انقلاب اسلامي و روزهاي خوش اخوان المسلمين مصر

واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: انقلاب اسلامي و روزهاي خوش اخوان المسلمين مصر
پيروزي جنبش اخوان المسلمين مصر و كسب بيش از 60 درصد آراي مردم مصر در انتخابات اخير كه با الگو قرار دادن انقلاب ايران به دست آمده است، نمونه‌اي ملموس و بارز از صدور انقلاب ايران را به نمايش مي‌گذارد.

گروه بين الملل «خبرگزاري دانشجو»، مهدي اميد؛ مادامي كه 30 سال پيش در ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي ايران سخن از صدور انقلاب ايران به ميان مي آمد، برخي كشورهاي همسايه، منطقه و جهان با تعبير هاي گوناگون اين گمانه زني را مطرح مي كردند كه قطعا اسلام و انقلاب راديكال ايران، بوسيله اشغال كشورهاي همسايه و منطقه با بهره گيري از ابراز نظامي اين امر را محقق خواهد نمود.

اما غافل از اينكه كشور صلح طلبي كه در معادلات جهاني هيچگاه از زور و كاربرد آن بهره نگرفته و در هيچ جاي تاريخ آن وزارت جنگي نبوده و هرچه بوده وزارت دفاع بوده و تجاوز در قاموس آن معني ندارد، از طريق صدور انديشه هاي امام و مقتداي خود پيام ها و شعارهاي انقلاب فرهنگي قرن را به تاسي از صدور انقلاب عظيم تاريخي محمد مصطفي (ص) كه وجهه اي قدسي داشت، صادر خواهد كرد.

در مسير صدور انقلاب ايران، تاثير پذيري جنبش هاي اسلامي منطقه و جهان اسلام در موج بيداري ايجاد شده در كشورهاي منطقه به تاسي از پيام ها و شعارهاي انقلاب اسلامي ايران پس از سي و اندي سال به خوبي قابل مشاهده و نمايان است. اخوان المسلمين مصر به عنوان بزرگترين جنبش فعال كشور مهم، استراتژيك و تاثير گذار مصر تحت تاثير انقلاب بزرگ قرن، روزهاي خوبي را در صحنه سياسي مصر تجربه مي كند.

آشنايي با شكل گيري اخوان المسلمين

جنبش اخوان المسلمين را بايد زائيده اوضاع سياسي، اجتماعي تاريخ معاصر مصر در پي رواج تفكر (جدايي دين از سياست)، (سكولاريزم) در ميان روشنفكران و آهنگ احساسات ملي گرايانه براي اصلاح اين كشور در دوران بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگليس دانست.

اهداف بنيانگذاران اين جنبش - بويژه حسن البناء - از يك سو بر ايجاد تحول در اعتقادات اسلامي مسلمانان و بالاخص مصريان از حالتي ايستا و بي تحرك به سمت پويايي و حاكميت تعاليم شريعت بر زندگي اجتماعي و سياسي مصر و از سويي ديگر بر يگانگي مسلمانان در برابراستعمارگران غرب كه كشورهاي اسلامي را تحت سلطه و تجاوز قرار داده بودند، دور مي زد.

حسن البنا، بنيانگذار جنبش اخوان المسلمين در سال 1906 در دهكده محموديه در دلتاي رود نيل چشم به جهان گشود. وي بخاطر ريشه هاي فكري و مذهبي پدرش كه از طلبه هاي بنام و از پيروان مكتب بنيادگرايان حنبلي بود با اصول اسلامي تربيت شد و در محيطي كاملا اسلامي رشد و نمو يافت.

بناء در اين رابطه مي گويد: «اسلام پدر من است و من جز او پدري ندارم.» وي در شهر اسماعيليه در سال 1939 هسته نخستين اخوان المسلمين را شكل داد. پس از انتقال محل تدريس وي از اسماعيليه به قاهره مركز و مقر رهبري اخوان المسلمين نيز به قاهره انتقال يافت.

حسن البناء در خاطراتش مي نويسد: «در ماه مارس 1938 شش تن از برادراني كه در درس ها و كنفرانس هاي من شركت مي كردند يعني احمد مصري، فواد ابراهيم، عبدالرحمن حب اله، اسماعيل عزو و ذكي المغربي به منزل من آمدند و گفتند ما ديگر از اين زندگي مذلت بار به تنگ آمده ايم. در اين ديار مسلمانان هيچ عزتي ندارند و جايگاه آنان از خدمتكاران و بيگانگان هم پايين تر است. ما حاضريم با نثار خون خود، ايمان و تقواي خويش، در راه خدا با تو همگام شويم. من به حدي از سخنان آنها متاثر شدم كه نمي توانستم از زير بار مسئوليتي كه به من واگذار شده بود، شانه خالي كنم. از اين رو به دعوت آنها لبيك گفتم و در همان جا سوگند خورديم تا جان در بدن داريم در راه اسلام فعاليت و مبارزه كنيم. در آنجا كسي پرسيد چه نامي براي خود انتخاب كنيم، يك انجمن، يك فرقه، اتحاديه و ... تا رسميت يابيم، گفتم هيچيك. ما برادراني هستيم در خدمت اسلام يعني «اخوان المسلمين .

به تدريج با افزايش اعضاء و گسترش دامنه فعاليت ها، حسن البناء قرارگاه اصلي اخوان را به قاهره منتقل كرد و پس از تاسيس دارالاخوان در آوريل 1929 رسما اخوان المسلمين اعلام موجوديت كرد. حسن البنا در مركز فعاليت ها كه التهذيب نام داشت به سازماندهي تمام وقت مشغول بود و دامنه فعاليت اخوان گسترده شد.

در اين راستا براي تربيت زنان در مصر، مركزي به نام «المهد الامهات المسلمين» نيز توسط وي تاسيس شد. تاثير انقلاب اسلامي ايران بر جنبش هاي اسلامي، بويژه اخوان المسلمين مصر انقلاب اسلامي در بسياري از ريشه هاي عقيدتي، تاريخي، اجتماعي با ديگر نهضت هاي اسلامي در قرن اخير مشاركت و مشابهت هايي دارد. (عميد زنجاني ،1381، ص 61)

خاورميانه آشكارترين نمونه هاي تاثير مستقيم و غير مستقيم ايران بر سياست هاي مسلمانان را به دست مي دهد. «دي لانگ» در بازتاب انقلاب ايران به شبه جزيره عربستان و كشورهاي خليج فارس خاطرنشان مي سازد: بسياري در منطقه و پايتخت هاي عربي همه پادشاهي هاي محافظه كار خليج فارس را ايران هاي كوچكي مي پنداشتند كه در معرض انقلاب است و سرنوشت آنها فروپاشي است.

در اين رابطه سه مكتب اصلي انديشه اي در تجزيه و تحليل انقلاب اسلامي و تاثير آن بر منطقه و كشورهاي اسلامي ايران ظهور كرد: «محققان با احتساب نفوذ و قدرت رهبران مذهبي صدور انقلاب به خارج را مكمل اسلامي كردن در داخل دانستند و برخي از اين پژوهشگران اخطار كردند كه اثر دينوي انقلاب، رژيم هاي سنتي و مستبد خاورميانه و فراتر از آن را واژگون خواهد كرد. با تاكيد حد قطعي دگرگوني در تركيب سياست در ايران به وسيله روحانيون، سد بندي انقلاب و تعهد اغلب نخبگان به پيروزي جنگ ايران بر عراق و صدور انقلاب در هر يك از رويكردها به موضوعي توصيه مي شد.

اما ارزيابي مناسب از انقلاب ايران مستلزم چيزي فراتر است. اين امر نيازمند جاي دادن انقلاب در چشم اندازي تاريخي و مقايسه بازتاب آن بر جوامع و رژيم هاي مختلف از خاور ميانه تا آفريقاست. تاثيرپذيري مصر از انقلاب ايران در الهام پذيري از انقلاب، به تقويت مخالفان اسلامي در كشور مصر انجاميده است.

اخوان المسلمين و سازمان هاي دانشجويي اسلامي از سياست درهاي باز، اصلاح حقوق اسلامي، حمايت از شاه ايران، دفاع از كمپ ديويد، پيمان صلح با اسرائيل و سادات به نحو فزاينده اي انتقاد كردند و در ادامه گروه هاي اسلامي انقلابي تر چالش خشونت باري را با رژيم سادات به سبب و همراهي اش با اسرائيل براه انداختند.

به دنبال انقلاب ايران و شدت گرفتن گرايشات ضد صهيونيستي هم اخوان المسلمين و هم گروه هاي تندرو تاييد نهادهاي اسلامي رسمي را نسبت به اين پيمان (پيمان كمپ ديويد) مردود دانستند و مصريان را به پيروي از الگوي ايران و مبادرت به جنگ اسرائيل فرا خواندند.

به طوري كه «شاهرخ اخوي» در بازتاب انقلاب اسلامي ايران بر مصر نشان داد كه نخستين فوران شور و شوق سال هاي اوليه انقلاب ايران، اخوان المسلمين و گروه هاي راديكال، سازمان هاي دانشجويي و چپ اسلامي هم به اين نتيجه رسيدند كه مصر نيز مي تواند سامان سياسي خود را از اساس تغيير دهد و بر نگرش هاي انقلاب ايران استوار سازد.

آنان از روح و راه انقلاب الهام مي گرفتند و اين نگرش در ذهن اوليه اخوان المسلمين تجلي گشت كه انقلاب ايران نظريات سياسي و نيروهاي سياسي معاصر را در ذيل قرار خواهد داد و اذعان مي داشتند اين انقلاب بي نظير، قدرتمند، نمونه اي حياتي از انقلاب اسلامي است. با گذشت چند سال ستايش از انقلاب ايران در ميان اين گروه و جنبش هرگز افول نكرد.

نويسندگان مصري درباره انقلاب ايران بحث كرده اند و هرگاه از انقلاب ياد مي كنند آن را فضايي بزرگتر از نهضت هاي اسلامي سراسر دنيا جاي مي دهند. تصويري كه مصري ها از انقلاب ايران دارند همان تصويري است كه امام خميني (ره) از نهضت خود طرح ريزي نمود. يعني نهضت تجلي نيروي اسلام است نه يك پديده صرفا شيعي.

«فتحي عبدالعزيز» در كتاب خود با عنوان «خميني الترناتيو اسلامي» اظهار مي دارد: «انقلاب امام خميني، انقلاب يك فرقه اسلامي نيست بلكه مركز ثقل ارزش ها و اعتقادات مشتركي است كه همه مسلمانان را به وحدت فرا مي خواند. همان چيزي كه انقلاب ايران براي آن به وقوع پيوست.»

در آغاز انقلاب اسلامي ايران «عبدالمنعم جباره» نويسنده مصري كه شاهد شدت گرفتن انقلاب ايران بود در نشريه «الدعوه» ارگان اخوان المسلمين، با پشتيباني قاطع از انقلاب ايران مي گويد: «انقلاب نظريه هاي سياسي و نيز نيروهاي سياسي معاصر را واژگونه خواهد كرد. در واقع انقلاب ايران نمونه اي بي همتا، قدرتمند و حيات بخش از يك انقلاب بزرگ اسلامي ارائه داد.»

تطابق شعارهاي انقلاب اسلامي ايران با جنبش اخوان المسلمين با بررسي شعارهاي امام و انقلاب شامل مبارزه با فساد حكومت پهلوي، مبارزه با فقر بوجود آمده در نتيجه عملكرد شاه و اطرافيان او و بازگشت به تعاليم اسلام ناب محمدي در داخل و در بعد خارجي مبارزه با اسرائيل غاصب و حمايت مادي و معنوي از مسلمانان در هر كجاي جهان، قرآن به عنوان ريشه حيات سياسي مسلمانان، خلافت الهي، امت واحده، حقوق انسان ها، مسئوليت همگاني، برپايي قسط و عدل و گسترش آن، ظلم زدايي، نفي استكبار، ستيز با دشمنان خدا و مسلمانان، مبارزه مسلحانه در راه خدا، و.... (عميد زنجاني،1381،ص47 ) و تطبيق آن با شعارهاي اخوان نكات مشابهي را مشاهده مي كنيم كه با توجه به تحقق اين شعارها توسط انقلاب اسلامي ايران اخوان نيز در صدد اجرايي نمودن آنها بر مي آيد.

اخوان شعارهاي خود را براي اصلاح وضعيت داخلي مصر با عناويني چون؛ بازگشت به تعاليم اسلام در همه زمينه ها، هشدار به فساد اداري، رفاه طلبي و تجمل پرستي روز افزون و مبارزه با فقر، بر مي شمرد و در بعد خارجي نيز آزادي فلسطين و بازستاندن حقوق كامل مردم اين كشور اسلامي و سرزمين هايي كه در آنها طنين الله اكبر و محمد رسول الله گفته شود را طلب مي كرد.

اخوان المسلمين با وجود سركوب دولتي و نهادهاي داخلي بقاي خود را حفظ كرد اين جنبش پوياي لازم را براي بقا در اساس ومباني ايمان و فرهنگ اسلامي دارا بود، (هراير دكمجيان ص121)؛ زيرا محور اساسي فعاليت ها و جهت گيري هاي خود را بر اساس نمونه موفق و بزرگ انقلاب هاي فرهنگي جهان يعني انقلاب اسلامي ايران قرار داد و آگاهانه نتايج مثبت اين انقلاب را بر سرنوشت ملت ايران اسلامي و جهان اسلام ستود و سعي در اجراي آن جهت گيري هاي آن داشت.

نتيجه گيري

انقلاب اسلامي ايران با ايجاد آگاهي عميق در ميان ملت ها و جنبش هاي اسلامي معاصر به عنوان الگوي مبارزه سياسي تحولات مهمي را فراهم آورد. ظهور اين انقلاب بزرگ فرهنگي قرن براي جنبش هاي اسلامي معاصر به عنوان يك حركت اميد بخش و موفق، حركت به سوي بازيابي خويشتن مسلمانان و ايستادگي در برابر استعمار و استكبار را فراروي جريانات سياسي جهان اسلام قرار داد.

مقاومت لبنان، فلسطين، مصر و ديگر كشورهاي اسلامي، كه همگي ملهم از انقلاب ايران بودند، با بهره گيري از ويژگي هاي منحصر بفرد انقلاب اسلامي ملت ايران به رهبري امام خميني «ره» از جمله قدرت رهبري و دربرگيري همه مسلمانان جهان، طرحي نو در مسير مبارزات خود در انداخت و پس از گذشت مدت كوتاهي شاهد به ثمر نشستن آموزه هاي انقلاب اسلامي ايران يكي پس از ديگري در سطح منطقه و جهان هستيم كه گواه آن تحولات بوجود آمده در كشورهايي چون بحرين، ليبي، تونس، مصر، عربستان، يمن و... مي باشد.

در تاريخ سي ساله انقلاب اسلامي ايران همواره شاهد تبليغات رسانه اي و مطبوعاتي استكبار در جهت شمارش معكوس براي زوال انقلاب اسلامي ايران بوده ايم، اما با بررسي عوامل پوياي داخلي و خارجي نظام جمهوري اسلامي ايران عليرغم اين تلاش هاي بي ثمر، شاهد اين مسئله بوده ايم كه نه تنها انقلاب ايران از حركت باز نماند بلكه روز بروز بر بالندگي، نشاط و پويايي آن در فضاي داخلي و خارجي افزوده شد.

ملت ايران اسلامي به رهبري امام خميني «ره» و رهبر معظم انقلاب حضرت آيه الله خامنه اي همواره با تاكيد بر قدرت لايزال الهي و امدادهاي غيبي حوادث متعددي كه هركدام براي از پاي درآوردن يك نظام كافي بود را گذرانده است و سير صعودي عزت ديني و ملي را بيش از پيش تجربه مي كند . حماسه 9 دي و پيروزي ملت هاي ستمديده از ستم حكمرانان مستبد منطقه با تاييد عوامل استكبار جهاني تحت تاثير خيزش و جنبش اصيل اسلامي ملت ايران بر همگان آشكارا و مبرهن است.

پيروزي جنبش اخوان المسلمين مصر و كسب بيش از 60 درصد آراي مردم مصر در انتخابات اخير كه با الگو قرار دادن انقلاب ايران به دست آمده است، نمونه اي ملموس و بارز از صدور انقلاب ايران را به نمايش مي گذارد.

اينك در آستانه سي و سومين بهار انقلاب اسلامي ايران قدرت هاي پوشالي جهاني چاره اي جز پذيرفتن اين واقعيت زنده را ندارند كه گفتمان امام و انقلاب و تداوم آن در رهبري داهيانه مقام معظم رهبري، در حال درنورديدن مرزهاي فكري و فيزيكي ملت ها و كشورهاي منطقه و جهان است و تا انقلاب حضرت ولي عصر ارواحنا فدا اين مسير پويا تداوم دارد.

سه|ا|شنبه|ا|20|ا|دي|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]

[مشاهده در: www.snn.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]