تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 10 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه بگيريد تا تندرست باشيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

وکیل اصفهان

لیست قیمت گوشی شیائومی

آیسان اسلامی

خرید تجهیزات صنعتی

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

اجاق گاز رومیزی

تور چین

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

خرید مبل تختخواب شو

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

دانلود رمان

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1793416662




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خشکسالی در شهر بارانی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تئاتر  - حسین قره زمانی که بادهای گرم جنوب به بادبان نمایشنامه «هشتمین سفر سندباد» افتاد، بهرام بیضایی خود را به عرشه رساند تا سکان روایت‌هایش به سوی تاریخ و حتی پیش از آن‌را بچرخاند. با «اژدهاک» و «بیدخش» و «آرش»، با «آسیابان» و «آی بانو» و «گلتن» از بلخ و کلات و خوارزم و آبسکون سوار بر پشت اسب نو زین عرب و مغول و ترک و تاتار ،حدیث ملتی را روایت کند که عیار تنهایش را بانوهای پرده‌نشین ساختند. همان هنگام که بیضایی جوان سفر می‌کرد و غلامحسین ساعدی در میانه شهر و روستا «گاو مش حسن» را می‌کشد، چشم در برابر چشم می‌گرفت، و چوب به دست روستاییان ورزیل می‌داد. سوم قله ادبیات نمایشی این سرزمین، اکبر رادی روایت‌هایش در شهر ماند، نه شهر تاریخی، نه شهر خیالی و گم شده در باد، او حدیث نفس آدم‌هایش که حدیث نفس سرزمینش بود را از بعد از ظهرهای بارانی موطنش رشت گرفت. از این شهر به قلب تاریخ سفر کرد و از آدم‌های امروزش تمام تاریخ این سرزمین را بیرون کشید. حالا که در این جشنواره تئاتر فجر دو اثر از او بر صحنه است، بد نیست به مکان و زبان آثار زنده‌یاد رادی در پهنه آثارش نگاهی گذرا بیندازیم. رادی در یکی دو اثر محدود نشانی مکان را نداده است و گرنه درتمامی آثارش در ورودی نمایشنامه نشانی دقیق شهر، خیابان، کوچه و حتی پلاک را هم می‌دهد که در آن سال وقوع و به تبع آن زبان آن دوره نیز خودنمایی می‌کند. آیا رادی تعمدی دارد که این چنین دقیق است؟ بی‌شک آری، او برای این همه ریز بینی دلیل دارد. نمی‌توان فقط گفت که رشت را چون شهر زاده‌گاهش است انتخاب کرده ( این سطح رادی را پایین می‌آورد). آسمان رشت آثار رادی ابری است و مرتب می‌بارد، انگار که گریه می‌کند. و چرا گریه نکند به حال مردمان بظاهر مدرنی که درایران امروز به‌جای این‌که چترهای حمایت از فرهنگ و زندگی را به سر بگیرند، از نوک چترهای عصایی خود استفاده می‌کنند تا چشم یکدیگر را در بیاورند و هرچه بظاهر شیک‌تر می‌شوند و با شکوه‌تر، هرچند به گمان خودشان مدرن‌تر می شوند و فرنگ رفته‌تر، از درون توخالی‌ترند و بیگانه‌تر از خود، و از سرزمین مادری. فقر معنویت یا خشکسالی آن در شهر بارانی، ملودی دردهای رادی را می‌سازد. اکثر آثار رادی از افول گرفته تا آهنگ‌های شکلاتی، ریزش جامعه را در امروز و در زمان مخاطب تصویر می‌کند یا بهتر بگویم آینه در مقابل تماشاگر هم عصرش می‌گذرد تا ببیند که چگونه از خود بیگانه شده است. او تعمد دارد تا با نزدیک کردن مکان اتفاق نمایش و مخاطب، شکست  او را ملموس و نزدیک کند. مکان در آثار رادی از این حیث، مورد تاکید است که به جامعه متوسط شهرنشین امروزی که احتمالا یکی دو کوچه با اتفاق نمایش رادی فاصله دارند،یادآوری کند که زلزله ریزش‌ها تا کجا آمده و چقدر نزدیک است. دراین مجال اندک باید گفت زبان در آثار رادی فاخر است و با این طبقه شهرنشین در حال ویرانی که «لبخند باشکوه آقای گیل»اش تلخ‌خندی سرد و بی‌روح و حتی بیماراست، فاصله دارد  و حتی شاید به گمان برسد که در تعارض است. اما به واقع این‌گونه نیست به گمان می‌رسد رادی تاکید دارد که این زبان تنها میراث انسان متوسط شهرنشین است و شاید ادبیات او را نجات دهد. آثار دهه هفتاد رادی البته باید در فضای دیگر مورد تحقیق و تحلیل قرار گیرد.  52144




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 890]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن