محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831969832
نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی به قرآن در حوزههای علمیه
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی به قرآن در حوزههای علمیه
حجتالاسلام و المسلمین محسن قرائتی طی نامهای خطاب به حضرت آیتالله العظمی فاضل لنكرانی، از مهجوریت قرآن در بین مسلمانان و خصوصا حوزههای علمیه گلایه كرده و خواستار چارهاندیشی مراجع عظام در اینخصوص شده است. به گزارش ایكنا، متن كامل این نامه به شرح ذیل میباشد: محضر مبارك حضرت آیتاللهالعظمی فاضل لنكرانی و مدرسین بزرگوار (دامت بركاتهم) سلام علیكمبا حذف مقدمات قرآن نور است ...قرآن نور است و «روحانی كم نور» یا «بینور» چگونه «یخرج الناس من الظمات الی النور» خواهد بود؟همانگونه كه حضرت سلیمان ناله هدهدی را شنید و ترتیب اثر داد و بلقیس و منطقه بزرگی هدایت شدند، امید است شما هم ناله مرا بشنوید و ترتیب اثر دهید و بركاتش اگر خداوند متعال قبول كند، ذخیره قیامت باشد.از آیات قرآن، مبارك بودن، نور بودن، برهان بودن، تبیان، ذكر، موعظه و احسنالحدیث بودن را میدانیم، از آیه «فذكر بالقرآن» فهمیدیم كه بهترین راه موعظه قرآن است.و از آیه «احسن القصص» فهمیدیم كه بهترین داستانها، داستانهای قرآن است.و از این كه هم قرآن و هم ذات خداوند متعال كارآیی واحدی دارند، میفهمیم كه قرآن تجلی خداوند است و همانگونه كه تجلی خدا كوه را متلاشی كرد: «جعله دكا و خر موسی صعقاً»، قرآن نیز كوه را قطعه قطعه میكند: «لو انزلنا هذا القرآن علی جبل ...». ای كاش ...ای كاش نژاد تربیتی حوزه از روز اول با محوریت قرآن بود و به جای «ضرب زید عمراً» به ما یاد میدادند: «ضرب الله مثلا» و ای كاش در درس اخلاق، آیات اخلاقی قرآن محور بود و ای كاش بخشی از شهریهها براساس محوریت قرآن بود.و از این كه فرمودهاند «روایات را بر قرآن عرضه كنیم و در صورت تباین قطعی فاضربوه علی الجدار»، دانستیم كه محوریت با قرآن است.گو از حدیث «اقراء و ارقاء» دانستیم درجات قیامت نیز بر محور قرآن است.و از این كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگامه جنگ به دلیل آن كه نفر دوم بیشتر قرآن میداند، پرچم را از دست یك نفر گرفته و به دیگری دادند و یا در جنگ احد ابتدا بر جنازه شهدایی كه بیشتر قرآن میدانستند نماز خواندند، فهمیدیم كه سیره نبوی براساس «قرآن محوری» است و امسال كه سال پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) است و همه دستگاههای فرهنگی در برابر جسارت به پیامبر عزیز دست به كاری زدهاند، نباید مهمترین تشكیلات فرهنگی و حوزههای علمیه از سایرین عقب بمانند و كاری برای پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نكنند.رسول عزیزی كه خداوند حدود 250 مرتبه در قرآن او را با كلمه «ربك» به خود نسبت داده در حالی كه هر یك از آسمانها و زمین، انبیاء و مردم و مشارق و مغارب را چند باری به خود نسبت داده است.رسولی كه حتی نام اعضا و متعلقاتش در قرآن مطرح شده است: «قریتك، ثیابك، نساءك، بناتك، وجهك، صدرك، ظهرك، لسانك، عنقك، یدك، عینیك» را همه میدانیم. سوال قیامتیكی از مراجع بزرگ قم فرمود: اگر در قیامت سوال كنند آیا درتأملهای كفایه بیشتر وقت صرف كردید یا در آیات بیشتر تدبر كردید، پاسخ چیست؟!رسولی كه نه تنها از عصمت او، بلكه از اعضاء او نیز سخن به میان آمده است: زبانش معصوم: «ما ینطق عن الهوی»، قلبش معصوم: «ما كذب فوءاد ما رأی» و چشمش معصوم است: ما زاغ البصر.رسولی كه آسمانها به خاطر اهل بیت او برپاست (و بكم یمسك السماء ان تقع علی الارض)، در حالی كه ما به هنگام خوابآلودگی حتی گردن و پلك چشم خود را نمیتوانیم نگه داریم ولی آنان آسمان را نگه داشتهاند.به هر حال هرچه داریم از او و اهلبیتش داریم و باید بیش از هر گروه دیگر حقش را با دعای «و اعنا علی تاءدیه حقوقه علی» انشاءالله ادا نماییم، اما كارها چه میتواند باشد:ضرورت تلاش حوزه برای رفع مهجوریت قرآنكاری كه در شأن حوزه علمیه و مراجع عظام است، آن است كه حداقل یكی از غمهای پیامبر را برطرف كنیم. با این كه حضرتش خبر از مظلومیت اهل بیتش داشت و حتی خبر شهادت آنان را بعد از خود میداد، ولی در قیامت شكایتش از مهجوریت قرآن است: «یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا».این شكایت قطعی است؛ چون با این كه زمان شكایت قیامت و آینده است با كلمه ماضی محققالوقوع به كار رفته است (وقال الرسول)، این شكایت با كلمه اتخاذ عنوان شده یعنی با توجه و از روی عمد قرآن را مهجور كردند و نفرمود «كان القرآن عندهم مهجوراً». بنده خدمت بعضی از مراجع عظام كه مطلب را عرض كردم، فرمودند: من نیز مهجوریت قرآن را تا حدود زیادی قبول دارم.علماء عزیز و حضرت آیت الله العظمی فاضل:شما میدانید كه راضی كردن پیامبر و مهجوریتزدایی هر دو كار خداوند است. قبله عوض شد تا پیامبر راضی شود: «فلنولینك قبله ترضیها»، اعطاء مقام شفاعت به خاطر راضی كردن اوست: «و لسوف یعطیك ربك فترضی»، بگفته امام رضا (علیه السلام) ذیل آیه در تفسیر نورالثقلین، نماز واجب شد تا قرآن از مهجوریت بیرون بیاید و تكرار حدیث ثقلین در چندین مورد به خاطر محوریت قرآن و اهل بیت است.ای كاش نژاد تربیتی حوزه از روز اول با محوریت قرآن بود و به جای «ضرب زید عمراً» به ما یاد میدادند: «ضرب الله مثلا» و ای كاش در درس اخلاق، آیات اخلاقی قرآن محور بود و ای كاش بخشی از شهریهها براساس محوریت قرآن بود. خدا را شكر كه نام تفسیر از درس جنبیبودن خارج شد.ای كاش خطباء با محوریت قرآن حرف میزدند و ای كاش قرآن را نور فكر و عمل و سیره خود قرار میدادیم.حضرات علماء:در قرآن دو رشته تحصیلی با نوعی توبیخ مطرح شده است: یكی تفقه و دیگری تدبر، لكن آیه تفقه با یك توبیخ (لو لا نفر ... لیتفقهوا) و آیه تدبر با دو توبیخ (یكی جمله افلا یتدبرون القرآن و دیگری جمله ام علی قلوب اقفالها) آمده است و ای كاشر تفقه در غیر آیاتالاحكام نیز رسمی میشد. نمیدانم چرا تدبری كه در قرآن با دو توبیخ همراه است، در حوزه جدی گرفته نشده است؟! فیض كاشانیعمرم رفت و در چند رشته تخصص داشتم و كتابها نوشتم ولی در هیچیك از این علوم دارویی برای دردم و آبی برای عطشم نیافتم، بر خود ترسیدم و انابه كردم و به سراغ تدبر در قرآن رفتماگر در قیامت سوال كنند كه مدرسین حوزه كه مقدمات علمی بیشتری را در دست داشتند چرا سهم تدبر را ادا نكردند، چه پاسخی دارند؟یكی از مراجع بزرگ قم فرمود: اگر در قیامت سوال كنند آیا درتأملهای كفایه بیشتر وقت صرف كردید یا در آیات بیشتر تدبر كردید، پاسخ چیست؟!اگر سوال كنند محور شهریهها و تشویقها و شرحها و حاشیهها و عناوین، قرآن بود یا نه؟ جواب چیست؟!آیا اقرار ملاصدرا و فیض كاشانی و امام خمینی و دیگران برای حركت ما كافی نیست؟ملاصدرا درمقدمه تفسیر سوره واقعه، حدود یك صفحه ناله میزند كه: «عمرم رفت و در آخر فهمیدم كه چرا به سراغ قرآن نرفتم و به جای نور در سایه ایستاده بودم و خیال میكردم كسی هستم.»و فیض كاشانی بعد از دهها كتاب و تحصیل در چند رشته در رساله انصاف خود میگوید: «عمرم رفت و در چند رشته تخصص داشتم و كتابها نوشتم ولی در هیچیك از این علوم دارویی برای دردم و آبی برای عطشم نیافتم، بر خود ترسیدم و انابه كردم و به سراغ تدبر در قرآن رفتم.»و امام خمینی(ره) در جلد بیستم صحیفه نور در صفحه بیست میفرماید: «من به جد میگویم نه تعارف معمولی از این كه تمام عمرم را صرف قرآن نكردم تأسف میخورم.» بعد خطاب به طلاب و دانشگاهیان میگوید: «شما ای فرزندان اسلام بپا خیزید و قرآن را از مهجوریت نجات دهید، آن را مقصد اعلی قرار دهید تا مبادا در آخر عمر همچون من پشیمان شوید.»قرآن نور است و «روحانی كم نور» یا «بینور» چگونه «یخرج الناس من الظمات الی النور» خواهد بود؟ آیا طلاب اهل سنت با قرآن مانوستراند؟بیایید یك «نهضت قرآنی» در تمام سطوح انجام دهیم تا به ما نگویند طلاب اهل سنت با قرآن مانوسترند. ما اگر به گرد پای پیامبر و اهل بیتش نمیرسیم و «لا یطمع فی ادراكه طامع»، حداقل به دختر كنیزی مثل فضه میرسیم كه بیست سال با قرآن حرف میزند.شاید دلیل آنكه واعظان ما روی منابر از تاریخ و شعر و رویا و الفاظ مترادف بیشتر استفاده میكنند آن است كه دستشان از قرآن و اهلبیت پر نیست!چرا فقهای ما حاضر نیستند تفسیر بگویند و اگر مرجعی مانند آیت الله العظمی خویی تفسیر شریف البیان را مینویسد به او فشار میآورند كه تفسیر شأن شما را پایین میآورد!حتما باید از دروس حوزوی كم نگذاریم ولی باید بدانیم كه حدود ده درصد بهرهگیران از دروس عالیه به درجه اجتهاد میرسند ولی بهرهگیران از دروس تفسیر نود درصد هستند. آیت الله العظمی مكارم از ساعات فراغت حوزه (بعد از نماز مغرب روز چهارشنبه وصبحهای پنجشنبه و تابستانها) استفاده و ما را دور خود جمع كرد و تفسیر شریف نمونه را نوشت و این شاگرد كوچك شما تفسیر نور را در طی چهارده سال لابهلای حدود سیصد سفر نوشتم و بدانیم كه هر كس در قرآن تدبر كند، نكات جدیدی به دست میآورد و اینطور نیست كه همه نكات را در مجمع البیان و المیزان و فخر بدانیم، اگر چنین نبود خداوند به همه مردم دستور تدبر نمیداد. البته هر كس عالمتر است، لطائف بیشتری از آیات الهی در مییابد؛ همانگونه كه غواصان لولو و مرجان ازدریا استخراج میكنند. ولی معنای آن این نیست كه هر كس به درجه غواصی نرسیده است از این دریایی كه به فرموده حضرت علی علیه السلام «لایدرك قعره» بهره نگیرد. صدها میلیون نفر از نگاه به دریا، شنا در دریا، حمل و نقل دریایی و فضای دریا و ماهیان دریا بهره میگیرند و غواص هم نیستند. نباید به طلاب بگوییم كه اول ملا شویم بعد به سراغ قرآن برویم. همانگونه كه نباید بگوییم اول غواص شویم بعد به سراغ دریا برویم.