوشمندانه و مصممانه‌ مردم وفادار

- عزت ملت‌ها در گرو ايستادگي در دفاع از استقلال، حفظ هويت، آرمان‌ها و موجوديت خود است

- متفاوت بودن دموكراسي لاييك و در مواردي ضد مذهب غربي، با مرد‌م‌سالاري اسلامي كه متعهد به ارزش‌ها و خطوط اصلي اسلامي در نظام كشور است

9 - تجربه‌هاي مفيد و ممكن براي ملت‌هاي منطقه

- هر چه مصمم‌تر، پيروزي قطعي‌تر

- تلاش بي وقفه دشمن براي نااميدي ملت‌ها از اهداف خود

- تلاش دشمن براي ايجاد ناامني و هرج و مرج

- اتحاد و يكپارچگي، سلاح مهم ملت‌ها در مواجهه با ابرقدرت‌ها و حكام مزدور

- عدم اعتماد به مانورهاي سياسي و مزورانه آمريكا و غرب

- تحرك بيشتر علماي دين

- لزوم بيداري ارتش مصر و همراهي با مردم

- بدبيني و بي اعتمادي به هرگونه توصيه و اقدام آمريكايي.

در اين راستا مي توان به چند هشدار مهم مقام معظم رهبري توجه كرد:

- اهميت فوق العاده "نظام‌سازي" و مواظبت نسبت به عدم تحميل الگوهاي لاييك يا ليبراليسم غربي، ناسيوناليسم افراطي يا گرايش‌هاي چپ ماركسيستي

- لزوم "واژه‌سازى" و "نهادسازى" در هر نهضت بر اساس تفكرات و مبانى پايه‌اى آن نهضت و جريان تا با مباني غربي و بيگانه خلط و سردرگم نشود

- وجود شكل‌هاي گوناگون مردم‌سالارى دينى و لزوم تبيين و تفهيم مبناى مردم‌سالارى دينى براى ملت‌هاي منطقه

- لزوم ارتباط گسترده، تعامل و هم افزايي با مسلمانان كشورهاي ديگر، روحيه دادن و تشريح حقايق مستكبران، معاندان و مخالفان براي آنها

- توجه ملت‌هاي ديگر به انتخابات آتي ايران؛ استكبار مي خواهد انتخابات در كشور ما باعث يأس ملت‌هاي آزاديخواه جهان شود

- توجه به نياز امت اسلامي به ويژه ملت‌هاي به پا خاسته به دو عنصر اساسي "تداوم ايستادگى و پرهيز شديد از سست شدن عزم راسخ" و "هشيارى در برابر حيله‌هاى مستكبران بين‌المللى"

- ضرورت به‌كارگيري سه اصل مهم در همه‌ محاسبات ملت‌هاى مسلمان: نخست، نسل جوان‌ با اعتماد به نفسِ به پاخاسته و تلاشگر براي تغييير وضع موجود؛ دوم، قدرت خدايي بي بديل موجود در عزم و اراده ملت‌ها؛ سوم، آشكار شدن خوي مزوّر و منافقِ قدرت‌هاى غربى براى مردم اين كشورها

بي ترديد انقلاب اسلامي ايران از عوامل مهم و تأثيرگذار در پيشبرد روند بيداري اسلامي و آگاهي مسلمانان و افزايش فعاليت‌هاي مؤثر اسلامي در جوامع مسلمانان بوده كه باعث تغيير و دگرگوني معادلات سياسي و موازنه قوا در مقياس جهاني به سود ملت‌هاي مسلمان شده و اكنون با گذشت سه دهه از عمر پر بركت آن، راهبرد تفكر اسلامي به مثابه الگويي نجات‌بخش براي تمام ملت‌هاي اسلامي و بشريت محسوب مي شود.

اكنون كه ملت‌هاي مسلمان سراسر جهان با تأسي از آرمان‌هاي والاي انقلاب اسلامي و با تكيه بر قرآن و شعائر اسلامي سرنوشت خود را از دست حاكمان وابسته به آمريكاي سلطه‌گر جدا كرده و زير پرچم اسلام در مسير استقلال و آزادي گام برداشته‌اند، نيازمند بهره‌گيري از تجارب موفق اسلامي است و چشم‌انداز ترسيمي جمهوري اسلامي ايران و بنيانگذار آن مبني بر تشكيل تمدن نوين اسلامي مي تواند راهگشا در اين حوادث باشد.

در اين افق ترسيمي و در راستاي ارائه تصويري واقعي و الهام‌بخش از جمهوري اسلامي ايران، مي توان اهداف مشخصي را از جمله "ترويج اسلام ناب محمدي (ص) و مكتب اهل بيت (ع) در جهان"، "معرفي فرهنگ و تمدن اسلامي - ايراني و دستاوردهاي انقلاب اسلامي"، "تبيين انديشه‌هاي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري"، "گسترش توحيد، عدالت و اصول اخلاقي"، "تحكيم وحدت مذاهب اسلامي و مسلمانان" و "تقويت روحيه خودباوري و نفي نظام سلطه و رويارويي با مكاتب انحرافي" مد نظر قرار داد و در اين مسير با بهره‌گيري از تمام ظرفيت‌هاي كشور به صورت مجموعه‌اي هم‌افزا، مكمل و منظومه‌اي به انجام اين مهم، همت گماشت و همواره اراده خداوند را حاكم بر اين تلاش‌ها ديد.

اكنون و پس از اين بيداري بايد ملت‌هاى بيدار و مبارز بدانند نجات آنان از ظلم و كيد آمريكا و ديگر مستكبران غربى تنها و تنها در گرو آن است كه تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار شود؛ مسلمانان براي اينكه بتوانند مسائل خود را به صورت جدي با جهانخواران حل كنند بايد خود را به مرز قدرت بزرگ جهانى برسانندو اين جز با همكارى، همدلى و اتحاد كشورهاى‌ اسلامى به دست نخواهد آمد.

نجات از خطرهاى موجود بر سر ملت‌هاي مسلمان و قيام‌هاي آنها، جز با تشكيل قطب قدرتمند جهان اسلام ميسر نيست؛ امروز غرب و آمريكا و صهيونيزم، از هميشه ضعيف‌ترند و مردان و زنان مؤمن در جهان اسلام بايد از اين فرصت براى تشكيل قدرت بين‌الملل اسلامى، بيشترين بهره را ببرند تا آينده متعلق به اسلام را رقم بزنند؛ آينده‌اي كه به اسلام تعلق دارد و ما شاهد يك مجموعه متحد اسلامي مقتدر و با عزت خواهيم بود.

اميد است به بركت انقلاب اسلامي و گسترش روح بيداري و خيزش اسلامي در سراسر جهان اسلام و نيز ساير ملت‌هاي آزاديخواه، بارقه‌هاي استكبار ستيزي و ضد استعماري بيش از پيش نمود يابد و سردمداران نظام‌هاي سلطه به پذيرش خواسته‌هاي به حق مستضعفان و مسلمانان جهان تن داده و نداي حق طلبي و اسلام خواهي در سراسر جهان طنين انداز شود كه اين وعده الهي است كه والعاقبة للمتقين.

------------------------------

يادداشت از: جواد محمدي

------------------------------

انتهاي پيام/

دوشنبه|ا|17|ا|بهمن|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]