روايت مشاور سابق احمدي‌نژاد از مجادله با رئيس‌جمهور درباره مشايي

واضح آرشیو وب فارسی:الف: روايت مشاور سابق احمدي‌نژاد از مجادله با رئيس‌جمهور درباره مشايي
مشاور سابق رئيس جمهور با تاكيد بر ليست واحد اصولگرايان مي‌گويد كه در تفاوت احمدي‌نژاد ۸۴ با ۹۰ فقط مي‌توانم بگويم كه دلم براي احمدي‌نژاد سال ۸۴ تنگ شده است.

مجتبي رحماندوست مسئول كميته ايثارگران جبهه متحد اصولگرايان كه دبيركلي جمعيت دفاع از ملت فلسطين را سالهاست كه عهده‌دار است در گفت‌‌وگويي ۲ ساعته با خبرنگاران حوزه دولت خبرگزاري فارس مطالب ارزشمندي را درباره چگونگي تشكيل مشاورت ايثارگران رئيس جمهور، نگاه دولت‌ها مختلف به معقوله ايثارگران، خدمات دولت نهم، اقدامات حلقه انحرافي درون دولت و غيره مطرح كرد كه در ادامه به آن اشاره مي‌شود:

رحماندوست كه مديريت مركز آفرينش‌هاي ادبي حوزه هنري و معاونت فرهنگي و هنري بنياد مستضعفان و جانبازان از جمله مسئوليت‌هاي گذشته وي محسوب مي‌شود هم‌اكنون در عين تدريس در دانشگاه تهران يكي از اعضاي فرهنگستان هنر و دبيركل جمعيت دفاع از ملت فلسطين است.

رحماندوست از سال ۱۳۷۶ در ۲ دوره رياست جمهوري خاتمي و همچنين دوران رياست جمهوري محمود احمدي‌نژاد مشاور رئيس جمهور در امور ايثارگران بوده كه نهايتا در سال ۱۳۸۹ به دليل مواضع وي كه عمدتا در مخالف حلقه نفوذ كرده در كنار رئيس جمهور بود، پس از ۱۳ سال از اين سمت بركنار شد. وي هم اكنون مسئوليت كميته ايثارگران جبهه متحد اصولگرايان را برعهده دارد:

- فارس: لطفا به صورت اجمالي درباره شكل گيري مشاورت رئيس جمهور در امور ايثارگران توضيحاتي ارائه فرمائيد؟

رحماندوست: در سال ۶۷ هنوز اسراء برنگشته بودند و بنياد شهيد مسئوليتي در قبال رزمندگان هم نداشت (الان هم ندارد) جانبازان از نگاه مدير وقت بنياد شهيد اذيت كننده بودند اما اداره خانواده شهدا سخت نبود از اين رو رئيس وقت بنياد شهيد در سال ۶۷ از امام (ره) خواست كه امور جانبازان را از بنياد شهيد منتزع كند.

امام (ره) دستوري به نخست وزير وقت دادند كه امور جانبازان را دولت اداره كند؛ آن زمان طهماسب مظاهري رئيس بنياد مستضعفان بود كه در كنار اداره بخش اقتصادي بنياد مستضعفان فردي را براي اداره بخش جانبازان انتخاب كرد تا از امكانات اين بنياد امور جانبازان را نيز اداره كند بر اين اساس محمد باقريان معاون نخست وزير و مسئول امور جانبازان كشور شد.

جانبازاني كه وي را در اين سمت همراهي مي‌كردند بنده را براي امور فرهنگي بنياد معرفي كرده بودند؛ من در آن زمان مهندس عمران بودم و در عين حال در قم در حاصل تحصيل در حوزه علميه بودم و اگر چه مجروحيت شديد تقريباً دو سال مرا خانه‌نشين كرده و اوائل مجروحيت توان حضور در بيرون را نداشتم؛ اما از سال ۱۳۶۵ مجدداً به كارهاي جنگ برگشتم زماني كه به بنياد رفتم مسئوليت فرهنگي اجتماعي بنياد جانبازان را بر عهده گرفتم؛ بعدها نظر رهبر انقلاب اين شد كه اين بنياد، بنياد مستضعفان و جانبازان نام بگيرد از اين رو با نظر رهبري كلمه جانبازان به نام اين بنياد افزوده شد.

خرداد ماه سال ۱۳۶۸ امام (ره) از دنيا رحلت كردند و مقام معظم رهبري سكّان اداره‌ي كشور را بر عهده گرفتند؛ پس از گذشت چند ماه و در شهريور ۶۸ براي آقاي محسن رفيق دوست حكم رئيس بنياد مستضعفان و جانبازان صادر شد يعني هم به جاي آقاي مظاهري و هم به جاي آقاي باقريان روي كار آمد و بنده نيز همچنان كارم را به عنوان معاون فرهنگي اجتماعي بنياد ادامه دادم البته بعدها وي فرد ديگري را براي امور فرهنگي بخش هاي غير امور جانبازان منصوب كرد و بنده هم به عنوان قائم مقام معاونت فرهنگي اجتماعي بنياد، مسئوليت امور فرهنگي اجتماعي جانبازان كشور را بر عهده داشتم.

