واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آفریقا - جعفر قنادباشی میگوید:این احتمال وجود دارد که با توجه به حمایت مردمی جهان عرب از تظاهرات تونس،انقلاباتی از این دست در کشورهای مذکور شکل گیرد. زهرا خدایی تونس را زمانی توریستهای اروپایی "پاریس کوچک " میخواندند. همان عروس آفریقای شمالی که محل امنی برای سیاحت توریستها فراهم کرده بود و هم یک درآمد ارزی که با کمک آن وضعیت اقتصادی کشور به حد معقولی رسیده بود. اما امروز همین تونس صحنه درگیری و خشونت شهروندانی است که از اقتصاد سوسیالیستی و دیکتارتور بنعلی به تنگ آمدهاند و دیگر نمیتوانند در مقابل این نابسامانی سکوت کنند.برای شهروندان تونسی دیگر ترس از سرکوب معنا ندارد و شورش و تظاهرات اعتراضی تاکنون منجر به کشته شدن 66 نفر شده است. به رغم اینکه تاریخ تونس کمتر تجربه انقلاب و کودتا را به خود دیده ، اما مردم توانستند ظرف کمتر از یک ماه بر حکومتی که ربع قرن سایه دیکتاتوری بن علی را بر ملت گسترانده بود پیروز شده و با اعتراضات خود دولت موقت را تشکیل دهند.اینکه خواست و اراده مردمی و تلاش آنها برای کسب حقوق شهروندی تا چه میزان اصلاحات را برای این کشور به همراه داشته باشد،پرسشی است که آینده و همچنین وعدههای دولت موقت آن را مشخص خواهد کرد. خبر در گفتگو با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل آفریقا به بررسی ناآرامیهای تونس و آینده سیاسی این کشور پرداخته است. تظاهرات اخیر در تونس را باید صرفا اعتراضات مردمی دانست یا اینکه عوامل دیگری هم در آن دخیل است؟کمااینکه از گوشه و کنار زمزمههای دخالت برخی از عوامل خارجی نیز در آن شنیده شده است.واقعیت اینست که این جریان از درون مردم تونس جوشیده و به عکس برخی از تحولات دهههای گذشته که در آن برخی اعتصابات نشأت گرفته از رقابت بین قدرتها بود اما در مورد تونس چنین دخالتی صحت ندارد. مثلا در دهههای گذشته تحولات الجزایر که ناآرامی زیادی را به دنبال داشت برخی معتقد بودند که رقابت فرانسه و آمریکا در این کشور به صورت تظاهرات نمود پیدا کرده است.ولیکن درباره تونس اصلا اینگونه نیست.همه اعتراضات نارضایتیهایی است که از خواستههای مردمی نشأت گرفته است.حکومت تونس سالهای سال به این مطالبات توجه نکرده، نسل جدید را هیچ گاه به بازی نگرفته و تنها از طریق سرکوب با مردم به مقابله پرداخته است.امروز قطرات این نارضایتیها به صورت در کنار هم جمع شده و به صورت اقیانوسی خروشان، اعتراضات مردمی را رقم زده است.نکته قابل توجه اینجاست که تونس دارای جمعیت بالایی نیست اما شمار بالای تظاهراتکنندگان بیانگر اهمیت وخامت اوضاع است. پیش از این تونس در میان کشورهای خاورمیانه به لحاظ پیشرفت اقتصادی خوبی دست یافته بود، رشد صنعت توریسم در این کشور بسیار قابل توجه بود و طبق گزارشات سازمانهای بینالمللی حتی وضعیت زنان در این کشور نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه مساعدتر است. به عبارتی تونس را الگوی موفقی برای توسعه در میان کشورهای شمال آفریقا در نظر میگرفتند.با این اوصاف بروز این اتفاق کمی دور از ذهن بود.دقیقا ضربهای که به اقتصاد تونس وارد آمد بخشی از آن ناشی از همین وابستگی به صنعت توریسم و جهانگردی بود.تونس درآمدهای هنگفتی از طریق صنعت توریسم و افزایش سیاحان اروپایی بدست آورده بود و متعاقبا سرمایهگذاریهای هنفگفتی برای هتلسازی در این کشور اختصاص داده شده بود. این مسئله سبب شد قشری مرفه و حکومتی در شرایط خاص و نابرابر رفاهی قرار گیرند، در حالیکه بخش قابل توجهی از شهروندان در وضعیت نامساعدی به سر میبردند.این طبقه مرفه متوجه نبود که با از رونق افتادن اقتصاد در کشورهای اروپایی و کاهش درآمدهای سرانه اروپا،صنعت جهانگردی از رونق خواهد افتاد و باید به درآمدهای خود تنوع ببخشد. همانطور که میدانید در برخی از کشورهای اروپایی از جمله انگلیس و فرانسه سیاست ریاضت اقتصادی اتخاذ شده است. متعاقبا همین مسئله بر کاهش توریست و کشورهایی که منبع درآمد آنها صرفا توریسم است، لطمه خواهد زد.تونس تا قبل از این حفرههای ناتوانی، ناکارآمدی و همچنین شکافهای ناشی از ساختار اقتصادی کهنه سوسیالیستی را از طریق درآمدهای ارزی پر میکرد. متأسفانه این کشور تاکنون موفق نشده است که ساختارهای اقتصادی کهنه و سوسیالیستی خود را تغییر دهد اما به یکباره درهای خود را به روی سرمایهگذاری غرب باز کرد. از سویی در کنار کاهش درآمدهای ارزی،صادرات دامی(پوست و چرم) و همچنین محصولات کشاورزی از رونق افتاد و طبیعتا همه این عوامل بر روی بازار کار تأثیر گذاشت. مـتأثر از این فضا و همچنین رشد بیکاری، سیل خروشان نارضایتیها را در این کشور به وجود آورد. در خصوص سایر موارد باید گفت که آزادی بیان و یا مشارکت سیاسی در این کشور بسیار پایین است و حتی حقوق بشر در تونس در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه بیشتر نقض میشود. در خصوص فضا و ساختار سیاسی تونس باید گفت که تخصص بنعلی، رییسجمهور مخلوع این کشور،سرکوب از نوع نظامی بود و فضای کشور را نیز با این سیاست خود امنیتی خود کرده بود.او فردی نظامی بود که تحصیلات خود را در مدرسه نظامی به پایان رسانده و حتی برای مدتی تحت آموزش سازمان سیا بوده است. آیا این امکان وجود دارد که تحولات و ناآرامیها تونس، سایر کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار دهد و ساختارهای دیکتاتوری را با تهدید فروپاشی روبرو کند؟این احتمال بسیار قوی است.کمااینکه طی روزهای اخیر شاهد آن بودیم که در امان پایتخت اردن که فاصلهای بیش از 3 هزار کیلومتر با تونس دارد، مردم به طرفداری از مردم تونس تظاهرات کردند.در مصر نیز همین اتفاق افتاد. اما موضع رسانههای غربی در این مورد قابل توجه بود. آنها کوشش کردند تا هیچ نشانهای- که بتواند اشتراکاتی را بین مردم تونس و سایر کشورهای منطقه به وجود آورد-را منعکس نکنند.مثلا اجتماعات مردم در مساجد تونس را به هیچ وجه نشان ندادند تا مبادا اشتراکی میان آنها و مردم شهر قاهره ایجاد شود.حتی از اعتراضات زنان محجبه در شهر پاریس نیز گزارشی تهیه نشد.حتی در تونس شعارهای الله اکبری که از سوی مردم سر داده شد، نیز کمتر در رسانههای غربی انعکاس یافت.تا از ایجاد پیوند میان کشورهای اسلامی جلوگیری شود. غرب ناآرامیهای تونس را تنها انقلاب نان نامید و با این نامگذاری سعی کرد سایر واقعیات را ناچیز بشمرد.در حال حاضر نیز سعی بر اینست با کمرنگ نشان دادن اشتراکات فرهنگی در سایر کشورها، تنها خرابیهای به جای مانده بزرگنمایی شود.به عبارتی بزرگنمایی خرابیها، شورشها و خشونتهای بعد از رفتن بن علی یکی از محورهای اصلی رسانههای غربی است تا کشورهای همسایه شاهد چنین اتفاقاتی در کشورشان نباشند. آینده سیاسی تونس را چگونه پیشبینی میکنید؟ شمال آفریقا از دیرباز برای غرب از اهمیت زیادی برخوردار بوده است، تونس یکی از حلقههای امنیتی غرب در حفظ منافع آنها دریای مدیترانه است. لذا در چنین شرایط غرب طبیعتا سعی خواهد کرد که نظام کنونی را پشتیبانی تا به کار خود ادامه دهداین مسئله در بسیاری از پیامها و تحرکات غرب به خوبی قابل رویت است. مثلا در تبریکاتی که به مردم تونس داده میشود آنها به حفظ آرامش و توقف اعتراضات دعوت میشوند. از سویی ارتش و حاکمان تونس با پشتیبانی غرب تمایل دارند که نظام را حفظ کنند اما مردم تونس که متأسفانه تجربهای در انتقال قدرت، انقلاب و نهضت ندارند،نمیدانند زینپس چگونه باید این جریان را رهبری کرد.تونس همانند ایران انقلاباتی همچون مشروطه،کودتای 28 مرداد، قیام تنباکو را تجربه نکرده است،پشت سر گذاردن این انقلابات و نهضتها میتواند در رشد و ارتقای فرهنگ سیاسی مردم موثر باشد.مثلا همین تجربیات ایران سبب شد که مردم بتوانند در انقلاب57 موفق شوند.متأسفانه در تونس در طی 54 سال گذشته هیچ تحولی صورت نگرفته تا تجربه لازم را برای احقاق حق به دست ملت بدهد.بر همین اساس به نظر میرسد غرب موفق خواهد شد که نظامی با چهرهآرایی و مهرهچینی جدید روی کار آورده و آن را حفظ کند.البته در بلندمدت امکان تغییر همچنان وجود دارد.16346
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]