واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دام دو مرد شيک پوش براي دختران احساساتي هنگامي که متهم تحت بازجويي هاي فني قرار گرفت از اغفال پنج زن و دختر جوان و سوءاستفاده از آنان پرده برداشت. اعتماد: دو مرد که در دو ماجراي جداگانه با اغفال زنان و دختران جوان آنان را مورد سوءاستفاده هاي مالي قرار داده و با تهديد طعمه هايشان را مجبور به سکوت کرده بودند در پي شکايت مالباختگان به دام افتادند. اين دو متهم که با ظاهري آراسته زنان و دختران را فريب مي دادند پس از جلب اعتماد آنها پول و جواهرات شان را به بهانه هاي واهي مي گرفتند و سپس متواري مي شدند. اولين پرونده چندي قبل زني که صدايش از ترس مي لرزيد و بريده بريده صحبت مي کرد در تماس با مرکز فوريت هاي پليسي از حضور مردي غريبه در خانه اش خبر داد و گفت اين مرد در نبود شوهرش از تنهايي او سوءاستفاده کرده و قصد تعرض به وي را دارد. به دنبال اين تماس بلافاصله اکيپي از ماموران پليس براي بررسي موضوع خود را به خانه اين زن رساندند و موفق شدند مرد غريبه را قبل از انجام هر اقدامي دستگير کنند. زن صاحبخانه پس از دستگيري اين مرد به ماموران گفت؛ مدتي است شوهرم به علت بيماري در بيمارستان به سر مي برد و من چند روزي است که در خانه تنها هستم. صبح امروز پس از به صدا در آمدن زنگ خانه وقتي که در را باز کردم با اين مرد روبه رو شدم. او که مي دانست در خانه تنها هستم گفت دوست همسرم است و چون مبلغ يک ميليون تومان به او بدهکار است براي پرداخت بدهي اش مراجعه کرده است. من هم که فريب حرف هاي او را خورده بودم وي را به داخل خانه راه دادم و از او پذيرايي کردم. اين مرد چند دقيقه يي در خانه بود و مبلغ 10 هزار تومان نيز به من داد و با بيان اينکه مجدداً به من سر مي زند از خانه خارج شد. اين زن ادامه داد؛ پس از چند ساعت مرد ناشناس دوباره به خانه ام آمد و همراه با خود مقداري وسايل منزل و مايحتاج اوليه آورد. من هم که ديگر مطمئن شده بودم او قطعاً دوست شوهرم است اين بار نيز به او اجازه ورود به خانه را دادم. اين مرد پس از دقايقي سر صحبت را باز کرد و حرف هاي نامربوطي زد. او ضمن ابراز علاقه نسبت به من خواست از شوهرم طلاق بگيرم و با او ازدواج کنم. من که از حرف هاي وي ترسيده بودم از او خواستم خانه را ترک کند اما او به خواسته ام توجهي نکرد و همچنان به حرف هايش ادامه داد و يک لحظه به سمتم آمد و قصد داشت به من تعرض کند، من که در تنگنا قرار گرفته بودم با ترفندي توانستم براي دقايقي از دست او خلاص شوم و خودم را به تلفن برسانم و با پليس تماس بگيرم. به دنبال دستگيري اين متهم که سيروس نام دارد وي تحت بازجويي قرار گرفت و از آنجا که همه شواهد عليه اش بود به جرم خود اعتراف کرد. هنگامي که ماموران مشغول بازجويي از اين متهم بودند زنگ موبايل وي به صدا درآمد و مشخص شد يک دختر جوان پشت خط است. افسران پليس از آنجا که احتمال مي دادند فرد دستگير شده با زنان ديگري در ارتباط باشد از سيروس خواستند با دختري که پشت خط است صحبت کند و با او يک قرار ملاقات ترتيب دهد. بدين ترتيب دختر جوان که مشخص بود مدت زيادي است با سيروس رابطه دارد بر سر قرار حاضر شد و هنگامي که ماموران پليس را در صحنه ديد گفت او نيز مدت ها است در پي يافتن سيروس است و او نيز شکايت دارد. اين دختر که نسرين نام دارد و دختر يک کارخانه دار بزرگ است گفت از چند ماه قبل پس از آنکه سيروس به او ابراز علاقه و از وي خواستگاري کرد رابطه اش با اين مرد آغاز شد. نسرين ادامه داد؛ پس از چند هفته که از شروع ارتباط مان مي گذشت در حالي که سيروس توانسته بود اطمينان من را به خود جلب کند از من درخواست کرد به او 20 ميليون تومان پول قرض بدهم. من هم که تصور مي کردم او به راستي قصد دارد با من ازدواج کند و او را در نقش شريک زندگي ام مي ديدم با درخواستش موافقت کردم و 20 ميليون تومان به او دادم. اما پس از آن سيروس ديگر به تماس هايم پاسخي نداد و ديگر موفق نشدم او را ببينم. به دنبال شکايت اين دختر بررسي شماره هاي موجود در گوشي تلفن همراه متهم ارتباط وي با افراد بيشتري را فاش کرد. بدين ترتيب هنگامي که متهم تحت بازجويي هاي فني قرار گرفت از اغفال پنج زن و دختر جوان و سوءاستفاده از آنان پرده برداشت و اقرار کرد با برقراري رابطه با هر يک از اين افراد و پس از جلب اعتمادشان پول ها و جواهرات شان را به بهانه هاي واهي از آنان سرقت کرده و وقتي طعمه هايش به او اعتراض مي کردند با اين ادعا که از آنان عکس و فيلم تهيه کرده آنها را مجبور به سکوت مي کرد. به دنبال برملا شدن جرائم سيروس طعمه هاي وي شناسايي شدند و پس از انجام تحقيقات مقدماتي پرونده به شعبه 13 دادياري دادسراي ناحيه 4 تهران ارجاع شد. داديار حسن سهرابي پس از بررسي دقيق پرونده و با توجه به شکايت زنان و دختران فريب خورده با صدور قرار قانوني متهم را روانه زندان کرد. پرونده دوم در پرونده مشابه ديگري که در شعبه 13 دادياري دادسراي ناحيه 4 مورد بررسي قرار گرفت متهم که يک جوان به نام شهرام است به اغفال 8 دختر اعتراف کرد و گفت با برقراري رابطه دوستانه با دختران جوان از آنها سوءاستفاده مالي و اخلاقي مي کرده است. اولين شکايت از شهرام توسط دختري به نام مينا به ثبت رسيد. او که مدتي بود از طريق تماس هاي تلفني مشکوک تهديد شده و مورد توهين قرار مي گرفت با مراجعه به دادسرا خواهان پيگيري قانوني موضوع شد. پس از بررسي اظهارات شاکي داديار سهرابي دستور داد از طريق مخابرات مکالمات تلفني اين دختر کنترل شود اما از آنجا که فرد مزاحم از طريق يک خط تلفن اعتباري تماس مي گرفت رديابي هاي مخابرات موثر واقع نشد و هويت مرد مزاحم همچنان در هاله يي از ابهام باقي ماند. تا اينکه به توصيه داديار پرونده قرار شد مينا با مزاحم تلفني اش يک قرار ملاقات صوري ترتيب دهد. بدين ترتيب هنگامي که مرد مزاحم در محل قرار حاضر شد خود را در محاصره پليس ديد. در پي دستگيري اين مرد مينا به ماموران گفت او را مي شناسد و از يک سال قبل با وي در ارتباط است. دختر جوان گفت؛ در نزديکي خانه ما يک باشگاه ورزشي قراردارد که شهرام نگهبان آنجا است. چند مرتبه هنگام عبور از مقابل باشگاه با وي برخورد داشتم تا اينکه روزي او با ارائه شماره تلفني به من ابراز علاقه کرد. من هم با گرفتن شماره اش با او تماس گرفتم و بدين ترتيب رابطه ما آغاز شد. اين ارتباط به تدريج عاطفي شد و حدود 9 ماه ادامه يافت اما من پس از اين مدت متوجه شدم شهرام مرد ايده آلم نيست. وقتي اين موضوع را به او گفتم وي سخت برافروخته شد و گفت از من انتقام خواهد گرفت. به دنبال اظهارات اين دختر تحقيقات از متهم ادامه يافت. او نيز ضمن قبول اتهامش از رابطه با هشت دختر ديگر پرده برداشت و گفت پس از فريب دختران از آنان پول مي گرفت و در برخي موارد کارهاي غيراخلاقي نيز انجام مي داد. وي توضيح داد با پوشيدن لباس هاي شيک، دختران احساساتي را فريب مي داد و از آنها سوءاستفاده مي کرد. در پي اظهارات شهرام وي نيز با صدور قرار قانوني روانه زندان شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 518]