محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828688136
زاكاني در گفتگوي مشروح با فارس: بزرگترين دستاورد جنبش دانشجويي خلق انقلاب دوم است
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: زاكاني در گفتگوي مشروح با فارس: بزرگترين دستاورد جنبش دانشجويي خلق انقلاب دوم است
خبرگزاري فارس: عليرضا زاكاني گفت: بزرگترين دستاورد جنبش دانشجويي، خلق انقلاب دوم و جلوگيري از انحراف انقلاب اسلامي با تسخير لانه جاسوسي آمريكا بود.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، يكي از گروههاي موثر در پيروزي انقلاب اسلامي جنبش دانشجويي است و در اين جهت براي بررسي دستاوردها و آسيبهاي اين جنبش با عليرضا زاكاني نماينده مجلس و از فعالان عرصه دانشجويي به گفتگو نشستيم كه در پي ميآيد.
فارس: با توجه به اينكه در سالگرد30 سالگي انقلاب قرار داريم، مردم بر اساس چه تحليلي به اين نتيجه رسيدند كه شاه را سرنگون كنند، به نظر شما زمينههايي كه مردم بر اساس آن دست به اين قيام زدند چه عواملي بوده است؟
زاكاني: انقلاب ملت ايران يك انقلاب اسلامي است و بواسطه اسلامي بودن آن اساسش بر محور فرهنگ و اعتقادات است و اگر در عرصههاي ديگر هم وارد شده از همين زاويه قابل بررسي است لذا معتقدم بنيان پيروزي انقلاب در ايران فرهنگي اعتقادي است البته بحث سياسي، اقتصادي و مسائل اجتماعي هم بواسطه آن موثر بوده است. ورود امام (ره) به عنوان بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي در عرصه تقابل با شاه و بر نگاههايي كه اعتراضات خود را بيان كردهاند نيز مويد اين موضوع ميباشد. حضرت امام (ره) با اعتقاد بنياني مبتني بر اسلام ناب محمدي (ص)، مولفههاي اساسي از قبيل ضرورت مبارزه با انحرافات و توجه به مستضعفين و تقابل با فاسدين و ظالمين و نفي استبداد را مد نظر داشته و از طرفي نيز عنايتي خاص به استقلال مردم ايران مينمودند، دقت در مسايل جهاني و نفي استكبار جهاني و غده سرطاني آن در منطقه يعني اسرائيل و توجه به سرنوشت مستضعفين و مسلمين جهان نيز مبتني بر همين مولفههاي اعتقادي است.
فارس: گروههاي سياسي موثر در پيروزي انقلاب در آن برهه چه گروههايي بودند؟
زاكاني: امام (ره) با يك مدل فعاليتي و مبتني بر انديشه ناب ديني به پيروزي رسيد. اولاً اولين دست نوشتهاي كه از امام به يادگار مانده آيه شريفه " قل انما اعظم بواحده، ان تقوموا لله مثني و فرادي " است. اين حكايت از اين دارد كه ايشان از ابتداي جواني توجه اساسي به انجام تكليف و رسالتي داشته كه خداي بزرگ به فراخور توان هر كس عهده انسانها گذاشته است. امام مبتني بر همين رسالتپذيري و تكليف مداري يك مسيري را طي كردند و توانستند با تاسي به روش انبياء الهي و حركت عمومي مردم اين انقلاب را به پيروزي برسانند. ايشان ابتدا از نظر اعتقادي و اخلاقي خود را ساختن و يك انسان خود ساخته شد. سپس به تبيين اسلام ناب به عنوان پايهاي مستحكم براي انتقال به ديگران پرداخت و شاگردان خويش و به تبع اين شاگردان ديگران را مورد تاثير قرار داد و با فعاليتهاي آنها توانست يك جريان فرهنگي را در كشور ايجاد كند. بعد از گامهاي اساسي اسلامشناسي و خودسازي، آموزش و كادرسازي براي يك حركت گسترده فرهنگسازي نمود كه منجر به آگاهي و بيداري تودهها شد و يك حركت تودهاي مبتني بر بيداري و آگاهي عمومي را در جامعه رقم زد و انقلاب مبتني بر آن به لطف الهي به پيروزي رسيد.
فارس: مولفههاي پيروزي حضرت امام (ره) چه بود؟
امام (ره) با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 57 در ميدانهاي داخلي و خارجي در روش و انديشه به پيروزي رسيد. در داخل كشور در مقام انديشه در مقابل كساني كه دچار تحجر بوده و نوعي انديشه صلب و سختي را براي خود انتخاب كرده بودند مثل انجمن حجتيه و كساني كه در آن چارچوب فكري سير ميكردند از يك سو و از سوي ديگر در مقابل عناصر مليگرا يا كساني كه در برابر انديشه غرب دچار خود باختگي بودند يا دچار التقاط از نوع غربي و يا شرقي آن بودند مثل نهضت آزادي و منافقين، حضرت امام با طرح اسلام ناب محمدي(ص) و تجلي اثرات آن با پيروزي انقلاب حقانيت آن را ثابت كرد و امام در ميدان انديشه به پيروزي رسيد. در ميدان عمل هم امام با بكارگيري روش انبياء و آگاهي تودهها حركتي عمومي را آغاز كرد. در مقام عمل و روش هم متحجرين كه وضعشان معلوم بود. جز توصيه به سكوت و تماشاي ظلم مشيي نداشتند و از طرفي خودباختگان و عناصر منفعل هم جزء از طريق حركتهاي پارلمان تاريستي حركتي را براي خود اختيار نميكردند و ميگفتند شاه باشد و يك سلسله اصلاحات كافي است. يك سري هم بودند كه به حركتهاي مسلحانه محدود اتكا داشتند چون نميتوانستند گسترده كار كنند فقط فكر ميكردند از طريق ميتوانند پيروزي را بدست آورد. اما امام با تاسي به روش انبياء و سير بيداري و آگاهي تودهها و به ميدان آوردن عموم مردم ثابت كرد كه در مقام عمل و روش هم روش امام برتر و فراتر از روشهاي ديگران بود. لذا در داخل اين حركت منجر به استبداد زدايي شد و امام پيروز ميدان عمل و انديشه گرديد.
در مقام جهاني هم همين اتفاق افتاد. امام با طرح اسلام ناب و با مطرح كردن ضرورت استقلال ملتها گفتماني جديد را در دنيا پايهگذاري كرد و مسير جديدي را فرا روي بشريت گشود و توانست تاثيرات عميقي در جهان بگذارد و دين را به عرصه جامعه بكشاند. تحت تبليغات ماركسيستها دين را افيون جوامع ميدانستند و ليبراليستها نيز دين را داراي كفايت لازم براي حضور در اجتماع ندانسته و آن را به درد كنج خانهها و داراي نقش محدود در زندگي فردي ميدانستند. امام (ره) آمد و در مقام انديشه دو شعار شرق و غرب يعني برابري و آزادي را از دست آنها گرفت و به درستي معنا كرد علاوه بر عدالت و آزادي واقعي، معنويت و دينداري را هم به جامعه بشري هديه نمود. در مقام روش مبارزه هم استقلال خواهي و نه شرقي نه غربي را مبتني برآموزههاي اسلامي به بشر آموخت. در نهايت اينكه از قبل حركت جهاني امام استكباري جهاني دچار چالش اساسي شد. شرق و غرب در همه چيز با هم تضاد داشتند الا در برخورد با انقلاب اسلامي، لذا تلاش كردند انقلاب به پيروزي نرسد. شاه بر عليه كمونيستها شعار ميداد اما دست آمريكا و شوروي مثل دو لبه قيچي بود كه دنبال زدن ريشههاي انقلاب ايران بودند اما به لطف الهي امام (ره) آمد اين پيروزيها را كسب كرد كه اثرات آن را امروز در جهان مستضعفين و در بين مسلمين ميبينيم و در آينده هم درخشانتر خواهد شد.
فارس: در بين گروههاي سياسي موثر در شكلگيري انقلاب براي روحانيت نقش ويژهاي قائل هستيد؟
زاكاني: در انقلاب ما همه اقشار دخيل بودند اما قشر روحاني به عنوان پيشتاز انقلاب بود آنهم به واسطه سنخيتي كه با حضرت امام داشت نوع بافت و حضور روحانيت در پيكره اجتماع، شرايط را به نحوي فراهم كرد كه امام براي تسري پيام خود به پايينترين لايههاي جامعه بتواند به بهترين نحو از آن بهره ببرد. مخاطب امام همه مردم بودند به طبع روشنفكران پيش از عموم مردم پيام امام را دريافت ميكردند و درجايگاه خود نقش داشتند. ولي انقلاب ما انقلاب مساجد بود از درون مساجد شكل گرفت پايگاه اصلي انقلاب مساجد بودند لذا با حركت در قم و كشتار مردم و چلهگيريهاي مكرر مساجد تبديل شد به پايگاه اساسي بيداري و آگاهي عمومي و امكاني را ايجاد كرد كه پيام امام در دسترس عموم مردم قرار گيرد و مردم با هدايتي كه از درون مساجد شكل ميگرفت و روحانيت اصيل انقلابي پيشتاز آن بودند موارد را دنبال ميكردند و اين دليل ديگري به فرهنگي اعتقادي بودن زيرساختهاي اساسي انقلاب اسلامي است اين يك زيرساخت جدي بود كه اقتصاد و سياست و مسائل اجتماعي هم بر آن بار ميشد و به آن عمق ميبخشيد.
فارس: نقش جنبشهاي دانشجويي را در شكلگيري انقلاب در چه حد ميبينيد؟
زاكاني: بعد از تاسيس دانشگاه تهران يعني 1313حركتهاي دانشجويي در حد خيلي جزئي بود اما در دهه بيست جريانات دانشجويي فعالتر شده و موج اول آن موج عناصر ماركسيست است و موج دوم نيز در زمان ملي شدن صنعت نفت بيشتر گرايشهاي مليگرايانه دارد و در اين جريانات جنبههاي اسلامي بسيار كمرنگ است. بعد از كودتاي 32 مشاهده ميكنيد كه فروغ جريانات دانشجويي از بين رفته و مجدداً با حضور حضرت امام رويكردي اسلامي در جريانات دانشجويي ايجاد ميشود كه با نزديك شدن به انقلاب شاهد اثرات آن هستيم حضور دانشجويان در انقلاب و حضور جدي آنان در فعاليتهاي روشنگرايانه و فرهنگي در تسريع علميات انديشهاي و فرهنگي كه منجر به بيداري شد به وضوح نمايان است. جريانات سياسي كه در حوزه دانشجويي اتفاق افتاد متاثر از انديشههاي امام بود (حتي زودتر از تاثيرپذيري مردم عادي از انديشههاي امام) چه دانشجويان خارج و چه داخل كشور توانستند سهم جدي را در انقلاب داشته باشند.
فارس: با توجه به تاثيرپذيري جنبشهاي دانشجويي از انديشههاي امام با گذشت 3 دهه از پيروزي انقلاب جنبشهاي دانشجويي در اين مدت چه سمت و سويي را طي كرد؟ آيا توانسته در مسير افكار امام حركت كند يا نه؟ آيا دچار لغزش شده است؟ در كدام بخشها؟
زاكاني: جنبش دانشجويي افتخاراتي براي خود خلق كرد كه در مقاطع تاريخي انقلاب اسلامي تاثير جدي در سالمسازي انقلاب و بالندگي آن گذاشت. نمونه بارز آن 13 آبان 58 است كه امام آنرا به عنوان انقلاب دوم بزرگتر از انقلاب اول خواند پس جنبش دانشجويي توانسته خدمات ارزشمندي را به انقلاب اسلامي، مردم ايران و دوست داران انقلاب در خارج از كشور ارائه دهد. دانشجويان در راهاندازي كانونهاي مختلف خدمتگذاري مثل جهاد سازندگي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شركت داشتند. در دفاع مقدس بخش عمدهاي از فعاليتها را به خود اختصاص دادند و به ركن ركين و ستون فقرات دفاع مقدس تبديل شدند. در دوران بعد از دفاع مقدس بخشهاي مختلفي بازيگر عرصه جنبش دانشجويي كشور هستند انجمنهاي اسلامي و جامعه اسلامي، بسيج دانشجويي توانستند تاثير جدي داشته باشند.
من برآيند كلي حركت را در دهه 60 يك برآيند مطلوب ميدانم ولي در دهه 70 دو جريان اتفاق ميافتد. يك جريان جريان انقلابي است و ديگري حركتهاي كوري كه به دنبال انحراف در مسير حركت جنبش دانشجويي بود.
در بخش نخست ميتوان به بسيج دانشجويي، انجمنهاي اسلامي، جامعه اسلامي و ساير حركتهاي اصلاحگرايانه و عدالتخواهانه اشاره كرد و در بخش بعدي قسمتي از انجمنهاي اسلامي به سمت افراطي شدن پيش رفتند و در واقع عدهاي فرصت طلب از اين مجموعه ارزشمند سوء استفاده كرده و با وابستگيهايي كه براي خود ايجاد كردند به جايي رسيدند كه امروز نمايندگانشان در كنگره آمريكا صحبت ميكنند و زير چتر نظام سلطه حيات خود را سپري ميكنند. همين جرياني كه در مساله غزه با محكوم كردن بعضي حركتهاي حماس به نوعي از اسرائيل جانبداري كردند.
لذا جنبش دانشجويي بخش عمدهاي دارد كه در راستاي انقلاب وظايف خود را انجام داده است ولي بخش ديگر آن به نام دانشجويان و به كام ديگران مسيري را انتخاب كرده كه توانسته صدماتي را هم به دانشجو بزند و حتي در مقاطعي به صورت مكرر در اين صدد بوده كه اساس دانشگاه را به تعطيلي بكشاند. متاسفانه برخي از اينها امروز با يك چرخش از رويكرد سياسي يك سلسله حركتهاي اخلاقي را دنبال ميكنند و موجي از حركتهاي لااباليگري را پيگيري مينمايند تا در دانشگاهها نهادينه كنند به اعتقاد من اين هم زنگ خطر است اما دانشجو و دانشگاه نميگذارد اين شرايط اعمال شود.
فارس: دستاوردهاي جنبش دانشجويي در اين چند سال چه بود؟
زاكاني: در ادامه نيز تاثيرگذاري جنبش دانشجويي به عنوان مرجع در افكار عمومي و تحريك و بسيچگري آنها براي حضور در عرصههاي مختلف، نكته ديگر ايجاد شور و نشاط عمومي در كل جامعه بخصوص در دانشگاهها و ارتقاء پايههاي اساسي و دانستههاي معرفتي و بصيرتي كه در جامعه ميتواند اثرگذار باشد حركتهاي آينده را تحت تاثير خود قرار دهد.
در دوره دوم خرداد نيز كه در ايجاد آن نقش جريانات دانشجويي برجسته بود تلاش ميشد دانشگاه و مطبوعات بعنوان دو پايگاه اصلي براي پيشبرد خواستهاي نادرست افراد افراطي و ساختار شكن مورد استفاده قرار گيرد جريان دانشجويي انقلابي در ناكام گذاشتن آنها و جلوگيري از انجام خواسته ناصواب آنان نقش اساسي داشت.
جنبش دانشجويي به عنوان يك مجموعه فعال در راستاي كادرسازي براي انقلاب عملاً تلاش كرده است. جنبههاي مقابله با مسائل فسادانگيز و چالشي كشور و حركت مطالبهگرانه در جهت رفع فساد و عدالت اجتماعي حركتي بود كه در جنبش دانشجويي رونق بيشتري داشت گرچه انتظار بيشتر از اين بود. حركتهاي دانشجويان نماد اساسي تقابل با استكبار به عنوان صداي رساي ملت ايران قرار ميگيرند و با رصد ظلم انجام گرفته در عرصه بينالملل به ويژه اتفاقي كه در حوزه غزه رخ داد و... اعتراضات و مطالبات بحقي داشتند.
فارس: آسيبهاي جريان دانشجويي چه بود؟
زاكاني: چون اين مجموعه ارزشمند است لذا آسيبهاي آن نيز زياد هستند خلاء فكري و تئوريك يكي از آنها است. عدم خودسازي اخلاقي از ديگر مشكلات است. يكي ديگر اينكه جريانات دانشجويي دچار روزمرگي شوند و از آرمانگرايي دست بردارند و بي خاصيت شوند و يا در مقابل در حوزه آرمانگرايي سيري احساسي داشته باشند و جنبههاي عقلانيت خود را فراموش كرده و به يك مجموعه مخرب تبديل شوند. با اقتضائات و پتانسيل بالايي كه در جريان دانشجويي است بايد موازنهاي بين عقل و احساس شكل گيرد كه نه جنبه احساسي غلبه كند و نه با روزمره گي و يا حسابگري سطحي دست از آرمانگرايي بردارند.
نكته پنجم پيوستگي جريان دانشجويي به قدرت و انتظار سهم داشتن است. جنبش دانشجويي نبايد با قبول مسئوليتها و يا حمايتهاي افراطي و چشم بسته و ياد دوري از واقعيتگرايي در جامعه براي خود آسيبهاي ايجاد كنند كه به جاي آرمانخواهي مديحه سرا شوند.
نكته بعدي دست كشيدن از آرمانها و دنيا زدگي است كه مايه طمع ديگران در آنها نيز خواهد شد. آفت ديگر عقب افتادگي از سيل خروشان ملت و جا ماندن از حركت انقلاب است.
خستگي و فر توتگي از آفتهاي ديگر است كه سبب ميشود در مسير خود دچار بي اعتقادي شوند و مسير را رها كنند.
در مورد هر يك از اين آفتها ميشود مصداقهايي را بيان كرد. با عدم دقت كار به جاي ميرسد كه برخي در مقابل آرمانهاي انقلاب و ملت ميايستند و وابسته به عناصر معارض داخلي و يا خارجي ميگردند و با اساس انقلاب مخالفت ميكنند گرچه اين تعداد هميشه حداقلي از مجموعه دانشجويي بودهاند ليكن نبايد نسبت به آن بي توجه بود.
فارس: با توجه به اينكه وارد دهه چهارم انقلاب ميشويم به نظر شما فرصتهاي جنبش دانشجويي در دهه چهارم در چه حوزههايي است؟
زاكاني: تحقق عدالت اجتماعي در جامعه يك اصل اساسي و زبر بنايي جدي شكل گيري جامعه اسلامي است جنبش اجتماعي در تحقق عدالت اجتماعي در جامعه ميتواند بعنوان يك حقيقت كه همهاش زيبايي و خوبي است موثر واقع شود. دهه آينده دهه عدالت و پيشرفت است جريانهاي دانشجويي در بعد عدالتخواهي به صورت برجسته ميتوانند. حاضر و فعال شوند و حركت جدي را به ظهور و بروز برسانند. به طبع آزادي خواهي كه هميشه از خواستههاي جريانهاي دانشجويي است در دل اين عدالتخواهي وجود دارد. جنبههاي بعدي كار را ميشود با اين آرمان بزرگ كشور رقم زد بسط عدالت اجتماعي زمينهاي است كه آن جهش و پيشرفتهاي اساسي در دل خود ايجاد خواهد شد.
به نظر من اگر جريان دانشجويي همين عدالتخواهي و مبارزه با فساد در ابعاد گوناگون آن را بعنوان يك آرمان براي خود اختيار كند بزرگترين خدمت را به جامعه ايران كرده است و بزرگترين كمك را در بقاي انقلاب خواهند داشت.
فارس: وقتي به عملكرد جنبش دانشجويي نگاه ميكنيم، ميبينيم هر گاه گروههاي مخرب داخلي يا دشمنان خارجي ميخواهند در ساختارهاي كشور نفوذ پيدا كنند همواره دنبال اين هستند كه جنبش دانشجويي را بعنوان ابزار در اختيار خود قرار دهند. به نظر شما در دهه چهارم انقلاب جريانهاي دانشجويي چه مسيري را انتخاب كنند كه جلوي اين نفوذها را بگيرند؟
زاكاني: جريانات دانشجويي بايد يك آرمان مشخص را براي خود انتخاب كنند اين آرمان بايد دست يافتني و مورد نياز جامعه باشد و جوانب ديگري را مثل آزاديخواهي و ظلم ستيزي را در درون خود پرورش دهد كه مطالبهگري دانشجو بر آن استوار شده و راه را براي نفوذ و رسوخ ديگران خواهند بست.
لذا كسب معرفت، بصيرت و تلاش براي افزايش روزافزون آگاهي و تخلق به اخلاق اسلامي و انتخاب درست يك آرمان و سر دست گرفتن آن و برانگيخته شدن براي حركت در مسير شكلگيري آن آرمان يك اصل است و از طرفي دقت نظر در خصوص اجزاي جنبش و جلوگيري از اشكالاتي كه ممكن است بعداً براي اجزاء ايجاد شود نيز مهم است.
فارس: با توجه به اينكه در 30 سال گذشته جنبش دانشجويي به واسطه ارتباط قلبي با روحانيت توانسته در مسير ارزشها حركت كند در دهه چهارم انقلاب جنبش دانشجويي بايد چگونه ارتباط خود را با روحانيت وسعت بخشد تا در اين مسير گام بردارد؟
زاكاني: انقلاب ما انقلاب اسلامي است برداشتهاي سطحي و منحرفي كه ممكن است ديگران در قالب عرضه كردن اسلام ناب به جنبش دانشجويي القا كنند يكي از موانع جدي است لذا ارتباط با انديشمندان مسلمان و روحانيت اصيل يك اصل است كه هم در جنبه معرفتي بسيار كار ساز است هم در حوزه اخلاقي و رشد فضائل موثر واقع ميشود. در حوزه شناختي نيز اين مقدمات دانشجو را اهل تشخيص ميكند بطريقي كه كسي نتواند براي او كسيه بدوزد و سرش را كلاه بگذارد و او را دچار انحراف كند.
پس روحانيت انقلابي و انديشمندان عزيز و فريخته هم ميتوانند مسائل فكري و اعتقادي آنها را تامين كنند هم سلامت نفس آنها را، در نهايت امر امكان فرقان و كسب تشخيص با حركت در مسير درست فراهم ميشود.
فارس: برخي مواقع مشاهده ميشود كه گروههاي سياسي و احزاب براي رسيدن به مطامع خود و دستيابي به قدرت از جنبش دانشجويي بعنوان ابزار استفاده ميكنند، فكر ميكنيد در دهه چهارم انقلاب جنبش بايد در چه مسير حركت كند كه در اين مطامع نيفتد؟
زاكاني: جنبش دانشجويي بايد قيمت بالاي خود را درك كند ديگران كه خود فاقد اين ارزشهاي دانشجويي هستند حاضرند هزينه پرداخت و آن را به نفع خود مصادره كنند عدم اقبال مردم به برخي گروهها و عدم توان آنها در ايجاد و جريات اجتماعي عميق باعث شده تا آنها دنبال كنند اين امر را جريان دانشجويي بر عهده بگيرد و به نوعي باركش آنها شود يادمان نرفته كه يكي از همين عناصر فعال دوم خرداد ذكر ميكرد كه مقام جنبش دانشجويي مقام مصرف كنندگي است حق بيشتري ندارد اگر خيلي به آن عزت بگذاريم ميتواند توزيع كننده فكر ما هم باشد لذا جريانات دانشجويي بايد يا دقت حركت كنند كه ديگران نتوانند از آنها سوء استفاده كنند و آنها را ابزار دست خود كنند.
فارس: با توجه به نكتهاي كه در خصوص توليد محتوايي جنبش دانشجويي فرموديد، مقايسهاي بين جنبش دانشجويي فعلي و سه دهه قبل داشته باشيد. احساس مي شود جنبش دانشجويي فعلي دچار نوعي كمبود محتوا شده اين موضوع بعنوان يك آسيب چگونگي قابل رفع است؟
زاكاني: محتوايي كه عرض ميكنم از نوع انديشه محض نيست محتوا از نوع يك سلسله اموراتي است كه دانشجو را نسبت به موقعيت و جامعهاش در موضع فعال قرار ميدهد. مقدمه آن آگاهي و معرفت و بصيرت و همزمان داشتن انگيزه بالا است جريانات دانشجويي ابتداي انقلاب هم زمان با آموختههاي علمي انگيزه كسب معرفت و بصيرت داشت و براي خود جايگاه ويژهاي قائل بود. در آن موقع ميديديد در مواجههاي مختلف كه به نوعي تهديد كننده بودند تك تك عناصر جريانات دانشجويي ميتوانستند در مقابل اين موجها بايستند و مسائل را تجزيه و تحليل كنند و فعالانه با آن برخورد كنند نمونه عملي آن اينكه سه تا دانشگاه كنار هم نشستند و تصميم ميگيرند لانه جاسوسي را تسخير كنند.
در دهه چهارم بهترين آرمان عدالتخواهي است و مبتني بر آن دانشجويان بايد كسب معرفت و بصيرت كنند و حس و انگيزه حضور در صحنه را داشته باشد امروز شرايط اول انقلاب نيست اما رسالتهاي انقلابي ما وجود دارد و كار سختتر نيز شده است. همراه رشد و پيروزي نظام اسلامي در عرصههاي مختلف و كسب مولفههاي قدرت، استكبار و عوامل آن نيز دچار پيچيدگي خاصي شدهاند از اين رو بايد هم نگاه به امروز داشت و خود را براي مواجهه با هر توطئهاي مهيا كرد و هم كوشش نمود توشهاي مناسب براي آينده كسب كرد. آيندهاي كه ايران اسلامي الگويي موفق و قابل تكثير در ديگر جوامع قرار گرفته و انشاءالله در پرتو استقامت ملت ايران با تاثير پذيري ساير ملتها تمدن اسلامي محقق شود و در اين راه نقش دانشجويان و بخصوص جنبش دانشجويي بيبديل و ممتاز خواهد بود.
انتهاي پيام/
دوشنبه|ا|21|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 296]
-
گوناگون
پربازدیدترینها