محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853124257
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - الهه رضایی معتقد است کیفیت بسیاری از برنامههایی که این روزها برای کودکان پخش میشود، اصلا مناسب نیست و با روحیه کودکان سازگاری ندارد. بهناز شیربانی: چهره و صدای الهه رضایی یادآور روزهای خوب کودکی است، روزهایی که در عین تلخی جنگ، شیرینترین خاطرات را برای کودکان دیروز رقم زد. شاید به همین خاطر است که دیدن او پس از سالها در برنامهای با همان سبک و سیاق گذشته، هر پنجشنبه «بچه های دیروز» را پای تلویزیون جمع میکند.بهانه ما برای گفتوگو با او مرور خاطرات سالهای دور اجرای برنامه کودک بود، اما وقتی رضایی به خبر آنلاین آمد و میزبانش شدیم، ادامه حرفها به امروز و برنامههای کودکی کشید که حالا پخش میشود. سرنوشتم تغییر کردانتخاب من به عنوان مجری بسیار اتفاقی بود .من یک دخترمدرسهای 15 ساله بسیار خجالتی بودم. آنقدر خجالتی که نمیتوانستم به دوربین نگاه کنم چرا که احساس میکردم دارم توی چشم کسی زل میزنم. سال 58 آقای جلایر مدیر وقت گروه کودک اعلام کرد تلویزیون نیاز به مجری برنامه کودک دارد. من آن موقع آنقدر درگیر درس بودم که زیاد وقت تماشای تلویزیون را نداشتم. یکی از دوستانم این خبر را به من داد و به اتفاق برای تست اجرا به تلویزیون رفتیم و من قبول شدم. تیرماه سال 58 کارم را شروع کردم. با رفتن به تلویزیون در واقع سرنوشت من به کلی تغییر کرد. بعد از آن هم در بهمنماه خانم خامنه دعوت به کار شدند. البته این را هم بگویم که قبل از این ماجرا در اوایل دبیرستان ما یک معلم فوق برنامه داشتیم که او استعداد من را کشف کرد و گفت: «فن بیانت خوب است و باید روی آن کار کنی.» من و خانم خامنه من و خانم خامنه در آن زمان با هم فقط ارتباط کاری داشتیم؛ چرا که هر دو محصل بودیم و درگیر درس و بعد هم کار و زندگی. ما به ندرت همدیگر را میدیدیم، مگر در شرایطی خاص مثل دهه فجر یا عید که قرار میشد دو نفری برنامه را اجرا کنیم.در طول این سالها هر کس من را میبیند سراغ خانم خامنه را از من میگیرد و بالعکس هر کس خانم خامنه را میبیند سراغ مرا از او میگیرد.شاید ما دو نفر به نوعی مکمل هم در اجرا بودیم، اما الان حدودا 9 سال است ایشان را ندیدهام. با اینکه اجرای برنامه «بچههای دیروز» به عهده هر دوی ما است، اما زمان ضبط برنامههایمان یکی نیست. نحوه اجرا در زمان جنگ بسیار مهم بودسالها قبل ما در شرایط خاصی برای بچهها برنامه اجرا میکردیم، از سال 59 تا 67 جنگ را داشتیم و فضای کشور ما فضای جنگی بود. ما باید ذهن بچهها را به سمت و سویی میبردیم که تا حدی تشنج جاری در جامعه به آنها منتقل نشود و سرگرم باشند، اما در کنارش از وضعیت کشور هم مطلع باشند. همین مساله کار را سخت میکرد. آن زمان ما دو شبکه داشتیم با دو ساعت برنامه تلویزیونی. به طبع قدرت خرید فیلمها و کارتونها بسیار پایین بود و همچنین انتخاب مجری توسط مسئولان هم سخت بود. من احساس میکنم شاید همان نحوه اجرا در آن زمان خاص باعث ماندگاری برنامه در ذهن بسیاری از مردم شده است.انتقال آرامش با کلماتآن موقع ما فقط مجری بودیم. کارهای دیگر مثل انتخاب کارتون و تولید برنامههای عروسکی و ... را گروههای دیگری انجام می دادند. در واقع ما با همکارانی که برنامه را برای پخش آماده میکردند، همکاری میکردیم که شامل بازبینها و گروه مونیتور میشدند. تصمیم برای پخش برنامهها در جلسات مشترک گروهها گرفته میشد و ما فقط ساعت پخش برنامه میآمدیم و همیشه حضور نداشتیم.قبل از شروع برنامه کنداکتور و شناسنامه هر قسمت را میخواندیم و خودمان را برای اجرا آماده میکردیم. اخبار و حوادثی را هم که در کشور اتفاق میافتاد به صورت گزینشی و متناسب با گروه سنی مخاطب برنامه جمع آوری و بازگو میکردیم. الان البته این طور نیست. مجری برنامه در جریان روند کار هست. هفت «خ» به جای هفت «سین»در زمان ما اجرای برنامهها خیلی سادهتر از الان بود. نویسندههای مختلفی با ما همکاری میکردند، مثل خانم یوسفی و یا آقای مصطفی رحماندوست که برخی از آنها (مثل آقای رحماندوست) شاعر و نویسنده کودک و نوجوان بودند و برخی هم به صورت تخصصی نویسنده کودک و نوجوان نبودند، اما در رشتههایی مثل ادبیات فارسی تحصیل کرده بودند و چون در گروه کودک فعالیت میکردند و با روحیات بچهها آشنا بودند مطالبی که مینوشتند در حیطه کودک بود. خاطرم هست یک بار نوشته زیبایی از رحماندوست را در شب عید برای بچهها خواندم که هنوز هم با یادآوری آن متن احساساتی میشوم . شب عید بود و ما توی استودیو سفره هفتسین چیده بودیم. آقای رحماندوست به هفت سینی که توی سفره بود اشاره و بعد نوشته بود؛ یادمان باشد الان برادرها و پدران ما در جبهههای جنگ به جای هفت سین در سفرههایشان هفت خ چیدهاند، مثل خون و خمپاره و خمسه خمسه سر سفره هفت سین بیایید به یاد همه آنها باشیم.آن موقع فضای کشور فضای جنگ بود، اما ما فقط میتوانستیم با حرف زدن آرامش را به بچهها منتقل کنیم. نگران بچهها بودمدر زمان جنگ یک روز اعلام کردند هواپیماهای دشمن، چیزهایی مثل عروسک و اسباببازی را در شهرهای استانهای مرزی میریزند که در واقع تلهانفجاری بودند و اگر بچهها به آنها دست میزدند منفجر میشدند. من با شنیدن این خبر خیلی نگران و مضطرب شدم. من باید این خبر را توی برنامه میگفتم و به بچهها یاد آوری میکردم اگر عروسک دیدند حواسشان باشد و به آن دست نزنند. این خبر تاثیر عجیبی رویم گذاشت. جلو دوربین که رفتم همان تاثیر در خودم و لحن و بیانم هم بود. میترسیدم نکند بچهها بروند و عروسکها را بردارند. یک جورهایی که خیلی رو نباشد ازشان خواهش کردم اگر سر راهشان عروسکی دیدند، به آن دست نزنند. موقعیت سختی بود. فضای خاص آن موقع روی کار ما تاثیر می گذاشت. شاید اگر همان مفاهیمی که ما سعی میکردیم با آرامش به بچهها منتقل کنیم، نبود. امروز این تاثیرگذاری که میبینید روی بچه ها نداشتیم. دوره آموزشی ندیدیممتاسفانه در ابتدای ورود ما به تلویزیون آموزش خاصی به ما داده نشد و کار ما از یک روال معمول پیروی میکرد. مگر اینکه برخی اوقات نکتههایی در مورد اجرا به ما گفته میشد، اما فکر میکنم الان برای مجریها کلاسهایی مثل ادبیات فارسی و ... گذاشته می شود. حقوقی که میگرفتمبرای هر برنامه 100 تومان میگرفتم، یعنی12 برنامهای که اجرا میکردیم میشد 1200 تومان. در آن زمان ما زیاد فرصت کارتون دیدن نداشتیم، اما یک سری از کارتنها هم بود که من هم دوستشان داشتم و پیگیرشان بودم. «پرین»، «مهاجران»، «دکتر ارنست» و «زنان کوچک» از کارتونهای مورد علاقه من بودند. آن موقع برنامههای عروسکی خوبی هم تولید میشد. از بین برنامههای عروسکی «مدرسه موشها» و «خونه مادر بزرگه» را دوست داشتم و میدیدیم. در کل کارتونهایی که پخش میشد کارتونهای خوبی بودند، خط داستانی جالبی داشتند و حتی اگر قصههای آنها تلخ بود، شخصیتهای دوست داشتنی داشتند.هیچ وقت اضطراب نداشتمهنوز هم اعتقاد دارم شاید کسانی که در آن زمان ما را به عنوان مجریان برنامه کودک را انتخاب کردند، انتخاب درستی انجام دادند؛ چرا که تصور میکنم بر حسب برخی خصوصیات ذاتی این گزینشها انجام میشد. شاید من استعدادی در زمینه اجرای برنامه کودک داشتم و کسانی بودند که تشخیص دادند مناسب این کار هستم. همین باعث پیشرفت من شد. من هیچ وقت اضطراب زیادی برای اجرای برنامه زنده نداشتهام و فکر میکنم به مرور وقتی تجربه آدم در زمینه تخصصی بالا میرود، اضطرابش برای انجام کار کمتر میشود.اگر غیبت ما نبود برای مردم عادی میشدیم احساس می کنم اگر در طول این سالها ما همچنان در برنامههای کودک حضور داشتیم به نوعی برای مخاطبان عادی میشدیم و دیگر این شور و شوقی که در بین مخاطبان برنامه «بچههای دیروز» میبینیم، وجود نداشت. من احساس میکنم دلیل دیگر این استقبال خلائی است که این روزها بچهها یا مردم از نبود برنامههای مناسب و استاندارد کودک احساس میکنند و هنوز هم به دنبال همان خاطرههای قدیم هستند. اجرای برنامه به سبک قدیم خانم خامنه از سال 74 اجرای برنامه کودک را کنار گذاشت و به خارج از کشور سفر کرد و من هم از سال 79 دیگر برنامه کودک اجرا نکردم، اما خوشحالم بعد از این مدت طولانی هر دو بار دیگر با همان سبک و سیاق قدیم به تلویزیون برگشتهایم. حال و هوای بچه ها تغییر کرده یک روز از شبکه پنج با من تماس گرفتند و پرسیدند: «موافق هستی بازگشتی به گذشته داشته باشی؟ با همان نحوه اجرا وحتی با همان دکور ساده سابق؟» من موافقت کردم چرا که احساس میکنم درحال حاضر فضای کودکانهای برای بچهها وجود ندارد. اکثر کارتونها خشن شده و حال و هوای بچهها را تغییر داده است. نقاشی با طعم خاطرههر بار که برای ضبط برنامه «بچههای دیروز» به سازمان میروم، تعداد بسیار زیادی نقاشی به دست من میرسد که دامنه سنی کسانی که آنها را کشیدهاند، از 25 تا 70 سال است. مطالب جالبی هم در کنار این نقاشیها مینویسند که حسابی من را غافلگیر میکند. متاسفانه به دلیل زمان کوتاه این برنامه نمیتوانم آنها را برای مردم بخوانم. برای من جالب است که مثلا یک فرد 40 ساله امروز دقیقا همان نقاشی را میکشد که در سن 15 سالگی می کشید. بسیاری از نقاشیها کپی است. نقاشیهایی که آن زمان بچهها برای ما میفرستادند معمولا آسمانی پر از هواپیما داشت یا آدمهایی که در حال جنگیدن با دشمن هستند یا رودخانه و... آن زمان دفترچههایی به نام «ارژنگ» بود که گل و بوتههایی داشت و بچهها از روی آنها نقاشی میکشیدند و برای ما میفرستادند. الان هم با دیدن این نقاشیها خاطرههای زیبایی برای من زنده میشود و دوست داشتنیترین بخش برنامه برای من پیامکهایی است که مردم میفرستند. استقبال پدر و مادرهای امروز از «بچههای دیروز»احساس میکنم زمان پخش برنامه «بچههای دیروز» بسیار مناسب است؛چرا که اکثرا کارشان تمام شده و به خانه برگشتهاند و برای دیدن این برنامه وقت دارند. یک روز آقایی که در یک فروشگاه کار می کرد به من گفت: «من هر روز تا ساعت 8 شب سر کار هستم و معمولا پنجشنبهها میرفتم فوتبال، اما با پخش برنامه «بچههای دیروز» غروبهای پنجشنبه را گذاشتهام برای دیدن این برنامه.» وقتی میبینم مردم از دیدن این برنامه لذت میبرند، انرژی میگیرم.آرامشی که نیستمتاسفانه در حال حاضر برنامههایی که مناسب حال و هوای کودکان است، پخش نمیشود و خلاء آن به خوبی احساس میشود. مدتی قبل یکی از همکارانم، مطلب جالبی به من گفت. او از من خواست نوارهای اجراهای گذشته و یا برنامههای کودکی را که سالها قبل پخش می شد، در اختیارش بگذارم. دلیلش را که پرسیدم گفت: «بچه پنج سالهام به آرامشی نیاز دارد که در اجرای برنامههای کودک سابق وجود داشت.» من هم با این قضیه کاملا موافق هستم و فکر میکنم فارغ از نوع اجرا حتی انیمیشنهایی که آن زمان پخش میشد ، محتوا داشت. بسیاری از این انیمیشنها عاطفی بود و حتی میشد از آنها کلی پیام اخلاقی گرفت، برخلاف انیمیشنهای امروز که اکثرا فضای شلوغی دارند و خشونت را به بچهها آموزش میدهند. من احساس میکنم رسانهای مثل تلویزیون هنوز هم میتواند با خرید انیمیشنهایی که همان لطافت و زیبایی قدیم را دارند، به بچهها آموزش درستی بدهند. تغییر عادت کودکان با تکنولوژیطبیعتا پیشرفت تکنولوژی باعث شده ، بسیاری از موضوعات و عادتها دستخوش تغییر شود. بچههای امروز به انواع و اقسام بازیهای کامپیوتری دسترسی دارند و سیدیهای کارتون به راحتی در اختیار آنها گذاشته میشود و طبیعتا سادگی گذشته را ندارد، اما من احساس میکنم تلویزیون می تواند با پخش برنامههایی که مناسب کودکان و نیازهای آنها است هم به آنها آموزش بدهد و هم اجازه بدهد مردم انتخاب بکنند. از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم معلمها همیشه از دیدن شاگردهای قدیمشان که بعد از سالها به جایگاه و مرتبهای رسیدهاند، لذت میبرند.این موضوع برای من هم به شکل دیگری اتفاق افتاده و میافتد. بچههایی بودند که در مهد کودک من بودهاند و الان همگی بزرگ شدهاند و دارای مرتبه اجتماعی خوبی هستند. من از دیدن آنها لذت میبرم. این لذت در مورد تماشاگران برنامههایم بیشتر میشود. وقتی در برخورد با آنها میفهمم که برنامهها را با چه اشتیاقی دنبال می کردند، خیلی خوشحال میشوم. برنامه خانواده با روحیهام سازگار نبوددر تمام این سالها سعی کردم فضای کاریام را حفظ کنم، حتی زمانی که اجرای برنامه «سیمای خانواده» به من سپرده شد. این برنامه تا حدودی با روحیات من نزدیک نبود و احساس راحتی نمی کردم؛ چرا که من اصولا آدم کم حرفی هستم و جایی که فکر میکردم مناسب است، صحبت میکردم، اما مردم با دیدن چهره من در برنامههای کودک عادت داشتند و به نوعی برای اکثر مردم چهره و صدای ما مجریان قدیم کودک و نوجوان نوستالژی آن زمان را دارد. از سوی دیگر وقتی با یک کارشناس در برنامه خانواده صحبت میکردم، نمی توانستم توی حرفش بپرم. شناخت خوب مدیران گروه کودک فکر می کنم در حال حاضر وقت آن رسیده به ساخت برنامههای کودک نگاه عمیقتر داشته باشیم، برنامه کودک فقط شعرخوانی و ادا در آوردن نیست. ما در زمان قدیم برنامههای عروسکی زیبایی مثل «بستنیها» را داشتیم یا مثلا کارتون «مدادی» یا «پنگوئن» که واقعا زیبا بود. در بخش نمایشی هم «آقا اجازه» را داشتیم که متاسفانه در حال حاضر اصلا از این نوع برنامهها نداریم. به نظر من کیفیت خوب برنامه کودک در آن زمان به این دلیل بود که مدیران شناخت خوبی از کار کودک داشتند. مجری کودک باید تاثیرگذار باشد مدیران درگزینش مجریان کودک، قطعا باید دقت بیشتری بکنند؛ چرا که مجری کودک در وهله اول باید با کودکان رابطه خوبی برقرار کند، خاطرم هست خانم فریده معلمی از مجریان خوب گروه کودک بود که در زمان خودش با کلام شیرینش بیشترین تاثیرگذاری را بر روی بچه ها داشت. قطعا چنین شخصیتهایی در ذهن بچهها ماندگار خواهند شد. معتقدم یک مجری خوب، میتواند مخاطب را پای تلویزیون نگه دارد. در سالهای اخیر کار خوبی ندیدهاممتاسفانه در سالهای اخیر غیر از تعدادی انگشتشمار کار کودکان مناسبی در تلویزیون ندیدهام و در نهایت میبینیم باز هم کارتونهای سالهای قبل از برنامههای کودک پخش میشود. طرف مشورت قرار نگرفتهایمدر طول این سالها هیچ وقت در مورد اجرا و یا نحوه ساخت برنامههای کودک مورد مشورت قرار نگرفتهام و این موضوع احتمالا برمیگردد به نظر مسئولان قطعا آنها چنین شیوه اجرایی را نمیپسندند و شاید برای آنها مهم نبوده، اما من همیشه برای همکاری در بخشهایی که در آنها تخصص دارم حاضر هستم. 5254
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 693]
صفحات پیشنهادی
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم. فرهنگ > تلویزیون - الهه رضایی معتقد است کیفیت بسیاری از برنامههایی که این روزها برای کودکان پخش میشود، ...
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم. فرهنگ > تلویزیون - الهه رضایی معتقد است کیفیت بسیاری از برنامههایی که این روزها برای کودکان پخش میشود، ...
رسانه های اجتماعی چه بر سر فکر و ذهن کودکان می آورد ؟ !
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم. ... من احساس میکنم شاید همان نحوه اجرا در آن زمان خاص باعث ماندگاری برنامه ...
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم. ... من احساس میکنم شاید همان نحوه اجرا در آن زمان خاص باعث ماندگاری برنامه ...
راه های جلوگیری از فرسودگی مو
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم ... ترک برداشتن دندان ضربات و آسیب های وارد بر دهان. ساییدن دندان ها به هم (دندان قروچه). هم تراز نبودن سطوح جونده دندانها.
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم ... ترک برداشتن دندان ضربات و آسیب های وارد بر دهان. ساییدن دندان ها به هم (دندان قروچه). هم تراز نبودن سطوح جونده دندانها.
کاربرد زئولیت موجب افزایش خصوصیات کیفی دانه گندم مي شود
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم · کاربرد زئولیت موجب افزایش خصوصیات کیفی دانه گندم مي شود · رنيس اتحاديه روزنامه نگاران لبنان: ايران شجاع ترين .
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم · کاربرد زئولیت موجب افزایش خصوصیات کیفی دانه گندم مي شود · رنيس اتحاديه روزنامه نگاران لبنان: ايران شجاع ترين .
جی.کی. رولینگ شخصیت محبوبش را در «هری پاتر» انتخاب کرد
رسانه هاي تركيه :سرنشينان كشتي مرمره آبي با رييس جمهوري ... الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم · جی.کی. رولینگ شخصیت محبوبش را در «هری پاتر» ...
رسانه هاي تركيه :سرنشينان كشتي مرمره آبي با رييس جمهوري ... الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم · جی.کی. رولینگ شخصیت محبوبش را در «هری پاتر» ...
قرارداد، فقط به شرط سفر زمینی
قرارداد، فقط به شرط سفر زمینی · اعضاي شبكه قاچاق خودروهاي گران قيمت دراردبيل دستگير شدند · الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم ... طرز تهیه بستنی ...
قرارداد، فقط به شرط سفر زمینی · اعضاي شبكه قاچاق خودروهاي گران قيمت دراردبيل دستگير شدند · الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم ... طرز تهیه بستنی ...
چرا برنامه آسمانی تلویزیون، هوا شد؟
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم فرهنگ > تلویزیون - الهه رضایی معتقد است کیفیت بسیاری از برنامههایی که این روزها .... حال و هوای بچه ها تغییر کرده ...
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم فرهنگ > تلویزیون - الهه رضایی معتقد است کیفیت بسیاری از برنامههایی که این روزها .... حال و هوای بچه ها تغییر کرده ...
پنج ساله ها هم به دبستان می روند
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم شاید به همین خاطر است که دیدن او پس از سالها در برنامهای با همان سبک و سیاق گذشته، هر ... مجری برنامه در جریان روند ...
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم شاید به همین خاطر است که دیدن او پس از سالها در برنامهای با همان سبک و سیاق گذشته، هر ... مجری برنامه در جریان روند ...
نمایش جنجالی بعد از 25 سال اجرا میشود
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم گذاشته می شود. حقوقی که میگرفتمبرای هر برنامه 100 تومان میگرفتم، یعنی12 برنامهای ... اجرای برنامه به سبک قدیم ...
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم گذاشته می شود. حقوقی که میگرفتمبرای هر برنامه 100 تومان میگرفتم، یعنی12 برنامهای ... اجرای برنامه به سبک قدیم ...
لذت زندگی با دوربین
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم آنقدر خجالتی که نمیتوانستم به دوربین نگاه کنم چرا که احساس میکردم دارم توی چشم ... ارتباط کاری داشتیم؛ چرا که هر ...
الهه رضایی: از دیدن بچههای دیروز لذت میبرم آنقدر خجالتی که نمیتوانستم به دوربین نگاه کنم چرا که احساس میکردم دارم توی چشم ... ارتباط کاری داشتیم؛ چرا که هر ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها