تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى كه روزه او را از غذاهاى مورد علاقه‏اش باز دارد برخداست كه به او از غذاهاى بهشتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820935588




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تقوي مطرح كرد:ناگفته هايي از شكل گيري جبهه متحد/ نبايد هاي منشور اصولگرايي منتشر مي شود


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: تقوي مطرح كرد:ناگفته هايي از شكل گيري جبهه متحد/ نبايد هاي منشور اصولگرايي منتشر مي شود
ناگفته هايي از شكل گيري جبهه متحد/ نبايد هاي منشور اصولگرايي منتشر مي شود
عضو شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان به بيان ناگفته هايي از شكل گيري جبهه متحد پرداخت و در خصوص اصولگرايي گفت:التزام به ولايت فقيه، احترام و توجه به جايگاه روحانيت، ساده زيستي ، اعتقاد به آزادي هاي مشروع ، عدالت محوري، مبارزه با فساد، حسن تدبير، اعتقاد و التزام به هماهنگي ميان قوا در سايه تدابير رهبري، دشمن شناسي، استكبارستيزي، استقلال طلبي و موضع گيري هاي صريح در مقابل دشمنان و فتنه ها و ... از جمله بايدهاي اصول گرايي است.

به گزارش خبرگزاري مهر، پايگاه اطلاع رساني جبهه متحد اصولگرايان با حجت الاسلام سيد رضا تقوي در مورد پيشينه اصولگرايي و روند شكل گيري جبهه متحد اصولگرايان گفتگويي انجام داده كه به اين شرح است:

حجت الاسلام والمسلمين سيد رضا تقوي دامغاني از اعضاي برجسته جامعه روحانيت مبارز تهران است كه از سوي اين تشكل حوزوي به عنوان يكي از دو نماينده آنها در هيات داوري و شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان مشغول به فعاليت است. وي از سالها پيش تاكنون با حكم مقام معظم رهبري، رياست شوراي سياستگذاري ائمه جمعه را بر عهده دارد و همچنين عضويت در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، رياست شوراي فرهنگ عمومي كشور، امام جمعه شهركرد، معاون فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، نماينده مردم دامغان و تهران در دو دوره مجلس شوراي اسلامي و... را نيز در كارنامه دارد. يكي از نكاتي جالبي كه در اين مصاحبه به آن برخورديم؛ برخورداري ايشان از ذوق ادبي و شاعري است تا جايي كه ايشان با تخلص "سالك" شعر نيز مي گويد.

* جناب آقاي تقوي، حضرتعالي در مسووليتي ايفاي وظيفه مي كنيد كه نماينده رهبري هستيد. بفرماييد واژه اصولگرايي از كجا آمد و چه نسبتي با گفتمان رهبري دارد؟

لازم است كه شما را توجه دهم به يكي از شيوه هاي بسيار پسنديده رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي دامت بركاته، كه ايشان در ضمن سخنان و مطالب روشنگرانه و هدايت هاي موثر خود، واژه سازي و اصطلاح سازي را هم دارند؛ يعني كاري كه فرهنگستان زبان و ادب فارسي بايد انجام دهد. ايشان خود گاهي خلق اصطلاح مي كنند، در طول رهبري خود؛ البته الان در صدد اين نيستم كه واژه هاي جديدي را كه ايشان وارد ادبيات سياسي ما كرده اند را عرض كنم.

مي خواهم بگويم كه ايشان از مسند رهبري، گاهي واژه و اصطلاحاتي را خلق مي كنند كه اين اصطلاحات، جرياناتي را در جامعه شكل مي دهد و موجي را هم به وجود مي آورد، مثل ناتوي فرهنگي، مهندسي فرهنگي، اصطلاح مردم سالاري ديني كه ايشان چون نمي خواستند دموكراسي به كار بگيرند از اين واژه استفاده كردند چون ما به اين واژه ايراداتي را داريم و محتواي اين واژه در حقيقت فرهنگ غربي را حامل است و به ذهن ها وارد مي كند، به همين خاطر رهبر معظم انقلاب، جايگزين دموكراسي، مردم سالاري ديني را مطرح كردند.

مهندسي فرهنگي، خود يك اصطلاح تركيبي است ولي در حوزه فرهنگ چه قدم هايي برداشته شد و چه شكل هايي در بخش هاي مختلف فرهنگ به خاطر همين اصطلاح ايجاد شد. يكي از اصطلاحاتي را هم كه ايشان اعلام كردند و بر محور اين اصطلاح، جريان سياسي عظيمي شكل گرفت اصطلاح «اصول گرايي» بود. اين اصطلاح خيرات و بركات فراواني به همراه خود آورد.

اين عنوان توانست مجموعه عظيمي از مردم و علاقمندان به انقلاب و نظام اسلامي را بر محور خود جمع پيشنهاد شد كه جامعه روحانيت مبارز تهران كه هميشه در كارهاي سياسي كشور با جامعه مدرسين حوزه علميه قم هماهنگ و هم آوا بوده يك جلسه مشترك داشته باشد كه با هماهنگي جمعي نمايندگان جامعه روحانيت به مديريت و رهبري حضرت آيت الله مهدوي كني دامت بركاته در جامعه مدرسين حاضر شدند و بنده هم حضور داشتم و اين مسئله در حضور آن بزرگواران مطرح شد كه ما به عنوان دو نهاد روحاني كه از قبل از پيروزي انقلاب، امام را همراهي كرده ايم و بعد از امام هم به عنوان بازوي نيرومند رهبري عمل كرده ايم نبايد بنشينيم و ناظر باشيم كه اصول گراها بين خود اختلاف داشته باشند و اين جبهه متحد بالنده، رفته رفته در مسائل سياسي كشور توانايي خود را از دست بدهد.كند و جبهه عظيمي را شكل داد.

زماني كه اين اصطلاح را بيان فرمودند و بعد انسان هايي كه بر محور اين اصطلاح جمع شدند را از لحاظ تاريخي بخواهيم بررسي كنيم خودش احتياج به گفتگويي مفصل تر و مستقلي دارد و اين اصطلاحات بسيار كارساز است و گاهي همين اصطلاحات است كه جامعه را به چند بخش تقسيم مي كند يا بخش هاي مختلف را زير يك چتر جمع مي كند.

* البته پيش از اين، جريانات سياسي مختلفي وجود داشت و گروهي هم بودند كه به طور مشخص با اصطلاحات مرزبندي داشتند؟

به خاطر داريد كه يكي از تقسيم بندي هاي سياسي كه توسط يك گروه ساختارشكن به جامعه القا مي شد، چپ سنتي و راست سنتي و مدرن و... بود كه اصطلاحات ناقص و نامناسبي بود. در هر صورت اصطلاح چپ و راست و از اين قبيل اصطلاحات بعد از انقلاب و در مقطعي وارد انقلاب شد و حول همين اصطلاحات چه انسان هايي جمع شدند و چه جريانات سياسي اي به وجود آمد.

ما از اين اصطلاحات نبايد غافل شويم كه هميشه در حوزه هاي سياسي، سياستمداران هوشمند سعي مي كردند با اصطلاحات جديد انسان هاي جديد را جذب و موج نويي را به وجود آورند. وقتي اصطلاح «اصول گرايان» مطرح شد يك جريان عظيم به وجود آمد كه تقريبا در مقابل اصطلاح «صلاح طلب» قرار گرفت. اصطلاح اصول گرايان مجموعه عظيمي را در كشور به گرد خود جمع كرد و يك جبهه بالنده اي را به وجود آورد و بعدها ديديم كه در بعد از انتخابات دوم شوراها، مجلس هفتم، رياست جمهوري نهم و ... بعد از ايجاد اين جريان همين مفهوم چه معجزاتي را به وجود آورد بنابراين اين اصطلاح تبديل به يك جريان عظيم شد و ما توانستيم از اين جريان بهره مناسب را در جهت تقويت نظام ببريم. در كل، اصطلاح اصول گرايان وقتي از طرف رهبر معظم انقلاب اعلام شد مجموعه عظيمي بر محور آن گرد آمدند و يك جريان سياسي عظيم شكل گرفت و اين جريان هم مسئله انتخابات ها را بر اساس همين محتوا و جهت گيري رهبري كرد و به نتيجه رساند.

* چه شد كه در سال گذشته به اين فكر افتاديد تا جبهه متحد اصولگرايان را شكل دهيد؟

در ادامه مسيري كه رهبر معظم انقلاب ترسيم فرمودند پيش آمديم تا به هر حال بين اصول گرايان بحث هايي به وجود آمد و مرزبندي هايي شكل گرفت كه اين بحث ها و مرزبندي ها بزرگان را نگران كرد. بيش از يك سال و نيم قبل بود كه در جلسه شوراي مركزي روحانيت مبارز با پيشنهاد بعضي از آقايان و براي اين كه اختلافات برداشته شود و جبهه اصول گرايان همانند گذشته متحد و يكپارچه كارهاي سياسي كشور را دنبال كند بحث هاي مفصلي شد كه چه بايد بكنيم و راهكارهايي را هركسي متناسب به ذهن و ذوق خود ارائه داد.

پيشنهاد شد كه جامعه روحانيت مبارز تهران كه هميشه در كارهاي سياسي كشور با جامعه مدرسين حوزه علميه قم هماهنگ و هم آوا بوده يك جلسه مشترك داشته باشد كه با هماهنگي جمعي نمايندگان جامعه روحانيت به مديريت و رهبري حضرت آيت الله مهدوي كني دامت بركاته در جامعه مدرسين حاضر شدند و بنده هم حضور داشتم و اين مسئله در حضور آن بزرگواران مطرح شد كه ما به عنوان دو نهاد روحاني كه از قبل از پيروزي انقلاب، امام را همراهي كرده ايم و بعد از امام هم به عنوان بازوي نيرومند رهبري عمل كرده ايم نبايد بنشينيم و ناظر باشيم كه اصول گراها بين خود اختلاف داشته باشند و اين جبهه متحد بالنده، رفته رفته در مسائل سياسي كشور توانايي خود را از دست بدهد.

بحث هاي طولاني صورت گرفت و پيشنهادي متعددي هم مطرح شد و كليت كار تصويب شد كه ما بايد در صحنه حاضر باشيم و اين بار مثل گذشته نيست كه در كنار و ناظر باشيم و گاهي هم نصيحت كنيم بلكه بايد در متن كار، نقش راهبري و هدايت را روحانيت، ايفا نمايد. قرار شد كميته اي را تشكيل دهند و شاخص هاي اصول گرايي كه بايد مشخص مي شد در اين كميته مشخص شود و چند ماه هم نشست هاي مشتركي بين نمايندگان دو جامعه كه بنده هم در اين كميته هم بودم برگزار شد و منشور اصول گرايي تدوين شد.

* يعني قبل از اينكه سازوكاري براي وحدت طراحي كنيد. به فكر مباني فكري بوديد؟

بله. مباني اصولگرايي را از فرمايشات رهبري داشتيم ليكن براي وحدت يك جريان سياسي بايستي بر اساس آن فرمايشات، مواردي تبيين مي شد كه منشور اصولگرايي تدوين شد؛ كه اگر ملاحظه كنيد همه بر اساس خط مشي است كه رهبري ترسيم فرمودند. در اين منشور اولا تعريفي از اصول گرايي ارائه داديم. اصول گرايي مباني اي دارد كه بايد مشخص شود. اسلام، جمهوري اسلامي كه جمهوري اسلامي تبلور مكتوب اين محتوا در قانون اساسي است، خط و سيره امام و ولايت مطلقه فقيه به عنوان مباني است و 12 شاخص به عنوان شاخص هاي اصول گرايي مطرح شد. دشمن‌شناسي، استكبارستيزي، استقلال طلبي و موضع‌گيري صريح در برابر دشمنان و فتنه‌ها، دفاع از ارزش هاي اسلامي، پايبندي به مباني انقلاب بعد از اينكه منشور آماده شد، گروه هاي اصول گرا را دعوت كرديم، از حدود 30 نفر از چهره هاي شاخص اصول گرايي از گروه هاي مختلف دعوت كرديم در دفتر حضرت آيت الله مهدوي كني و با حضور آيت الله يزدي و اين اصول را با آقايان درميان گذاشتيم و همه آن را قبول كردند و پذيرفتند و از اين كار ارزشمند، بسياري از دوستان تشكر كردند.

التزام عملي به ولايت فقيه و فصل الخطاب دانستن نظر رهبر معظم انقلاب، احترام و توجه به جايگاه روحانيت و مرجعيت، ساده زيستي و پرهيز از تجمل گرايي و اشرافي گري و توجه ويژه به گروه هاي ضعيف و نيازمند جامعه، اعتقاد به آزادي هاي مشروع و مردم سالاري هاي ديني، عدالت محوري، مبارزه با فساد، تأكيد و پيشرفت همه جانبه كشور، اداره امور براساس موازين اسلامي، عقلانيت، قانون، برنامه، حسن تدبير و عطوفت با مردم، اعتقاد و التزام به هماهنگي ميان قوا در سايه تدابير رهبري، دشمن شناسي، استكبارستيزي، استقلال طلبي و موضع گيري هاي صريح در مقابل دشمنان و فتنه ها و تلاش براي تحقق وحدت امت اسلامي. اين ها بايدهاي اصول گرايي است.

* در زمان انتشار منشور اصولگرايي، خبرهايي داشتيم كه بخشهايي از آن منتشر نشده است. چقدر اين خبر درست بود؟

خبر درست است. منشور اصولگرايي، نبايدهايي هم دارد كه آن ها منتشر نشد و آن هم دليل دارد و آن اين كه ديديم اگر اين نبايدها منتشر شود، عده اي از اهالي فتنه و انحراف، سوء استفاده مي كنند و ممكن است خدشه وارد شود در زمان خود نبايدها را هم منتشر خواهيم كرد. پس ما بعد از چندماه بحث هاي مفصل به اين نتيجه رسيديم كه هم مباني و هم شاخص ها را مشخص كنيم كه اين ها در جامعه روحانيت و مدرسين تصويب شد.

* بعد از تدوين منشور، سازوكار را تدوين كرديد؟

نه. هنوز مقدمات ديگري را بايد طي مي كرديم. ببنيد بعد از اينكه منشور آماده شد، گروه هاي اصول گرا را دعوت كرديم، از حدود 30 نفر از چهره هاي شاخص اصول گرايي از گروه هاي مختلف دعوت كرديم در دفتر حضرت آيت الله مهدوي كني و با حضور آيت الله يزدي و اين اصول را با آقايان درميان گذاشتيم و همه آن را قبول كردند و پذيرفتند و از اين كار ارزشمند، بسياري از دوستان تشكر كردند.

به هر حال اين كار انجام شد. قدم بعدي چه بود، اين بود كه مجموعه اي بايد وارد كار شود و اين ها را عملياتي كند. در ابتدا هيئت داوري ايجاد شد، هيئت داوري كه هفت نفر باشند كه سه نفر از چهره هاي شناخته شده و معتمد و انسان هاي شريف و بزرگوار كه همه اين بزرگواران را شما مي شناسيد و چهره هاي ملي هستند و در طول دوران انقلاب آزمايش خود را پس داده اند و من فكر مي كنم هيچ اصول گرايي نباشد كه روي اين سه چهره ارزشمند به عنوان سرمايه هاي نظام حرف و سخني داشته باشد، اين سه نفر حضرت آقاي عسگراولادي، جناب آقاي دكتر ولايتي و جناب اقاي دكتر حدادعادل هستند. اين سه چهره شناخته شده، انقلابي و معتقد و متدين انتخاب شدند كه هر دو جامعه روحانيت و مدرسين، اين بزرگواران را پذيرا شدند و خواستند تشريف بياورند و به اين كار كمك كنند.

دو نفر هم از جامعه مدرسين مشخص شد البته جامعه مدرسين اختيار اين كار را به عهده دبير و رئيس جامعه گذاشت كه كار انتخابات را رئيس جامعه مدرسين حضرت آيت الله يزدي حفظه الله تعالي دنبال كند كه دو نفر مشخص شدند؛ جناب اقاي حسيني بوشهري و جناب آقاي كعبي كه از علماء و فضلاي حوزه علميه قم و عضو جامعه مدرسين حوزه علميه هستند و حضرت آيت الله مهدوي كني و جامعه روحانيت مبارز هم دو نفر را از شوراي مركزي معرفي كردند، يكي آقاي ابوترابي كه چهره اي شناخته شده هستند و بنده كه در خدمت شما هستم. پس دو نفر از جامعه مي دانيد كه ما به هر حال با وحدت، انقلاب را به پيروزي رسانديم، با وحدت جنگ را به اين نقطه رسانديم، با وحدت به چرخه سوخت هسته اي رسيديم، با وحدت تحريم ها را پشت سر مي گذاريم و با وحدت بايد كشور را بسازيم و با وحدت هم بايد در اين رقابت هاي سياسي اصول گراها پيروز شوند و اين خواست رهبر معظم انقلاب است كه به هر حال كشور را اصول گراها اداره كنندمدرسين، دو نفر از جامعه روحانيت مبارز و سه بزرگوار هيئت داوري را شكل دادند.

* هيات داوري شكل گرفت. براي مرحله بعد در مورد تشكيل چيزي كه امروز، هيات اجرايي نام دارد تفاوت سليقه هاي بسياري وجود داشت. اين روند را كمي براي ما باز مي كنيد؟

بحث هاي بسياري داشتيم. مشورت هاي زيادي داشتيم. با مشورت هايي كه شد قرار بر اين شد كه ما از احزاب و گروه هاي اصول گرا دعوت كنيم و نماينده بخواهيم، روي عدد خيلي بحث شد كه از هر حزب، گروهي و طيفي، چند نفر را دعوت كنيم و با اين احزاب چگونه برخورد كنيم؟ آيا نمايندگان طيفها، گروهها و احزاب را از نظر جمعيت در نظر بگيريم و هر طيفي كه جمعيت بيشتري دارد نماينده بيشتري داشته باشد و بحث ديگر اين كه آيا از همه اصول گراها دعوت شود يا از برخي اصول گراها دعوت شود و برخي احزاب در ستاد با اين ها همكاري و همراهي كنند.

براي اين كه بتوانيم مسائل را بهتر پيش ببريم و جمع كنيم به تصميماتي رسيديم البته اين كه عرض مي كنيم به همين سادگي كه بنده عرض مي كنم و شما مي شنويد نبود؛ بلكه جلسات متعدد و هفته هاي زيادي روي اين بحث متمركز بوديم تا به يك نتيجه رسيديم و بزرگاني هم دعوت مي شدند و نظرات شان را مي شنيديم و استفاده مي كرديم از خارج از مجموعه داوري هم اگر پيام يا نامه يا تلفن هايي مي رسيد به جلسه منتقل مي كرديم و بالاخره به نتيجه اي مشخص رسيديم كه تعداد كساني كه در شوراي مركزي اين جبهه متحد هستند چگونه باشند.

از جبهه پيروان خط امام و رهبري دو نماينده درخواست كرديم و به عهده خودشان هم گذاشتيم، دو نفر هم از اصولگرايان تحول خواه، ايثارگران و رهپويان درخواست كرديم، دو نفر هم از پايداري. چهره هايي بودند كه اين ها به صورت حزب مطرح نبودند.

بحث مفصلي هم راجع به مجلس شد كه ما با مجلس چگونه برخورد كنيم به هر حال مجلس هم مجلس اصول گراست آيا در اين جريان به حساب بياوريم يا ناديده بگيريم و در نتيجه به اين جا رسيديم كه مجلس دخالت كند؛ چون مجلس مردمي ترين نهاد و دولتي هم نيست. حالا براي وارد كردن مجلس پيشنهادهايي شد كه يكي اين بود كه سراغ فراكسيون اصول گرايان برويم و از آن جا نماينده بگيرم و به هيئت رئيسه فراكسيون پيشنهاد دهيم كه نماينده معرفي كنند. پيشنهاد ديگر اين بود كه به هيئت رئيسه مجلس بگوييم كه يك نماينده معرفي كند، پيشنهاد ديگري هم بود كه به رئيس مجلس گفته شود و بحث هاي مفصلي انجام شد در نهايت گفتيم كه رئيس مجلس به عنوان رئيس قوه شايد مصلحت نباشد كه شركت كنند نماينده ايشان باشد كه بيشتر از آنكه نماينده رييس مجلس باشد، نمايندگان مجلس را نمايندگي كند. البته پشتوانه مجلسي كه قاطبه آن اصولگرا بودند هم براي ما مهم بود. آقاي لاريجاني، پشتوانه رأيي شان كه چندي قبل داشتند كه 212 رأي به رياست ايشان داده بودند و گفتيم پشتوانه بسيار خوبي است و در حقيقت نماد مجلس باشد.

مسئله ديگر اين كه ما يك مدير پرنفوذ و شايسته اي را هم داشتيم، جناب آقاي دكتر قاليباف كه در مورد ايشان هم بحث شد و كلا ما تهران را به صورت ويژه نگاه مي كرديم. حالا فرصت نيست آمارهاي قبلي را كه در تهران وجود دارد و فتنه اي كه در تهران آغاز شد و از اين جا كليد خورد و مسائلي از اين قبيل باعث شد كه ما تهران را جدا كنيم و مثل ساير استان ها در نظر نگيريم. خب مسئله اين بود كه چه كسي بايد تهران را نمايندگي كند؟ ديديم بهترين چهره اي كه مي توانيم با نه تنها در آن زمان بلكه در مقاطع زماني مختلف از اين دوستان عزيز دعوت كرده و مي كنيم. ما در مرحله اول به دنبال اين بوديم كه عدد تعيين شده در مورد شوراي مركزي جبهه متحد اصولگريان تغييري نكند. يعني 7 نفر هيات داوري و 8 نفر هيات اجرايي. ليكن دوستان شوراي مركزي اصرار داشتند كه براي حضور دوستان پايداري فقط در آن مقطع، تغييراتي را دنبال كنيم و هيات داوري هشت نفره بشود... ولي باز اين دوستان جبهه پايداري، نپذيرفتندتوجه به عملكردي كه در شهر تهران و همچنين سطح كارآمدي و مقبوليتي كه دارند استفاده كنيم آقاي دكتر قاليباف است. در آن جلسه تصويب كرديم كه از ايشان هم دعوت كنيم و نماينده بخواهيم يعني يك نفر از رئيس مجلس و يك نفر هم از جناب آقاي قاليباف.

من در جلسه اي بودم به ما ايراد مي گرفتند كه چرا شما آقاي قاليباف را آورديد؟ گفتيم ما هر چهره اصول گراي موفق با نفوذي كه بتواند به امر اصول گرايي كمك كند را جذب مي كنيم اگر شد شوراي مركزي اگر هم نشد در ستاد از ايشان استفاده مي كنيم. اگر كسي غير از آقاي قاليباف چنين ويژگي هايي داشت و در اين پست بود حتما ايشان را مي آورديم. يعني فردي مانند آقاي قاليباف از ويژگي هاي اصولگراينه خوبي برخوردار است، در عين حال كه مقبوليت و كارآمدي لازم را هم دارند.

در هر صورت، جناب آقاي دكتر خاموشي، نماينده آقاي دكتر قاليباف و نماينده آقاي لاريجاني رياست محترم مجلس هم جناب آقاي دكتر جلالي است و نمايندگان جبهه پيروان خط امام و رهبري جناب آقاي متكي و جناب آقاي باهنر و رهپويان و ايثارگران هم جناب آقاي فدايي و جناب اقاي زاكاني هستند، غير از افرادي كه در داوري هستند بقيه ستاد انتخابات را شكل دادند كه خودشان مشخص كردند و رأي گيري كردند و جناب آقاي دكتر زاكاني به عنوان رئيس ستاد جبهه اصول گرايان و جناب آقاي متكي هم به عنوان دبير مشخص شدند و كميته هايي را تشكيل دادند و مسئولان كميته ها مشخص هستند و كارها را پيش مي برند.

* از دوستان گروه پايداري هم در آن مقطع دعوت كرديد؟

نه تنها در آن زمان بلكه در مقاطع زماني مختلف از اين دوستان عزيز دعوت كرده و مي كنيم. ما در مرحله اول به دنبال اين بوديم كه عدد تعيين شده در مورد شوراي مركزي جبهه متحد اصولگريان تغييري نكند. يعني 7 نفر هيات داوري و 8 نفر هيات اجرايي. ليكن دوستان شوراي مركزي اصرار داشتند كه براي حضور دوستان پايداري فقط در آن مقطع، تغييراتي را دنبال كنيم و هيات داوري هشت نفره بشود.

بنده مأمور شدم از طرف شوراي مركزي كه با حضرت آيت الله مهدوي كني صحبت كنيم و ايشان موافقت كنند ما در عدد تغيير ايجاد كنيم و يك نفر از آقايان كه آقاي آقاتهراني بودند، تشريف بياورند در هيات داوري شوراي مركزي. آقاي مهدوي فرمودند با اين تغيير ممكن است گروه هاي ديگر هم همين خواسته را دارند اما چون مشورت داديد و بحث مشورت هست و شوراي مركزي جبهه را افرادي امين مي دانم، مي پذيرم.

از طريق يكي از بزرگان كه با ايشان ارتباط داشت خدمتشان رسيدم و گفتم حضرت آيت الله مهدوي چنين فرمودند ولي باز اين دوستان جبهه پايداري، نپذيرفتند و شرط و شروطي گذاشتند و يك جلسه با ما را درخواست كردند. چهار نفر از اين آقايان آمدند و حدود دو ساعت و نيم با ما صحبت كردند يعني ما آغوش مان براي وحدت باز بود و هست كه تمام اصولگرايان زير يك چتر قرار بگيرند.

مي دانيد كه ما به هر حال با وحدت، انقلاب را به پيروزي رسانديم، با وحدت جنگ را به اين نقطه رسانديم، با وحدت به چرخه سوخت هسته اي رسيديم، با وحدت تحريم ها را پشت سر مي گذاريم و با وحدت بايد كشور را بسازيم و با وحدت هم بايد در اين رقابت هاي سياسي اصولگراها پيروز شوند و اين خواست رهبر معظم انقلاب است كه به هر حال كشور را اصولگراها اداره كنند؛ البته نه حزب بلكه اصولگراها به معناي تفكر اعتقاد به اصول بايد سكاندار اين كشور باشند و زمينه را براي چنين حركت و پيروزي اي بايد با وحدت آماده كنيم. به هر حال حركت اين گونه شكل گرفت و اين آقايان نيامدند و جلسات مختلفي شكل گرفت و دعوت هم كرديم و نيامدند ولي ما كارمان را شروع كرديم.

* گروههاي بسيار ديگري هستند كه تمايل داشتند در جبهه متحد حضور داشتند چه ساز و كاري براي آنها در نظر داشتيد؟

بعضي از احزاب و شخصيت ها بودند كه حزب هم دارند و دفاتر استاني هم دارند و اعلام آمادگي هم كردند و گفتند اگرچه ما جزء هسته مركزي اين مجموعه نيستيم اما ما حاضريم با شما همراهي كنيم و قرار هم بر اين شد كه ستاد، نظرات آن ها را بگيرد و اين همراهي تحقق پيدا كند.

از احزاب و شخصيت ها بودند كه حزب هم دارند و دفاتر استاني هم دارند و اعلام آمادگي هم كردند و گفتند اگرچه ما جزء هسته مركزي اين مجموعه نيستيم اما ما حاضريم با شما همراهي كنيم و قرار هم بر اين شد كه ستاد، نظرات آن ها را بگيرد و اين همراهي تحقق پيدا كند.

اميدواريم كه همه در جهت وحدت حركت كنيم، ما نسبت به هيچ كس نكته و بحث خاصي نداريم و آغوش مان براي وحدت باز است، وحدتي كه اين بار بر محور دو نهاد ارزشمند روحاني به وجود آمده، روحانيت مبارز و جامعه مدرسين كه حدود يك قرن، پشتوانه جهاد علمي و سياسي دارند و همان خط سالم و زلال روحانيت و امروز محور جامعتين هستند و شخصيت هايي مثل آقاي مهدوي كني دامت بركاته كه امام آن جمله معروف را در مورد ايشان فرمودند كه من به ايشان ارادت داشتم و دارم و در آينده هم خواهم داشت، يعني شخصيتي است كه در آينده هم شما مي توانيد روي مواضع ايشان تكيه كنيد و امام راجع به هيچ كس چنين جمله را نفرمودند و حضرت آيت الله يزدي شخصيت والا و گرانقدري كه به هر حال سوابق و اخلاص ايشان مشخص است اين حركت آغاز شده است.

من همين جا عرض كنم كه انصافا طيف هاي مختلف اصولگرايي كه در اين مجموعه هستند اينقدر خوب و خالصانه عمل مي كنند و گاهي از نظرات خودشان مي گذرند تا كار پيش برود؛ يعني از منافع حزبي و گروهي مي گذرند، و اصولگرايي يعني همين كه مصالح جامعه و عمومي را در نظر گرفتن. من تشكر مي كنم از اين طيفها و برادران اصولگرايان كه هميشه همراهي كردند و معيار و ملاك خودشان را روحانيت بزرگوار قرار دادند و زير پرچمي كه اين دو بزرگوار جمع شدند كار را دارند پيش مي برند.

* و كلام آخر؟

مطالبم را با جمله اي از وصيت نامه امام رضوان الله تعالي عليه به اتمام برسانم كه چرا روحانيت به ميدان آمده و در ميدان هست و بايد هم باشد، امام در وصيت نامه الهي سياسي خود مي فرمايند: «به جامعه محترم روحانيت خصوصا مراجع معظم وصيت مي كنم كه خود را از مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئيس جمهور و وكلاي مجلس كنار نكشند و بي تفاوت نباشند همه ديديد و نسل آتيه خواهد شنيد كه دست سياست بازان پيرو شرق و غرب روحانيون را كه اساس مشروطيت را با زحمات و رنج ها بنيان گذاشتند از صحنه بيرون گذاشتند و روحانيون نيز بازي سياست بازان را خورده و دخالت در امور كشور و مسلمين را خارج از مقام خود انگاشته اند و صحنه را به دست غربزدگان سپردند و به سر مشروطيت و قانون اساسي، كشور و اسلام آن آوردند كه جبرانش احتياج به زمان طولاني دارد» به هر حال وصيت امام، مبنا و مستند حركت كار ماست كه روحانيت آمده و حضرت آيت الله مهدوي هم مي فرمودند كه من در شرايطي نيستم كه با اين سن و با اين حال بيايم اما ايشان احساس وظيفه كردند و تشريف آوردند و اين مجموعه را رهبري و هدايت مي كنند.

همچو فرهاد بود كوه كني پيشه ما
كوه ما سينه ما، ناخن ما تيشه ما
شور شيرين ز بس آراست ره جلوه گري
همه فرهاد تراود، ز رگ و ريشه ما
بهر يك جرعه مي، منت ساقي نكشيم
اشك ما باده ما، ديده ما شيشه ما

© 2003 Mehr News Agency .

شنبه|ا|24|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 129]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن