واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > تاجیک، نصرت اله - جشن و پایکوبی و مراسمی که امروز برگزار شده است نشاندهنده نیاز آمریکایی ها به باز سازی اعتبار داخلی اشان است که به مردم خود بگویند همانگونه که اوباما در ابتدای ریاست جمهوری اش قول داده بود تا بن لادن به دست عدالت سپرده شود عمل نموده اند! خلاصه: آنچه در این مقاله به آن می پردازم مسئله بن لادن، القاعده و طالبان نیست. روند شکلگیری این حرکتها و نقش بن لادن از زمانی که در سودان مبارزه میکرد تا رفتنش به افغانستان با کمک آمریکا ، پاکستان و سعودی برای مبارزه علیه نیروهای اشغالگر شوروی در افغانستان و شکلگیری حرکت افغان عرب نیاز به یک تحیلی همه جانبه دارد. آنچه من در این مقاله به آن توجه میکنم نحوه برخورد آمریکا با این حادثه علیرغم ابهامات موجود در آن و نحوه بهره برداری تبلیغاتی از آن است. توجه من به مسئله نیاز آمریکائیها و مخصوصا" دولت دموکرات آمریکا برای یک پیروزی ملی است تا روحیه لطمه خورده اشان در دهسال اخیر و شکستهائی که در زمینه سیاسی و اقتصادی متحمل شده است بازسازی شود. آمریکا نیازمند یک برد از القاعده بود که ظاهرا" بدست آورده و حالا باید دید که منبعد چه میکند؟ ایا حاضر است بپذیرد مردم منطقه بر سرنوشت خویش حاکم شوند و یا همچنان بر طبل اسلام هراسی میکوبد؟متن: خبر کشتن اسامه بن لادن در منزلش در ابوت اباد در یکصد و پنجاه کیلو متری شمال شرقی اسلام آباد و تبلیغ آمریکا از این عملیات به عنوان یک پیروزی بزرگ برای نیروهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا با همه ابهاماتی که در این ماجرا وجود دارد صرفا" برای تقویت روحیه نیروهای آمریکایی و پاسخگوئی به افکار عمومی جهان برای توجیه حضور خود در افغانستان است. بالاخره روزی آمریکا باید پاسخگو باشد که در طول این دهسال حضور در افغانستان چه دست آوردی داشته است؟ آمریکائیها که به دنبال اخذ مجوز برای احداث یک پایگاه دائمی در افغانستان هستند باید دست آوردی هم داشته باشند مخصوصا" در شرایطی که دولتهای وابسته به آمریکا در منطقه با چالش جدی مردمشان روبرو هستند و حضور آمریکا که مشروعیتی از دیدگاه مردمی نداشت ، مقبولیتش نیز به زیر سئوال رفته است. اگر چه احساس مردم آمریکا در قبال خبر مذکور قابل درک است ولی نحوه جشن و پایکوبی و مراسمی که امروز برگزار شده است نشاندهنده نیاز آمریکائیها به باز سازی اعتبار داخلی اشان است که به مردم خود بگویند همانگونه که اوباما در ابتدای ریاست جمهوری اش قول داده بود تا بن لادن به دست عدالت سپرده شود عمل نموده اند!واما ابهاماتی که در این ماجرا مشاهده میشود. اگرچه بی بی سی خبر میدهد که فردی پاکستانی در همان زمان انجام عملیات از طریق تویتر منتشر نموده است که در منطقه مذکور در نیمه شب دیشب درگیریهای نظامی اتفاق افتاده است و صدای انفجار شنیده شده و هلیکوپتری نظامی که گویا آمریکائی بوده نیز سرنگون شده است ولی اینکه در عملیات مذکور بن لادن کشته شده باشد و یا قبلا" به نوع دیگری کشته شده هنوز معلوم نیست. آنچه که به شک و شبهه مذکور قوت می بخشد سرعت غیر ضروری برای عمل شبهه آمیز دیگری برای به دریا انداختن جسد بن لادن برای جلوگیری از زیارتگاه شدن است! چنانچه کشته شدن بن لادن در عملیاتی که آمریکائیها ادعا میکنند درست باشد حداقل میتوانستند به عنوان یک پیروزی بزرگ این جسد را چند روزی نگه دارند. فردی که در حیاتش در یک پایگاه نظامی پاکستان زندگی میکند مرده اش چه خطری دارد که با این سرعت باید جسدش نابود شود؟!جالب است که دولت آمریکا باید تصمیم بگیرد که مردم چه کسی را بعد از مرگ مورد احترام و پرستش قرار دهند؟! ابهام دوم مسئله نقش پاکستان است که اتفاقا" از پارامترهای اساسی در این تحلیل است. در حالیکه در خبرهای اولیه و مخصوصا" پیام تلویزیونی اوباما به گونه ائی القاء شد که این نیروهای آمریکائی بودند که چنین حماسه ائی آفریدند ولی بعد از آنکه پاکستانیها به دلیل آنکه از حمله آمریکائیها به محلی در خاکشان بی اطلاع بوده اند مورد شماتت قرار گرفتند و این مساوی بود با بی اعتباری دولت پاکستان که حتی ژنرال مشرف رئیس جمهور سابق پاکستان نیز در مصاحبه ائی به نادیده گرفته شدن حاکمیت پاکستان اعتراض کرده است ، مسئولین پاکستانی از جمله سفیر پاکستان در انگلیس وارد عمل شده و نه تنها اطلاع خود از عملیات را علنی نموده بلکه پذیرفته است که پاکستان همکاری موثری در این عملیات داشته. ولی این امر مشکلات پاکستان را نیز دو چندان میکند و پاکستان و افغانستان ضعیفترین حلقه اسیب پذیر در قبال حملات تلافی جویانه از سوی القاعده و کلا" اهل سنت که قسمت اعظم جمعیت این دوکشور را تشکیل میدهند، خواهند بود. این امر به دور جدیدی از خشونت در این دوکشور که میتواند منطقه و سایر کشورها را نیز تحت تاثیر قرار دهد تبدیل خواهد شد.ابهام بعدی در زمینه مکان زندگی بن لادن در شهری است که محل استقرار سه هنگ ارتش پاکستان است و اقامتگاه وی هم به صورت یک ساختمان با تجهیزات امنیتی چشمگیر در نزدیکی آموزشگاه افسری این شهر واقع شده است. این منطقه نظامی محل زندگی سران نظامی پاکستانی است و بی شک این مکان توسط مسئولان پاکستانی در اختیار بن لادن بوده است و از آن به عنوان یک مجموعه نظامی در خبرها یاد شده است که در سال 2005 ساخته شده است و حتی آمریکائیها گویا از چهار سال پیش در جریان بوده اند که بن لادن در این مجموعه زندگی میکند ولی اینکه کدام بخش از عناصر دستگاههای اطلاعاتی این محل را در پوشش خود داشته و کدام بخش حاضر به همکاری با آمریکائیها شده به تدریج مشخص خواهد شد. از ظواهر امر اینگونه بر می اید که همانگونه که از قبل هم مطرح بود سرویس اطلاعات نظامی یا آی اس آی که با عناصر مذهبی در ارتباط بود توانسته بود بن لادن را در این مکان نگهداری و یا مخفی نماید ولی دیگر اعضای جامعه اطلاعاتی پاکستان با آمریکائیها همکاری کرده و او را لو داده اند. دلیل اینکه پاکستانیها از ابتدا خود وارد معرکه نشدند و اجازه دادند که آمریکائیها از پخش خبر بهره برداری روانی بکنند ترس از انتقام گیری از سوی القاعده است و نمیخواهند روابطشان با طالبان نیز تیره شود. لازم است برای فهم زمینه های احتمالی این واقعه نگاهی به پاکستان به عنوان مهمترین عنصری که تاثیر بسزائی در کشته شدن بن لادن داشته باشد بیفکنیم. پاکستان دارای سازمانهای قوی اطلاعاتی است که بعضا" هم در مقاطعی علیه یکدیگر فعالیت نیز میکنند که میتوان به سرویس اطلاعات نظامی (ISI) ، آژانس اطلاعات مرکزی (CIU) ، اداره اطلاعات مرکزی (CDI) ، واحد تحقیق و بررسی حکومت مرکزی (FIU) و سرویس امنیتی (IB) و... اشاره کرد که در این میان به دلیل نقش ارتش در اداره این کشور مهمترین و گسترده ترین سازمان اطلاعاتی پاکستان که شهرت جهانی نیز بعد از شکل گیری طالبان در افغانستان و بعد از حمله آمریکا به این کشوردر سال 2001 پیدا کرد ، سرویس اطلاعات نظامی یا ISI میباشد. این سازمان از نظر سلسله مراتب اداری زیر نظر وزارت دفاع پاکستان است و بیشتر به عملیات ضد جاسوسی می پردازد و رئیسش با پیشنهاد رئیس ستاد نیروی زمینی و تصویب نخست وزیر منصوب میگردد و کلیه دستورات خود را از وی که بالاترین مقام اجرائی این کشور است اخذ کرده و بودجه عملیاتی اش خارج از بافت ارتش و مستقیما از سوی او تامین میگردد. این سازمان رابطه خوبی با افسران پشتون دارد. این عملیات آنچنان که آمریکائیها تبلیغ میکنند نیز افتخار آمیز نیست زیرا آمریکا در طول دهسال گذشته از دره های تارابورا در افغانستان تا ایالتهای مرزی بین پاکستان و افغانستان و نهایتا" او را در محلی نزدیک به پایتخت پاکستان پیدا میکند! آنهم نه خودشان بلکه به احتمال زیاد پاکستانیها او را تحویل داده اند. به فرض صحت اخباری که اعلام شده است این عملیات برای زنده دستگیر نمودن بن لادن طراحی شده بود ولی با مقاومت او و محافظانش روبرو شده و منجر به کشته شدن او، پسر، همسر و یکی از محافظانش شده است. و جالب است که آمریکا اعلام کرده است که این افراد به این دلیل کشته شده اند که بن لادن از آنها بعنوان سپر انسانی استفاده کرده است! اگر آمریکا همانگونه که بارها اعلام کرده بدنبال دستگیری وی برای اجرای عدالت است دیگر حضورش در افغانستان وجاهتی ندارد. ولی از همین روز اول و پیش از آنکه انتظاری در مردم شکل بگیرد آنها اعلام کرده اند که هنوز نیاز به ماندن درافغانستان وجود دارد و آنها این کشور را ترک نمیکنند! ولی مسئولین آمریکائی میدانند که کشتن بن لادن برابر با برقراری امنیت در افغانستان نیست. اصولا" کشته شدن او در پاکستان نشاندهنده این است که مسئله اصلی برای برقراری امنیت در افغانستان نیست. پشتوانه مالی طالبان در سعودی و امارات است و لجستیک هم از پاکستان دنبال میشود و لذا آمریکائیها نه برای مبارزه با طالبان بلکه استراتژی دراز مدت آنها حضور در منطقه ائی ژئو استراتژیک که یکطرفش چین و هند و طرف دیگرش ایران قرار گرفته می باشد. ولی بعید به نظر میرسد مسئولان آمریکائی بتوانند این هزینه مادی و معنوی را برای مردم خود توجیه کنند. آنهم در زمانیکه اخبار مذاکره و تفاهم آمریکا و یا انگلیس با شاخه هائی از طالبان در دنیا مطرح شده است.متاسفانه روند بعد از سپتامبر 2001 از سوی امریکا و کشورهای غربی به گونه ائی هدایت شده که به همه پدیدههای جهان از دریچه مبارزه با تروریسم برخورد شده است و در این میان به اسلام هراسی دامن زده شد و مسلمانان در غرب و حتی در کشورهای اسلامی تحت فشار زندگی کرده اند. این روند باعث شد تا بسیاری از دولتهای عربی و خاورمیانه که این روزها شاهد خیزش مردمی خود هستند در قالب مبارزه با القاعده سختترین شرایط را بر مردم خود تحمیل کرده و با کسب کمک مادی و معنوی از آمریکا برای سرکوب آنها یک نفرت عمومی را علیه آمریکا بر انگیزانند. من کاری به عملکرد بن لادن ندارم ولی او باعث شده بود که غرب و در راس آن آمریکا نتوانند و یا عمدا" نخواهند دنیای واقعی را ببینند. آنها تمام سعی خود را در قالب مبارزه با ترور بکار بردند و حتی یک بار جمله جنگ صلیبی دیگر از سوی جورج بوش مطرح ولی خیلی زود قضیه جمع و جور شد ولی واقعیت قضیه همان بود که او گفت. ولی حالا که بهر دلیلی اعلام شده بن لادن کشته شده است لازم است آمریکا یکبار دیگر نه از دریچه مبارزه با ترور بلکه حق زیست انسانی و آزادی ملل مظلوم به این منطقه نگاه کند و اجازه بدهد مردم اینکشورها بر سرنوشت خویش حاکم باشند. اگر چه بعید میدانم این خواسته با خوی ابرقدرتی آمریکا جور در بیاید ولی جا دارد که رسانه ها و نخبگان کشور همه یکصدا به دنبال این باشند که غرب و در راس آن آمریکا اجازه ندهند حضورشان باعث تداوم درگیریها و اختلافات منطقه ای باشد. http://www.khabaronline.ir/news-68733.aspx
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 473]