متأسفانه امروز كه به بزرگی پیشنهاد میشود در رادیو تفسیر یا نهجالبلاغه بگوید، جواب میدهد كه شأن من گفتن درس خارج است نه تفسیر و نهجالبلاغه. «انا لله و انا الیه راجعون.»به جای آنكه عزت را از كتاب عزیز و خدای عزیز بخواهیم، عزت را از دیگران طلب میكنیم: «ایبتغون عندهم العزه ان العزه لله جمیعا.»حضرت آیت الله العظمی فاضل و علمای حوزه:هرگز سخن از كم یا حذف كردن دروس حوزوی نیست كه هر كس كار برجستهای انجام داده به نحوی شاگرد حوزه و الهام گرفته از آن است. بلكه سخن آن است كه آیا حق وحی را ادا كردیم یا نه؟ مگر نه آن است كه اشتغال یقینی، برائت یقینی میخواهد؟ مگر ما نسبت به قرآن اشتغال ذمه نداریم؟ و آیا با این بحثها برائت پیدا میكنیم؟شما را به خدا آیا ما به آیه «خذ الكتاب بقوه» عمل كردهایم؟شما را به خدا یك دهم تلاشی كه برای «فقیهپروری» میشود برای «مفسرپروری» میشود؟شما را به خدا در این نیم قرن شرح كفایه بیشتر نوشته شده یا تفسیر قرآن؟شما را به خدا قرآن در شأن خود قرار دارد و طلاب ما قرآن را علم میدانند یا سایر كتابها را؟مگر در حدیث نمیخوانیم: «من اراد العلم فلیثور القرآن»؟علماء عزیز. من شاگرد شما هستمَ، چرا باید تفسیر شاگرد شما ده میلیون جلد چاپ شود ولی كتاب دیگران چند هزار؟ ضرورت مفسرپروریشما را به خدا یك دهم تلاشی كه برای «فقیهپروری» میشود برای «مفسرپروری» میشود؟چرا باید شاگرد شما از تهران بیاید و از تابستان طلاب كه درس ندارند برای تفسیر استفاده كند و از تعطیلات و گرما و وقتهای مرده برای قرآن استفاده كند؟ آیا حق قرآن این است؟ای اساتید:همه ما قطعاً از دنیا میرویم: «انك میت و انا میتون»، آیا شفیع لازم داریم یا نه؟ و مگر شفیع ما قرآن نیست؟«شافع مشفع». بیایید یك «نهضت قرآنی» در تمام سطوح انجام دهیم تا به ما نگویند طلاب اهل سنت با قرآن مانوسترند. ما اگر به گرد پای پیامبر و اهل بیتش نمیرسیم و «لا یطمع فی ادراكه طامع»، حداقل به دختر كنیزی مثل فضه میرسیم كه بیست سال با قرآن حرف میزند.چرا باید بیست بار قاریان بینالمللی به ایران بیایند ولی یك بار مفسران دنیا به ایران نیامدند؟چرا در دانشگاهها و مدارس ما قرآن جلوه لازم را ندارد؟ای علمای بزرگ:چند روز قبل به نجف رفتم و سراغ افراد قرآنی را گرفتم. در روزهای آخر پیرمردی حدود هفتاد ساله را آوردند كه در نجف تفسیر میگوید. او لباس روحانی نداشت. با خودم گفتم شاید عالم بیلباس است؛ اما بعد فهمیدم ایشان درس حوزه نخوانده و تاجر حبوبات است. ولی به خاطر آنكه در شهر نجف تفسیر نبود، به گفتن تفسیر قرآن روی آورده است. آیا اگر حضرت علی علیه السلام امروز بود، سر به چاه برده و ناله میكرد یا نه؟البته رشته تخصصی تفسیر بحمدالله راه افتاده اما علوم قرآن از قبیل شناخت تاریخ قرآن، ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، تحدی و كتابت و آشنایی با انواع تفسیر و مفسران وشیوه آنان، غیر از تدبر در قرآن است. این افراد بهجای شنا، دور استخر میدوند. باید اگر غفلتی بوده در سال پیامبر اكرم از حضرتش عذرخواهی كنیم و هر كس به هر مقدار كه میتواند و در هر سطحی كه هست قرآن را از مهجوریت بیرون آورد.من شاگرد شما هستم، نه علم شما را دارم نه ایمان شما را. بلكه من خورده كاغذی هستم، ولی میدانم كه اگر كاغذ كوچكی آتش بگیرد، جنگلهای انبوه را میسوزاند.اگر ناله من صادقانه و خالصانه و مورد قبول و امدادهای الهی باشد، كارساز خواهد بود. همانگونه كه «اوهنالبیوت» در غار، «اشرفالمخلوق» را حفظ كرد و كلاغ سیاهی معلم بشر شد: «فبعث الله غراباً». و همانگونه كه شنهای ناقابل طبس هلیكوپترها را از كار انداخت. پس من به كوچكی و كمسوادی خودم نمینگرم و به امداد الهی چشم میدوزم.حضرات علماء:«ربانی» در قرآنوظیفه حوزهها تربیت عالم ربانی است و قرآن درباره كلمه «ربانی» میفرماید: «كونوا ربانیین بما كنتم تعلمون الكتاب و بما كنتم تدرسون».بخش تخصصی قوه قضاییه قم مرا دعوت كردند. در این بخش حدود صد نفر طلبه فاضل را برای قضاوت تربیت میكنند و علاوه بر آن گروهی دیگر در پژوهشكده كار علمی دارند. اما متأسفانه بعد فهمیدیم كه حتی یك آیه حقوقی قرآن جزء دروس آنان قرار نگرفته است. به یاد این شعر افتادم كه:هر چه بگندد نمكش میزنند وای به روزی كه بگندد نمكعلماء عزیز:رمز فقر ما كم اعتنایی به قرآن است؛ به دلیل آنكه قرآن میفرماید: «ولو انهم اقاموا التورات لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم». پس اگر قرآن اقامه شود به طریق اولی «لاكلوا» صورت خواهد گرفت. به هر حال قرآن ذكر است. «نحن نزلنا الذكر» و مردم جاهل به اهل ذكر ارجاع داده شدهاند: «فاسئلوا اهل الذكر». مبادا ما از ذكر اعراض كنیم كه گرفتار نكبت خواهیم شد: «و من اعرض عن ذكری فان له معیشه ضنكا.»در خاتمه ناله و فریاد مرا ببخشید. از تقصیر و قصورهای فراوانم معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم كه توفیق جبران آنها را مرحمت فرماید تا بعد از مرگ به ما خطاب نشود: «پوچ هستید» كه قرآن میفرماید: «یا اهل الكتاب لستم علی شی حتی تقیموا التوراه و الانجیل و ما انزل الیهم».مبادا خدای ناخواسته با گرفتن لقب پوچی از طرف خداوند و دریافت ناله از طرف پیامبر اكرم (ص) (یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا» دست خالی به جهان باقی وارد شویم و قرآن شافع مشفع ما، خود از ما شاكی باشد.والسلاممحسن قرائتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3445]
صفحات پیشنهادی
نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی ...
نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی به قرآن در حوزههای علمیه-نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی به ...
نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی به قرآن در حوزههای علمیه-نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی به ...
سيب زميني نرم و پلاسيده است - اضافه به علاقمنديها
مراحل قدم به قدم آرایش ابرو سيب زميني نرم و پلاسيده است · نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی به قرآن در حوزههای علمیه ... . گوناگون ...
مراحل قدم به قدم آرایش ابرو سيب زميني نرم و پلاسيده است · نامه گلایه آمیز حجتالاسلام قرائتی به علمای حوزه علمیه قم از بیتوجهی به قرآن در حوزههای علمیه ... . گوناگون ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها