واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وقتی حقیقت زیبا نیستخیالبافی کودکان (2)
برای مطالعه مقاله پیش اینجا کلیک کنید. موارد بروز خیالبافی :بروز آن در موارد زیر بیشتر است:- در موردی که جهان حقیقی برای کودک بیش از حد تیره و غم انگیز باشد و او قادر به دریافت و تلقی درست از این جهان نباشد.- زمانی که او از چیزی چون غذا ، محبت ، حمایت ، امنیت و .... محروم باشد بخواهد آن را به دست آورد.- در مواقعی که شدیداً خشمگین شود و راه چاره را بر روی خود سد ببیند.- زمانی که شوق به برتری جویی در اوج گیرد و مقاصدی لذت آور را در روان تعقیب کند.- هنگامی که نمره خوبی بگیرد ولی آن را در دیگران نبیند.- در مواردی که ترس و اضطراب و تعارض او را به زانو در آورد.- زمانی که مورد تجاوز و تعدی قرار گیرد و راهی برای نجات پیدا نکند .- موقعی که آدمی نتواند خود را با اصول و ضوابط درخواست شده منطبق سازد و یا نتواند بگونه ای طبیعی امیال و آرزوهایش را بر آورده کند.- زمانی که والدین خود را در حال درگیری و نزاع مداوم ببیند و موقعیت خود را خطرناک احساس کند.- و هنگامی که همبازی ندارد و در محیط خانواده تنها و فرزند یکدانه است.- و بالاخره زمانی که دچار اختلال روانی شده و تعادل خود را از دست داده باشد.خیالبافی در سنین مختلفبندرت می توان دریافت که آغاز بروز این حالت در چه سنی است. کودکان قبل از سنین سه هم برای خود دنیایی دارند و در آن دنیا برای خود فتح و شکستی را تصویر می کنند و یا در وضع و حالی خود را تصور می کنند که دیگران را تحت سیطره خویش دارند و در آن دنیا برای خود فتح و شکستی را تصویر می کنند و یا در وضع و حالی خود را تصور می کنند که دیگران را تحت سیطره خویش دارند. هم چنان گاهی خود را در قالب فردی شکست خورده و محروم می انگارند و ....ولی آنچه که در این بحث به قاطعیت می توان گفت این است که سن 3 سین خیالبافی است بویژه در این رابطه که او در این مرحله موقعیت خود را بعنوان شخصیتی مستقل یافته است. در این سنین کودکان تجارب خیالی خود را حقیقت می پندارند و فرق بین این دو را نمی شناسند و بهمین نظر ادعاهایی دارند که بنظر اولیا دروغ می آید.در سنین 3 تا 6 نیز هنوز زود است که کودکان تصوری درست از حقیقت داشته باشند و قضاوتهای خود را بواقع نشان دهند. اگر چه در برخی از کودکان پنجساله این حالت دیده می شود. در سنین 4- 7 این حالت ممکن است اوج بگیرد و هر چه در این سن بالاتر می رویم خیالبافی شدیدتر شده و حتی ممکن است به افسانه بافی بکشاند.در سنین نوجوانی و بلوغ خیالبافی ساختمان بنای زندگی آینده او را می سازد . او دایماً در حال خیالبافی است و برای عده ای ممکن است این حالت بصورت بحران در آید و آنها را از واقعیات بصورت کلی دور دارد. کلاً آنها در وضع و شرایطی هستند که از عوامل مشکل زا فرار کرده و به خیالبافی پناه می برند. افسانه سازی و قصه پردازی در آن فوق العاده موثر است.توزیع این حالتسخن این است که این حالت به چه صورتی در افراد گوناگون توزیع می شود . بررسیها نشان می دهند :- این حالت در دختران بیشتر از پسران است زیرا توان موضعگیری شان در برابر مسایل کمتر است .- در دوران کودکی در پسران زیاد است در سنین نوجوانی و بلوغ در دختران- آنها که توان فکری برای حل مساله را ندارند به خیالبافی بیشتر پناه می برند.- افراد حساس و آنها که سرشت عاطفی دارند بیشتر به پناه خیالبافی می روند.- آنها که ترمزروانی دارند مثل کم روها و یا مضطرب ها ، خود کم بین هاو دارندگان احساس گناه بیشتر دچار این حالتند.- آنها که شخصیتی درون گرا دارند، گوشه نشین هستندو بیشتر گرفتارند.- محرومیت دیده ها ، ناکامی چشیده ها ، سختی تحمل کرده ها بیشتر گرفتار این وضعند.- کودکان تیزهوش اگر دچار ناملایمی شوند بیشتر از دیگران خیالباف می شوند.تیپ آنها :این که اینان از چه تیپی هستند پاسخ این است آنان تیپ خاصی هستند. بر اساس بررسیها اغلب آنان :- از تیپ خانواده های گرفتارند . خانواده هایی که تطابق اجتماعی شان بسیار ضعیف است و یا جاه طلبند و فرزندان خود را مبادی آداب می خواهند و امر و نهی شان شدید است.- تیپ عزلت طلبند و اغلب در تنهایی رشد کرده و در تنهایی بسر می برند و توان تحمل واقعیت را ندارند و از روبرو شدن با مشکل عاجزند.- اغلب آنها افرادی عجول ، عاطفی و دارای دلبستگی های شدید در مسیر زندگی هستند و هیجان پذیری شان سریع است و حتی عده ای عصبی هستند.- مرد عمل نیستند و در عالم خیال ناگزیرند ناکامیهای خود را جبران کنند. بویژه که درباره خود دید و قضاوت درستی ندارند و نمی توانند خود را بهمانگونه ای که هستند ببینند.- دوستدار صحنه های هیجان انگیز و رقت آورند و قصه های هیجان انگیز آنها را اقناع می کند.- افرادی هستند رنج کشیده ، محرومیت دیده مورد ظلم و بدرفتاری واقع شده و حتی در مواردی دچار احساس گناه و شرم از آن .- در محیط زندگی شان معقول نبوده و کمتر از این بابت توان مواجهه با مسایل را داشتند.فواید خیالبافی :بر خلاف اندیشه شایع خیالبافی در مواردی می تواند مفید باشد تا حدی که عده ای آن را عادت بد و یا نشانه اختلال هیجانی نمی دانند و معتقدند حالت عادی هشیاری است. فواید آن :- پاره ای از تمایلات او ارضا شده تلقی می شود و زمینه برای تخلیه هیجانات فراهم است.- گاهی کودک در سایه خیالبافی خود را به لذایذ می کشاند و خود را به هدف رسیده تلقی می کند.- خیالبافی گاهی به کودک آرامش و سکون می دهد زیرا عالم خیال محدودیتی ندارد و آدمی در پرواز خیال خود را اقناع می کند مثلاً خود را در خلال جشن و برنامه حاضر می بیند و احساس اقناع می کند.- خیالبافی بهانه ای است برای کاهش اضطراب و اهر کردن احساس حقیقی و رفع تعارض- وسیله خوبی برای گذراندن وقت برای کودک است و زمان آن برای طفل لذتبخش است.- عامل نجات از رنج و آلام و احساس بی کفایتی است.- اگر جهت پیدا کنند شاعران و نویسندگان خوبی می شوند و آثار خلاقه از خود بروز می دهند .- در حل عقده های روانی کمک کار خوبی برای کودک است.- و بالاخره راه مفری قوی برای کودک است و او در شرایط ناکامی راهی می یابد که خود را از شرور و گرفتاری ها دوز سازد.
زیان های آناگر خیالبافی به افراط بکشد و از مرز خارج شود دارای عوارض و زیانهایی است که ذکر و بررسی همه جانبه آنها در این بحث میسر نیست آنچه با رعایت اختصار در این مجموعه قابل ذکر است بدینقرارند :1-در جنبه بدن :خیالبافی برای جسم و زیست انسان زیانبخش و عارضه ساز است و اهم آنها بدینگونه قابل ذکرند:از فعالیت های بدنی عقب می افتند زیرا بی تحرک در جایی می نشینند و در عالم انزوای خویشند و از حرکت و جنب و جوش دور می مانند . بازی و حرکت که در رشد افراد شدیداً موثر است در آنها وجود ندارد و حتی حال و هوای بازی با دیگران را ندارند.2-در جنبه روانی :خیالبافی در افراد این اشکال را دارد که آدمی را در سیلابی از فکر و خیال رها کرده و امکان تمرکز و دقت و بکارگیری اراده را از او سلب می نماید و این امر تا حدی به پیش می رود که زمینه ساز برخی از بیماری های خیالی می شود.خیالبافی هر چند مفید باشد باز هم یک حالت ناسالم بحساب می آید. زیرا افراد را به توهم کشانده و از واقعیت دورش می سازد . انرژی روانی در سایه آن رو به کاهش می گذارد و بجای بکارگیری تدبیر جهت حل مساله نوعی ارضای مجازی برای آنها پدید می آورد.خیالبافی قدرت تمرکز دقت را از افراد می ستاند قوای دفاعی را تهدید و مسموم می کند و آدمی را زبون و ناکام می سازد. عوامل معارض را که باعث رشد و پرورش فکر می شوند از او دور می دارد. و آدمی را در تصور و خیال مقضی المرام می سازد.3- در جنبه عاطفی :خیالبافی گاهی حالات هیجانی برای کودک فراهم آورده و او را از حال تعادل خارج می سازد. آدمی خود را قهرمانی بر فراز قله ولی در حال سقوط می بیند ، یا در حال جنگ و ستیز با دشمنان که هیجان آن برای او زیان بسیاری دارد.در مواردی خیالبافی می تواند احساس شرم و گناه را افزایش دهد شخصیت عاطفی را سست می کند با حالت خیالی ممکن است چیزی را زیباتر ، سرور انگیزتر و بهتر در عالم واقعی ببینند. بجای اینکه عیبی را در خود بجوید و درمان کنند بجای دیگری نسبت می دهند.ارتباط فرد را با محیط و دیگران ناموزون می کند و نه تنها چیزی را در کسی برنمی انگیزاند ، بلکه ممکن است او را از انجام خیر باز دارد و یا کشمکش ها و نزاع ها را عمیق تر و ریشه دارتر سازد که این موجب بروز بدبختی های بسیاری است بویژه در آنگاه که رفتاری ضد اجتماعی پدید آید.4- در حیات اجتماعی :بزرگترین خطر خیالبافی این است که طفل را از دنیای واقع دور می سازد از زندگی روزمره برکنارش می نماید و چنین کسی از بروز شدن با زندگی و مبارزه با مشکلات آن عاجز و هراسان است و عقب نشینی او بیشتر می شود.زندگی در خیال آدمی را از انطباق اجتماعی دور می دارد، با مردم رابطه ای اندیشیده ندارند دل را به ارضای بدلی خوش دارند و حتی روابط ممکن است کینه توزانه و خصمانه باشد و این خود زیان دیگری برای افراد مبتلاست.5- و بالاخره در کل :خیالباف قدرت و نیروی خود را صرف خیالبافی می کند، در نتیجه توان آن را ندارد و یا نمی کوشد برای خواسته های خود اندیشیده و آنها را جامه عمل بپوشاند. در برابر عقاید مختلف می ماند و توان دفاع از فکر خود را پیدا نمی کند. در نتیجه با همه لذتی که از این امر برای او حاصل می شود باید آن را از خطرناک ترین حالات برای افراد بحساب آورد.خطر تداوم آنخیالبافی تا سنین 4 سالگی امری عادی است و طفل را در دنیایی که برای خود ساخته سرگرم می دارد تا حدی که او گمان دارد در عالم واقع و حقیقت است. در ضمن این حالت برای او نوعی مکانیسم دفاعی است که در کاهش اضطراب و رهایی او در واقعیت های رنج آور موثر است.ولی در ادامه آن اندیشه و تعقل کودک و درک رابطه علت و معلولی او را از کار می اندازد و از توجه به واقعیت دور می دارد. همین امور باعث می شوند که او بعدها در اجرای وظایف و تطابق خود با شرایط جامعه و قبول مسوولیت وامانده شود.تداوم خیالبافی زمینه را برای بروز بیماری اسکیزوفرنی در کودکان فراهم می سازد و این امر هم چنان در فرد ریشه دار شده و در سنین بعدی برای او گرفتاری می سازد. او را چنان در رویا فرو می برد که از جهان واقعی دور مانده و نمی تواند پا به پای رشد به پیش رود. هم چنین بعدها ممکن است این امر موجبی شود که امر بر خود او مشتبه شود و درباره خود نیز گرفتار بماند.ادامه دارد...منبع:نا بسامانی های رفتاری در کودکان- تالیف دکتر علی قائمیلینک: - نقش خانواده در بهداشت روانی ( قسمت اول ) - تشویق و تنبیه ، اصلی مهم در تربیت اسلامی - هفت پیشنهاد مفید و كارساز در تربیت صحیح كودكان - لحظه های موفق در تربیت فرزند - نكته ها و توصیه های تربیتی كودكان (1) - چند نكته ی لازم در تربیت كودكان - آیا می دانید محبت كردن بهترین راه تربیت است؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 758]