واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: پیشینیان،” افسرده جانی “ را یک مرض زنانه می پنداشته . ممكن است این باور دیرین ، برخی مردم را از تشخیص نشانه ها و انتخاب روش درمانی مناسب باز دارد. در واقع، افسرده دلی، هر دو جنس زن و مرد را مبتلا می سازد، پیوندها را می گسلد و مانع كار و فعالیت های روزانه آن ها می شود. علایم شوریده حالی در آنان همسان است، و به طرز متفاوتی بیان می شود. شایع ترین نشانه های افسرده دلی عبارتند از: اعتماد به نفس اندك، اندیشه ی خودكشی، بی میلی به تلاش های معمولاً دلپذیر، خستگی، تغییر اشتها، آشفتگی خواب، بی احساسی و مشكلات جنسی مشتمل بر كاهش تمایل به آن. بنا به دلایل متعدد، معمولاً علامت های افسردگی مردها را نمی توان باز شناخت. مردان ناراحتی های خویش را انكار می كنند، زیرا تصور همگان بر این است كه اینان جنس قوی تری هستند. بیان احساس، عمدتاً جزء خصلت زنان شمرده می شود. در نتیجه مردان به جای این كه نشانه های وابسته به هیجانات را بر زبان جاری سازند، به احتمال زیاد از علایم جسمی افسردگی شان، همچون احساس خستگی سخن می رانند. افسرده حالی در تمایل جنسی و عملكرد آن اثر می نهد. مردها غالباً نمی خواهند كاستی های قوای جنسی خود را بپذیرند و به اشتباه حس می كنند كه اشكالات موجود از این بابت، به جنسیت آنان بستگی د ارد، به خصوص زمانی كه با یك اختلال پزشكی رو به رو می شوند. نشانه های آشكار افسردگی زنانه را بهتر از افسردگی مردانه می توان دریافت، مردها كمتر علامت های ویژه ی دل افسردگی همانند گریه، اندوه باری و بی میلی به كارهای دلنشین قبلی را بیان داشته، یا به طور زبانی افكار مربوط به خودكشی را به گوش مخاطب می رسانند. در عوض مردها به احتمال زیاد احساسات شان را پنهان می كنند، لكن ممكن است تحریك پذیرتر و پرخاشگرتر باشند. بنابه همین دلایل، بسیاری از مردان و نیز پزشكان و سایر كارشناسان و مراقبان بهداشت از تشخیص بیماری افسردگی درمی مانند. برخی از متخصصان بهداشت روانی نظر بر این دارند كه اگر نشانه های افسرده تنی گسترش می یافت و شامل خشم، سرزنش و ناسزاگری می شد، امكان تشخیص افسردگی مردان میسر می شد . افسرده حالی مردها، پیامدهای فراوانی دارد. براساس گزارش مركز پیشگیری و مهار بیماری ها، سی دی سی ـ واقع در آمریكا ـ احتمال خودكشی مردان آمریكایی چهار برابر بیش از زنان این سرزمین است.این آمار تكان دهنده حكایت از آن دارد كه 80% كسانی كه به این عمل مبادرت می ورزند، مردان هستند. هرچند شمار زنانی كه در این وادی گام می نهند كم نیست، ولی بیشتر مردها هستند كه به این وسیله به زندگی شان پایان می دهند. شاید علت این باشد كه مردان برای پرداختن به چنین عملی، به شیوه های خطرناك دست می زنند یعنی مثلاً به جای مصرف زیاده تر از حد دارو ، به كاربرد سلاح متوسل می شوند. … و اما چرا افسردگی مردان متفاوت است؟ آگاهی از طرز پرورش و رفتار مردها در جامعه، در تشخیص و مداوای افسردگی شان اهمیت به سزایی دارد. پریشان حالی اینان اغلب از انتظارات فرهنگی شان سرچشمه می گیرد. همه می پندارند كه مردان كامیاب اند. آن ها باید جلوی هیجانات خود را بگیرند و تحت نظر باشند. این گونه فرهنگ قادر است برخی از علایم واقعی افسردگی را پنهان ساخته و در عوض پرخاشگری و خشم را (كه رفتار پسندیده تر به نظر می آید) پیشه كنند. افزون بر این، معمولاً برای مردها، از عهده ی نشانه های افسردگی برآمدن، طاقت فرساست. ایشان ترجیح می دهند كه با علایمی از این دست، مردانه برخورد كنند. این نگرش، هنوز بر بسیاری از نهادهای مرد سالار نظیر ارتش و ورزش حكم فرماست. در محیط های ارتشی و ورزشی به مردها می آموزند كه سختی و پایداری به مفهوم برتافتن و كنار آمدن با درد جسمی بوده و تسلیم پریشانی عاطفی شدن، جزء محرمات است. مردها به جای یاری جویی كه به زعم آنان، نمایانگر ضعف و زبونی است، بیشتر به خودكشی روی می آورند تا، به این خیال خام بر افسردگی چیره شوند. آیا افسردگی مردان، درمان پذیرست؟ افزون بر 80% مردان و زنان افسرده خاطر را می توان به طور موفقیت آمیزی با داروهای ضدافسردگی و روان درمانی یا توأماً معالجه كرد. تأثیر مصیبت و داغدیدگی در افسردگی برداشت مردان از مرگ، با زنان متفاوت است. امكان دارد این موضوع به باور آنان مربوط باشد كه می پندارند باید در صورت بروز مصیبت دل قوی داشته باشند و دیگر این كه هیجان نمایی، نشانه ی ضعف و ناتوانی است. مردها تمایل دارند مسئولیت كامل داغدیدگی را به عهده گیرند و غم و اندوه شان را فرو نشانند، پژوهش ها حاكی از آنند كه این سركوبی و پنهان سازی زمان غمناكی را افزون ساخته و به عوارضی مانند تشدید غضبناكی، پرخاشجویی و سوءاستعمال موادمخدر می انجامد. نشانه های جسمی احتمالاً شامل افزایش میزان كلسترول، زخم ها، پرفشاری خون و پریشان احوالی است. از آن جا كه بسیاری از مردان در بیان آشكار احساسات شان ناتوانند، بنابراین با پرداختن به فعالیت های بیشتر مثل اضافه كاری كردن یا به سفرهای كاری رفتن، می توانند اوقات زندگی خود را سپری كنند. ایشان ممكن است به رفتارهای مخاطره جویانه همچون ورزش های خطرناك دست برنند. پاره ای رفتارهای اعتیادآور چون باده نوشی یا سوء مصرف موادمخدر، در نتیجه ی اندوه نهان، شدت می یابند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]