واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: زايمان، شيرين ترين سختي دنيا حرفهاي ناگفته مادران ني ني به به بريم بازي خانه .... باور کردني نبود... من در وحشت و در حال محاسبه اين بودم که تا کي بايد درد بکشم و درد چقدر زياد تر از اين خواهد شد که دخترک به دنيا آامد...آخرين لحظه عبورش، چيزي مثل رد شدن نرمي داغ و نوازش مانند را احساس کردم و بعد سر و صداي آرش, دکتر و ماماها و خودش... بندناف را بريدند و رومينا را روي سينهام گذاشتند داغ بود و خيس... هرگز نميتوانم احساسم را از ديدن و لمس کردنش بيان کنم... خوب است که شما ميفهميد چه ميگويم .. گريه نکرديم... فقط من با تعجب ميگفتم يعني تمام شد؟ زيبا بود و خواستني... هنوز آن دقايق قشنگ را روزي چند بر به ياد آورده و مزمزه ميکنم آرش در همان اتاق رومينا را به کمک پرستار شست و لباس پوشاند ساعت ?? صبح بود دکتر اپيزيوتومي را ? بخيه زد... رومينا را روي سينه من گذاشتند... آرش و پرستاري مرا به طبقه بالا بردند يک ساعت بعد به تنهايي حمام کردم. باور نميکردم که اينقدر راحت زايمان کرده ام. مطمين ام اگر ايران بودم، مثل بقيه دوستان و فاميل سزارين ميشدم، قبل اينکه اصلا بفهمم چقدر راحت زايمان ميکنم. هيچ کدام از آن حرفهاي ترسناک در مورد من صادق نبود. ? روز با دخترم در بيمارستان بوديم و از تمام آن لحظات لذت برديم. --------------------- من آدم ترسويي هستم و از ديدن زخم و خون از حال ميروم. هميشه از چرک کردن زخم و بخيه وحشت داشتم و دارم، اما خوشبختانه مشکلي برايم پيش نيامد و بخيه ها در کمتر از يک ماه جذب شدند. در سوييس ? روز بعد از زايمان عادي و ? روز بعد سزارين مادر و نوزاد در بيمارستان ميمانند. اين بيشتر براي آموزش بچه داريست تا مراقبت پزشکي، براي کارهايي مثل حمام روزانه، لباس پوشاندن، شير دادن، عوض کردن. شبها، مادر و نوزاد تنها ميمانند و هيچ کس حق ندارد پيششان بماند. البته پرستارها و ماماهايشان واقعا مهربان و وظيفه شناسند و تمام وقت براي کنترل و سر کشي در رفت و امدند. فراموش نميکنم پرستار شب اول را که نيمه شب به من عوض کردن پوشک را ياد داد و پرستار شب دوم را که هر ? ساعت يک بار ميامد، من و رومينا را بيدار ميکرد و مجبورش ميکرد که مک بزند، تا آنکه حوالي صبح شير آمد و روميناي گرسنه بعد دو روز سير شد. بعد از آمدن به خانه، يک ماما در هفته اول و يک پرستار بچه در هفته دوم به ديدن مادر و نوزاد در خانه ميايند. همه اينها خدماتيست که بيمه پايه بايد هزينه آنها را بپردازد. همينطور هزينه کلاس آمادگي براي زايمان که مادر و پدر آينده با هم در آن شرکت ميکنند. در صورت داشتن بيمههاي تکميلي، افراد حق استفاده از کلينيکهاي خصوصي زايمان را هم دارند که شيک ترو رنگارنگ ترند، اما امکانات يک بيمارستان, در صورت بروز يک مشکل جدي (مثلا نارس بودن نوزاد) را ندارند. در بيمارستان، عملا اين ماما ها هستند که در طول زايمان همه کارها را ميکنند. دکتر زنان در اتاق حضور دارد براي اطمينان در مواردي بود که ماما ها ممکن است از عهده شان بر نيايند، کنترل نهايي و بخيه. ممنون از مرجان عزيز مامان روميناي ملوس براي ارسال اين خاطر? قشنگ. با اين احتساب خيلي کوتاه بوده زمان زايمانشون، کم و بيش دو ساعت، درسته؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 742]