محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828030790
سرافراز: بيداري اسلامي واكنشي بود به تحقير مردم از سوي حاكمان كشورشان
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: سرافراز: بيداري اسلامي واكنشي بود به تحقير مردم از سوي حاكمان كشورشان
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: بيداري اسلامي
موج جديد بيداري اسلامي در خاورميانه و شمال آفريقا از مرز يكسالگي خود گذشت. در اين سال، اتفاقات و حوادث متعدد و شگفتانگيزي در منطقه رخ داد كه هنوز هم چرايي و چگونگي آن، مورد تحليل و واكاوي قرار ميگيرد.
به گزارش سرويس بيداري اسلامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) محمد سرافراز، معاون برونمرزي سازمان صداوسيما و مدير شبكه پرستيوي در اين زمينه گفتوگويي را با مؤسسه پژوهشي فرهنگي انقلاب اسلامي انجام داده است كه در پي ميآيد.
امروز كه يك سال از آغاز موج تحولات خاورميانه ميگذرد، تحليلها همچنان درباره صبغه اصلي اين جنبشها ادامه دارد. ديدگاه شما درباره رويكرد و جهت اصلي اين تحولات چيست؟
اولين نكته براي تحليل انقلابهاي منطقه، اين است كه ما سعي كنيم به جنس حركت مردم در مقابله با حكومتهاي طاغوتي و استبدادي پي ببريم. در مشاهده اين حوادث، آغاز فرايند آگاهي مردم كاملاً آشكار شده است. ملتهاي منطقه يكي پس از ديگري وارد صحنه ميشوند و راهپيماييهاي گسترده برپا ميكنند و با دست خالي براي سرنگوني حاكمان ستمگر خود شعار ميدهند. تنها فهم و درك جنس اين حركتهاست كه ما را موفق به كشف صبغه اصلي آنها ميكند.
ما شاهد بوديم كه آمريكا و عربستان بسيار سعي كردند كه اعتراضهاي مردمي منطقه را به جنگهاي داخلي بكشانند؛ مثلاً اينكه مردم را براي مقابله با حكومتها به اقدامات مسلحانه وادارند تا پاسخ مسلحانه حكومتها در برابر مردم امري مشروع تلقي شود، اما مردم هوشمند منطقه در اين تله نيفتادند. شما ميبينيد كه مردم تونس و مصر و يمن وارد درگيري مسلحانه نميشوند؛ در خيابانها شهيد و كشته ميدهند، اما همچنان با دست خالي به صحنه ميآيند.
امروز براي همه روشن است كه بيبيسي يك رسانه آزاد نيست؛ به وزارت خارجه انگلستان وابسته است و از آنها بودجه دريافت ميكند؛ بنابراين مردم ديگر به پيامهاي اين رسانهها چندان توجهي نميكنند، بلكه به ماهيت و عقبه كانال پيام توجه دارند.
البته شرايط هر يك از كشورها متفاوت است، اما اگر بخواهيم در يك كلمه حركتي را توصيف كنيم كه از تونس شروع شد و در مصر به اوج خود رسيد و در يمن و اردن و بحرين ادامه يافت، بايد بگوييم اين حركتها واكنشي بود به تحقيري كه حاكمان اين كشورها نسبت به مردم رواميداشتند و ملتها ديگر حاضر به تحمل آن نبودند. پس به خيابانها آمدند.
اگر به تبارشناسي اين اعتراضها بپردازيم و بررسي كنيم كه اين شيوه اعتراض در گذشته هم مصاديقي داشته يا نه، به نظر شما چه نتيجهاي خواهيم گرفت؟
البته در همان هنگام انقلاب مردم ما نيز برخي گروهها به امام خميني رحمةاللهعليه پيشنهاد ميدادند كه ما بايد مسلحانه عليه حكومت شاه قيام كنيم، اما حضرت امام رحمةاللهعليه اعتقادي به روش مسلحانه نداشتند. ايشان مبارزه درست را در آگاه كردن مردم و حركتهاي مردمي ميدانستند؛ روشي كه در مشتهاي گرهكرده مردم در برابر توپ و تانك رژيم طاغوت تجلي پيدا كرد. مردم با مشتهاي گرهكرده بر خواسته اصلي خود اصرار ميكردند كه عبارت بود از سرنگوني نماد طاغوت و شخص شاه. مردم مؤمن ما اين مبارزه را با همين روش آنقدر ادامه دادند تا رژيم شاه سرنگون شد.
هايزر، ژنرال چهارستاره آمريكايي و فرمانده عملياتي ناتو كه خاطرات خود را در كتابي منتشر كرده است، در روزهاي قبل از 22 بهمن 1357 به ايران آمده بود تا شايد اوضاع را به حالت قبل برگرداند. او با سران ارتش شاه مذاكره كرده بود تا با حركتي شبيه كودتاي 28 مرداد 1332، شرايط را از حالت بحراني خارج كنند و شاه را به ايران برگردانند. تنها مسالهاي كه مانع تحقق اين هدف شد، حضور انبوه مردم بود. آنها كشتارهاي خود را انجام دادند، اما مردم عقب ننشستند. نهايتاً هم حضرت امام رحمةاللهعليه با فراخوان تاريخي خود خطاب به مردم، آنها را در 21 بهمن 1357 به ماندن در خيابانها و شكستن حكومت نظامي فراخواند و اين حضور گسترده مردم همچون تير خلاصي بر پيكر حكومت پهلوي وارد آمد.
يكي از تجارب انقلاب اسلامي ايران اين بود كه حضرت امام رحمةاللهعليه بلافاصله پس از پيروزي انقلاب دستور دادند تا تمامي كارها بر اساس رفراندوم و برگزاري انتخابات شكل بگيرد. اين همان خواستهاي است كه امروزه مردم انقلابي منطقه نيز مطالبهاش ميكنند. در اين حال شما ميبينيد كه آمريكا در تونس بسياري تلاش كرد كه زمان انتخابات را به تعويق بيندازد تا بتواند به نهادسازي سياسي بپردازد، اما حوادث در اين كشور، مطابق ميل آمريكا پيش نرفت و انتخابات در وقت مقرر خود انجام شد و اسلامگرايان تونس توانستند بيشترين آرا را به دست بياورند. الان مشابه اين وضعيت در مصر نيز در حال وقوع است و اسلامگرايان مصري در آستانه پيروزي انتخابي قرار دارند.
اما اگر بخواهيم نگاه عميقتري به پيشينه الگوي مبارزه امروز مردم منطقه بيندازيم، درمييابيم كه اينگونه حركتها برگرفته از همان الگويي است كه امام حسين عليهالسلام در برابر طاغوت بنياميّه در پيش گرفتند، منتها در آن زمان، عده مردمي كه به صحنه دفاع از حق آمدند، بسيار كم بودند و لذا پيروزي ظاهري حاصل نشد. البته پيروزي باطني حركت اباعبدالله عليهالسلام تأثير خودش را بر سراسر تاريخ و همه اعصار گذاشت؛ تا آنجا كه امروز هم مردم مسلمان با شعار «پيروزي خون بر شمشير» به صحنه ميآيند كه همان شعار نهضت امام حسين عليهالسلام است. البته امروز چون جمعيت بسياري در اين جبهه هستند، به پيروزي ظاهري و سياسي هم انشاءالله ميرسند.
ما شاهد بوديم كه آمريكا و عربستان بسيار سعي كردند كه اعتراضهاي مردمي منطقه را به جنگهاي داخلي بكشانند؛ مثلاً اينكه مردم را براي مقابله با حكومتها به اقدامات مسلحانه وادارند تا پاسخ مسلحانه حكومتها در برابر مردم امري مشروع تلقي شود، اما مردم هوشمند منطقه در اين تله نيفتادند.
چه در قيام حضرت اباعبدالله عليهالسلام، چه در انقلاب اسلامي ايران و چه در حركت امروز مردم منطقه، تحركات و توطئههاي دشمن بيروني وجود داشته كه البته گاهي موفق و گاهي بينتيجه بوده است. امروز و در حوادث جاري منطقه، دشمن به دنبال چيست و براي رسيدن به مقصودش چه ميكند؟
معلوم است كه جبهه دشمن هيچگاه بيكار نمينشيند و مرتباً در فكر برنامهريزي براي ضربه زدن به ماست. آنها دائماً در اين فكر هستند كه چگونه از موقعيت كنوني منطقه نهايت بهره را ببرند. سياست دشمنان منطقه و در رأس آنها آمريكا، ابتدا اين بود كه شرايط را با تغيير مهرهها به حالت قبلي برگردانند. مثلاً ميخواستند در تونس بنعلي برود در جايي محفوظ بماند تا بعد بتوانند با كمك عناصر امنيتي و حكومتي، افراد نزديك به حكومت سابق را سازماندهي كنند و به قدرت برسانند. پس بنعلي را تحتالحفظ به عربستان فرستادند، اما تحت فشار افكار عمومي و تظاهرات مردمي نتوانستند مرحله بعدي طرح خود را اجرا كنند وگرنه آمريكا سرمايهگذاري زيادي كرده بود كه جريانات مرتبط با حكومت بنعلي را به احزاب و گروههاي سياسي تبديل كند تا همين افراد قدرت را در تونس به دست بگيرند و اسلامگراها روي كار نيايند، اما حوادث جور ديگري رقم خورد و طرح آنها شكست خورد. در مصر هم وقتي مجبور شدند مبارك را از صحنه خارج كنند، تصميمشان اين بود كه با استفاده از نفوذي كه در نيروهاي امنيتي و نظامي مصر داشته و دارند، شيرازه حكومت قبلي را حفظ كنند و نيروهاي نزديك به خود را روي كار بياورند.
اما امروز آمريكا با يك چالش بزرگ مواجه است. امروزه ديگر سياستهاي دوگانه آمريكا بر ملتها پوشيده نيست و چهره مزورانه و منافقانه آن نمايان است. آمريكا كه شعار آزادي و دموكراسي ميدهد،خودش به اين شعارها پايبند نيست و اين عدم پايبندي بر همگان آشكار شده است. آنها ميخواستند براي حاكمان منطقه جايگزينهايي از جنس همان حاكمان پيشين ولي با ظاهري جذابتر انتخاب كنند. وقتي ديدند اين پروژه شكست خورده است و مردم با قدرت در صحنه حاضر ميشوند، به اين نتيجه رسيدند كه بايد سران حكومتهاي منطقه را نگهدارند. يعني همان اتفاقي كه در بحرين و يمن افتاد؛ مردم به خيابانها آمدند و فرياد زدند ما اين حاكم را نميخواهيم، اما آمريكا به خواست مردم دهنكجي كرد.
آنچه براي آمريكا مهم است حفظ پايگاه نظامياش در بحرين و حفظ حكومتي است كه حامي منافع او در منطقه باشد. در اين وضعيت، حكومت نبايد به دست مردم بيفتد، زيرا مردم با حاكماني كه حامي آمريكا باشند مخالفند. در يمن هم وضعيت همينگونه است. آمريكا و برخي كشورهاي منطقه صراحتاً از حكومتها و شاههاي فاسد حمايت ميكنند. در نتيجه ديگر در چشم ملتها ادعاي دموكراسي و آزادي دولت آمريكا، دروغي بيش نيست.
به نظر شما تحركات خارجي تا چه اندازه بر سرنوشت منطقه تأثير دارد؟
نميتوان گفت كمتأثير است. امروز اگر هنوز رژيم صالح در يمن سرنگون نشده و اگر حكومت آل خليفه در بحرين هنوز بر جاست، از نظر مردم امري عادي و داخلي نيست و مردمِ اين كشورها آمريكا و برخي كشورهاي منطقه را عامل اين دوام ميدانند. اما اين حكومتها تا كي ميتوانند بمانند؟ خانوادهاي كه با حمايت انگلستان بر مسند حكومت يك كشور نشسته است، تا چه زماني ميتواند بماند؟ مردم تا چه زماني حاضرند اين حكومت را تحمل كنند؟ بسياري از اين حكومتها بر اساس خواستهي انگليس و با مدلي كه انگليسيها ترسيم كردند شكل گرفتند. به همين دليل امروز جبهه غرب ميكوشد تا اين مدل همچنان حفظ شود و از دست آنها درنيايد.
در عرصه رسانهاي هم ميكوشند كه با فضاسازي رسانهاي تحولات را به نفع خودشان رقم بزنند، حال آنكه مردم منطقه ديگر مانند گذشته به رسانههاي آنها اطمينان ندارند. امروز براي همه روشن است كه بيبيسي يك رسانه آزاد نيست؛ به وزارت خارجه انگلستان وابسته است و از آنها بودجه دريافت ميكند؛ بنابراين مردم ديگر به پيامهاي اين رسانهها چندان توجهي نميكنند، بلكه به ماهيت و عقبه كانال پيام توجه دارند.
آيا دليل تقابل جبههي غرب با سياستهاي ايران در خاورميانه هم همين مساله است؟
همينطور است. البته اين تلاش آنها بيثمر است. اصرار آنها براي اين كه بازي حوادث منطقه را عليه جمهوري اسلامي و عليه نظامهاي مردمي برگردانند، در يك ديدگاه عميق استراتژيك هيچ جايگاهي ندارد، زيرا ملتهاي خاورميانه و حتي مردم خود آمريكا مسيري بيبازگشت را انتخاب كردهاند. به همين خاطر ما معتقديم رفتار مسوولان جمهوري اسلامي در عرصه سياست خارجي در اين برهه زماني اهميتي دوچندان دارد. يك دليل عمده اميدوار بودن مردم منطقه به ثمربخشي مبارزاتشان، موفقيت ايران در مبارزات 33 ساله پيروزي انقلاب اسلامي تا الان است. آنها ميدانند كه حكومتي به نام جمهوري اسلامي در تمام اين سالها مقابل آمريكا ايستاده و آمريكا با هيچ روشي نتوانسته اين كشور را به زانو دربياورد. اگر مسوولين در اين برهه حساس همچنان مقابل آمريكا و قدرتهاي زورگو بايستند، اميد اين مردم تقويت ميشود. آنها در دلشان تصديق ميكنند كه اگر اين حركت يك نمونه موفق بوده است، پس ميتواند در نمونههاي ديگري هم موفق باشد. به همين دليل آمريكاييها تلاش ميكنند تا به هر نحو ممكن ايران را دچار چالش و بحران كنند و از الگو شدن اين نمونه جلوگيري كنند.
دشمنان ما تا امروز نهتنها نتوانستهاند ايران اسلامي را در دامهاي خود گرفتار و زمينگير كنند، بلكه فشار جديدي به خود ايشان هم وارد شده است. در حال حاضر آمريكا شرايط اقتصادي نامطلوبي دارد؛ بزرگترين كشور بدهكار در دنياست و در بودجه امسالش با حدود 1.6 هزار ميليارد دلار كسري مواجه است كه اين رقم در حال افزايش نيز هست. حتي چاپ دلار و اخذ وامهاي متعدد داخلي و خارجي هم نتوانسته كمكي به وضعيت اين كشور بكند. از سوي ديگر جنبش تسخير والاستريت نيز فعالانه براي احقاق حقوق مردم آمريكا تلاش ميكند. و اينها نشانه بحران بزرگي است كه دامنگير سرمايهداران و دولتمردان نظام فاسد غربي است.
انتهاي پيام
چهارشنبه|ا|12|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
-
گوناگون
پربازدیدترینها