تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش بختى تبديل و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845761644




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهی به نمایش «قاتل بی‌رحم هسه كارلسون» به كارگردانی «مسعود رایگان»


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ما با نوجوانی به نام هسه رو به رو هستیم كه اوقات تنهایی خود را روی یك پل می‌گذراند. او در جهانی زندگی می‌كند كه دچار عدم تعادل است و آویزان...   نمایش "قاتل بی‌رحم هسه كارلسون" در همان ابتدا شیوه خوانش خود را به مخاطب پیشنهاد می‌دهد. نمایشنامه و اجرا بر پایه آموزه‌های روانكاوی بنا شده و شخصیت اصلی، هسه، در طول نمایش می‌كوشد با اقراری روانكاوانه داستان زندگی خود را برای مخاطب اثر و افرادی كه به ظاهر از او بازجویی می‌كنند، بیان نماید.اگرچه هسه برای روان‌درمانی سراغ یك روانكاو نرفته، اما اتفاقی كه برای او روی صندلی بازجویی رخ می‌دهد، چیزی شبیه روان درمانی است. با این تفاوت كه شخصیت مقابل یعنی بازجو، هیچ كمكی در شكل‌گیری روایت به او نمی‌كند و گاهی با یادآوری برخی لحظات موجب آزار او می‌شود كه در جای خود به این نكته خواهیم پرداخت. علم روایت درمانی از دهه 1990 به شكل نظریه مطرح شد و شكل گرفت. در این شكل روانكاو از بیمار می‌خواهد كه داستان زندگی خود را به شكل كامل برای او بیان كرده و در ادامه روانكاو با ترفندهایی به درمان بیمار می‌پردازد.در نمایش "قاتل بی رحم هسه كارلسون" نیز تا حدودی با همین رویه رو به رو هستیم، در حالیكه طرف دوم یعنی شخصیت پرسشگر این كار را نه برای همدلی عاطفی كه برای ایجاد فشار برای یادآوری انجام می‌دهد، زیرا به هر حال هسه از نظر او می‌تواند یك مجرم و جنایت‌كار تلقی شود.شخصیت‌پردازی كه هنینگ مانكل نویسنده نمایشنامه مد نظر داشته كاملاً بر پایه آن چیزی است كه علم روانشناسی در اوایل قرن بیستم پیشنهاد داد. البته طبیعی به نظر می‌رسد كه نویسنده در همان بخش متوقف نشده و قصد دارد دلایل بروز ریشه‌های شر را در وجود هسه مورد بازخوانی قرار دهد. بد نیست در ابتدا جایگاه شخصیت‌ها را مرور كنیم. ما با نوجوانی به نام هسه رو به رو هستیم كه اوقات تنهایی خود را روی یك پل می‌گذراند. او در جهانی زندگی می‌كند كه دچار عدم تعادل است و آویزان بودن او از پل می‌تواند نمادی از همین مسئله باشد. از سوی دیگر این تعادل در خانواده هسه نیز وجود ندارد. مادر او خدمتكاری الكلی و پدرش نیز فردی منزوی است كه ما در طول نمایش هیچگاه او را نمی‌بینیم. آنچه از پدر تصویر می‌شود، تصاویری مجازی است كه بر پرده كنار صحنه نقش می‌بندد و از همین طریق مسعود رایگان در جایگاه كارگردان بر حضور مجازی این شخصیت در زندگی هسه تأكید می‌كند.مادر هیچگاه برای هسه حضوری خوش‌آیند ندارد. یعنی هسه او را به عنوان یك مادر دوست ندارد. بنابراین زندگی برای هسه در خانه تكراری و كسالت‌آور است. در آغاز هر صحنه كه او با مادرش در خانه تنهاست، شروع صحنه‌ها به گونه‌ایست كه هسه از دیرك میان خانه با صدایی یكسان به پایین سر می‌خورد و سراغ مادر می‌آید. بنابراین این عدم تعادل در منزل، هسه را به بیرون خانه سوق داده و همان بی‌تعادلی را در منزل نیز برای او سبب می‌شود. شاید به همین دلیل باشد، زمانی كه نام نمایش را می‌بینیم عنوان قاتل بی‌رحم نه تنها به خود هسه كه به كل خانواده او اطلاق می‌شود: "قاتل بی‌رحم هسه كارلسون".اینجاست كه مانكل در جایگاه نویسنده، داستان را درونی كرده و شخصیتی خیالی به نام اسوالان را وارد نمایشنامه می‌كند. وجود هر انسان براساس آموزه‌های روانشناسی از سه بعد مجزا تشكیل شده است: نهاد (Id)، خود (Ego) و فراخود (Super ego). در این اثر اسوالان در جایگاه نهاد برای هسه ظاهر می‌شود. نهاد سرشار از امیال فروخورده‌ای است كه در ناخودآگاه انسان جای دارد و او را به سمت انجام اعمالی سوق می‌دهد كه شاید چندان مورد پذیرش جامعه و حتی عقل خود انسان نیست. بنابراین این نهاد شرور كه ذات خود را از زندگی بد بنیاد خانواده هسه وام می‌گیرد، سبب ساز دردسرهایی برای او می‌شود. هسه/اسوالان در جاده زیر پل برای زن اسب فروش آزار و اذیت‌هایی تدارك می‌بیند. این زن به نوعی روی دیگر وجود مادر هسه است. رایگان نیز برای این مسئله از یك بازیگر (رویا تیموریان) برای ایفای نقش دو زن استفاده می‌كند. زنی كه هسه و نهاد ”شخصیت‌پردازی كه هنینگ مانكل نویسنده نمایشنامه مد نظر داشته كاملاً بر پایه آن چیزی است كه علم روانشناسی در اوایل قرن بیستم پیشنهاد داد. البته طبیعی به نظر می‌رسد كه نویسنده در همان بخش متوقف نشده و قصد دارد دلایل بروز ریشه‌های شر را در وجود هسه مورد بازخوانی قرار دهد.