** رابطه روزنامه اطلاعات با شكل گيري گروه مشورتي ايثارگران

بنابراين آشناييِ من با محمد باقريان از زمان حيات حضرت امام (ره) بود و در سال ۷۶ وقتي حكم انتصاب ۲۸ نفر مشاور رئيس جمهور را در روزنامه اطلاعات ديدم با وي تماس گرفته و پيشنهاد دادم علاوه بر گروه‌هاي مشورتي ۴ گانه اجتماعي، رسانه و اصناف و بازار و .... يك گروه مشورتي ايثارگران ( يك فرزند شهيد، يك جانباز، يك آزاده و يك رزمنده) هم شكل گيرد؛ وي گفت اين را مطرح مي‌كند كه پس از مدّتي وي با من تماس گرفت و گفت كه رئيس‌جمهور از اين پيشنهاد استقبال كرده و گفته از چنين كاري غافل بوديم و آن را انجام مي‌دهيم اما پس از مدتي اعلام كردند اين قضيه به دليل اينكه ساير اقشار نيز متقاضي تشكيل گروه‌هاي مشورتي مي‌شوند، منتفي شده است.

** از جلسات مشاورت فرهنگي چيزي بيرون نمي‌آمد؛ گفتم مشاور ايثارگران شوم

همان زمان به بنده گفته شد حاضري مشاور فرهنگي رئيس‌جمهور شوي؟ من گفتم آن درخواست براي مشاور شدن خودم نبود من دغدغه مشاور فرهنگي بودن رئيس‌جمهور و اصلاً مشاور رئيس‌جمهور شدن را نداشتم از اين رو گفتم آيا در اين سمت مي‌توان كاري براي ايثارگران انجام داد؟ كه آنها در پاسخ گفتند بله مي‌توان انجام داد از اين رو قبول كردم؛ بعدها متوجه شدم براي ۳ نفر يعني جواد اژه‌اي، محمد شريعتي و جواد فريد زاده حكم مشاور فرهنگي رئيس‌جمهور زده بودند كه چرخ چهارم نداشت كه من نفر چهارم شدم اما پس از گذشت چند ماه و برگزاري جلسات متعدد متوجه شدم از اين جلسات چيزي بيرون نمي‌آيد از اين رو نامه‌اي نوشتم با اين مضمون كه مي‌خواهم مشاور امور ايثارگران باشم.

فارس: مضمون جلسات چه بود؟

** نمي‌توانستم با مدعيان اصلاح‌طلبي كنار بيايم

رحماندوست: موضوعات بسيار ساده و بعضا غير ضروري بود كه در سطح مشاوران رئيس‌جمهور و گروه مشورتي فرهنگي رئيس‌جمهور نبودند؛ ضمناً در آن زمان مدعيان نظريه پردازي فرهنگي براي نگاه اصلاح‌طلبي به كشور كم نبود؛ بنده نه مي‌توانستم با آنها راه بيايم و نه با شركت در آن جلسات احساس خاصيت و تاثيرگذاري مي‌كردم از اين رو در شهريور سال ۷۷ نامه‌اي به رئيس‌جمهور نوشتم كه بنده فقط براي امور ايثارگران كار كنم كه مورد قبول واقع شد، گرچه براي من حكم مجددي صادر نشد اما از آن پس به عنوان مشاور رئيس‌جمهور امور ايثارگران امضاء مي‌كردم.

امام(ره) فرمودند:«نگذاريد پيشكسوتان خون و شهادت در پيچ و خم زندگي روزمره خويش به فراموشي سپرده شوند» بنده همواره سعي كردم به اين نظريه امام (ره) و جمله ايشان ساز و كار اداري و اجرايي دهم؛ مثلاً بسياري مواقع گفته مي‌شود سعي كنيد محرومان را فراموش نكنيد آيا نبايد ابتدا اين مسئله در سيستم اداري كشور تعريف شود؟ از اين رو نزد معاون اول رئيس‌جمهور آن زمان دكتر حسن حبيبي رفتم و به وي گفتم بنده متقاضي اين هستم كه به همه وزراء ابلاغ شود هر كدام يك مشاور امور ايثارگران منصوب كنند.

آقاي حبيبي گفت اين موضوع به ساختار اداري مربوط مي‌شود و بايد دبيركل سازمان امور اداري و استخدامي كشور آن را ابلاغ كند اما وقتي نزد وي رفتم او گفت كه اگر معاون اول ابلاغ كند بهتر است و پس از چند رفت و برگشت سرانجام دبيركل سازمان امور اداري و استخدامي كشور ابلاغيه‌اي به وزراء صادر كرد كه يك را نفر را كه ترجيحاً خود ايثارگر باشد به عنوان مشاور بالاترين مقام دستگاه يعني وزير يا معاون رئيس‌جمهور به عنوان مشاور امور ايثارگران منصوب كنند.

** اولين وزيري كه حكم مشاورت ايثارگران را زد/ تشكيل دولت در سايه

براي اينكه مشاورت خالي و فاقد خاصيت اجرايي نباشد شرح وظايفي را پيشنهاد دادم و آنها نيز ابلاغ كردند تا مشاور مذكور در عين حال مسئول هماهنگي امور ايثارگران وزارتخانه هم باشد؛ از زماني كه اين بخشنامه صادر شد تا وقتي كه همه معاونان رئيس‌جمهور و وزراء مشاور امور ايثارگران منصوب كنند حدود يك سال و بيشتر طول كشيد؛ اولين حكم را حسين نمازي وزير اقتصاد و دارايي صادر كرد؛ در واقع دولت در سايه‌اي به نام دولت مشاوران ايثارگران تشكيل شد كه هر ماه جلسه دارند كه تاكنون ۱۱۵ جلسه را تشكيل داده‌اند و ما خودمان آن را كابينه ايثارگران مي‌ناميم.

فارس: در زمان دوم خردادي‌ها توجه به ايثارگران چگونه بود؟

رحماندوست: پس از آنكه از دبيركل سازمان امور اداري و استخدامي اين حكم و بخشنامه را گرفتم به سراغ وزير كشور رفته و از وي خواستم تا اين حكم را به استانداران نيز ابلاغ كند تا هركدام يك مشاور امور ايثارگران منصوب كنند و وي نيز چنين بخشنامه‌اي را صادر كرد؛ از اين رو دو ساختار مهم ستاد و صفّ يعني وزراي دولت و استانداران سراسر كشور مكلف شدند، مشاور امور ايثارگران داشته باشند؛ برادرم آقاي حسن خليليان در تاسيس و راه اندازي مشاوران امور ايثارگران استانداران كمك زيادي كرد.

در دانشگاه‌ها ستاد شاهد و ايثارگر از قبل تشكيل شده بود اما از روساي دانشگاه‌ها خواسته شد تا فردي را به عنوان مشاور امور ايثارگران منصوب كنند؛ همچنين ارتش و سپاه نيز در سطوحي اين امر را اجرايي كردند، مشاور امور ايثارگران استانداران هم در استان خود جلسه ماهيانه، مشابه جلساتي كه ما هم در مركز تشكيل داده بوديم برگزار كردند و مشاوران دستگاه‌هاي اجرايي استان را دور هم جمع كردند؛ تشكيل شوراي ايثارگران استان‌ها بعضاً بسيار متوالي و منظم و پرخاصيت و بعضاً پراكنده و نامنظم بوده است.

** ايثارگران در خط‌بازي‌هاي سياسي جاي نمي‌گيرند

پس از اينكه دبيركل سازمان امور اداري و استخدامي حكم مشاوران را به وزراء و زير كشور به استانداران ابلاغ كرد نزد رئيس قوه قضائيه آيت‌الله شاهرودي رفتم و از وي خواستم تا يك مشاور امور ايثارگران براي خود منصوب كند؛ آن زمان دولت اصلاحات بود و نظر قوه مجريه در قوه قضائيه مورد قبول نبود اما ما ايثارگران را فراتر از اين خطوط مي‌دانيم و در واقع ايثارگران در خط بازي‌هاي سياسي جا نمي‌گيرند؛ آقاي هاشمي شاهرودي پذيرفت و معاون امور اجتماعي خود را يعني حجت‌الاسلام ايزدپناه را به عنوان مشاور رئيس قوه قضائيه در امور ايثارگران منصوب كرد.

** هاشمي مي‌گفت كه من اصلا مشاور ندارم!

همچنين به سراغ رئيس مجلس وقت رفتيم تا يك نفر را به عنوان مشاور امور ايثارگران منصوب كند او هم خلاصه بعد از پيگيري‌هاي متعدد محمد قمي نماينده پاكدشت را كه برادر سه شهيد و نيز فرزند شهيد است به عنوان مشاور رئيس قوه مقننه در امور ايثارگران برگزيد؛ رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز گفت من اصلاً مشاور ندارم اما در نهايت براي حسين مظفر حكم مشاور ايثارگران مجمع را زد؛ بر اين اساس سه قوه، مجمع تشخيص مصلحت نظام، وزارتخانه‌ها و در صفّ كشور استانداران نيز داراي مشاور امور ايثارگران شدند و با انتصاب رابطان امور ايثارگران در همه دستگاه‌هاي استاني، يك شبكه بزرگ با عنوان مشاوران امور ايثارگران در سطوح مختلف شكل گرفت كه مي تواند انشا ا... شبكه بچه‌هاي جنگ و در نهايت ياران امام عصر(عج) باشند.

فارس: با توجه به اينكه شما مشاور رئيس‌جمهور بوديد دولت خاتمي يكسري نا هنجاري‌هاي فرهنگي داشت آيا مواردي وجود دارد كه مشخصاً گوشزد كرده و در اين خصوص نامه نوشته باشيد؟

** ناهنجاري‌هاي فرهنگي در دولت اصلاحات كم نبود

رحماندوست: اين موارد كم نبوده‌اند؛ البته بنده مجموعه مكاتباتي را كه در دولت هفتم و هشتم انجام دادم حدود ۳۰ هزار صفحه است كه با دستگاه‌ها، رياست جمهوري و وزارتخانه‌ها داشتم؛ سه هزار صفحه از سي هزار صفحه يعني حدود يك دهم از آنها را دسته بندي موضوعي كرديم و خلاصه اين مكاتبات را در سي و چهار جلد كه عملكرد مشاورت امور ايثارگران رئيس‌جمهور در دولت هفتم و هشتم به شمار مي‌رود را به تعداد محدود تكثير كرديم يك نسخه از آن در كتابخانه ملّي است و جاهاي ديگر مانند كتابخانه نهاد رياست جمهوري فرستاديم، در آن مقطع درگيري‌هاي زيادي داشتيم كه يكي از آنها مربوط به سهميه ايثارگران در دانشگاه‌ها مي‌شد.

فارس: چالش‌هاي شما با دولت اصلاحات بيشتر در چه زمينه هايي بود؟

** مصوبات بدي كه از دولت خاتمي براي ايثارگران بيرون آمد

رحماندوست: دو- سه مصوبه از دولت خاتمي در مورد ايثارگران بيرون آمد كه من از آنها خيلي بدم آمد؛ از اين رو به رئيس‌جمهور نامه اي نوشتم مبني بر اينكه من عضو دولت شوم تا در آنجا از مسائل ايثارگران دفاع كنم اما آنها با يك مرحله پايين‌تر موافقت كردند و من عضو دو كميسيون فرهنگي و اجتماعي دولت شدم؛ وقتي متوجه شدم كه بعضاً از كميسيون ديگري غير از فرهنگي و اجتماعي نيز مسائل ايثارگران به شكل غير كارشناسي در مي‌آيد دوباره پيشنهاد كردم كه به دولت بيايم كه قرار شد در روزها و ساعاتي كه دستور كار هيات دولت و يا دستور جلسات كميسيون‌هاي ديگر هم مربوط به ايثارگران است مرا دعوت كنند.

ديگران مي‌گويند نگاه بنده ساختاري، مبنايي و بنيادي است؛ از اين رو تلاشم اين بود كه امور ايثارگران ساز و كار اجرايي رسمي پيدا كند و در جايي كه قرار است همه موارد مربوط به ايثارگران در آنجا شكل بگيرد خودم هم حضور داشته باشم؛ در كميسيون اجتماعي دولت ۷۰ تا ۸۰ درصد موضوعات مربوط به ايثارگران بحث مي‌شد؛ يكي از بحث‌هاي عمده كه بنده از آن زمان شروع كردم بحث رزمندگان بود، ما احصا كرديم در سراسر كشور حدود سي و سه هزار رزمنده با اين ۵ ويژگي كه يك سال جبهه داوطلبانه داشتند و بسيجي به جبهه رفته بودند، حقوق بگير از نظام نبوده و بنياد شهيد به آنها خدمات نمي‌داد و همچنين وضعيت مادي ناجوري داشتند وجود داشت.

براي نظام جمهوري اسلامي ايران بسيار خجالت دارد فردي كه هيچ وظيفه سازماني حضور در جبهه را ندارد ارتشي، سپاهي و عضو نيروي انتظامي نيست و يك كارگر ساختماني يا بقال يا دانش آموز يا شاگرد مغازه يك سال در جبهه داوطلبانه جنگيده است و از هيچ جا حقوق نمي گيرد و بنياد شهيد هم به او خدماتي نمي‌دهد و اكنون در وضعيت مالي بدي قرار دارد و يك نفرش هم براي من قابل تحمل نبود چه رسد به اينكه ۳۳ هزار نفر باشند.

** تا آخر دولت اصلاحات بودجه مناسبي براي ايثارگران تصويب نشد/روزي كه خودكشي سياسي كردم!

به تمامي مقاماتي كه بايد دستور دهند يعني رئيس‌جمهور، رئيس سازمان مديريت برنامه ريزي وقت، رئيس بنياد شهيد و بنياد جانبازان، سپاه گفته شد اما تا آخر دولت اصلاحات تصويب بودجه لازم تحقق پيدا نكرد.

يادم هست در آخرين روزي كه بودجه سال ۸۳ بسته مي‌شد در حرم امام رضا (ع) بودم كه باخبر شدم جلسه علني مجلس بودجه كل كشور را تصويب كرد و كار را به پايان رساند پرسيدم بودجه رزمندگان تصويب شد؟ كه در پاسخ گفتند خير، از اين رو گفتم اگر خودكشي سياسي مفهوم درستي باشد روز خودكشي سياسي من همين روز است؛ همچنين در آن زمان از رئيس‌جمهور وقت پيگيري مي‌كرديم تا رزمندگان يك سازمان خاص داشته باشند چرا كه نپذيرفتند كه خدمات دهي به رزمندگان مخصوصاً رزمندگان موثر در بنياد شهيد و امور ايثارگران قرار گيرند.

** نامه‌اي كه خاتمي از آن ناراحت شد؟

رئيس جمهور ظاهراً نوشته بود با تشكيل سازمان‌هاي متعدد و موازي موافق نيست اما اگر لازم است سازمان رزمندگان براي رسيدگي به امور رزمندگان تشكيل شود؛ رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي وقت آقاي شركا گفته بود بودجه نداريم؛ از اين رو يك نامه صريح به رئيس جمهور نوشتم كه شروع نامه اينگونه بود خدا را شكر كه بازي برزگان را نياموختم و در واقع منظور اين مطلب بود كه شما سياسيون حرفي را مي‌زنيد و دستور ها را صادر مي‌كنيد اما به عمل منجر نمي‌شود كه رئيس‌جمهور بسيار از اين نامه ناراحت شد؛ بنده هم در آن دولت و هم در دولت‌هاي بعدي در بحث امور ايثارگران با كسي معامله و مماشات نمي‌كردم.

نامه ديگر در خصوص بحث آموزش عالي بود، اعتقاد ما اين بود كه در حق رزمندگان اجحاف مي‌شود؛ ظاهراً گفته مي‌شد ايثارگران ۴۰ درصد سهميه را دارند اما هيچگاه بيشتر از ۵ درصد سهميه آنها پرنشده بود و در واقع قانون ناقص اجرا مي‌شد اين يك بحث فني دارد و ما يك استدلال فني نسبت به آن داشتيم اما اين مكاتبات و پيگيري‌ها جواب نداد.

** خاتمي مي‌گفت گلايه من را به "آقا" كردي؟!

در دولت هشتم به جز بنده، آقاي دكتر عباس پاك‌نژاد نيز به عنوان مشاور رئيس‌جمهور امور ايثارگران منصوب شد كه خود آزاده و برادر شهيد نيز بود؛ در آن زمان نامه‌اي را خطاب به مقام معظم رهبري نوشتيم و از اينكه ايثارگران متضرر مي‌شوند و هيچ گوش شنوايي نيست از دولت شكايت كرديم؛ يكي- دو روز بعد از آن نزد رئيس‌جمهور رفتم وي با برآشفتگي گفت شما چغلي من را پيش آقا برده‌ايد كه در جواب گفتم چند نامه به شما نوشتم اما هيچ كاري انجام نشد مجبور شدم با آقا مكاتبه كنم؛ من هيچ محدوديت مكاتباتي براي خود نداشتم.

**دعواي روزنامه‌اي در دولت اصلاحات

در بحث آموزش كارمان به همين جا ختم نشد، به نام دفتر خودم به شكايت از سازمان سنجش در روزنامه ها نامه مي‌داديم؛ در واقع دو بخش از دولت در روزنامه‌هاي سراسري با يكديگر دعوا مي‌كردند اما هدف ما رعايت مصالح ايثارگران بود كه بايد اجرا مي‌شد؛ حتي در دولت هفتم رئيس جمهور، طهماسب مظاهري را براي هماهنگي امور مشاوران خود منصوب كرده تا مكاتبات از طريق وي صورت گيرد اما بنده از طريق اين هماهنگ كننده مكاتبه نكردم.

* نوشتم؛ مهاجراني نه انقلاب را فهميده نه دفاع مقدس را

عطاء‌الله مهاجراني وزير ارشاد وقت براي توجيه موضوع گفت‌وگوي تمدن‌ها اين موضوع را مطرح كرد كه اگر ملت ايران و عراق از يكديگر شناخت داشتند چنين جنگي اتفاق نمي‌افتاد و بنده در مصاحبه‌اي با روزنامه كيهان عنوان كردم كه وزير ارشاد نه انقلاب را فهميده و نه دفاع مقدس را شناخته است چرا كه اين جنگِ آمريكا و صهيونيست‌ها عليه ملت ايران بود هر چند كه دولت صدام با مزدورانش به جنگ ما آمدند؛ فرداي همان روز وي در كيهان به من جواب داد البته مشخص بود كه عقب‌نشيني كرده بود به همين علت من هم موضوع را كش ندادم.

**‌ واكنش بد مسئولان دولتي با تدريس نهج البلاغه در دولت اصلاحات

در آن زمان يكي از علما به دولت پيشنهاد كرده بود كه گوشه هايي از نهج‌البلاغه در جلسات مسئولان دولتي و در استانداري‌ها تدريس شود كه در كميسيون فرهنگي هيات دولت برخورد بسيار بدي با اين قضيه شد.

البته من در آن دولت‌ها هر فردي را كه براي ايثارگران كار مي‌كرد دستش را مي بوسيدم و در اين راستا به هر مقامي احتياج داشتيم مكاتبه و مراجعه داشته و به جايگاه سياسي افراد نگاه نمي كردم؛ چرا كه اعتقادم اين است مقوله ايثارگران فراتر از همه خطوط است مانند اسلام، رهبري و قانون اساسي بالاي سر انقلاب است و با خط بازي نبايد آنها را خراب كرد؛ ايثارگران و خانواده‌هاي شهدا ولي نعتمان انقلاب ما هستند و در محدوده هاي تنگ خطوط سياسي جاي نمي‌گيرند.

** نبايد ايثارگران را "راستي" و "چپي" كرد

ديپلماسي كلان كشور ما در مسائل خارجي مثل مقوله فلسطين و مقاومت با گرايش‌ها و خطوط سياسي تعريف نمي‌شود خانواده شهدا هم هميشه بايد در جايگاه بالا باشد حال هر خطي در اين كشور مي‌خواهد وجود داشته باشد؛ در الجزاير پس از اسلام گرايان لائيك‌ها با كودتا روي كار آمدند و با اينكه انقلاب الجزاير ۶۰ سال پيش شكل گرفته بود اما انواع خطوط سياسي كه روي كار مي‌آمدند خانواده‌هاي قربانيان جنگ را ناديده نمي‌گرفتند و در حال حاضر نيز داراي جايگاه و حرمت هستند و وزارتخانه دارند؛ معتقدم ايثارگران را نبايد در كشور به راست يا چپ منتسب كنيم.

فارس: پيوند و ارتباطات شما با دولت نهم چگونه شكل گرفت؟

** به احمدي‌نژاد نوشتم كه در دولت اصلاحات كار كرده‌ام و اما جواب رئيس جمهور ...

رحماندوست: براي بنده طبيعي بود كه با روي كار آمدن آقاي احمدي‌نژاد مسئولان و دست اندركاران سطوح بالاي شاغل در دولت اصلاحات در اين دولت جايگاهي نخواهند داشت؛ از اين رو وقتي آقاي احمدي‌نژاد روي كار آمد به وي نامه نوشتم مبني براينكه تاكنون با اين عنوان و سمت كار مي كردم؛ همچنين گزارشات كاري ۸ ساله را تهيه و در سه هزار صفحه تدوين كرده‌ام و به احمدي‌نژاد نوشتم كه بر هركس كه به اين سمت منصوب شود كار را به او تحويل مي‌دهم و خود نيز به وي كمك مي‌كنم.

در اوايل دولت نهم همراه با مستندات ۸ ساله به ديدار احمدي‌نژاد رفتم و مفصل با يكديگر صحبت كرديم كه در نهايت به وي گفتم با هر فردي كه به عنوان مشاور ايثارگران منصوب كني همكاري مي‌كنم حتي افرادي را نيز مي‌شناسم كه مي‌توانند اين سمت را عهده‌دار شوند كه وي در جواب گفت كه من فردي را براي اين سمت در نظر گرفته‌ام آيا با وي همكاري مي‌كني؟ گفتم بله و اعتقادم هم اين بود هر كس كه در دولت براي ايثارگران كار كند با وي همكاري كنم و احمدي‌نژاد گفت كه خودت را براي اين سمت انتخاب كرده‌ام و براي من حكم صادر كرد.

با آقاي احمدي نژاد زماني كه شهردار تهران بود از موضع دبيركلي جمعيت دفاع از ملت فلسطين ارتباط هاي محدودي مكاتبه‌اي و تلفني داشتم و وي مرا مي‌شناخت و مي‌دانست در زمان اصلاحات مسئوليت جمعيت دفاع از ملت فلسطين را بر عهده داشته‌ام.

فارس: در دولت نهم قرار بود چه كارهاي شما به عنوان مشاور ايثارگري رئيس جمهور كنيد كه با بنياد شهيد و امور ايثارگر موزاي كاري نشود؟

رحماندوست: مقام معظم رهبري در نامه‌اي ادغام بنيادها پذيرفته بودند؛ در آخرين سال‌هاي دولت اصلاحات( دولت هشتم) بنده و آقايان پاك‌نژاد، فروزنده، وكيلي، رحيميان و خليليان طي نامه‌اي از مقام معظم رهبري متقاضي ادغام بنيادها شديم آقا اين ادغام را پذيرفتند و براي اجرا به دولت ابلاغ كردند سپس آقاي دهقان به عنوان رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران انتخاب شد؛ بنده معتقد نبودم كه موظم در ساز و كار بنياد شهيد كار كنم؛ مشاور رئيس‌جمهور شخصيت مستقلي داشت و مي‌توانست بگويد اينجا درست يا غلط است.

مختصري در دوره اصلاحات و بيشتر از آن در زمان آقاي احمدي‌نژاد با آقاي دهقان چالش و اختلاف داشتيم كه در بعضي از موارد به مطبوعات هم كشيد گرچه با هم تعامل هم داشتيم اما در عمل خيلي از كارهاي لازم صورت نمي‌گرفت؛ البته آقاي دهقان را غير منطقي نمي‌دانم و شايد به دليل محدويت‌هاي اداري برخي كارها را انجام نمي‌داد اما مشاور آزاد است و حرف خود را مي‌زند و مسئول اجرايي بايد كار كند و بودجه‌ها را برساند.

زماني كه آقاي زريبافان روي كار آمد، شرايط تغيير پيدا كرد البته هنوز هم بنده با آقاي زريبافان بحث‌هايي دارم و مسائلي وجود دارد كه با وي اختلاف نظر داريم كه سعي كرده‌ام رسانه اي نشود؛ به دليل اينكه در كنار اختلاف نظرها، مي‌بينيم كه دارند كار مي كنند و زحمت مي‌كشند.

فارس: در دولت نهم ساختار مشاوران رئيس جمهور بيشتر به چه شكلي بوده است؟

** برخي‌ها در دولت فعلي مي‌گفتند مشاور ايثارگران وزرا چه لزومي دارد!

رحماندوست: ما نمي خواستيم آنچه را كه به دست آورده بوديم از دست بدهيم؛ با عوض شدن رئيس‌جمهور، وي رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران را و همچنين مشاورش در امور ايثارگران را تغيير نداد اما بسياري از وزرا مشاورانشان را عوض كردند و كارها ادامه داشت و مشاور رئيس جمهور در امور ايثارگران در كميسيون‌هاي دولت شركت مي‌كرد و حدوداً يكسال هم عضو هيأت دولت شدم و در جلسات هيات دولت حضور داشتم تا اينكه رئيس‌جمهور سال گذشته پايان حكم چهارده مشاور را زد؛ پس از عزل مشاور رئيس جمهور در امور ايثارگران در نهاد رياست جمهوري كساني گفته بودند كه با مشاور نداشتن رئيس‌جمهور، مشاور داشتن وزرا چه لزومي دارد و اين نگاه كه مشاوران را در سطح وزارتخانه ها حذف كنند، وجود داشت.

* بدون شك دولت اصولگرا از اصلاح‌طلبان به دفاع مقدس نزديك‌تر هستند

بدون شك همكاران دولت اصولگرا از اصلاح طلبان به دفاع مقدس نزديك ترند و خود را به مسائل ايثارگران آشناتر، نزديكتر و مانوس‌تر مي‌دانند تا افرادي كه با جنگ ارتباط كمتري داشته‌اند؛ از اين رو يك جانباز و رزمنده بيشتر مي‌تواند دغدغه‌هاي ايثارگران را متوجه شود لذا بعضاً شاهد اين موضعگيري هستيم كه يك مسئول كه خودش از ايثارگران است اين احساس را دارد كه چه لزومي دارد فردي كه تازه به ميدان آمده به ما ياد دهد كه چه بكنيم.

برخي از مشكلات ما به اين باز مي‌گشت به اينكه برخي از عناصر مسئول در سطوح مختلف خود از بچه‌هاي جنگ بودند و لذا احساس نمي‌كردند لازم است يك مشاور امور ايثارگران بگذارند از اين رو اينگونه نبود كه نخواهد مشاور ايثارگران بگذارد بلكه خود را نسبت به مشاوري كه مي خواست بگذارد، اصلح مي‌دانست.

** احضار مشايي و توجيه وي درباره ابراز دوستي با اسرائيل

فارس: صحبت‌هايي مبني بر دوستي با مردم اسرائيل مطرح شد در آن جايگاه آيا بحثي داشتيد؟

رحماندوست: بله ما با اين موضوع برخورد كرديم؛ مشايي در آن زمان رئيس ميراث فرهنگي بود؛ او را به جمعيت دفاع از ملت فلسطين احضار كرديم و جلسه‌اي بر همين اساس تشكيل شد كه اعضاء هيات اجرايي جمعيت دفاع از ملت فلسطين حضور داشتند در اين جلسه ما به مشايي گفتيم اين سخناني كه گفتي چه معني مي‌دهد؟ وي اين توجيه را داشت كه همواره گفته مي‌شود ما با كلّ اسرائيل مخالفيم اما اگر اين كد داده شود كه ما با دولت و نظام و حكومت اسرائيل مخالفيم حكومت اسرائيل براي نگهداري اعتقادات مردم خود هزينه‌اش بالاتر مي‌رود كه به وي گفتيم كه چه كسي چنين استدلالي را گفته است مگر تو سياست‌گذار ديپلماسي و سياست خارجي هستي؟

اما اين توجيه را داشت كه خلاف مشي امام (ره) و رهبري عمل نكردم و اين يك تاكتيك است تا هزينه دولت اسرائيل را در نگهداري اعتقادات مردم خود نسبت به خودش بالاتر ببرم؛ همان زمان در روزنامه‌ها نوشته شد كه مشايي به جمعيت دفاع ملت فلسطين رفته است تا درباره اظهارات خود توضيح دهد چرا كه ما چنين چيزي را ما برنتابيديم؛ در مجموع سخنان وي ما را راضي نكرد من در آن جلسه به او گفتم كه سخن از دوستي با مردم اسرائيل خلاف ديدگاه امام، رهبر انقلاب و سياست خارجي قطعي نظام جمهوري اسلامي است؛ البته حساب يهودياني كه قبل از ۱۹۴۸ در فلسطين و شامات ساكن بودند از اين مساله جداست زيرا فلسطين سرزمين همه مسلمان‌ها ، مسيحيان و يهوديان بومي و ساكنان پيش از اشغال است.

فارس: تفاوت احمدي‌نژاد ۸۴ با ۹۰ چيست و شكل‌گيري حلقه انحرافي و نفوذ كرده در دولت دهم چگونه شكل گرفت؟

** راس حلقه انحرافي در دولت نهم زياد بروز و ظهور نداشت/دلم براي احمدي‌نژاد ۸۴ تنگ شده است

رحماندوست: البته اين فردي كه در راس چنين جريان يا حلقه‌اي شناخته مي شود در دولت نهم خيلي بروز و ظهور نداشت چون مسئول يك بخش تخصصي از دولت محسوب مي شد؛ بنده كمتر از يك سال و در سال آخر عضو هيئت دولت نهم بودم؛ به آقاي احمدي نژاد گفتم مي‌خواهم در دولت شركت كنم، كه وي در پاسخ گفت: چرا؟ گفتم به دليل اينكه در هر قانوني گفته مي‌شود اولويت با ايثارگران است؛ بنده از همان ابتدا تا كنون به دنبال عملياتي كردن و بيان اجرايي دادن به تعارفات بودم؛ به صورت تعارف در بعضي از قوانين و مقررات نوشته مي‌شود كه اولويت با ايثارگران است از اين رو به آقاي احمدي‌نژاد گفتم: براي هر موضوعي يك نفر در دولت مي نشيند و اگر اولويت با ايثارگران است در دولت بايد دو نفر براي ايثارگران حضور داشته باشند؛ كه وي پذيرفت بنده تا پايان دولت نهم و اوائل دولت دهم عضو ثابت هيئت دولت شدم البته نيمه دوم تابستان ۸۸ به دليل عمل ديسك كمر دو ماه بستري مطلق شدم كه نمي‌توانستم تكان بخورم و در تفاوت ۸۴ تا ۹۰ فقط مي‌توانم بگويم كه دلم براي احمدي‌نژاد سال ۸۴ تنگ شده است.

فارس: چرا احمدي‌ به يك باره ۱۴ مشاور خود كه شما نيز جزو آنها بوديد را عزل كرد؟

رحماندوست: من در مورد رفع و رجوع مسائل و مشكلات ايثارگران مكاتباتي با دفتر رئيس‌جمهور داشتم بعضي از مردم از ما كمك درماني يا مسكن يا ... داشتند و من هم در زمان دكتر الهام و نيز آقاي شيخ‌الاسلام اين مكاتبات را با دفتر رئيس‌جمهور انجام مي‌دادم كه در زمان مشايي هم ادامه داشت.

** پيام مشايي براي عزلم را نگرفتم/۱۰ روز بعد فهميدم!

اواخر سال ۸۹ نامه‌اي را به دفتر رئيس جمهور دادم چون با دستورات او پرداخت‌ها صورت مي‌گرفت و زير آن نوشته بودم مجتبي رحماندوست مشاور رئيس‌جمهور در امور ايثارگران كه وي گفت مگر هنوز مشاور هستي؟ گفتم مگر چيزي شده است؟ تقريباً ۱۰ روز بعد حكم من لغو شد و من به اين كد فكر نكرده بودم و بعدها حدس زدم كه ماجرا از چه قرار است.

** "ياسوج شده سنگال"/ شباهت عزل من و متكي

روز ۱۱/۱۰/۸۹ من در سفر استاني كهكيلويه و بوير احمد بودم حدود ظهر آن روز يكي از اعضاي دفترم به ياسوج به من زنگ زد كه خبر را شنيدي؟ گفتم: كدام خبر را؟ گفت حكمت لغو شده است؛ بنده بعد از ظهر هم در آنجا سخنراني داشتم و از دولت تعريف كردم و اصلاً به روي خود نياوردم كه حكمم لغو شده است؛ بعدها كه آقاي متكي را در يك جلسه ديدم به وي گفتم ياسوج شده سنگال. ( او هم در سنگال بود كه حكمش لغو شد)

فارس: در سفرهاي استاني رويكرد خانواده‌هاي ايثارگران به حلقه انحرافي نفوذ كرده در دولت چگونه بود؟

** اعتراض ايثارگران به حلقه انحرافي در سفرهاي استاني؛ توجيهي نداشتم

رحماندوست: از همان ابتدا در مسئوليت‌هايي كه بر عهده داشتم بنا را روي تعريف يا اعتقاد حزبي نگذاشتم، بلكه تلاش كردم به هر قيمتي كارهاي درست را انجام دهم؛ در سفرهاي استاني به طور متعدد و مكرر خانواده‌هاي شهدا، جانبازان و آزادگان از افكار، انحرافات و اظهاراتي كه توسط اين فرد مطرح مي‌شد گلايه كرده و به من مي‌گفتند چگونه حفظ اين آدم را توجيه مي‌كنيد و بنده جواب مي‌دادم اين مسئله‌اي است كه خود من هم جواب آن را نمي‌دانم و هنوز هم نمي‌دانم.

فارس: آيا شما اين نظرات را به رئيس‌جمهور اعلام مي كرديد؟

** مجادله من و احمدي‌نژاد درباره مشايي

رحماندوست: من با رئيس‌جمهور بحث‌هاي بسياري در اين زمينه داشتم. كه حتي به تند شدن هم نزديك مي‌شد يك روز وي به من گفت تو حرفت را زدي اما مردم مرا مسئول مي‌دانند و از من كار مي‌خواهند و من در جواب گفتم، من تكليفم اين است كه خود سانسوري نكنم؛ معتقدم چنين حركت‌هايي در دفتر رئيس جمهور خلاف مصالح كشور است هرچند كه نبايد اين موضوع به يك چالش عمده براي كشور تبديل شود تا دولت تا پايان كارش با موفقيت و آرامش به كار خود ادامه دهد.

فارس: پس از بركناري شما رئيس‌جمهور چند مشاور دارد؟

رحماندوست: در دي ماه سال ۱۳۸۹ چهارده مشاور با هم عزل شدند حالا دقيقاً نمي‌دانم اما ظاهراً رئيس جمهور اكنون حدود ۱۸ مشاور دارد.

فارس: با توجه به اينكه شما مسئول واحد ايثارگران در كميته ۸+۷ هستيد اين كميته تا چقدر در جهت تحقق وحدت اصولگرايان موثر است و اصلا شما چگونه به اين كميته راه يافتيد؟

رحماندوست: پيشنهاد دوستان اين بود كه بنده چون در سطوح بالاي مشاوره در امور اجرايي و حتي مشورت‌هاي قانونگذاري بودم اين توانمندي در حوزه ايثارگران را در سطح ديگري بكار گيرم؛ يكي از نمايندگان كه در حال حاضر در مجلس است و زماني رئيس مجلس بود، به بنده گفت اگر در مجلس بودي لايحه نظام جامع حمايت از ايثارگران ۶ سال پشت نوبت نمي‌ماند.

قرار بود كه جبهه متحد گروه‌ها را بپوشاند، از جمله جبهه پايداري را و اگر هنوز نپيوسته‌اند، خدشه‌اي به اصولگرايي آنها نيست و اميدوارم يكي شوند اگر يك ليست واحد بيرون آيد، رقبا را پس مي‌زند اما در غير اين صورت ممكن است بيش از دو ليست هم بيرون بيايد و به اعتقاد من متعدد بودن ليست‌هاي اصولگرايان بسيار مضر است و اصلاً قابل توجيه نيست.

**گفت‌وگو از عباس كلاهدوز و سيده فاطمه موسوي

يکشنبه|ا|25|ا|دي|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]

[مشاهده در: www.alef.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 575]