واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > دربندی، محمدرضا - این روزها ، در شرایطی پنجاهمین سالگرد انعقاد موافقت نامه ی فرهنگی بین ایران و یونان را بزرگ می داریم که دشمنان این روابط ، با انجام فعالیت هایی مانند ساخت فیلم 300، در صدد خدشه وارد نمودن به این ارتباط خوب هستند؛ موقعیتی که هیچ دو کشوری در جهان ، از آن برخوردار نیستند و برای درک آن کافی است، توجه کنیم، فقط 10 کشور از 192 کشور جهان، دارای سابقه تاریخی بیش از هزار سال هستند و از این 10 کشور، تنها ایران، یونان ، مصر وچین، تاریخی چند هزار ساله دارند و باز بین این چهار تمدن، دو کشور ایران و یونان از دوران باستان ، تاکنون دارای روابط فرهنگی گستردهای بوده اند. روابط و مناسباتی که به بیش از 25 قرن قبل، یعنی پیش از دوران هخامنشی ـ آنجا که ایرانی ها و یونانی های مهاجر، نخستین بار با یکدیگر در آسیای صغیر آشنا شدند ـ باز می گردد و باعث شد: ـ هرودوت کتاب خود را با نام ایران آغاز کند و با نام ایران خاتمه دهد.ـ گزنفون، با تدوین کوروش نامه، قهرمان بزرگ آرمانی خود را کوروش قلمداد کند.ـ فیثاغورث، برای کشف فرهنگ بزرگ ا یرانیان ، به ایران سفر نماید.ـ اخیلیوس ، اثر معروف «ایرانیان» را خلق نماید،ـ افلاطون، بخشی از آثار خود را به چگونگی ادب پارسیان اختصاص دهد،ـ و هفت حکیم یونانی، پس از مواجهه با مزاحمت هایی از سوی امپراتوری بیزانس، به دربار انوشیروان ، پادشاه ساسانی پناه ببرند.ـ متقابلا ایرانیان نیز، توجه ویژه ای به فرهنگ یونانی نشان دادند، بطوری که:ـ نمایش نامه های یونانی را در دربار شاهان به اجرا درآوردند، ـ به زبان یونانی علاقه مند شدند و در دوره ی اشکانیان به این زبان سکه ضرب کردند،ـ به حکمت و فلسفه یونان توجه ویژهای نمودند بطوری که به دستور خسرو پرویز، کتاب های افلاطون به فارسی ترجمه گردید،ـ استادان طب و فلسفه یونان را به دانشگاه جندی شاپور دعوت نمودند،ـ شاعری چون فردوسی ، بخش هایی از شاهنامه خود را به زندگی اسکندر اختصاص داد،ـ و نظامی گنجوی، یکی از کتابهای خود را اسکندر نامه نامید. ایران و یونان، در عرصه های گوناگون، تاثیر پذیری و تاثیر گذاری بسزایی بر روی یکدیگر داشته اند و با وجود پیشینیه ی ناخوشایند جنگ، جدال و تخریب ، هر دو تمدن از یکدیگر به نیکی و خوبی یاد می کنند و در حافظه ی تاریخی دو ملت چیزی جز خاطرات خوش باقی نمانده است. شهروندان یونانی، هنرمندان، نویسندگان، دانشگاهیان و دولتمردان این کشور، در مواجهه با ایرانیان، به گرمی از آنان استقبال می کنند و از ایران به نیکی یاد می نمایند و به گذشته پر افتخار و دوستی بین دو کشور اشاره می کنند.از طرف دیگر ، خبرنگاران و گردشگران یونانی نیز ، پس از بازگشت از ایران به مشاهده رفتار مشابهی از سوی ایرانیان اشاره می نمایند.در تحلیل این نگره ی مثبت و خوشایندی که موجب شده این دو تمدن دیرپا به شایستگی تمام، نکات ناخوشایند مراودات خویش را نادیده بگیرند و به سمت هم دلی و هم صدایی حرکت کنند، عوامل مختلفی چند موثر بوده است که در ذیل به آنها اشاره می نماییم : 1 ـ اعتقاد به دین الهی از آنجا که اسلام و مسیحیت هر دو از ادیان الهیاند و به خصوص نزدیکی زیادی که مذهب ارتدکس با اسلام دارد و هم چنین به دلیل مذهبی بودن دو ملت ـ به گونهای که ایران اولین تمدن باستانی بود که اسلام را پذیرفت و 14 قرن عاشقانه از آن دفاع کرد و یونان هم اولین کشور پذیرنده مسیحیت بود و 20 قرن بر آن پایدار ماند ـ اشتراک روحی عمیقی بین آنها ایجاد شده که هر دو کشور برخی از اتفاقات ناخوشایند گذشته را به فراموشی سپرده اند. 2 ـ وجود روحیه ی شرقی اگر چه یونان از نظر جغرافیایی در حوزه ی کشورهای غربی قرار گرفته، اما از نظر فرهنگی، کشوری شرقی به حساب می آید و مردم آن دیار چون مردم مشرق زمین، عاطفی، مهربان، خانواده دوست، مهمان نواز، خوش قلب ، خون گرم و وطن پرست هستند ، این ویژگی ها تا حدودی روحیه و منش فرهنگی آنها را از غربی ها جدا ساخته و این کشور را در زمره ی کشورهای شرقی قرار داده است. این واقعیت نیز در گرایش دو تمدن ایران و یونان به یکدیگر موثر بوده و باعث حذف آن واقعه های تلخ از حافظه تاریخی آنها شده است . 3 ـ آشنایی شیرین در برخوردی تلخ عمدتا ، جنگ بین کشورها، یادگاری جز خرابی به جا نمی گذارد و گاه با گذشت زمان هم برخی از اثرات مخرب آن فراموش نمی شود ولی گاهی جنگ ها، تبعات مثبتی هم به بار می آورند و باعث رشد، تحول و توسعه علمی و فرهنگی می گردد.از قضا، جنگ ایران و یونان از این گونه بوده و منشاء یک تحول بزرگ و نهضت فکری و فرهنگی گردیده که دامنه اش به اروپا نیز کشیده شده است. همان طور که مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس جمهور یونان فرمودند:اگرچه بین ایران و یونان سابقه جنگ وجود دارد، اما در سایه ی این جنگ ، دانشمندان دو کشور با یکدیگر آشنا شدند و این آشنایی ، موجب برکاتی شد که از نعمت های آن جنگ ها بود. بدین ترتیب، تحت تاثیر این جنگ، فرهنگ این دو تمدن ، با یکدیگر پیوند گرفته و از همدیگر متاثر گردیده و ارتباطات فرهنگی بین آنها گسترش یافته و این برکات باعث کنار گذاشتن آن نامهربانی ها شده است. این تاثیر و تاثر آنچنان وسیع بود که هنوز هم این بحث مورد توجه مراکز علمی جهان قرار دارد و چند سال قبل نیز کتابی تحت عنوان « واکنش های فرهنگی یونان به جنگ های ایران » توسط انتشارات آکسفورد منتشر شد که طی 16 مقاله به تاثیرات فرهنگی جنگ بر یونان باستان می پردازد. 4 ـ فرهنگ بزرگ ایرانیان نکته ی مهم دیگری که باعث کم رنگ شدن تلخی این جنگ ها شده ، فرهنگ بزرگ ایرانی ها بوده که حتی سرداران نظامی یونان را تحت تاثیر خود قرار داده است. مونتسکیو (جامعهشناس شهیر فرانسوی) پیرامون ویژگی های قابل توجهی که مورد خوش آمد یونانیان شده و خود را به زیور آن آراسته نموده اند، می نویسد : فرهنگ ایرانی آنچنان جاذبه ای داشت که اسکندر پس از ورود به ایران، تصورات ناگوار خود را نسبت به ایران رها کرد واز عادات و آداب و رسوم ایرانیان تاثیر پذیرفت. 5 ـ کوتاه بودن مدت این جنگ ها عامل دیگری که شایسته است به آن توجه نماییم، کوتاه بودن دوران جنگ هاست. وقتی در طول بیش از 2500 سال ارتباط خوب علمی و فرهنگی، فقط چهار جنگ میان ایران و یونان در گرفته است، طبیعتا نباید این جنگ ها تاثیر دیرپایی بر مناسبات دو طرف بگذارد.این ها بعضی از عواملی است که باعث شده خاطرات خوشی از آن برخورد تلخ به جای بماند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 905]