“شرورش از او متنفر هستند و چون هسه نمی‌تواند در خانواده به مادر آسیب بزند از این طریق جبران می‌كند و در نهایت هم برای بستن دهان همین زن، پول‌های مادرش را می‌دزدد تا مادر دوباره آزار ببیند.اما هم زمان با وقوع این جریانات هسه را در هیات بزرگسالی می‌بینیم. او تنها گذشته را برای خود یادآوری نكرده و سعی می‌كند در برخی لحظات خود نیز به همان فضا وارد شده و اعمال دوران كودكی‌اش را در قالب دیالوگ با بازجویان و یا حتی كمی انتزاعی‌تر، در قالب گفت‌وگو با شخصیت دوران كودكی‌اش به تفسیر بنشیند. حالا تمام نهادی كه آن دوران در ضمیر ناهشیار هسه مشغول عمل بوده به بخشی از خودآگاهی هسه راه یافته است. بنابراین بزرگسالی هسه در جایگاه یك خود، برای او عمل می‌كند. كار خود این است كه از بروز اعمال نهاد جلوگیری كند و باید با قدرت تعقلی كه دارد در مقابل تظاهر بیرونی نهاد ایستادگی كرده و به آن اجازه بروز ندهد. اینجاست كه نویسنده بخشی دیگر از نگاه خود ویژه‌اش را به درون اثر تسری می‌دهد. این خود یا Ego در زمان بزرگسالی هسه وارد عمل می‌شود. دورانی كه او از زمان جنایت بسیار فاصله گرفته است. بنابراین عمل در دوران ماضی رخ داده و از همین روست كه هسه روانكاوی نمی‌شود، بلكه مورد محاكمه قرار می‌گیرد. نویسنده نمایش "قاتل بی رحم هسه كارلسون" معتقد است كه Ego در زمان مناسب عمل نمی‌كند و از همین رو ممكن است این مرتبه وجودی انسان زمانی دست به كار شود كه بسیار دیر شده باشد. این نگاه در مرتبه دیگر كه باید به جایگاه فراخود برسیم دردناك‌تر است. فراخود كه در اینجا پلیس‌هایی هستند كه به محاكمه هسه برخاسته‌اند نیز شكلی ماكت‌گونه و عروسكی دارند. گویا به هیچ وجه وجود خارجی ندارند. وظیفه فراخود این است كه كمی فراتر از خود عمل كرده و جلوی بروز اعمال نهادهای شرور را در جامعه‌ای گسترده‌تر از وجود انسان بگیرد. از سوی دیگر دردناك‌تر از منظر مانكل اینكه فراخود همان نهاد است. زمانیكه مرد پلیس نقاب از چهره بر می‌دارد، او را همان شخصیتی می‌یابیم كه در كودكی هسه، اسوالان بوده است. همان نهاد امروز در جایگاه فراخود واقع شده كه این نكته و خوانش نویسنده بسیار دردناك به نظر می‌رسد. گویا امیدی به نجات نیست و آدم‌ها در یك جبر تقدیری به اعمال خود ادامه می‌دهند. یعنی هسه كه خانواده نامتعادلی داشته هیچ‌گاه در زندگی خود نیز نمی‌تواند به تعادل برسد. او دختری جوان را می‌آزارد كه دماغ ندارد. یا پیرزنی را به قتل می‌رساند كه آدم ساده‌لوحی است. این دو زن نیز از نگاه اجرایی كارگردان با بازیگرانی ثابت روی صحنه می‌روند كه گویا دو روی یك سكه‌اند. این موجودات آسیب‌پذیر به عنوان نماد نیكی در جامعه سیاه نهاد هسه واقع شده‌اند. در مقابل نیكی آنهاست كه شر وجودی هسه بازنمایی می‌شود. آنها هر یك در دنیای شخصی خود نشئه هستند و هسه با شرارت این نشئه‌گی را از میان می‌برد و پیرزن را به قتل می‌رساند.نمایشنامه از این منظر در تبیین نگاه خود تا حدودی موفق است. اما می‌توانست به موفقیت بیشتری نیز دست یابد اگر؛ صحنه‌ها كمی كوتاه‌تر می‌شد. اگرچه ریتم تند بازی بازیگران به پویایی صحنه كمك می‌كند، اما در عمل خود صحنه‌ها از منظر ساختار نقشه داستانی، اندكی طولانی به نظر می‌رسند. كارگردان نیز می‌توانست در صحنه‌ای كوچك‌تر تصویرسازی خود را به سامان رساند. صحنه گسترده رایگان فضای خالی زیادی دارد كه چندان مورد استفاده در چینش میزانسن‌ها واقع نمی‌شود.آنچه در انتها جالب به نظر می‌رسد این است كه هنینگ مانكل در قالب یك داستان برداشت شخصی خود را از نظریه‌ای متداول در روانشناسی ارائه می‌دهد. رایگان نیز از این منظر انتخابی جالب توجه انجام داده است كه در كل حركتی متمایز از فضای تئاتری جلوه می‌كند.     




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 321]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن